ابوامیه مخزومی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[ابوامیه مخزومی در تراجم و رجال]] - [[ابوامیه مخزومی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل  = ابوامیه مخزومی | مداخل مرتبط = [[ابوامیه مخزومی در تراجم و رجال]] - [[ابوامیه مخزومی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
| نام = ابوامیه مخزومی
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر قدیمی مدینه.jpg   
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر قدیمی مدینه
| نام کامل = ابوامیه مخزومی 
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = 
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله = [[بنی‌مخزوم]]     
| از تیره =     
| پدر =       
| مادر =     
| همسر =     
| پسر =         
| دختر = 
| خواهر = 
| برادر =
| خویشاوندان = 
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی = [[مدینه]]
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = 
| تاریخ شهادت =   
| محل شهادت = 
| طول عمر =   
| محل دفن = 
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = [[پیامبر خاتم]]   
| از طبقه =
| در جنگ =
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها = 
| علت شهرت =
| علت درگذشت = 
| علت شهادت =
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او = 
| راویان از او =
| آخرین راوی از او =
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
او را مخزومی<ref>بخاری، ص۳؛ ابن اثیر، ج۵، ص۱۴۱.</ref>، [[انصاری]] و حجازی خوانده‌اند<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۵.</ref> و نیز وی را جُمَحی، لَخمی، و جُهَنی نامیده‌اند<ref>مناوی، ج۲، ص۶۷۶.</ref>. همچنین وی را مولای [[ابوذر غفاری]] معرفی کرده‌اند<ref>ذهبی، الکاشف، ج۲، ص۴۰۶؛ مزی، ج۳۴، ص۳۲۰.</ref>.
او را مخزومی<ref>بخاری، ص۳؛ ابن اثیر، ج۵، ص۱۴۱.</ref>، [[انصاری]] و حجازی خوانده‌اند<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۵.</ref> و نیز وی را جُمَحی، لَخمی، و جُهَنی نامیده‌اند<ref>مناوی، ج۲، ص۶۷۶.</ref>. همچنین وی را مولای [[ابوذر غفاری]] معرفی کرده‌اند<ref>ذهبی، الکاشف، ج۲، ص۴۰۶؛ مزی، ج۳۴، ص۳۲۰.</ref>.


او روایتی در مورد اعتراف به [[سرقت]] و حد سارق نقل می‌کند و می‌گوید: سارقی را نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آوردند و [[حضرت]] فرمود "[[گمان]] نمی‌کنم تو دزدی کرده باشی" (حضرت این گونه اعتراف نکردن را به وی تلقین کرد)، ولی او به سرقت اعتراف نمود و [[پیامبر]] [[فرمان]] داد دستش را قطع کردند. سپس وی را آوردند و حضرت وی را به [[استغفار]] و [[توبه]] سفارش فرمود. او نیز چنان کرد و حضرت دعایش نمود.
او روایتی در مورد اعتراف به [[سرقت]] و حد سارق نقل می‌کند و می‌گوید: سارقی را نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آوردند و [[حضرت]] فرمود «[[گمان]] نمی‌کنم تو دزدی کرده باشی» (حضرت این گونه اعتراف نکردن را به وی تلقین کرد)، ولی او به سرقت اعتراف نمود و [[پیامبر]] [[فرمان]] داد دستش را قطع کردند. سپس وی را آوردند و حضرت وی را به [[استغفار]] و [[توبه]] سفارش فرمود. او نیز چنان کرد و حضرت دعایش نمود.


