اصلاح اقتصادی در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
[[رویارویی]] با ستمبارگان و نابودی [[تجاوزگران]] به [[حقوق مردم]] زمان‌بردار نیست و باید به فوریت صورت گیرد تا محرومیت‌ها ادامه نیابد و [[تجاوزگری]] در نطفه خفه شود. امام علی{{ع}} هنگامی که [[مردمان]] نزد آن [[امام]] آمدند و خواستند تا با [[عثمان]] [[سخن]] گوید؛ امام نزد او رفت و سخن مشهور خود را که در [[نهج البلاغه]] آمده است، گفت. عثمان به امام گفت: {{عربی|کَلَّمَ النَّاسَ فِی أَنْ یُوجِلُونِی حَتَّی أَخْرُجَ إِلَیْهِمْ مِنْ مَظَالِمِهِمْ}}، {{متن حدیث|فَقَالَ: مَا کَانَ بِالْمَدِینَةِ فَلَا أجَلَ فیهِ وَ ما غاب فَأَجَلُهُ وُصُولُ أَمْرِکَ إِلَیْهِ}}، از مردم بخواه که به من مهلتی بدهند تا از [[بی‌عدالتی‌ها]] جلوگیری کنم. امام چنین پاسخ داد: آنچه در [[مدینه]] است مهلتی نمی‌خواهد و آنچه بیرون مدینه است، مهلت به اندازه رسیدن دستور تو به آنجاست<ref> نهج البلاغه، ص۵۲۵ ـ ۵۲۷؛ الحیاة، ج۳، ص۳۵۶.</ref>.<ref>[[محمد حکیمی|حکیمی، محمد]]، [[اقتصاد در نهج البلاغه (کتاب)|اقتصاد در نهج البلاغه]]، ص۱۹.</ref>
[[رویارویی]] با ستمبارگان و نابودی [[تجاوزگران]] به [[حقوق مردم]] زمان‌بردار نیست و باید به فوریت صورت گیرد تا محرومیت‌ها ادامه نیابد و [[تجاوزگری]] در نطفه خفه شود. امام علی{{ع}} هنگامی که [[مردمان]] نزد آن [[امام]] آمدند و خواستند تا با [[عثمان]] [[سخن]] گوید؛ امام نزد او رفت و سخن مشهور خود را که در [[نهج البلاغه]] آمده است، گفت. عثمان به امام گفت: {{عربی|کَلَّمَ النَّاسَ فِی أَنْ یُوجِلُونِی حَتَّی أَخْرُجَ إِلَیْهِمْ مِنْ مَظَالِمِهِمْ}}، {{متن حدیث|فَقَالَ: مَا کَانَ بِالْمَدِینَةِ فَلَا أجَلَ فیهِ وَ ما غاب فَأَجَلُهُ وُصُولُ أَمْرِکَ إِلَیْهِ}}، از مردم بخواه که به من مهلتی بدهند تا از [[بی‌عدالتی‌ها]] جلوگیری کنم. امام چنین پاسخ داد: آنچه در [[مدینه]] است مهلتی نمی‌خواهد و آنچه بیرون مدینه است، مهلت به اندازه رسیدن دستور تو به آنجاست<ref> نهج البلاغه، ص۵۲۵ ـ ۵۲۷؛ الحیاة، ج۳، ص۳۵۶.</ref>.<ref>[[محمد حکیمی|حکیمی، محمد]]، [[اقتصاد در نهج البلاغه (کتاب)|اقتصاد در نهج البلاغه]]، ص۱۹.</ref>


[[بازپس‌گیری اموال غصب شده]]
'''بازپس‌گیری اموال غصب شده'''


از روش‌های انکارناپذیر سیاستهای [[اقتصادی]] [[دولت علوی]]، [[بازپس‌گیری اموال]] به یغما رفته و رانت‌خواری‌های وابستگان دولت‌هاست. [[دولت اسلامی]] با اشراف اطلاعاتی دقیق باید اموالی را که گروه‌های وابسته و [[پول]] پرست با نیرنگ‌های قانونی [[غصب]] کرده‌اند بازپس گیرند و به [[خزانه دولت]] بازگردانند و کمترین و کوچک‌ترین آنها را از نظر دور ندارند.
از روش‌های انکارناپذیر سیاستهای [[اقتصادی]] [[دولت علوی]]، بازپس‌گیری اموال به یغما رفته و رانت‌خواری‌های وابستگان دولت‌هاست. [[دولت اسلامی]] با اشراف اطلاعاتی دقیق باید اموالی را که گروه‌های وابسته و [[پول]] پرست با نیرنگ‌های قانونی [[غصب]] کرده‌اند بازپس گیرند و به [[خزانه دولت]] بازگردانند و کمترین و کوچک‌ترین آنها را از نظر دور ندارند.


