شأن قضاوت امامان: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن') |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%|' به '{{عربی|') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
افزون بر آنچه گذشت، نصوص فراوانی نیز وجود دارد که نشان از وجود این شأن برای امامان معصوم{{عم}} است. قرآن کریم از شأن قضاوت رسول اکرم{{صل}} سخن به میان آورده است: {{عربی | افزون بر آنچه گذشت، نصوص فراوانی نیز وجود دارد که نشان از وجود این شأن برای امامان معصوم{{عم}} است. قرآن کریم از شأن قضاوت رسول اکرم{{صل}} سخن به میان آورده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِن جَاؤُوكَ فَاحْكُم بَيْنَهُم أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِن تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَن يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُم بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}﴾}}.<ref>«آنها بسیار به سخنان تو گوش میدهند تا آن را تکذیب کنند و مال حرام فراوان میخورند. پس اگر نزد تو آمدند، میان آنان داوری کن، یا [اگر صلاح دانستی] آنها را به حال خود واگذار. و اگر از آنان صرفنظر کنی، به تو هیچ زیانی نمیرسانند، و اگر میان آنها داوری کنی، با عدالت داوری کن که خدا عادلان را دوست دارد» (مائده، ۴۲).</ref> | ||
براساس روایات، امامان معصوم{{عم}} جز شأن نبوت و برخی دیگر از اختصاصات پیامبر اکرم{{صل}}، تمام شئون وی را دارند؛ چنانکه محمد بن مسلم در روایتی معتبر از امام صادق{{ع}} نقل میکند که فرمود: «امامان به منزله رسول خدا{{صل}} هستند؛ جز آنکه پیامبر نبوده، آنچه از زنان برای پیامبر حلال بود، برای ایشان حلال نیست. پس غير از آن، آنها در دیگر موارد، به منزله رسول الله{{صل}} هستند».<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۷۰.</ref> | براساس روایات، امامان معصوم{{عم}} جز شأن نبوت و برخی دیگر از اختصاصات پیامبر اکرم{{صل}}، تمام شئون وی را دارند؛ چنانکه محمد بن مسلم در روایتی معتبر از امام صادق{{ع}} نقل میکند که فرمود: «امامان به منزله رسول خدا{{صل}} هستند؛ جز آنکه پیامبر نبوده، آنچه از زنان برای پیامبر حلال بود، برای ایشان حلال نیست. پس غير از آن، آنها در دیگر موارد، به منزله رسول الله{{صل}} هستند».<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۷۰.</ref> | ||
از مقایسه میان آنچه از قرآن کریم نقل شد و نیز روایت یادشده، شأن قضاوت برای امامان{{عم}} نیز اثبات میشود. | از مقایسه میان آنچه از قرآن کریم نقل شد و نیز روایت یادشده، شأن قضاوت برای امامان{{عم}} نیز اثبات میشود. | ||
افزون بر آن، در روایاتی بهطور خاص به این مسئله اشاره شده است؛ چنانکه شیخ صدوق به طریق صحیح<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۳۹؛ نیز، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۰۶. البته طریق کلینی به دلیل وجود ابوعبدالله المؤمن واقفی مذهب، ضعیف است.</ref> از سلیمان بن خالد نقل میکند که امام صادق{{ع}} فرمود: «از داوری کردن بپرهیزید. پس همانا داوری کردن تنها برای آن پیشوایی است که عالم به قضاوت، و عادل میان مسلمانان است؛ [یعنی] مانند پیامبر یا وصی او».<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لايحضره الفقیه، ج۳، ص۵. گفتنی است برخی بزرگان از این روایت، مشروعیت قضاوت فقها را نیز استنباط کردهاند (ر.ک: سید روح الله موسوی خمینی، ولایت فقیه، ص۷۷).</ref> | افزون بر آن، در روایاتی بهطور خاص به این مسئله اشاره شده است؛ چنانکه شیخ صدوق به طریق صحیح<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۳۹؛ نیز، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۰۶. البته طریق کلینی به دلیل وجود ابوعبدالله المؤمن واقفی مذهب، ضعیف است.</ref> از سلیمان بن خالد نقل میکند که امام صادق{{ع}} فرمود: «از داوری کردن بپرهیزید. پس همانا داوری کردن تنها برای آن پیشوایی است که عالم به قضاوت، و عادل میان مسلمانان است؛ [یعنی] مانند پیامبر یا وصی او».<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لايحضره الفقیه، ج۳، ص۵. گفتنی است برخی بزرگان از این روایت، مشروعیت قضاوت فقها را نیز استنباط کردهاند (ر.ک: سید روح الله موسوی خمینی، ولایت فقیه، ص۷۷).</ref> | ||
