شرطه در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{علم معصوم}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 25...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{علم معصوم}}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[شرطه]]''' است. "'''[[شرطه]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[شرطه]]''' است. "'''[[شرطه]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>

نسخهٔ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۴

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث شرطه است. "شرطه" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شرطه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

شرطه، در ابتدا بر حسب وظایف محوّله، از توابع دستگاه قضایی بود؛ زیرا هدف اصلی آن، تنفیذ احکام قضات، گرفتن اقرار متّهم قبل از ثبوت جرائم و اقامه تعزیر که تمامی آنها از امور قضایی به شمار می‌روند[۱]. شرطه در اثبات جرم، مساعد قاضی و در تنفیذ حکم، بازوی حکومت بود. بعدها در زمان "امویه و عباسیه" در کشور اندلس – اسپانیا – امور مربوط به جرایم و اقامه حدود (کشف جرایم و اجرای احکام) نیز به صاحب شرطه واگذار گردید. صاحب شرطه را اصطلاحاً "صاحب مدینه" یا "صاحب لیل" و نیز "والی" می‌گفتند[۲]. امروزه، شهربانی یا نیروی انتظامی (با واحدهای تابعه)، همان نقش شرطه را ایفا می‌کند[۳].

منابع

پانویس

  1. تاریخ التمدن الاسلامی، ج۱، ص۲۴۳؛ صبح الاعشی، ج۵، ص۴۵۰.
  2. تاریخ التمدن الاسلامی، ج۱، ص۲۴۳؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۲۷۱؛ تاریخ مصر، ص۴۵؛ مقدمه ابن خلدون، ص۱۹۳؛ الانتصار لواسطة عقد الامصار، ج۴، ص۱۱.
  3. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۲۶.