علم پیامبر: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن') |
جز (جایگزینی متن - '}} }}' به '}}') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
{{اصلی|ویژگی پیامبر}} | {{اصلی|ویژگی پیامبر}} | ||
* انسانهای عاقل، به علم احترام گذاشته، عالمان را با دیگران در یک مقام نمینشانند، و با ایشان همچون انسانهای غیر عالم رفتار نمیکنند. | * انسانهای عاقل، به علم احترام گذاشته، عالمان را با دیگران در یک مقام نمینشانند، و با ایشان همچون انسانهای غیر عالم رفتار نمیکنند. | ||
* قرآن کریم این حکم عقلی را اینگونه بیان میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الأَلْبَابِ | * قرآن کریم این حکم عقلی را اینگونه بیان میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الأَلْبَابِ }}<ref> بگو: آیا آنان که میدانند با آنها که نمیدانند برابرند؟ تنها خردمندان پند میپذیرند؛ سوره زمر، آیه:۹.</ref> | ||
*[[انبیای الهی]] به اقتضای مأموریت خطیری که بر عهده دارند باید از ویژگیهایی، متناسب با مأموریتشان برخوردار باشند، ویژگیهایی چون علم خدادادی، [[عصمت]] و اعجاز. | *[[انبیای الهی]] به اقتضای مأموریت خطیری که بر عهده دارند باید از ویژگیهایی، متناسب با مأموریتشان برخوردار باشند، ویژگیهایی چون علم خدادادی، [[عصمت]] و اعجاز. | ||
* علم نیز یکی از ویژگیهای اساسی [[پیامبران]] است و حتی میتوان گفت مهمترین ویژگی آنان به شمار میآید. تمایز و تفاوت اصلی فرستادگان الهی با مردم عادی در برخورداری آنان از علوم وحیانی است. مبحث علم انبیا دارای گستره وسیع و ابعاد گوناگونی است که در اینجا به چند محور اصلی بسنده میکنیم<ref>[[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ص ۱۸۷-۱۹۲. </ref>. | * علم نیز یکی از ویژگیهای اساسی [[پیامبران]] است و حتی میتوان گفت مهمترین ویژگی آنان به شمار میآید. تمایز و تفاوت اصلی فرستادگان الهی با مردم عادی در برخورداری آنان از علوم وحیانی است. مبحث علم انبیا دارای گستره وسیع و ابعاد گوناگونی است که در اینجا به چند محور اصلی بسنده میکنیم<ref>[[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ص ۱۸۷-۱۹۲. </ref>. | ||
== لزوم تبعیت از عالم== | == لزوم تبعیت از عالم== | ||
* اصولاً تبعیت فرع علم است. عقل حکم میکند از کسی باید تبعیت کرد و سخن کسی را باید گوش داد که نسبت به مورد تبعیت، آگاه باشد. خداوند در قرآن کریم، این اصل خردمندانه را چنین تبیین میفرماید: {{متن قرآن|أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ | * اصولاً تبعیت فرع علم است. عقل حکم میکند از کسی باید تبعیت کرد و سخن کسی را باید گوش داد که نسبت به مورد تبعیت، آگاه باشد. خداوند در قرآن کریم، این اصل خردمندانه را چنین تبیین میفرماید: {{متن قرآن|أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}<ref> آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟؛ سوره یونس، آیه:۹.</ref> | ||
* بدیهی است پیروی از ناآگاهی و همراهی با کسی که خود از هدایت الهی بیبهره است، به گمراهی منجر خواهد شد، و انسان راه به جایی نخواهد برد. قرآن کریم میفرماید: {{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِّنَ الأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّهُمْ لَن يُغْنُوا عَنكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ | * بدیهی است پیروی از ناآگاهی و همراهی با کسی که خود از هدایت الهی بیبهره است، به گمراهی منجر خواهد شد، و انسان راه به جایی نخواهد برد. قرآن کریم میفرماید: {{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِّنَ الأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّهُمْ لَن يُغْنُوا عَنكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref> سپس تو را بر آبشخوری از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن و از هوسهای کسانی که (چیزی) نمیدانند پیروی مکن.بیگمان آنان در برابر (عذاب) خداوند هرگز چیزی را از تو باز نمیتوانند داشت و ستمگران، دوستان یکدیگرند و خداوند دوست پرهیزگاران است؛ سوره جاثیه، آیه:۱۸ - ۱۹.</ref> | ||