همچنین معلی بن خنیس در روایتی صحیح از امام صادق{{ع}} درباره آيه {{عربی | همچنین معلی بن خنیس در روایتی صحیح از امام صادق{{ع}} درباره آيه {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُواْ بِالْعَدْلِ}}﴾}}<ref>نساء (۲)، ۵۸.</ref> پرسید. امام{{ع}} در پاسخ فرمود: «بر امام است که آنچه در اختیار دارد به امام پس از خود بدهد و به امامان امر شده که به عدالت داوری کنند و به مردم نیز فرمان داده شده که از ایشان پیروی کنند».<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳.</ref> | ||
در برخی روایات از اینکه شیعیان بخواهند برای رفع خصومت نزد قاضی یا سلطان جائر بروند، نهی شدهاند. این امر بیانگر آن است که تنها قاضی یا سلطان عادل - که امام{{ع}} مصداق اكمل آن است - شأن قضاوت را دارد. دراینباره عبدالله بن سنان در روایتی صحیح از [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند که فرمود: «هر مؤمنی که در خصومتی به سوی قاضی یا سلطان جائری گام بردارد، پس او به غیر حکم خدا قضاوت کند، آن مؤمن نیز در گناه او شریک است».<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۱۱؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لایحضر الفقیه، ج۳، ص٤.</ref> | در برخی روایات از اینکه شیعیان بخواهند برای رفع خصومت نزد قاضی یا سلطان جائر بروند، نهی شدهاند. این امر بیانگر آن است که تنها قاضی یا سلطان عادل - که امام{{ع}} مصداق اكمل آن است - شأن قضاوت را دارد. دراینباره عبدالله بن سنان در روایتی صحیح از [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند که فرمود: «هر مؤمنی که در خصومتی به سوی قاضی یا سلطان جائری گام بردارد، پس او به غیر حکم خدا قضاوت کند، آن مؤمن نیز در گناه او شریک است».<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۱۱؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لایحضر الفقیه، ج۳، ص٤.</ref> | ||
در روایت صحیح دیگری نیز رفتن نزد قاضی جور مصداق آیه {{عربی | در روایت صحیح دیگری نیز رفتن نزد قاضی جور مصداق آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُواْ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُواْ إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُواْ أَن يَكْفُرُواْ بِهِ}}﴾}}<ref>نساء (۴)، ۶۰.</ref> شمرده شده است.<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۱۱.</ref> | ||
براساس همین شأن است که امام{{ع}} با بیان شرایط کلی قاضی، شیعیانی را که چنین شرایطی دارند، به نصب عام، به مقام قضاوت منصوب میکند؛ چنانکه [[امام صادق]]{{ع}} در صحیحه ابی خدیجه فرمود: «مبادا برخی از شما برخی دیگر را نزد اهل جور محاکمه کند. اما به دنبال کسی از خودتان باشید که چیزی از [احکام] قضاوت ما را بداند؛ پس او را میان خود قاضی قرار دهید و برای داوری نزد او روید».<ref>همان، ص۴۱۲. همچنین، ر.ک: همان، مقبوله عمر بن حنظله.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]] صفحه۲۸۲.</ref> | براساس همین شأن است که امام{{ع}} با بیان شرایط کلی قاضی، شیعیانی را که چنین شرایطی دارند، به نصب عام، به مقام قضاوت منصوب میکند؛ چنانکه [[امام صادق]]{{ع}} در صحیحه ابی خدیجه فرمود: «مبادا برخی از شما برخی دیگر را نزد اهل جور محاکمه کند. اما به دنبال کسی از خودتان باشید که چیزی از [احکام] قضاوت ما را بداند؛ پس او را میان خود قاضی قرار دهید و برای داوری نزد او روید».<ref>همان، ص۴۱۲. همچنین، ر.ک: همان، مقبوله عمر بن حنظله.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]] صفحه۲۸۲.</ref> | ||
نسخهٔ ۱۷ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۲۶
- این مدخل از زیرشاخههای بحث اجرای دین است. "شأن قضاوت امامان" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شأن قضاوت امامان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
