جز
جایگزینی متن - 'سال' به 'سال'
جز (جایگزینی متن - '|22px]] 22px پژوهشکده تحقیقات اسلامی، [[فرهنگ شیعه') |
جز (جایگزینی متن - 'سال' به 'سال') |
||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
با توجه به نظر بالا که عباسیان مروج آن بودند، یادآوری میشود که [[شیعه امامیه]] برای [[اثبات امامت]]، هرگز به [[وراثت]] توجهی نداشته و تنها بر [[نصوص]] وارده از رسول خدا {{صل}} در این رابطه و نصوص وارده از امام سابق درباره [[تعیین امام]] بعدی استناد جسته است. در برابر، عباسیان بر وراثت تکیه میکردند و میکوشیدند تا حسنین {{ع}} و فرزندان آنان را نه به عنوان [[فرزندان رسول خدا]] {{صل}} بلکه به عنوان [[فرزندان امام علی]] {{ع}} معرفی نمایند تا بدین وسیله اهمیت و [[احترام]] فوقالعاده آنان را به عنوان ابنای [[رسول الله]] {{صل}} در [[جامعه]] در معرض تردید قرار دهند. طبیعی است که بپذیریم [[نفوذ]] [[معنوی]] [[علویان]] در [[جوامع]] [[اهل سنت]] آن [[روز]] [[ایران]]، [[یمن]]، [[عراق]] و نقاط دیگر به دلیل تصریحات [[پیامبر]] {{صل}} بر [[عظمت]] [[اهل بیت]] {{عم}} خود و مطرح کردن [[حسنین]] {{ع}} به عنوان {{متن قرآن|أَبْنَائَنَا}} بوده است. | با توجه به نظر بالا که عباسیان مروج آن بودند، یادآوری میشود که [[شیعه امامیه]] برای [[اثبات امامت]]، هرگز به [[وراثت]] توجهی نداشته و تنها بر [[نصوص]] وارده از رسول خدا {{صل}} در این رابطه و نصوص وارده از امام سابق درباره [[تعیین امام]] بعدی استناد جسته است. در برابر، عباسیان بر وراثت تکیه میکردند و میکوشیدند تا حسنین {{ع}} و فرزندان آنان را نه به عنوان [[فرزندان رسول خدا]] {{صل}} بلکه به عنوان [[فرزندان امام علی]] {{ع}} معرفی نمایند تا بدین وسیله اهمیت و [[احترام]] فوقالعاده آنان را به عنوان ابنای [[رسول الله]] {{صل}} در [[جامعه]] در معرض تردید قرار دهند. طبیعی است که بپذیریم [[نفوذ]] [[معنوی]] [[علویان]] در [[جوامع]] [[اهل سنت]] آن [[روز]] [[ایران]]، [[یمن]]، [[عراق]] و نقاط دیگر به دلیل تصریحات [[پیامبر]] {{صل}} بر [[عظمت]] [[اهل بیت]] {{عم}} خود و مطرح کردن [[حسنین]] {{ع}} به عنوان {{متن قرآن|أَبْنَائَنَا}} بوده است. | ||
بنابر نقل ابناثیر، [[هارون]] که در [[رمضان]] | بنابر نقل ابناثیر، [[هارون]] که در [[رمضان]] سال ۱۷۹ به قصد [[عمره]] به [[مکه]] میرفت در سر راه خود به [[مدینه]] آمد و وارد [[روضه]] [[رسول خدا]] {{صل}} شد. وی برای جلب توجه [[مردم]] به منظور اینکه رابطه نسبی خویش با رسول خدا {{صل}} را به رخ آنان بکشد، پس از [[زیارت]] [[مرقد مطهر]]، به پیامبر این چنین [[سلام]] داد: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ِيَا بْنَ عَمِّ}}؛ سلام بر تو ای رسول خدا ای [[پسر عمو]]. در این هنگام [[موسی بن جعفر]] {{ع}} که در آن مجلس حاضر بود، پیش آمد و خطاب به رسول خدا {{صل}} گفت: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَةِ}}؛ سلام بر تو ای [[پدر]]. با شنیدن این سخن، رنگ از رخسار هارون پرید و خطاب به [[امام کاظم]] {{ع}} گفت: {{متن حدیث|هذَا الْفَخْرُ -يَا أَبَا الْحَسَن- جِدَّاً}}؛ این مایه [[افتخار]] است ای [[ابوالحسن]]. پس از آن بود که دستور توقیف آن [[حضرت]] را داد<ref>الکامل، ج۶، ص۱۶۴؛ ر.ک: الاحتجاج، ج۲، ص۱۶۵؛ ابن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۱۸۴؛ الصواعق المحرقه، ص۲۰۴؛ مرآة الجنان، ج۱، ص۳۹۵.</ref>. آنگاه هارون رو به [[یحیی]] بن جعفر کرد و گفت: قبول دارم که رسول خدا حقاً پدر اوست<ref>ابنقولویه، کامل الزیارات، ص۱۸، الکافی، ج۴، ص۵۵۳.</ref>. | ||
[[زندانی]] شدن [[امام]] پس از آن، نشان میدهد که این، یک حرکت [[سیاسی]] بر [[ضد]] هارون تلقی شده است. این قبیل برخوردهای امام کاظم {{ع}} خطراتی را برای هارون در بر داشت. | [[زندانی]] شدن [[امام]] پس از آن، نشان میدهد که این، یک حرکت [[سیاسی]] بر [[ضد]] هارون تلقی شده است. این قبیل برخوردهای امام کاظم {{ع}} خطراتی را برای هارون در بر داشت. |