این موضوع در دولت علوی انکارناپذیر است و هر دولت اسلامی اگر [[علوی]] می‌اندیشد باید بدان عمل کند و در این راه گامی عقب ننهد و ذره ای کوتاهی نورزد: {{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزوجَ بِهِ النِّسَاءُ، وَمُلِکَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ، فَإِنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةٌ، وَمَنْ صَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیقُ}}، درباره آنچه از تیول‌های [[خلیفه سوم]] که به [[مسلمانان]] بازگرداند: به [[خدا]] [[سوگند]] اگر در می‌‌یافتم با آن ([[اموال]])، زنانی را به [[ازدواج]] درآورده (و کابین آنها قرار داده اند)، یا کنیزانی را مالک شده‌اند، آنها را فسخ می‌کردم زیرا که [[آسایش]] در [[عدالت]] است و آن کس که از [[اجرای عدالت]] به تنگ آید، [[ستم]] بر او تنگ‌تر خواهد بود<ref>نهج البلاغه، ص۶۶؛ الحیاة، ج۶، ص۵۰۸.</ref>.  
این موضوع در دولت علوی انکارناپذیر است و هر دولت اسلامی اگر [[علوی]] می‌اندیشد باید بدان عمل کند و در این راه گامی عقب ننهد و ذره ای کوتاهی نورزد: {{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزوجَ بِهِ النِّسَاءُ، وَمُلِکَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ، فَإِنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةٌ، وَمَنْ صَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیقُ}}، درباره آنچه از تیول‌های [[خلیفه سوم]] که به [[مسلمانان]] بازگرداند: به [[خدا]] [[سوگند]] اگر در می‌‌یافتم با آن ([[اموال]])، زنانی را به [[ازدواج]] درآورده (و کابین آنها قرار داده اند)، یا کنیزانی را مالک شده‌اند، آنها را فسخ می‌کردم زیرا که [[آسایش]] در [[عدالت]] است و آن کس که از [[اجرای عدالت]] به تنگ آید، [[ستم]] بر او تنگ‌تر خواهد بود<ref>نهج البلاغه، ص۶۶؛ الحیاة، ج۶، ص۵۰۸.</ref>.  
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
کاربرد نیرو و رفتارهای [[خشونت]] آمیز نیز برای این بازپس‌گیری کاری رواست: {{متن حدیث|أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ إِنَّهُ مَنْ رَأَی عُدْوَاناً یُعْمَلُ بِهِ، وَ مُنْکَراً یُدْعَی إِلَیْهِ، فَأَنْکَرَهُ بِقَلْبِهِ فَقَدْ سَلِمَ وَبَرِئَ، وَمَنْ أَنْکَرَهُ بِلِسَانِهِ فَقَدْ أُجِرَ وَ هُوَ أَفْضَلُ مِنْ صَاحِبِهِ، وَمَنْ أَنْکَرَهُ بِالسَّیْفِ لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیَا، وَکَلِمَةُ الظَّالِمِینَ هِیَ السُّفْلَی، فَذَلِکَ الَّذِی أَصَابَ سَبِیلَ الْهُدَی وَقَامَ عَلَی الطَّرِیقِ وَ نوَّرَ فِی قَلْبِهِ الْیَقِینُ}}، ای [[مؤمنان]]! هرکس [[ظلم]] و تجاوزی را ببیند که به آن عمل می‌‌شود و [[کار زشت]] و نادرستی که [[مردم]] را به آن فرا می‌خوانند، اگر در [[دل]] آن را منکر شود و [[زشت]] شمارد، سالم مانده و از آن ظلم، بریءالذمه است و هر کس به زبان [[انکار]] کند، [[پاداش]] خواهد داشت و از آنکه در دل انکار کرده [[برتر]] است و هر کس با [[شمشیر]] (و [[قیام]]) انکار کند، تا چنان شود که سخن [[خدا]] برتر آید و سخن [[ستمکاران]] فرو افتد، آن کس است که به [[راه هدایت]] رسیده و [[نور]] [[یقین]] در دلش تابیده است<ref>نهج البلاغه، ص۱۲۶۲؛ الحیاة، ج۸، ص۱۴۲.</ref>.
کاربرد نیرو و رفتارهای [[خشونت]] آمیز نیز برای این بازپس‌گیری کاری رواست: {{متن حدیث|أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ إِنَّهُ مَنْ رَأَی عُدْوَاناً یُعْمَلُ بِهِ، وَ مُنْکَراً یُدْعَی إِلَیْهِ، فَأَنْکَرَهُ بِقَلْبِهِ فَقَدْ سَلِمَ وَبَرِئَ، وَمَنْ أَنْکَرَهُ بِلِسَانِهِ فَقَدْ أُجِرَ وَ هُوَ أَفْضَلُ مِنْ صَاحِبِهِ، وَمَنْ أَنْکَرَهُ بِالسَّیْفِ لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیَا، وَکَلِمَةُ الظَّالِمِینَ هِیَ السُّفْلَی، فَذَلِکَ الَّذِی أَصَابَ سَبِیلَ الْهُدَی وَقَامَ عَلَی الطَّرِیقِ وَ نوَّرَ فِی قَلْبِهِ الْیَقِینُ}}، ای [[مؤمنان]]! هرکس [[ظلم]] و تجاوزی را ببیند که به آن عمل می‌‌شود و [[کار زشت]] و نادرستی که [[مردم]] را به آن فرا می‌خوانند، اگر در [[دل]] آن را منکر شود و [[زشت]] شمارد، سالم مانده و از آن ظلم، بریءالذمه است و هر کس به زبان [[انکار]] کند، [[پاداش]] خواهد داشت و از آنکه در دل انکار کرده [[برتر]] است و هر کس با [[شمشیر]] (و [[قیام]]) انکار کند، تا چنان شود که سخن [[خدا]] برتر آید و سخن [[ستمکاران]] فرو افتد، آن کس است که به [[راه هدایت]] رسیده و [[نور]] [[یقین]] در دلش تابیده است<ref>نهج البلاغه، ص۱۲۶۲؛ الحیاة، ج۸، ص۱۴۲.</ref>.


