←دیدگاهها درباره عدل
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
*درباره [[عدل]] دیدگاههایی وجود دارد که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میشود: | *درباره [[عدل]] دیدگاههایی وجود دارد که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میشود: | ||
#'''دیدگاه [[اشاعره]]:''' [[اشاعره]] در مورد [[عدل]] معتقدند: هر فعلی در ذات خود نه [[عدل]] است و نه [[ظلم]]. هر فعلی از آن جهت [[عدل]] است که فعل خداست. از نظر این گروه برای [[شناخت]] عادلانه یا ظالمانه بودن فعل، هیچ ضابطهای در کار نیست. اگر [[خداوند]] [[نیکوکاران]] را [[پاداش]] دهد و بدکاران را [[کیفر]]، [[عدل]] خواهد بود، و اگر به عکس این [[رفتار]] کند، باز عین [[عدل]] است. این گروه مدعی [[انکار]] [[عدل]] نیستند، ولی با توجیهی که از [[عدل]] کردهاند، عملاً منکر [[عدل]] میباشند. | #'''دیدگاه [[اشاعره]]:''' [[اشاعره]] در مورد [[عدل]] معتقدند: هر فعلی در ذات خود نه [[عدل]] است و نه [[ظلم]]. هر فعلی از آن جهت [[عدل]] است که فعل خداست. از نظر این گروه برای [[شناخت]] عادلانه یا ظالمانه بودن فعل، هیچ ضابطهای در کار نیست. اگر [[خداوند]] [[نیکوکاران]] را [[پاداش]] دهد و بدکاران را [[کیفر]]، [[عدل]] خواهد بود، و اگر به عکس این [[رفتار]] کند، باز عین [[عدل]] است. این گروه مدعی [[انکار]] [[عدل]] نیستند، ولی با توجیهی که از [[عدل]] کردهاند، عملاً منکر [[عدل]] میباشند. | ||
#'''دیدگاه [[عدلیه]]:''' [[متکلمان شیعی]] و معتزلی، [[عدل]] را به عنوان حقیقتی واقعی در جریانات عالم، قطع نظر از انتساب و عدم انتساب جریانات به [[خداوند]]، پذیرفته و به [[حسن و قبح عقلی]] و ذاتی قائل شدهاند. | #'''دیدگاه [[عدلیه]]:''' [[متکلمان شیعی]] و معتزلی، [[عدل]] را به عنوان حقیقتی واقعی در جریانات عالم، قطع نظر از انتساب و عدم انتساب جریانات به [[خداوند]]، پذیرفته و به [[حسن و قبح عقلی]] و ذاتی قائل شدهاند. این [[متکلمان]] معتقدند که اصل "[[حسن و قبح]] اشیا"، همانطور که معیار و مقیاس کارهای بشری است، میتواند معیار و مقیاس [[افعال]] ربوبی قرار گیرد. این گروه با توجه به این اصل و توجه به بدیهی بودن [[حسن عدل]] و [[قبح ظلم]]، این مسئله را به شکل یک اصل [[اخلاقی]]، ولی در سطح ربوبی، مطرح مینمایند. آنها معتقدند: [[عدل]] ذاتاً [[نیک]] و [[ظلم]] ذاتاً [[زشت]] است. [[خداوند]] که [[عقل]] غیر متناهی، بلکه فیضبخش همه عقلهاست، هرگز کاری را که [[عقل]]، [[نیک]] میشناسد، ترک نمیکند و کاری را که [[عقل]] [[زشت]] میشمارد، انجام نمیدهد. | ||
این [[متکلمان]] معتقدند که اصل "[[حسن و قبح]] اشیا"، همانطور که معیار و مقیاس کارهای بشری است، میتواند معیار و مقیاس [[افعال]] ربوبی قرار گیرد. این گروه با توجه به این اصل و توجه به بدیهی بودن [[حسن عدل]] و [[قبح ظلم]]، این مسئله را به شکل یک اصل [[اخلاقی]]، ولی در سطح ربوبی، مطرح مینمایند. آنها معتقدند: [[عدل]] ذاتاً [[نیک]] و [[ظلم]] ذاتاً [[زشت]] است. [[خداوند]] که [[عقل]] غیر متناهی، بلکه فیضبخش همه عقلهاست، هرگز کاری را که [[عقل]]، [[نیک]] میشناسد، ترک نمیکند و کاری را که [[عقل]] [[زشت]] میشمارد، انجام نمیدهد. | |||
#'''دیدگاه [[فلاسفه]]:''' حکمای [[الهی]]، در عین اینکه از لحاظ [[توحید افعالی]] [[شرک]] در [[خالقیت]] را نفی میکنند، فاعلیت را به ذات [[حق]] منحصر نمیدانند؛ و در عین اینکه [[حسن و قبح]] را متأخر از مرتبه فعل [[حق]] و منتزع از [[نظام]] وجود میدانند، [[خداوند]] را از [[ظلم]] تنزیه میکنند. حکمای [[الهی]] منکر [[حسن و قبح عقلی]] نیستند و نظر [[اشاعره]] را مردود میشمارند؛ اما محدوده این مفاهیم را [[حوزه]] [[زندگی]] بشری میدانند و بس. | #'''دیدگاه [[فلاسفه]]:''' حکمای [[الهی]]، در عین اینکه از لحاظ [[توحید افعالی]] [[شرک]] در [[خالقیت]] را نفی میکنند، فاعلیت را به ذات [[حق]] منحصر نمیدانند؛ و در عین اینکه [[حسن و قبح]] را متأخر از مرتبه فعل [[حق]] و منتزع از [[نظام]] وجود میدانند، [[خداوند]] را از [[ظلم]] تنزیه میکنند. حکمای [[الهی]] منکر [[حسن و قبح عقلی]] نیستند و نظر [[اشاعره]] را مردود میشمارند؛ اما محدوده این مفاهیم را [[حوزه]] [[زندگی]] بشری میدانند و بس. | ||
*از نظر اینان، مفاهیم [[حسن و قبح]]، در ساحت کبریایی، به عنوان مقیاس و معیار راه ندارند. [[افعال]] ذات باری را با این معیارها و مقیاسها که صد در صد بشری است، نمیتوان [[تفسیر]] کرد. | *از نظر اینان، مفاهیم [[حسن و قبح]]، در ساحت کبریایی، به عنوان مقیاس و معیار راه ندارند. [[افعال]] ذات باری را با این معیارها و مقیاسها که صد در صد بشری است، نمیتوان [[تفسیر]] کرد. |