این [[روایت]] را دارمی<ref>دارمی، ج۲، ص۱۷۳.</ref>، [[ابوداوود]]<ref>ابوداوود، ج۲، ص۳۳۴.</ref>، [[نسایی]]<ref>نسائی، ج۸، ص۶۷.</ref> و [[بخاری]]<ref>بخاری، ص۳.</ref> از [[حماد بن سلمه]] از [[اسحاق بن عبدالله بن ابی طلحه]] از ابومنذر مولای [[ابوذر]] از ابوامیه مخزومی روایت کردند و بر اساس این روایت، در [[صحابی]] بودن وی اختلافی نیست. برای رد یا قبول احتمال یکی بودن ابومنذر مولای ابوذر، و ابوأمیه مولای ابوذر هیچ دلیل و شاهدی نیافتیم، اما کثرت اسناد و نقل [[محدثان]] و شرح حال نگاران، گمان دوگانگی را تقویت می‌کند؛ هر چند منابعی نظیر استیعاب، از ابومنذر نامی نمی‌برد و از طرفی تنها [[ذهبی]]<ref>ذهبی، الکاشف، ج۲، ص۴۰۶.</ref> و مزی<ref>مزی، ج۳۴، ص۳۲۰.</ref>، ابوامیه را مولای ابوذر نامیده‌اند که ممکن است این دو به [[خطا]] رفته باشند. از همه مهم‌تر، گزارش بخاری<ref>بخاری، ص۳.</ref> است که می‌گوید: ابومنذر برّاد از ابومه انصاری روایت کرده است.
این [[روایت]] را دارمی<ref>دارمی، ج۲، ص۱۷۳.</ref>، [[ابوداوود]]<ref>ابوداوود، ج۲، ص۳۳۴.</ref>، [[نسایی]]<ref>نسائی، ج۸، ص۶۷.</ref> و [[بخاری]]<ref>بخاری، ص۳.</ref> از [[حماد بن سلمه]] از [[اسحاق بن عبدالله بن ابی طلحه]] از ابومنذر مولای [[ابوذر]] از ابوامیه مخزومی روایت کردند و بر اساس این روایت، در [[صحابی]] بودن وی اختلافی نیست. برای رد یا قبول احتمال یکی بودن ابومنذر مولای ابوذر، و ابوأمیه مولای ابوذر هیچ دلیل و شاهدی نیافتیم، اما کثرت اسناد و نقل [[محدثان]] و شرح حال نگاران، گمان دوگانگی را تقویت می‌کند؛ هر چند منابعی نظیر استیعاب، از ابومنذر نامی نمی‌برد و از طرفی تنها [[ذهبی]]<ref>ذهبی، الکاشف، ج۲، ص۴۰۶.</ref> و مزی<ref>مزی، ج۳۴، ص۳۲۰.</ref>، ابوامیه را مولای ابوذر نامیده‌اند که ممکن است این دو به [[خطا]] رفته باشند. از همه مهم‌تر، گزارش بخاری<ref>بخاری، ص۳.</ref> است که می‌گوید: ابومنذر برّاد از ابومه انصاری روایت کرده است.
خط ۱۰: خط ۵۸:
در گزارش بخاری، این روایت با دو طریق؛ نخست از [[موسی بن اسماعیل]] از [[حماد]] از [[اسحاق]] از ابومنذر مولای ابوذر از ابوامیه مخزومی، و دیگر از [[حبان]] از [[همام]] از اسحاق از ابومنذر برّاد از ابوامیه مردی از [[انصار]] آمده است. این دو طریق، ابوامیه را مخزومی و انصاری معرفی کرده‌اند. [[اختلاف]] در [[نسب]] وی به این دو گزارش برمی‌گردد و می‌دانیم مخزومی اگر در [[مدینه]] باشد، از [[مهاجران]] است، نه [[انصار]].
در گزارش بخاری، این روایت با دو طریق؛ نخست از [[موسی بن اسماعیل]] از [[حماد]] از [[اسحاق]] از ابومنذر مولای ابوذر از ابوامیه مخزومی، و دیگر از [[حبان]] از [[همام]] از اسحاق از ابومنذر برّاد از ابوامیه مردی از [[انصار]] آمده است. این دو طریق، ابوامیه را مخزومی و انصاری معرفی کرده‌اند. [[اختلاف]] در [[نسب]] وی به این دو گزارش برمی‌گردد و می‌دانیم مخزومی اگر در [[مدینه]] باشد، از [[مهاجران]] است، نه [[انصار]].