بیشترین [[زیان]] و ضرر به سرمایه‌های ملی و [[اموال]] [[بیت‌المال]] رانت‌خواری‌ها، دزدی‌ها و دست‌اندازی‌های آشکار و پنهان بر [[اموال عمومی]] است که [[نزدیکان]] [[حکومت‌ها]] بدان دست می‌زنند و با کمک مراکز [[قدرت]] جیب [[ملت]] را تهی می‌سازند. در برابر چنین رفتارهایی که فراوان است [[قاطعیت]] [[الهی]] لازم است که با قدرت جلو چنین چپاولگری‌هایی را بگیرند تا در راه [[عدل علوی]] قرار گیرند.  
بیشترین [[زیان]] و ضرر به سرمایه‌های ملی و [[اموال]] [[بیت‌المال]] رانت‌خواری‌ها، دزدی‌ها و دست‌اندازی‌های آشکار و پنهان بر [[اموال عمومی]] است که [[نزدیکان]] [[حکومت‌ها]] بدان دست می‌زنند و با کمک مراکز [[قدرت]] جیب [[ملت]] را تهی می‌سازند. در برابر چنین رفتارهایی که فراوان است [[قاطعیت]] [[الهی]] لازم است که با قدرت جلو چنین چپاولگری‌هایی را بگیرند تا در راه [[عدل علوی]] قرار گیرند.
ماجرای دختر [[امام]] و عاریه گرفتن گردن‌بند از [[علی بن ابی رافع]] [[مسئول بیت‌المال]] و [[برخورد امام]] با او و با دختر خویش در [[تواریخ]] به ثبت رسیده است و نیز ماجرای [[طلحه]] و [[زبیر]] و خواستن سهمی بیشتر از دیگر [[مردم]] در [[کتب حدیثی]] و [[تاریخی]] آمده است و اینها همه گویای [[وظیفه]] سنگین [[مدیران]] در [[جامعه]] [[علوی]] است<ref>الحیاة، ج۲، ص۲۱۱ ـ ۲۱۲.</ref>.<ref>[[محمد حکیمی|حکیمی، محمد]]، [[اقتصاد در نهج البلاغه (کتاب)|اقتصاد در نهج البلاغه]]، ص۳۳ ـ ۳۵.</ref>
 
ماجرای دختر [[امام]] و عاریه گرفتن گردن‌بند از [[علی بن ابی رافع]] مسئول بیت‌المال و برخورد امام با او و با دختر خویش در تواریخ به ثبت رسیده است و نیز ماجرای [[طلحه]] و [[زبیر]] و خواستن سهمی بیشتر از دیگر [[مردم]] در [[کتب حدیثی]] و [[تاریخی]] آمده است و اینها همه گویای [[وظیفه]] سنگین [[مدیران]] در [[جامعه]] [[علوی]] است<ref>الحیاة، ج۲، ص۲۱۱ ـ ۲۱۲.</ref>.<ref>[[محمد حکیمی|حکیمی، محمد]]، [[اقتصاد در نهج البلاغه (کتاب)|اقتصاد در نهج البلاغه]]، ص۳۳ ـ ۳۵.</ref>


==== دو. بازپس‌گیری زمین‌های شخصی‌سازی شده در زمان خلیفه سوم ====
==== دو. بازپس‌گیری زمین‌های شخصی‌سازی شده در زمان خلیفه سوم ====
۱۱۲٬۹۹۷

ویرایش