ایدئولوژی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
ایدئولوژی از دو کلمه "ایده" به معنای [[فکر]] و نظر و "لوژی" به معنای شناختن ترکیب یافته است<ref>فرهنگ علوم سیاسی، ۱/ ۹۲.</ref>. و در اصطلاح عبارت است از دستهای از آرای کلی و هماهنگ درباره رفتارهای [[انسان]]. بنابر این تعریف، [[نظام]] کلی | ایدئولوژی از دو کلمه "ایده" به معنای [[فکر]] و نظر و "لوژی" به معنای شناختن ترکیب یافته است<ref>فرهنگ علوم سیاسی، ۱/ ۹۲.</ref>. و در اصطلاح عبارت است از دستهای از آرای کلی و هماهنگ درباره رفتارهای [[انسان]]. بنابر این تعریف، [[نظام]] کلی احکام عملی - که در اصطلاح مذهبی "[[فروع دین]]" نام دارد- ایدئولوژی خوانده میشود<ref>آموزش عقاید، ۲۹.</ref>. | ||
ایدئولوژی بر [[جهانبینی]] [[استوار]] است. [[جهانبینی]] عبارت از نظر درباره [[جهان]] است آن چنان که هست؛ اما ایدئولوژی نظر درباره [[انسان]] است آن چنان که باید باشد<ref>تکامل اجتماعی انسان، ۱۱۵.</ref>. [[انسان]] برای [[نیل]] به [[سعادت]] [[نیازمند]] برنامهای جامع، هماهنگ و منسجم است. [[عقل]] [[بشر]] این نیاز را برنمیآورد هر چند شرط لازم آن است<ref>اصول کافی، ۱/ ۶۸، ۴۸ و ۴۹.</ref>. | ایدئولوژی بر [[جهانبینی]] [[استوار]] است. [[جهانبینی]] عبارت از نظر درباره [[جهان]] است آن چنان که هست؛ اما ایدئولوژی نظر درباره [[انسان]] است آن چنان که باید باشد<ref>تکامل اجتماعی انسان، ۱۱۵.</ref>. [[انسان]] برای [[نیل]] به [[سعادت]] [[نیازمند]] برنامهای جامع، هماهنگ و منسجم است. [[عقل]] [[بشر]] این نیاز را برنمیآورد هر چند شرط لازم آن است<ref>اصول کافی، ۱/ ۶۸، ۴۸ و ۴۹.</ref>. |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۴
مقدمه
ایدئولوژی از دو کلمه "ایده" به معنای فکر و نظر و "لوژی" به معنای شناختن ترکیب یافته است[۱]. و در اصطلاح عبارت است از دستهای از آرای کلی و هماهنگ درباره رفتارهای انسان. بنابر این تعریف، نظام کلی احکام عملی - که در اصطلاح مذهبی "فروع دین" نام دارد- ایدئولوژی خوانده میشود[۲].
ایدئولوژی بر جهانبینی استوار است. جهانبینی عبارت از نظر درباره جهان است آن چنان که هست؛ اما ایدئولوژی نظر درباره انسان است آن چنان که باید باشد[۳]. انسان برای نیل به سعادت نیازمند برنامهای جامع، هماهنگ و منسجم است. عقل بشر این نیاز را برنمیآورد هر چند شرط لازم آن است[۴].
آنچه انسان را یاری میدهد تا به کمال انسانی خویش دست یازد، بایدها و نبایدهایش را نشان دهد و مسئولیتها و تکلیفهای او را باز شناساند، ایدئولوژی جامع، جاودان و پایدار است. این ایدئولوژی، در آیین اسلام، همان شریعت است[۵]. گاه آدمی به خطا میلغزد و به ایدئولوژیهای مادی میگراید؛ اما این ایدئولوژی به سعادت نمیانجامد. آفریدگار هستی همواره با ارسال رسل و انزال کتب آسمانی، ایدئولوژی توحیدی را به انسان رسانیده و او را راه نموده است[۶]. بنابر آموزههای اسلامی، نمیتوان ایدئولوژی را به زور پذیرفت و امید بر بقا و دوام آن داشت. از این رو، ایمان و علاقه درونی در پذیرفتن ایدئولوژی نقشی بنیادی دارد.
ایدئولوژی اسلام از گذر بیان عقلمدارانه و هدفمند معارف اسلامی، که بر فطرت انسانی استوارند[۷]، در جان آدمی نهال ایمان را مینشاند و او را در سیر به سوی تکامل یاری میبخشد. این ویژگی موجب میشود که اصول و ارکان ایدئولوژی اسلامی- بر خلاف ایدئولوژیهای مادی- پایدار و ماندگار مانَد[۸]. بدین سان، ایدئولوژی اسلامی به معنای برنامه اسلام برای رسیدن انسان به زندگی سعادتمند دنیوی و اخروی است[۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ فرهنگ علوم سیاسی، ۱/ ۹۲.
- ↑ آموزش عقاید، ۲۹.
- ↑ تکامل اجتماعی انسان، ۱۱۵.
- ↑ اصول کافی، ۱/ ۶۸، ۴۸ و ۴۹.
- ↑ مجموعه آثار، ۲/ ۵۵ و ۵۶.
- ↑ النجاة، ۷۰۹.
- ↑ ﴿ فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ﴾؛ سوره روم، آیه ۳۰.
- ↑ نهج البلاغه، خ ۱۹۸.
- ↑ همان، خ ۱/ ۵۰- ۴۶.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۱۴۵ ـ ۱۴۶.