[[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۰.</ref>، نخستین طریق را به دلیل کثرت گزارش‌ها پذیرفته است و سخن ابن سکن را که وی را از اهالی مدینه شمرده و نیز دلیل ابن سکن را که می‌گوید [[حماد]] تنها [[راوی]] این [[روایت]] از [[اسحاق]] از ابومنذر است، رد می‌کند و می‌گوید: روایت [[همام]] از اسحاق از ابومنذر، دلیل رد این تفرد است. مزی<ref>مزی، ج۳۳، ص۵۸.</ref> می‌گوید: این روایت عالی السند است و [[شاهد]] آن گزارش [[ابو داوود]]، [[نسائی]] و [[ابن ماجه]]، هر یک به طریقی جداگانه از حماد است. [[نووی]]<ref>نووی، ج۲۰، ص۳۰۱.</ref> می‌گوید: ابو‌داوود [[حدیث]] ابوامیه مخزومی را از مراسیل شمرده است. نیز [[ابن حزم]]<ref>ابن حزم، ج۱۱، ص۱۴۹.</ref> می‌گوید: حدیث [[حماد بن سلمه]] مرسل است؛ زیرا در اسناد آن، ابومنذر و ابوامیه مخزومی آمده‌اند که افراد ناشناسی هستند. ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۶۷.</ref> بدون [[داوری]]، این [[حدیث]] را به دو نفر؛ ابوامیه مخزومی و مردی از انصار نسبت داده است. همچنین، چاهی در مدینه به نام "عسیر" متعلق به ابوامیه مخزومی بود که [[پیامبر]] آن را به نام "[[یَسیرَه]]" [[تغییر]] داد<ref>یاقوت حموی، ج۴، ص۱۲۴.</ref>. [[سمهودی]]<ref>سمهودی، ج۳، ص۹۸۳-۹۸۲.</ref> نام آن [[چاه]] را "عُسرَه" و متعلق به بنوامیة بن زید از انصار می‌داند. او می‌گوید: [[رسول خدا]] {{صل}} میان این [[طائفه]] آمد و بر سر این چاه ایستاد و نام آن را جویا شد. گفتند: نام آن عُسره است. [[حضرت]] آن نام را به "یُسره" تغییر داد و از آن [[وضو]] گرفت و آن را با آب دهان متبرک کرد. سمهودی به نقل از [[ابن سعد]] می‌افزاید. این چاه در منطقه عالیه مدینه قرار داشت.<ref>[[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوامیه مخزومی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۱۳۰-۱۳۱.</ref>
[[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۰.</ref>، نخستین طریق را به دلیل کثرت گزارش‌ها پذیرفته است و سخن ابن سکن را که وی را از اهالی مدینه شمرده و نیز دلیل ابن سکن را که می‌گوید [[حماد]] تنها [[راوی]] این [[روایت]] از [[اسحاق]] از ابومنذر است، رد می‌کند و می‌گوید: روایت [[همام]] از اسحاق از ابومنذر، دلیل رد این تفرد است. مزی<ref>مزی، ج۳۳، ص۵۸.</ref> می‌گوید: این روایت عالی السند است و [[شاهد]] آن گزارش [[ابو داوود]]، [[نسائی]] و [[ابن ماجه]]، هر یک به طریقی جداگانه از حماد است. [[نووی]]<ref>نووی، ج۲۰، ص۳۰۱.</ref> می‌گوید: ابو‌داوود [[حدیث]] ابوامیه مخزومی را از مراسیل شمرده است. نیز [[ابن حزم]]<ref>ابن حزم، ج۱۱، ص۱۴۹.</ref> می‌گوید: حدیث [[حماد بن سلمه]] مرسل است؛ زیرا در اسناد آن، ابومنذر و ابوامیه مخزومی آمده‌اند که افراد ناشناسی هستند. ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۶۷.</ref> بدون [[داوری]]، این [[حدیث]] را به دو نفر؛ ابوامیه مخزومی و مردی از انصار نسبت داده است. همچنین، چاهی در مدینه به نام «عسیر» متعلق به ابوامیه مخزومی بود که [[پیامبر]] آن را به نام «[[یَسیرَه]]» [[تغییر]] داد<ref>یاقوت حموی، ج۴، ص۱۲۴.</ref>. [[سمهودی]]<ref>سمهودی، ج۳، ص۹۸۳-۹۸۲.</ref> نام آن [[چاه]] را «عُسرَه» و متعلق به بنوامیة بن زید از انصار می‌داند. او می‌گوید: [[رسول خدا]] {{صل}} میان این [[طائفه]] آمد و بر سر این چاه ایستاد و نام آن را جویا شد. گفتند: نام آن عُسره است. [[حضرت]] آن نام را به «یُسره» تغییر داد و از آن [[وضو]] گرفت و آن را با آب دهان متبرک کرد. سمهودی به نقل از [[ابن سعد]] می‌افزاید. این چاه در منطقه عالیه مدینه قرار داشت.<ref>[[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوامیه مخزومی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۱۳۰-۱۳۱.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۲۷: خط ۷۵:
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:بنی‌مخزوم]]

نسخهٔ ‏۲۴ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۰۰

ابوامیه مخزومی
تصویر قدیمی مدینه
نام کاملابوامیه مخزومی
جنسیتمرد
از قبیلهبنی‌مخزوم
محل زندگیمدینه
از اصحابپیامبر خاتم

مقدمه

او را مخزومی[۱]، انصاری و حجازی خوانده‌اند[۲] و نیز وی را جُمَحی، لَخمی، و جُهَنی نامیده‌اند[۳]. همچنین وی را مولای ابوذر غفاری معرفی کرده‌اند[۴].

او روایتی در مورد اعتراف به سرقت و حد سارق نقل می‌کند و می‌گوید: سارقی را نزد رسول خدا (ص) آوردند و حضرت فرمود «گمان نمی‌کنم تو دزدی کرده باشی» (حضرت این گونه اعتراف نکردن را به وی تلقین کرد)، ولی او به سرقت اعتراف نمود و پیامبر فرمان داد دستش را قطع کردند. سپس وی را آوردند و حضرت وی را به استغفار و توبه سفارش فرمود. او نیز چنان کرد و حضرت دعایش نمود.