== لزوم علم الهی برای [[انبیا]]== | == لزوم علم الهی برای [[انبیا]]== | ||
*واگذاری مسئولیت، همیشه باید متناسب با ظرفیتها و امکاناتی باشد که در اختیار افراد قرار دارد. ازاینرو، خداوند متعال هر وظیفه و شأنی برای انبیای الهی تعیین کرده و مردم را در آن موارد به ایشان ارجاع داده باشد، باید آنان مقدمات و ملزومات آن مقام را دارا باشند. از آنجا که حق تعالی انبیا را در مقام هدایت خلق قرار داده و مردم نیز برای دستیابی به راه راست، به تبعیت از ایشان الزام یافتهاند، لذا این برگزیدگان الهی باید خود هدایتشده و عالم به راه هدایت باشند. وقتی [[انبیا]] نسبت به آموزش و بیان کتاب خدا و رفع اختلافات دینی و دنیوی مأمور میباشند، باید خود دانش کتاب و رفع اختلاف را داشته باشند. در غیر این صورت، نصب انبیای الهی در این مقامات و ارجاع مردم به ایشان، اشتباه و عبث خواهد بود. | *واگذاری مسئولیت، همیشه باید متناسب با ظرفیتها و امکاناتی باشد که در اختیار افراد قرار دارد. ازاینرو، خداوند متعال هر وظیفه و شأنی برای انبیای الهی تعیین کرده و مردم را در آن موارد به ایشان ارجاع داده باشد، باید آنان مقدمات و ملزومات آن مقام را دارا باشند. از آنجا که حق تعالی انبیا را در مقام هدایت خلق قرار داده و مردم نیز برای دستیابی به راه راست، به تبعیت از ایشان الزام یافتهاند، لذا این برگزیدگان الهی باید خود هدایتشده و عالم به راه هدایت باشند. وقتی [[انبیا]] نسبت به آموزش و بیان کتاب خدا و رفع اختلافات دینی و دنیوی مأمور میباشند، باید خود دانش کتاب و رفع اختلاف را داشته باشند. در غیر این صورت، نصب انبیای الهی در این مقامات و ارجاع مردم به ایشان، اشتباه و عبث خواهد بود. | ||
* دستیابی به علوم و معارف الهی، و همچنین آگاهی از اوامر و نواهی خداوند متعال برای افراد بشر امکانپذیر نیست و این اهداف جز به مدد الهی که همان طریق انبیای عظام و حجتهای الهی است، میسر نمیگردد. لذا خداوند از طریق [[وحی]]، این بزرگواران را به دانشهای مورد نیاز مجهز میفرماید تا امکان هدایت مردم توسط ایشان فراهم گردد. قرآن کریم این حقیقت را به این صورت بیان میفرماید: {{متن قرآن|وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ | * دستیابی به علوم و معارف الهی، و همچنین آگاهی از اوامر و نواهی خداوند متعال برای افراد بشر امکانپذیر نیست و این اهداف جز به مدد الهی که همان طریق انبیای عظام و حجتهای الهی است، میسر نمیگردد. لذا خداوند از طریق [[وحی]]، این بزرگواران را به دانشهای مورد نیاز مجهز میفرماید تا امکان هدایت مردم توسط ایشان فراهم گردد. قرآن کریم این حقیقت را به این صورت بیان میفرماید: {{متن قرآن|وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ}} <ref>و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم.این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون میشود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه میکردند تباه میشد. آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گماردهایم که بدان کفر نمیورزند.آنان کسانی هستند که خداوند رهنماییشان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمیخواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست؛ سوره انعام؛ آیه: ۸۷-۹۰.</ref> | ||
*نکاتی که آیه فوق به آنها اشاره میفرماید، عبارتاند از: | *نکاتی که آیه فوق به آنها اشاره میفرماید، عبارتاند از: | ||
# [[انبیا|انبیای الهی]] برگزیدگان خداوند میباشند. | # [[انبیا|انبیای الهی]] برگزیدگان خداوند میباشند. |
نسخهٔ ۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۱۳
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- انسانهای عاقل، به علم احترام گذاشته، عالمان را با دیگران در یک مقام نمینشانند، و با ایشان همچون انسانهای غیر عالم رفتار نمیکنند.
- قرآن کریم این حکم عقلی را اینگونه بیان میفرماید: ﴿قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الأَلْبَابِ ﴾[۱]
- انبیای الهی به اقتضای مأموریت خطیری که بر عهده دارند باید از ویژگیهایی، متناسب با مأموریتشان برخوردار باشند، ویژگیهایی چون علم خدادادی، عصمت و اعجاز.
