اعراض در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۵: خط ۱۵:


== اعراض در  واژه‌نامه فقه سیاسی==
== اعراض در  واژه‌نامه فقه سیاسی==
[[اعراض]] -روی گردانیدن از چیزی-<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج۱، ص۲۹۴۱؛ {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا}} «و ستمگرتر از آن کس که آیات پروردگارش را فرایاد او آورند اما از آنها روی گرداند» سوره کهف، آیه ۵۷؛ {{متن قرآن|بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ}} «که نویدبخش است و بیم‌دهنده اما بیشتر آنان روی گرداندند از این رو نمی‌شنوند» سوره فصلت، آیه ۴.</ref> آن است که مالک، [[زمین]] را طوری رها کند که از [[مالکیت]] وی خارج گردد<ref>تحریرالوسیله، ج۲، کتاب احیاء الموات، ص۱۹۶؛ شرح لمعه، ج۷، ص۱۳۹.</ref>. در این صورت، [[زمین]] جزو مباحات بوده و دیگران می‌توانند آن را آباد کرده و در نتیجه مالک شوند<ref>جامع المدارک، ج۵، ص۲۲۹؛ التهذیب، ج۱، ص۳۹۲؛ الکافی، ج۱، ص۴۱۰-۴۰۷. </ref>. [[اعراض]] در بخش زمین‌های بایر [[بلا]] مالک، در [[اختیار]] [[حکومت اسلامی]] قرار دارد<ref>تحریرالوسیله، ج۲، کتاب احیاء الموات، ص۱۹۶؛ شرح لمعه، ج۷، ص۱۳۷؛ اقتصادنا، ج۲، ص۴۲۵؛ جواهرالکلام، ج۲۱، ص۱۷۶.</ref> و امروزه، به [[دلیل]] گستردگی [[زندگی اجتماعی]] و وجود فن‌آوری متنوع، جهت جلوگیری از [[حیف]] و میل در مباحات و تضییع [[حقوق مردم]]، هرگونه بهره‌برداری از تمامی مباحات، منوط به [[اذن]] [[حکومت اسلامی]] می‌باشد<ref>قانون واگذاری زمین‌های بایر و دایر به کشاورزان، مصوب مجمع تشخیص مصلحت، سال ۱۳۶۹؛ قانون مدنی ایران، موادّ ۹۲ و ۲۷.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۳۶.</ref>.
[[اعراض]] -روی گردانیدن از چیزی-<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج۱، ص۲۹۴۱؛ {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا}} «و ستمگرتر از آن کس که آیات پروردگارش را فرایاد او آورند اما از آنها روی گرداند» سوره کهف، آیه ۵۷؛ {{متن قرآن|بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ}} «که نویدبخش است و بیم‌دهنده اما بیشتر آنان روی گرداندند از این رو نمی‌شنوند» سوره فصلت، آیه ۴.</ref> آن است که مالک، [[زمین]] را طوری رها کند که از [[مالکیت]] وی خارج گردد<ref>تحریرالوسیله، ج۲، کتاب احیاء الموات، ص۱۹۶؛ شرح لمعه، ج۷، ص۱۳۹.</ref>. در این صورت، [[زمین]] جزو مباحات بوده و دیگران می‌توانند آن را آباد کرده و در نتیجه مالک شوند<ref>جامع المدارک، ج۵، ص۲۲۹؛ التهذیب، ج۱، ص۳۹۲؛ الکافی، ج۱، ص۴۱۰-۴۰۷. </ref>. [[اعراض]] در بخش زمین‌های بایر [[بلا]] مالک، در [[اختیار]] [[حکومت اسلامی]] قرار دارد<ref>تحریرالوسیله، ج۲، کتاب احیاء الموات، ص۱۹۶؛ شرح لمعه، ج۷، ص۱۳۷؛ اقتصادنا، ج۲، ص۴۲۵؛ جواهرالکلام، ج۲۱، ص۱۷۶.</ref> و امروزه، به [[دلیل]] گستردگی [[زندگی اجتماعی]] و وجود فن‌آوری متنوع، جهت جلوگیری از [[حیف]] و میل در مباحات و تضییع [[حقوق مردم]]، هرگونه بهره‌برداری از تمامی مباحات، منوط به [[اذن]] [[حکومت اسلامی]] می‌باشد<ref>قانون واگذاری زمین‌های بایر و دایر به کشاورزان، مصوب مجمع تشخیص مصلحت، سال ۱۳۶۹؛ قانون مدنی ایران، موادّ ۹۲ و ۲۷.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۳۶.</ref>.


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۲ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۲۰

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اعراض است. "اعراض" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اعراض (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

اعراض در واژه‌نامه فقه سیاسی

اعراض -روی گردانیدن از چیزی-[۸] آن است که مالک، زمین را طوری رها کند که از مالکیت وی خارج گردد[۹]. در این صورت، زمین جزو مباحات بوده و دیگران می‌توانند آن را آباد کرده و در نتیجه مالک شوند[۱۰]. اعراض در بخش زمین‌های بایر بلا مالک، در اختیار حکومت اسلامی قرار دارد[۱۱] و امروزه، به دلیل گستردگی زندگی اجتماعی و وجود فن‌آوری متنوع، جهت جلوگیری از حیف و میل در مباحات و تضییع حقوق مردم، هرگونه بهره‌برداری از تمامی مباحات، منوط به اذن حکومت اسلامی می‌باشد[۱۲][۱۳].

منابع

پانویس

  1. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۱۱.
  2. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۹۳.
  3. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۵۹.
  4. «گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.
  5. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۹، ص۴۱.
  6. «پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده، روی بگردان» سوره نجم، آیه ۲۹.
  7. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۱۱۱.
  8. لغت‌نامه دهخدا، ج۱، ص۲۹۴۱؛ ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا «و ستمگرتر از آن کس که آیات پروردگارش را فرایاد او آورند اما از آنها روی گرداند» سوره کهف، آیه ۵۷؛ ﴿بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ «که نویدبخش است و بیم‌دهنده اما بیشتر آنان روی گرداندند از این رو نمی‌شنوند» سوره فصلت، آیه ۴.
  9. تحریرالوسیله، ج۲، کتاب احیاء الموات، ص۱۹۶؛ شرح لمعه، ج۷، ص۱۳۹.
  10. جامع المدارک، ج۵، ص۲۲۹؛ التهذیب، ج۱، ص۳۹۲؛ الکافی، ج۱، ص۴۱۰-۴۰۷.
  11. تحریرالوسیله، ج۲، کتاب احیاء الموات، ص۱۹۶؛ شرح لمعه، ج۷، ص۱۳۷؛ اقتصادنا، ج۲، ص۴۲۵؛ جواهرالکلام، ج۲۱، ص۱۷۶.
  12. قانون واگذاری زمین‌های بایر و دایر به کشاورزان، مصوب مجمع تشخیص مصلحت، سال ۱۳۶۹؛ قانون مدنی ایران، موادّ ۹۲ و ۲۷.
  13. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۳۶.