این روایت را دارمی[۵]، ابوداوود[۶]، نسایی[۷] و بخاری[۸] از حماد بن سلمه از اسحاق بن عبدالله بن ابی طلحه از ابومنذر مولای ابوذر از ابوامیه مخزومی روایت کردند و بر اساس این روایت، در صحابی بودن وی اختلافی نیست. برای رد یا قبول احتمال یکی بودن ابومنذر مولای ابوذر، و ابوأمیه مولای ابوذر هیچ دلیل و شاهدی نیافتیم، اما کثرت اسناد و نقل محدثان و شرح حال نگاران، گمان دوگانگی را تقویت می‌کند؛ هر چند منابعی نظیر استیعاب، از ابومنذر نامی نمی‌برد و از طرفی تنها ذهبی[۹] و مزی[۱۰]، ابوامیه را مولای ابوذر نامیده‌اند که ممکن است این دو به خطا رفته باشند. از همه مهم‌تر، گزارش بخاری[۱۱] است که می‌گوید: ابومنذر برّاد از ابومه انصاری روایت کرده است.

در گزارش بخاری، این روایت با دو طریق؛ نخست از موسی بن اسماعیل از حماد از اسحاق از ابومنذر مولای ابوذر از ابوامیه مخزومی، و دیگر از حبان از همام از اسحاق از ابومنذر برّاد از ابوامیه مردی از انصار آمده است. این دو طریق، ابوامیه را مخزومی و انصاری معرفی کرده‌اند. اختلاف در نسب وی به این دو گزارش برمی‌گردد و می‌دانیم مخزومی اگر در مدینه باشد، از مهاجران است، نه انصار.

ابن حجر[۱۲]، نخستین طریق را به دلیل کثرت گزارش‌ها پذیرفته است و سخن ابن سکن را که وی را از اهالی مدینه شمرده و نیز دلیل ابن سکن را که می‌گوید حماد تنها راوی این روایت از اسحاق از ابومنذر است، رد می‌کند و می‌گوید: روایت همام از اسحاق از ابومنذر، دلیل رد این تفرد است. مزی[۱۳] می‌گوید: این روایت عالی السند است و شاهد آن گزارش ابو داوود، نسائی و ابن ماجه، هر یک به طریقی جداگانه از حماد است. نووی[۱۴] می‌گوید: ابو‌داوود حدیث ابوامیه مخزومی را از مراسیل شمرده است. نیز ابن حزم[۱۵] می‌گوید: حدیث حماد بن سلمه مرسل است؛ زیرا در اسناد آن، ابومنذر و ابوامیه مخزومی آمده‌اند که افراد ناشناسی هستند. ابن عبدالبر[۱۶] بدون داوری، این حدیث را به دو نفر؛ ابوامیه مخزومی و مردی از انصار نسبت داده است. همچنین، چاهی در مدینه به نام «عسیر» متعلق به ابوامیه مخزومی بود که پیامبر آن را به نام «یَسیرَه» تغییر داد[۱۷]. سمهودی[۱۸] نام آن چاه را «عُسرَه» و متعلق به بنوامیة بن زید از انصار می‌داند. او می‌گوید: رسول خدا (ص) میان این طائفه آمد و بر سر این چاه ایستاد و نام آن را جویا شد. گفتند: نام آن عُسره است. حضرت آن نام را به «یُسره» تغییر داد و از آن وضو گرفت و آن را با آب دهان متبرک کرد. سمهودی به نقل از ابن سعد می‌افزاید. این چاه در منطقه عالیه مدینه قرار داشت.[۱۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. بخاری، ص۳؛ ابن اثیر، ج۵، ص۱۴۱.
  2. ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۵.
  3. مناوی، ج۲، ص۶۷۶.
  4. ذهبی، الکاشف، ج۲، ص۴۰۶؛ مزی، ج۳۴، ص۳۲۰.
  5. دارمی، ج۲، ص۱۷۳.
  6. ابوداوود، ج۲، ص۳۳۴.
  7. نسائی، ج۸، ص۶۷.
  8. بخاری، ص۳.
  9. ذهبی، الکاشف، ج۲، ص۴۰۶.
  10. مزی، ج۳۴، ص۳۲۰.
  11. بخاری، ص۳.
  12. ابن حجر، ج۷، ص۲۰.
  13. مزی، ج۳۳، ص۵۸.
  14. نووی، ج۲۰، ص۳۰۱.
  15. ابن حزم، ج۱۱، ص۱۴۹.
  16. ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۶۷.
  17. یاقوت حموی، ج۴، ص۱۲۴.
  18. سمهودی، ج۳، ص۹۸۳-۹۸۲.
  19. حیدری آقایی، محمود، مقاله «ابوامیه مخزومی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۱۳۰-۱۳۱.