- علم نیز یکی از ویژگیهای اساسی پیامبران است و حتی میتوان گفت مهمترین ویژگی آنان به شمار میآید. تمایز و تفاوت اصلی فرستادگان الهی با مردم عادی در برخورداری آنان از علوم وحیانی است. مبحث علم انبیا دارای گستره وسیع و ابعاد گوناگونی است که در اینجا به چند محور اصلی بسنده میکنیم[۲].
لزوم تبعیت از عالم
- اصولاً تبعیت فرع علم است. عقل حکم میکند از کسی باید تبعیت کرد و سخن کسی را باید گوش داد که نسبت به مورد تبعیت، آگاه باشد. خداوند در قرآن کریم، این اصل خردمندانه را چنین تبیین میفرماید: ﴿أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ﴾[۳]
- بدیهی است پیروی از ناآگاهی و همراهی با کسی که خود از هدایت الهی بیبهره است، به گمراهی منجر خواهد شد، و انسان راه به جایی نخواهد برد. قرآن کریم میفرماید: ﴿ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِّنَ الأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّهُمْ لَن يُغْنُوا عَنكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ﴾[۴]
لزوم علم الهی برای انبیا
- واگذاری مسئولیت، همیشه باید متناسب با ظرفیتها و امکاناتی باشد که در اختیار افراد قرار دارد. ازاینرو، خداوند متعال هر وظیفه و شأنی برای انبیای الهی تعیین کرده و مردم را در آن موارد به ایشان ارجاع داده باشد، باید آنان مقدمات و ملزومات آن مقام را دارا باشند. از آنجا که حق تعالی انبیا را در مقام هدایت خلق قرار داده و مردم نیز برای دستیابی به راه راست، به تبعیت از ایشان الزام یافتهاند، لذا این برگزیدگان الهی باید خود هدایتشده و عالم به راه هدایت باشند. وقتی انبیا نسبت به آموزش و بیان کتاب خدا و رفع اختلافات دینی و دنیوی مأمور میباشند، باید خود دانش کتاب و رفع اختلاف را داشته باشند. در غیر این صورت، نصب انبیای الهی در این مقامات و ارجاع مردم به ایشان، اشتباه و عبث خواهد بود.
- دستیابی به علوم و معارف الهی، و همچنین آگاهی از اوامر و نواهی خداوند متعال برای افراد بشر امکانپذیر نیست و این اهداف جز به مدد الهی که همان طریق انبیای عظام و حجتهای الهی است، میسر نمیگردد. لذا خداوند از طریق وحی، این بزرگواران را به دانشهای مورد نیاز مجهز میفرماید تا امکان هدایت مردم توسط ایشان فراهم گردد. قرآن کریم این حقیقت را به این صورت بیان میفرماید: ﴿وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ﴾ [۵]
- نکاتی که آیه فوق به آنها اشاره میفرماید، عبارتاند از:
- انبیای الهی برگزیدگان خداوند میباشند.
- انبیای الهی از جانب خداوند متعال به راه راست هدایت شده، و از طرف او به ایشان کتاب و دانش داوری اعطا شده است.
- مردم موظف هستند از هدایت انبیا بهره جسته و از طریق آنان هدایت یابند.
- حضرت رضا (ع) در راستای هدایت بندگان، نه تنها علم اعطایی را برای انبیا لازم شمردهاند، بلکه تأکید فرمودهاند که علم باید به گونهای باشد که برتری ایشان را بر سایرین تأمین کند و آنها از پاسخگویی به هیچ سؤال و ابهامی درنمانند. "إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْأَئِمَّة (ع) يُوَفِّقُهُمُ اللَّهُ وَ يُؤْتِيهِمْ مِنْ مَخْزُونِ عِلْمِهِ وَ حِكْمَتِهِ مَا لَا يُؤْتِيهِ غَيْرَهُمْ فَيَكُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ عِلْمِ أَهْلِ زَمَانِهِمْ ... إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ تَعَالَى لِأُمُورِ عِبَادِهِ يَشْرَحُ لِذَلِكَ صَدْرَهُ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ يَنَابِيعَ الْحِكْمَةِ وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَا يُحِير فِيهِ عَنِ الصَّوَابِ" [۶] خداوند، انبیا و ائمه را توفیق داده و از علم مخزون و حکمتش، آنچه به دیگران نداده، به ایشان اعطا میکند، تا دانش ایشان برتر از دانش اهل زمانشان گردد. هنگامیکه خداوند عزوجل بندهای را برای امور بندگانش برمیگزیند، سینهاش را برای آن کار میگشاید، و چشمههای حکمت را بر قلبش به ودیعت میسپارد، و دانش را به او الهام میکند. لذا از آن پس در پاسخ سؤالی نمانده و در جوابگویی درباره سخن حق سرگردان نمیشود.
