ایدئولوژی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{یادآوری پانویس}} {{پانویس2}}' به '{{پانویس}}') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +)) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{نبوت}} | {{نبوت}} | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> |
نسخهٔ ۲۱ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۰۷
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ایدئولوژی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- ایدئولوژی از دو کلمه "ایده" به معنای فکر و نظر و "لوژی" به معنای شناختن ترکیب یافته است[۱]. و در اصطلاح عبارت است از دستهای از آرای کلی و هماهنگ درباره رفتارهای انسان. بنابر این تعریف، نظام کلی احکام عملی- که در اصطلاح مذهبی "فروع دین" نام دارد- ایدئولوژی خوانده میشود[۲][۳].
- ایدئولوژی بر جهانبینی استوار است. جهانبینی عبارت از نظر درباره جهان است آن چنان که هست؛ اما ایدئولوژی نظر درباره انسان است آن چنان که باید باشد[۴]. انسان برای نیل به سعادت نیازمند برنامهای جامع، هماهنگ و منسجم است. عقل بشر این نیاز را برنمیآورد هر چند شرط لازم آن است[۵][۶].
- آنچه انسان را یاری میدهد تا به کمال انسانی خویش دست یازد، بایدها و نبایدهایش را نشان دهد و مسئولیتها و تکلیفهای او را باز شناساند، ایدئولوژی جامع، جاودان و پایدار است. این ایدئولوژی، در آیین اسلام، همان شریعت است[۷]. گاه آدمی به خطا میلغزد و به ایدئولوژیهای مادی میگراید؛ اما این ایدئولوژی به سعادت نمیانجامد. آفریدگار هستی همواره با ارسال رسل و انزال کتب آسمانی، ایدئولوژی توحیدی را به انسان رسانیده و او را راه نموده است[۸]. بنابر آموزههای اسلامی، نمیتوان ایدئولوژی را به زور پذیرفت و امید بر بقا و دوام آن داشت. از این رو، ایمان و علاقه درونی در پذیرفتن ایدئولوژی نقشی بنیادی دارد[۹].
- ایدئولوژی اسلام از گذر بیان عقلمدارانه و هدفمند معارف اسلامی، که بر فطرت انسانی استوارند[۱۰]، در جان آدمی نهال ایمان را مینشاند و او را در سیر به سوی تکامل یاری میبخشد. این ویژگی موجب میشود که اصول و ارکان ایدئولوژی اسلامی- بر خلاف ایدئولوژیهای مادی- پایدار و ماندگار مانَد[۱۱]. بدین سان، ایدئولوژی اسلامی به معنای برنامه اسلام برای رسیدن انسان به زندگی سعادتمند دنیوی و اخروی است[۱۲][۱۳].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ فرهنگ علوم سیاسی، ۱/ ۹۲.
- ↑ آموزش عقاید، ۲۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 145.
- ↑ تکامل اجتماعی انسان، ۱۱۵.
- ↑ اصول کافی، ۱/ ۶۸، ۴۸ و ۴۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 145.
- ↑ مجموعه آثار، ۲/ ۵۵ و ۵۶.
- ↑ النجاة، ۷۰۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 146.
- ↑ ﴿ فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ﴾؛ سوره روم، آیه ۳۰.
- ↑ نهج البلاغه، خ ۱۹۸.
- ↑ همان، خ ۱/ ۵۰- ۴۶.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 146.