افزون بر آنچه گذشت، نصوص فراوانی نیز وجود دارد که نشان از وجود این شأن برای امامان معصوم(ع) است. قرآن کریم از شأن قضاوت رسول اکرم(ص) سخن به میان آورده است: ﴿﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِن جَاؤُوكَ فَاحْكُم بَيْنَهُم أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِن تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَن يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُم بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾﴾.[۱] براساس روایات، امامان معصوم(ع) جز شأن نبوت و برخی دیگر از اختصاصات پیامبر اکرم(ص)، تمام شئون وی را دارند؛ چنانکه محمد بن مسلم در روایتی معتبر از امام صادق(ع) نقل میکند که فرمود: «امامان به منزله رسول خدا(ص) هستند؛ جز آنکه پیامبر نبوده، آنچه از زنان برای پیامبر حلال بود، برای ایشان حلال نیست. پس غير از آن، آنها در دیگر موارد، به منزله رسول الله(ص) هستند».[۲] از مقایسه میان آنچه از قرآن کریم نقل شد و نیز روایت یادشده، شأن قضاوت برای امامان(ع) نیز اثبات میشود. افزون بر آن، در روایاتی بهطور خاص به این مسئله اشاره شده است؛ چنانکه شیخ صدوق به طریق صحیح[۳] از سلیمان بن خالد نقل میکند که امام صادق(ع) فرمود: «از داوری کردن بپرهیزید. پس همانا داوری کردن تنها برای آن پیشوایی است که عالم به قضاوت، و عادل میان مسلمانان است؛ [یعنی] مانند پیامبر یا وصی او».[۴] همچنین معلی بن خنیس در روایتی صحیح از امام صادق(ع) درباره آيه ﴿﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُواْ بِالْعَدْلِ﴾﴾[۵] پرسید. امام(ع) در پاسخ فرمود: «بر امام است که آنچه در اختیار دارد به امام پس از خود بدهد و به امامان امر شده که به عدالت داوری کنند و به مردم نیز فرمان داده شده که از ایشان پیروی کنند».[۶] در برخی روایات از اینکه شیعیان بخواهند برای رفع خصومت نزد قاضی یا سلطان جائر بروند، نهی شدهاند. این امر بیانگر آن است که تنها قاضی یا سلطان عادل - که امام(ع) مصداق اكمل آن است - شأن قضاوت را دارد. دراینباره عبدالله بن سنان در روایتی صحیح از امام صادق(ع) نقل میکند که فرمود: «هر مؤمنی که در خصومتی به سوی قاضی یا سلطان جائری گام بردارد، پس او به غیر حکم خدا قضاوت کند، آن مؤمن نیز در گناه او شریک است».[۷] در روایت صحیح دیگری نیز رفتن نزد قاضی جور مصداق آیه ﴿﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُواْ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُواْ إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُواْ أَن يَكْفُرُواْ بِهِ﴾﴾[۸] شمرده شده است.[۹] براساس همین شأن است که امام(ع) با بیان شرایط کلی قاضی، شیعیانی را که چنین شرایطی دارند، به نصب عام، به مقام قضاوت منصوب میکند؛ چنانکه امام صادق(ع) در صحیحه ابی خدیجه فرمود: «مبادا برخی از شما برخی دیگر را نزد اهل جور محاکمه کند. اما به دنبال کسی از خودتان باشید که چیزی از [احکام] قضاوت ما را بداند؛ پس او را میان خود قاضی قرار دهید و برای داوری نزد او روید».[۱۰][۱۱]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «آنها بسیار به سخنان تو گوش میدهند تا آن را تکذیب کنند و مال حرام فراوان میخورند. پس اگر نزد تو آمدند، میان آنان داوری کن، یا [اگر صلاح دانستی] آنها را به حال خود واگذار. و اگر از آنان صرفنظر کنی، به تو هیچ زیانی نمیرسانند، و اگر میان آنها داوری کنی، با عدالت داوری کن که خدا عادلان را دوست دارد» (مائده، ۴۲).
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۷۰.
- ↑ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۳۹؛ نیز، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۰۶. البته طریق کلینی به دلیل وجود ابوعبدالله المؤمن واقفی مذهب، ضعیف است.
- ↑ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لايحضره الفقیه، ج۳، ص۵. گفتنی است برخی بزرگان از این روایت، مشروعیت قضاوت فقها را نیز استنباط کردهاند (ر.ک: سید روح الله موسوی خمینی، ولایت فقیه، ص۷۷).
- ↑ نساء (۲)، ۵۸.
- ↑ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۱۱؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لایحضر الفقیه، ج۳، ص٤.
- ↑ نساء (۴)، ۶۰.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۱۱.
- ↑ همان، ص۴۱۲. همچنین، ر.ک: همان، مقبوله عمر بن حنظله.
- ↑ ر. ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت صفحه۲۸۲.