جز
جایگزینی متن - ' ]]' به ' [['
جز (جایگزینی متن - 'باقی' به 'باقی') |
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ' [[') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
*[[اسلام]] به عنوان کاملترین [[دین]] برای [[هدایت]] [[بشر]]، [[بهترین]] معیارها و محورها را برای وفاق [[اجتماعی]] و [[همبستگی]] [[امت اسلامی]] و مبادی [[دین]] معرفی میکند. | *[[اسلام]] به عنوان کاملترین [[دین]] برای [[هدایت]] [[بشر]]، [[بهترین]] معیارها و محورها را برای وفاق [[اجتماعی]] و [[همبستگی]] [[امت اسلامی]] و مبادی [[دین]] معرفی میکند. | ||
*[[علامه]] [[محمد تقی جعفری]] میگوید: آنچه میتواند حیات [[انسان]] را در این [[جهان هستی]] دارای [[فلسفه]] و [[هدف]] قابل قبول نماید، [[دین]] است. اصول و مبادی کلی که متن [[دین الهی]] را تشکیل میدهند، همواره در طول [[تاریخ]] متحد بودهاند، بنابراین، بنای [[وحدت]] [[امت اسلامی]]، همان [[دین]] [[فطری]] است<ref>حصون، شماره ۶، زمستان ۸۴. (www.hawzah.net/hawzah/magacines/....۵۰۷۰۷).</ref>. | *[[علامه]] [[محمد تقی جعفری]] میگوید: آنچه میتواند حیات [[انسان]] را در این [[جهان هستی]] دارای [[فلسفه]] و [[هدف]] قابل قبول نماید، [[دین]] است. اصول و مبادی کلی که متن [[دین الهی]] را تشکیل میدهند، همواره در طول [[تاریخ]] متحد بودهاند، بنابراین، بنای [[وحدت]] [[امت اسلامی]]، همان [[دین]] [[فطری]] است<ref>حصون، شماره ۶، زمستان ۸۴. (www.hawzah.net/hawzah/magacines/....۵۰۷۰۷).</ref>. | ||
*برخی نیز گفتهاند: در وجود سراسر شگفتی [[انسان]]، هم [[تعاون]] است، هم تنازع، هم دستگیری و [[کمک]] است تا [[حد ]][[ایثار]] و هم پایمال کردن، تا حد درندهخویی و دیو سیرتی و ددمنشی! در میان [[فلاسفه]] و متفکران، ارسطو [[انسان]] را مدنی بالطبع میدانست و [[معتقد]] بود که فرد [[انسان]] به [[جامعه]] و زیستن [[اجتماعی]] متمایل است و صد البته تمایل به [[جامعه]]، وجود "[[حس]] [[تعاون]]" در نهاد [[آدمی]] است. بعدها بیکن هم بر وجود چنین میلی در نهاد [[انسان]]، تأکید و [[اصرار]] کرده است. اما [[داروین]] و اتباع و اذنابش، درست نقطه مقابل ارسطو و بیکن قرار دارند و معتقدند که آن [[حس]] اصیلی که بر وجود [[آدمی]] [[حاکم]] است، [[حس]] "تنازع بقا" است، و هر جا تعاونی دیده میشود، در رابطه با همان تنازع بقا است<ref>.. مجله طوبی، شماره ۲۱ شهریور ۸۶. www.hawzah.net/hawzah/magacines/....۴۳۲۲۱)).</ref>. | *برخی نیز گفتهاند: در وجود سراسر شگفتی [[انسان]]، هم [[تعاون]] است، هم تنازع، هم دستگیری و [[کمک]] است تا [[حد]] [[ایثار]] و هم پایمال کردن، تا حد درندهخویی و دیو سیرتی و ددمنشی! در میان [[فلاسفه]] و متفکران، ارسطو [[انسان]] را مدنی بالطبع میدانست و [[معتقد]] بود که فرد [[انسان]] به [[جامعه]] و زیستن [[اجتماعی]] متمایل است و صد البته تمایل به [[جامعه]]، وجود "[[حس]] [[تعاون]]" در نهاد [[آدمی]] است. بعدها بیکن هم بر وجود چنین میلی در نهاد [[انسان]]، تأکید و [[اصرار]] کرده است. اما [[داروین]] و اتباع و اذنابش، درست نقطه مقابل ارسطو و بیکن قرار دارند و معتقدند که آن [[حس]] اصیلی که بر وجود [[آدمی]] [[حاکم]] است، [[حس]] "تنازع بقا" است، و هر جا تعاونی دیده میشود، در رابطه با همان تنازع بقا است<ref>.. مجله طوبی، شماره ۲۱ شهریور ۸۶. www.hawzah.net/hawzah/magacines/....۴۳۲۲۱)).</ref>. | ||
*براساس [[آموزههای دینی]] [[مسلمانان]] موظفاند در [[کارهای نیک]] با یکدیگر [[تعاون]] و [[همکاری]] داشته باشند. اگر این اصل در اجتماعات [[اسلامی]] زنده شود و [[مردم]] بدون در نظر گرفتن مناسبات شخصی و نژادی در کارهای مثبت و سازنده با یکدیگر مشارکت و [[همکاری]] نمایند، بسیاری از نابهسامانیهای [[جوامع اسلامی]] سامان میپذیرد و زمینه تشکیل "[[امت]] واحده" [[اسلامی]] به وجود خواهد آمد<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۹۳.</ref>. | *براساس [[آموزههای دینی]] [[مسلمانان]] موظفاند در [[کارهای نیک]] با یکدیگر [[تعاون]] و [[همکاری]] داشته باشند. اگر این اصل در اجتماعات [[اسلامی]] زنده شود و [[مردم]] بدون در نظر گرفتن مناسبات شخصی و نژادی در کارهای مثبت و سازنده با یکدیگر مشارکت و [[همکاری]] نمایند، بسیاری از نابهسامانیهای [[جوامع اسلامی]] سامان میپذیرد و زمینه تشکیل "[[امت]] واحده" [[اسلامی]] به وجود خواهد آمد<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۹۳.</ref>. | ||
*یکی از جلوههای بارز [[تعاون]] و [[همکاری]] در [[جامعه اسلامی]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] است. از نظر [[اسلام]]، [[سرنوشت]] فرد و [[جامعه]] به هم پیوند خورده و [[سلامت]] هر یک بر دیگری تأثیر میگذارد. از اینرو [[دین مقدس اسلام]] برای دورماندن [[جامعه]] از سقوط و [[تباهی]]، [[مؤمنان]] را به برقراری [[فریضه]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] در میان خودشان سفارش کرده است. | *یکی از جلوههای بارز [[تعاون]] و [[همکاری]] در [[جامعه اسلامی]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] است. از نظر [[اسلام]]، [[سرنوشت]] فرد و [[جامعه]] به هم پیوند خورده و [[سلامت]] هر یک بر دیگری تأثیر میگذارد. از اینرو [[دین مقدس اسلام]] برای دورماندن [[جامعه]] از سقوط و [[تباهی]]، [[مؤمنان]] را به برقراری [[فریضه]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] در میان خودشان سفارش کرده است. |