منبع تمام علوم انبیا
- دانش انبیای الهی از سرچشمه وحی نشأت میگیرد و لذا تعلیم، تربیت، و بنیانهای فرهنگی جامعه هیچگونه نقشی در رشد و پرورش دانش انبیا ندارد، ازاینرو در فرهنگ دینی، به علم انبیا و رسولان، "علم وَهْبی" الهی گفته میشود.
- در روايات به صراحت بيان شده است خداوند متعال علم را به پیامبران الهام كرده و در قلب آنها قرار مىدهد و يا به آنها تلقين مىشود. امام رضا(علیه السلام) مىفرمايند: «همانا بنده آنگاه كه خدا او را براى امور بندگانش برمى گزيند سينه او را براى اين امر فراخ مىكند و در قلب او چشمههاى حكمت را به وديعه مىگذارد و علم را به او الهام مىكند پس بعد از آن در هيچ جوابى فرو نمىماند و از حق در تحيّر نمىشود.» [۷] [۸]
- حضرت صادق (ع) میفرمایند:«همانا خداوند عزوجل، انبیای خویش را از گنجینههای لطف و کرم و رحمتش بهرهمند و از علم مخزونش آگاه نموده است.»[۹] .
- البته برخی از دانشهای انبیا از حجتهای الهی پیشین اخذ میشود، اما در همین حالت هم مصدر اصلی این افاضه علمی، حق متعال خواهد بود، زیرا منشأ دانشهای انبیای گذشته نیز وحی الهی است. حضرت باقر (ع) میفرمایند: «هنگامیکه دوران نبوت حضرت آدم (ع) به پایان رسید و روزهایش به سرآمد، خداوند عزوجل به او وحی کرد: ای آدم، نبوت تو به پایان رسید و روزگارت به سرآمد، لذا علمی که نزد توست، و ایمان و اسم اکبر و آثار علم نبوت را در فرزندت، هبة الله قرار بده، زیرا من علم، ایمان، اسم اکبر و آثار نبوت را در ذریهات تا روز قیامت قطع نخواهم کرد، و زمین را بدون عالمی که بهواسطه او دین و بندگی من شناخته شود، رها نخواهم کرد.»[۱۰] [۱۱]
- در همین راستا، امام باقر (ع)، رسول خدا (ص) را وارث تمام علوم انبیا و رسولان الهی گذشته معرفی میفرمایند: «همانا محمد (ص) علم انبیا و رسولان قبل از خود را به ارث برد.» [۱۲]
- بنابراین میتوان نتیجه گرفت دانشهای انبیای الهی بهطور مستقیم و غیرمستقیم از وحی الهی نشأت میگیرد.
مراتب علوم انبیا
- علومی که خداوند متعال به انبیا و رسولان الهی اعطا نموده است، یکسان نبوده، و هر یک از ایشان، در درجات متفاوتی از دانش قرار داشتهاند. به عنوان مثال از امام صادق(ع) نقل شده است: «همانا خداوند متعال اسم اعظم را هفتاد و سه حرف قرار داد. بيست و پنج حرف از آن را به آدم داد. و به نوح هم بيست و پنج حرف عطا كرد. و به ابراهيم هشت حرف داد. و به موسى چهار حرف داد. و به عيسى دو حرف داد كه با آن دو مردگان را زنده مىكرد و كوران مادر زاد و پيسى را شفا مىداد. و به محمّد هفتاد و دو حرف داد و يكى را پوشاند تا آنچه در نفس اوست دانسته نشود و بداند آنچه در نفس بندگان است.» [۱۳]. [۱۴].
- علاوه بر اينكه جريان حضرت خضر و حضرت موسى در قرآن كريم به صراحت دلالت دارد حضرت خضر چيزى مىدانست كه حضرت موسى از آن آگاهى نداشت. خداى تعالى مىفرمايد: «قالَ لَهُ مُوسى هَلْ أَتـَّبِعُکَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمّا عُلِّمْتَ رُشْداً» [۱۵].
- در میان پیامبران الهی، تنها خاتم الانبیا (ص) واجد تمام "علوم وهبی" میباشد. حضرت باقر (ع) به نقل از امیرالمؤمنین (ع)، علم رسول خدا(ص) را اینگونه توصیف میفرمایند: «رسول خدا(ص) دانش همه انبیا و دانش هر آنچه بوده، و دانش هر آنچه را تا روز قیامت خواهد بود، میدانست.» [۱۶].
