سجده فرشتگان: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «== مقدمه== {{همچنین|ملائکه}} بعد از تعلیم اسماء به آدم و اعلام عجز ملائکه از دانستن آن، خداوند دستور سجده میدهد<ref>المیزان، ج۱، ص ۱۲۳.</ref> و میفرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←مقدمه) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== مقدمه== | == مقدمه== | ||
{{همچنین|ملائکه}} | {{همچنین|ملائکه}} | ||
در [[داستان حضرت آدم]]{{ع}} [[قرآن کریم]] جریان [[سجده فرشتگان]] در برابر [[حضرت آدم]]{{ع}} را به تصویر میکشد. | |||
بعد از [[تعلیم اسماء]] به آدم و اعلام [[عجز]] ملائکه از دانستن آن، [[خداوند]] [[دستور]] سجده میدهد<ref>المیزان، ج۱، ص ۱۲۳.</ref> و میفرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید» سوره بقره، آیه ۳۴.</ref> اصل سجده در لغت [[خضوع]] و تذلل است<ref>شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج۱، ص ۱۷۳؛ روض الجنان، ج۱، ص ۲۰۸.</ref>. یا به معنی تذلل و [[انقیاد]] با فرود آوردن سر است<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ص ۵.</ref>. در [[روایات]] نیز بر فرود آوردن سر بر [[زمین]] در برابر [[آدم]] تصریح شده<ref>بحار، ج۱۱، ص ۱۳۹؛ [[المیزان]]، ج۱، ص ۱۲۵.</ref>. در [[شرع]] نیز [[سجده]] عبارت است از روی بر زمین نهادن یا پیشانی نهادن بر زمین به قصد [[عبادت]]. [[علامه طباطبایی]] تصریح میکند که هر چند سجده کردن از همه [[افعال]] [[انسان]] تعیّن بیشتری برای عبادت دارد، لکن نباید سجده را عبادتی ذاتی دانست که در آن صورت انجام آن به عنوان تحیت وتکریم برای غیر [[خدا]] به گونه ای که [[اطاعت فرمان خدا]] و [[خضوع]] برای او نیز محسوب شود جایز نباشد<ref>المیزان، ج۱، ص ۱۲۳.</ref>. | بعد از [[تعلیم اسماء]] به آدم و اعلام [[عجز]] ملائکه از دانستن آن، [[خداوند]] [[دستور]] سجده میدهد<ref>المیزان، ج۱، ص ۱۲۳.</ref> و میفرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید» سوره بقره، آیه ۳۴.</ref> اصل سجده در لغت [[خضوع]] و تذلل است<ref>شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج۱، ص ۱۷۳؛ روض الجنان، ج۱، ص ۲۰۸.</ref>. یا به معنی تذلل و [[انقیاد]] با فرود آوردن سر است<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ص ۵.</ref>. در [[روایات]] نیز بر فرود آوردن سر بر [[زمین]] در برابر [[آدم]] تصریح شده<ref>بحار، ج۱۱، ص ۱۳۹؛ [[المیزان]]، ج۱، ص ۱۲۵.</ref>. در [[شرع]] نیز [[سجده]] عبارت است از روی بر زمین نهادن یا پیشانی نهادن بر زمین به قصد [[عبادت]]. [[علامه طباطبایی]] تصریح میکند که هر چند سجده کردن از همه [[افعال]] [[انسان]] تعیّن بیشتری برای عبادت دارد، لکن نباید سجده را عبادتی ذاتی دانست که در آن صورت انجام آن به عنوان تحیت وتکریم برای غیر [[خدا]] به گونه ای که [[اطاعت فرمان خدا]] و [[خضوع]] برای او نیز محسوب شود جایز نباشد<ref>المیزان، ج۱، ص ۱۲۳.</ref>. | ||
نسخهٔ ۱۷ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۴۰
مقدمه
در داستان حضرت آدم(ع) قرآن کریم جریان سجده فرشتگان در برابر حضرت آدم(ع) را به تصویر میکشد.
بعد از تعلیم اسماء به آدم و اعلام عجز ملائکه از دانستن آن، خداوند دستور سجده میدهد[۱] و میفرماید: ﴿وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ﴾[۲] اصل سجده در لغت خضوع و تذلل است[۳]. یا به معنی تذلل و انقیاد با فرود آوردن سر است[۴]. در روایات نیز بر فرود آوردن سر بر زمین در برابر آدم تصریح شده[۵]. در شرع نیز سجده عبارت است از روی بر زمین نهادن یا پیشانی نهادن بر زمین به قصد عبادت. علامه طباطبایی تصریح میکند که هر چند سجده کردن از همه افعال انسان تعیّن بیشتری برای عبادت دارد، لکن نباید سجده را عبادتی ذاتی دانست که در آن صورت انجام آن به عنوان تحیت وتکریم برای غیر خدا به گونه ای که اطاعت فرمان خدا و خضوع برای او نیز محسوب شود جایز نباشد[۶].
