جز
جایگزینی متن - 'امت محمد' به 'امت محمد'
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
*[[فروتنی]] و [[تواضع]] [[عایشه]] به [[مقام خلافت]]، نقش مهمی را در [[تسلیم]] و رضای [[مسلمانان]] به پیشگاه [[خلیفه]] ایفا میکرد. [[خلفا]] هم از [[احترام]] به وی و ترجیح او بر سایر [[بانوان]] [[رسول خدا]]{{صل}}، اندکی [[غفلت]] نمیورزیدند. این احترامات متقابل در سراسر مدت [[خلافت]] [[شیخین]] رعایت میشد و به ویژه تا آستانه [[مرگ]] [[عمر بن خطاب]] دوام داشت<ref>سید مرتضی عسکری، نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج۱، ص۱۳۲.</ref>. [[میزان]] [[احترام]] و [[دوستی]] طرفین نسبت به یکدیگر در آخرین [[پیام]] عُمر و پاسخ [[عایشه]] به او، کاملاً اشکار است. | *[[فروتنی]] و [[تواضع]] [[عایشه]] به [[مقام خلافت]]، نقش مهمی را در [[تسلیم]] و رضای [[مسلمانان]] به پیشگاه [[خلیفه]] ایفا میکرد. [[خلفا]] هم از [[احترام]] به وی و ترجیح او بر سایر [[بانوان]] [[رسول خدا]]{{صل}}، اندکی [[غفلت]] نمیورزیدند. این احترامات متقابل در سراسر مدت [[خلافت]] [[شیخین]] رعایت میشد و به ویژه تا آستانه [[مرگ]] [[عمر بن خطاب]] دوام داشت<ref>سید مرتضی عسکری، نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج۱، ص۱۳۲.</ref>. [[میزان]] [[احترام]] و [[دوستی]] طرفین نسبت به یکدیگر در آخرین [[پیام]] عُمر و پاسخ [[عایشه]] به او، کاملاً اشکار است. | ||
*وقتی [[عمر بن خطاب]] [[احساس]] کرد زمان چندانی از عمرش باقی نمانده، فرزندش "[[عبدالله]]" را نزد [[عایشه]] فرستاد و گفت: "[[سلام]] مرا به [[عایشه]] برسان و از او تقاضا کن تا اجازه دهد، مرا نزد [[رسول اکرم]]{{صل}} [[دفن]] کنند". | *وقتی [[عمر بن خطاب]] [[احساس]] کرد زمان چندانی از عمرش باقی نمانده، فرزندش "[[عبدالله]]" را نزد [[عایشه]] فرستاد و گفت: "[[سلام]] مرا به [[عایشه]] برسان و از او تقاضا کن تا اجازه دهد، مرا نزد [[رسول اکرم]]{{صل}} [[دفن]] کنند". | ||
*[[عبدالله]] نزد [[عایشه]] آمد و [[پیام]] پدرش را به او [[ابلاغ]] کرد. [[عایشه]] که درخواست وی از خود را [[برتری]] میدانست با خواسته [[عمر بن خطاب]] موافقت کرد و گفت: "[[سلام]] مرا به [[عمر]] برسان و بگو: [[امت | *[[عبدالله]] نزد [[عایشه]] آمد و [[پیام]] پدرش را به او [[ابلاغ]] کرد. [[عایشه]] که درخواست وی از خود را [[برتری]] میدانست با خواسته [[عمر بن خطاب]] موافقت کرد و گفت: "[[سلام]] مرا به [[عمر]] برسان و بگو: [[امت محمد]]{{صل}} را بدون [[سرپرست]] رها مکن و کسی را به عنوان [[خلیفه]] برای آنان قرار بده"<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۴۱-۴۲.</ref>. | ||
*[[خلیفه دوم]]، [[خانه]] [[عایشه]] را مجلس [[شورا]] قرار داد تا در آنجا [[سرنوشت]] [[خلافت]] و [[حکومت]] [[تعیین]] شود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۲۳۰.</ref><ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[عایشه همسر پیامبر (مقاله)|عایشه همسر پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۶۲-۶۳.</ref>. | *[[خلیفه دوم]]، [[خانه]] [[عایشه]] را مجلس [[شورا]] قرار داد تا در آنجا [[سرنوشت]] [[خلافت]] و [[حکومت]] [[تعیین]] شود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۲۳۰.</ref><ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[عایشه همسر پیامبر (مقاله)|عایشه همسر پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۶۲-۶۳.</ref>. | ||
===مناسبات [[عایشه]] و [[عثمان]]=== | ===مناسبات [[عایشه]] و [[عثمان]]=== |