- اما آنجا که حضرت صادق (ع) حوزه دانشی حضرت موسی(ع) و حضرت خضر(ع) را بیان میکنند، به محدودیت دانش آنان اینگونه اشاره میفرمایند: «به حضرت موسی(ع) و حضرت خضر(ع) آنچه بوده است اعطا شد، اما علم آنچه میباشد و آنچه تا روز قیامت خواهد بود، داده نشده است.» [۱۷]
منابع
مدخل های وابسته
- علم پیامبر در قرآن؛
- علم پیامبر در حدیث؛
- علم پیامبر در کلام اسلامی؛
- علم پیامبر در حکمت اسلامی؛
- علم پیامبر در عرفان اسلامی؛
- علم پیامبر از دیدگاه بروندینی.
منبعشناسی جامع علم معصوم
پانویس
- ↑ بگو: آیا آنان که میدانند با آنها که نمیدانند برابرند؟ تنها خردمندان پند میپذیرند؛ سوره زمر، آیه:۹.
- ↑ معارف و عقاید، ص ۱۸۷-۱۹۲.
- ↑ آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟؛ سوره یونس، آیه:۹.
- ↑ سپس تو را بر آبشخوری از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن و از هوسهای کسانی که (چیزی) نمیدانند پیروی مکن.بیگمان آنان در برابر (عذاب) خداوند هرگز چیزی را از تو باز نمیتوانند داشت و ستمگران، دوستان یکدیگرند و خداوند دوست پرهیزگاران است؛ سوره جاثیه، آیه:۱۸ - ۱۹.
- ↑ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم.این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون میشود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه میکردند تباه میشد. آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گماردهایم که بدان کفر نمیورزند.آنان کسانی هستند که خداوند رهنماییشان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمیخواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست؛ سوره انعام؛ آیه: ۸۷-۹۰.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۶۸۰.
- ↑ کافی، ج 1، ص 202
- ↑ محمد بیابانی اسکویی
- ↑ "إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَكَّنَ أَنْبِيَاءَهُ مِنْ خَزَائِنِ لُطْفِهِ وَ كَرَمِهِ وَ رَحْمَتِهِ وَ عَلَّمَهُمْ مِنْ مَخْزُونِ عِلْمِه"؛ بحار الانوار، ج۱۱، ص ۳۷.
- ↑ "فَلَمَّا انْقَضَتْ نُبُوَّةُ آدَمَ (ع) وَ اسْتَكْمَلَ أَيَّامَهُ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ أَنْ يَا آدَمُ قَدِ انْقَضَتْ نُبُوَّتُكَ وَ اسْتَكْمَلْتَ أَيَّامَكَ فَاجْعَلِ الْعِلْمَ الَّذِي عِنْدَكَ وَ الْإِيمَانَ وَ الِاسْمَ الْأَكْبَرَ وَ مِيرَاثَ الْعِلْمِ وَ آثَارَ عِلْمِ النُّبُوَّةِ فِي الْعَقِبِ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ عِنْدَ هِبَةِ اللَّهِ فَإِنِّي لَنْ أَقْطَعَ الْعِلْمَ وَ الْإِيمَانَ وَ الِاسْمَ الْأَكْبَرَ وَ آثَارَ النُّبُوَّةِ مِنَ الْعَقِبِ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ لَنْ أَدَعَ الْأَرْضَ إِلَّا وَ فِيهَا عَالِمٌ يُعْرَفُ بِهِ دِينِي وَ يُعْرَفُ بِهِ طَاعَتِي"؛ کافی، ج۸، ص ۱۱۴.
- ↑ محمد بیابانی اسکویی
- ↑ "إِنَّ مُحَمَّداً وَرِثَ عِلْمَ مَنْ كَانَ قَبْلَهُ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِينَ"؛ بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۱۲۱.
- ↑ بصائر الدرجات، ج ۱، ص 208.
- ↑ محمد بیابانی اسکویی
- ↑ سورۀ کهف، آیۀ 66
- ↑ "عَلِمَ النَّبِيُّ عِلْمَ جَمِيعِ النَّبِيِّينَ وَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ عِلْمَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى قِيَامِ السَّاعَةِ"؛ بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۱۲۷.
- ↑ "أَنَّ مُوسَى وَ الْخَضِرَ أُعْطِيَا عِلْمَ مَا كَانَ وَ لَمْ يُعْطَيَا عِلْمَ مَا يَكُونُ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ"؛ کافی، ج ۱، ص ۲۶۱.