ممکن است گفته شود آدم قبله بوده، مثل کعبه و سجده برای خدا بوده، یا آدم خدا را سجده میکرد و ملائکه در پس آدم متابعت میکردند، ولی سخن بهتر آن است که سجده برای آدم بود، ولی در حقیقت، اطاعت خدا بود[۷]. صدرالمتألهین میگوید ممکن است سجده برای خدا بوده، در آن صورت آدم قبله قرار گرفته مثل کعبه، به جهت بالا بردن شأن او و یا آدم سبب وجوب سجده برای خدا بوده، زیرا با دیدن او پی به عظمت قدرت الهی میبردند و یا مسجود انسان بوده از آن جهت که آدم به قرب الهی رسیده بود، لذا این سجود برای آدم، سجود برای خدا محسوب میشود، زیرا آدم آینه تمام نمای خدا بود، یا اینکه سجده اصلاً به معنای انقیاد و خضوع است، نه سجده حقیقی که از نظر ایشان قول دوم بهتر است[۸]. یا اینکه سجده برای آدم باشد به عنوان احترام به او[۹] و ممکن است گفته شود سجده ملائکه نوعی انقیاد، مطاوعت و در تسخیر بودن ملائکه برای آدم است[۱۰]. برخی هم گفتهاند سجده فرشتگان بر آدم به مفهوم فرمان بری همه نیروهای سپهر از انسان است[۱۱].
سجده بر آدم در حقیقت سجده برای بشر بوده و آدم نماینده بشریت محسوب میشده است[۱۲]. آیات ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ﴾[۱۳]، ﴿قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ﴾[۱۴]، ﴿يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ﴾[۱۵] دلیل این مطلب به شمار آمده است[۱۶]. رسول گرامی اسلام (ص) سجده بر آدم را در حقیقت اکرام برای خود و اهل بیتش میداند، بنابراین سجده بر شخص آدم نبود[۱۷].
درباره فلسفه مأمور شدن فرشتگان به سجده بر آدم، دیدگاههای مختلفی مطرح شده است: گروهی سؤال از ملائکه را برای تعجیز میدانند[۱۸] و گروهی برای آزمایش و امتحان[۱۹]. تا زمانی که آدم خلق نشده بود، ابلیس و ملائکه در یک رتبه بودند و امتیازی به هم نداشت و پس از خلقت آدم، این دو گروه از هم جدا شدند[۲۰].[۲۱]
- ↑ المیزان، ج۱، ص ۱۲۳.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید» سوره بقره، آیه ۳۴.
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج۱، ص ۱۷۳؛ روض الجنان، ج۱، ص ۲۰۸.
- ↑ تفسیر صدرالمتألهین، ص ۵.
- ↑ بحار، ج۱۱، ص ۱۳۹؛ المیزان، ج۱، ص ۱۲۵.
- ↑ المیزان، ج۱، ص ۱۲۳.
- ↑ کشف الاسرار، ج۱، ص ۱۴۴.
- ↑ تفسیر صدرالمتألهین، ج۳، ص ۸ـ۷.
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن میثم، ص ۱۷۳.
- ↑ تفسیر محی الدین عربی، ج۱، ص ۶۷.
- ↑ المنار، ج۱، ص ۲۶۹.
- ↑ المیزان، ج۸، ص ۱۸؛ جامع الاسرار، ص ۱۳۶.
- ↑ «و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهرهنگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود» سوره اعراف، آیه ۱۱.
- ↑ «فرمود: در آن زندگی میکنید و در آن میمیرید و از آن بیرون آورده میشوید» سوره اعراف، آیه ۲۵.
- ↑ «ای فرزندان آدم! برای شما جامهای را فرو فرستادهایم که شرمگاههای شما را میپوشاند و (نیز) جامهای را که زینت است و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است؛ این از آیات خداوند است باشد که آنان در یاد گیرند» سوره اعراف، آیه ۲۶.
- ↑ منشور جاوید، ج۱۱، ص ۶۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۱، ص ۱۴۰.
- ↑ کشف الاسرار، ج۱، ص ۱۳۷.
- ↑ تفسیر صدرالمتألهین، ص ۴.
- ↑ المیزان، ج۸، ص ۲۲.
- ↑ مقدمی، محمود، مقاله «آدم»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۳۹-۵۰.