موانع بهره‌مندی از ولایت الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سلب' به 'سلب'
جز (جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت')
جز (جایگزینی متن - 'سلب' به 'سلب')
خط ۵۱: خط ۵۱:
*هنگامی كه مكر به [[خداوند]] نسبت داده می‌شود، مراد از آن [[استدراج]] است كه [[خدای سبحان]] [[بنده]] گناهكارش را به حال خود وامی‌گذارد تا با غفلتش به هلاكت بيفتد، لذا [[استدراج]] را تشبيه به مكر كرده‌اند.
*هنگامی كه مكر به [[خداوند]] نسبت داده می‌شود، مراد از آن [[استدراج]] است كه [[خدای سبحان]] [[بنده]] گناهكارش را به حال خود وامی‌گذارد تا با غفلتش به هلاكت بيفتد، لذا [[استدراج]] را تشبيه به مكر كرده‌اند.
*ايمن بودن از مكر [[الهی]]، اگر به صورت [[اعتقاد]] درآيد و [[بنده]] گناهكار [[باور]] كند [[خدای متعال]]، [[قادر]] بر [[انتقام]] از او نيست، چنين [[اعتقادی]] كفر است، اما اگر [[اعتقاد]] نباشد، مرتكب [[گناه]] بزرگ شده است.
*ايمن بودن از مكر [[الهی]]، اگر به صورت [[اعتقاد]] درآيد و [[بنده]] گناهكار [[باور]] كند [[خدای متعال]]، [[قادر]] بر [[انتقام]] از او نيست، چنين [[اعتقادی]] كفر است، اما اگر [[اعتقاد]] نباشد، مرتكب [[گناه]] بزرگ شده است.
*البته مكر ابتدايی از جانب [[خدای سبحان]] برای [[بنده]] غير گناهكار مُحال است، و مراد از آن، مكری است كه برای تنبيه و [[مجازات]] [[بنده]] گناهكارش باشد و هيچ‌كس تا هنگامی كه در دنيای زودگذر است، نبايد خود را از مجازات‌های گوناگون [[الهی]]، مانندِ [[سلب]] توفيق، [[استدراج]]، بلايای طبيعی، امراض بدنی و... آسوده خاطر بداند و بايد بين [[خوف و رجا]] باشد و افراد [[مؤمن]] حقيقی، همواره در ميان آن دو حالت هستند.
*البته مكر ابتدايی از جانب [[خدای سبحان]] برای [[بنده]] غير گناهكار مُحال است، و مراد از آن، مكری است كه برای تنبيه و [[مجازات]] [[بنده]] گناهكارش باشد و هيچ‌كس تا هنگامی كه در دنيای زودگذر است، نبايد خود را از مجازات‌های گوناگون [[الهی]]، مانندِ سلب توفيق، [[استدراج]]، بلايای طبيعی، امراض بدنی و... آسوده خاطر بداند و بايد بين [[خوف و رجا]] باشد و افراد [[مؤمن]] حقيقی، همواره در ميان آن دو حالت هستند.
*شايد اشكال شود كه: چرا افراد [[مؤمن]] و مبرّا از [[گناهان]]، همواره بايد بين [[ترس]] از مكر [[الهی]] و اميد به [[رحمت]] واسعه [[الهی]] باشند، آنان كاری انجام نداده‌اند تا [[مجازات]] شوند؟! پاسخ اين است: زيرا افراد با ايمان همواره احتمال می‌دهند شايد در انجام وظيفه‌شان، كوتاهی كرده، يا چنان كه بايد و شايسته است، انجام نداده باشند، لذا مقصر و گناهكار شده و موجب [[سلب]] توفيق [[الهی]] شوند يا از فيض‌های [[الهی]] [[محروم]] گردند و به مقصد و [[هدف]] نهايی كه [[قرب الهی]] است، نرسند. از طرف ديگر در حالت اميد و [[رجا]] قرار دارند كه خدای كريم با كَرَم و رحمتش، از تقصیرها و کوتاهی و کم‌کاری در انجام وظایفشان می‌گذرد و آنان مورد [[عنایت الهی]] قرار گرفته، از فیض‌های او بهره‌مند می‌شوند<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۲۴-۲۲۵.</ref>.
*شايد اشكال شود كه: چرا افراد [[مؤمن]] و مبرّا از [[گناهان]]، همواره بايد بين [[ترس]] از مكر [[الهی]] و اميد به [[رحمت]] واسعه [[الهی]] باشند، آنان كاری انجام نداده‌اند تا [[مجازات]] شوند؟! پاسخ اين است: زيرا افراد با ايمان همواره احتمال می‌دهند شايد در انجام وظيفه‌شان، كوتاهی كرده، يا چنان كه بايد و شايسته است، انجام نداده باشند، لذا مقصر و گناهكار شده و موجب سلب توفيق [[الهی]] شوند يا از فيض‌های [[الهی]] [[محروم]] گردند و به مقصد و [[هدف]] نهايی كه [[قرب الهی]] است، نرسند. از طرف ديگر در حالت اميد و [[رجا]] قرار دارند كه خدای كريم با كَرَم و رحمتش، از تقصیرها و کوتاهی و کم‌کاری در انجام وظایفشان می‌گذرد و آنان مورد [[عنایت الهی]] قرار گرفته، از فیض‌های او بهره‌مند می‌شوند<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۲۴-۲۲۵.</ref>.


===[[عقوق والدین]]===
===[[عقوق والدین]]===
خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
*{{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ}}<ref>«و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده! روزی که آن را در آتش دوزخ بگدازند و با آن بر پیشانی و پهلو و پشت آنان داغ نهند (و به ایشان گویند:) این همان چیزی است که برای خود می‌انباشتید اکنون آنچه را می‌انباشتید بچشید!» سوره توبه، آیه ۳۴-۳۵.</ref>.
*{{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ}}<ref>«و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده! روزی که آن را در آتش دوزخ بگدازند و با آن بر پیشانی و پهلو و پشت آنان داغ نهند (و به ایشان گویند:) این همان چیزی است که برای خود می‌انباشتید اکنون آنچه را می‌انباشتید بچشید!» سوره توبه، آیه ۳۴-۳۵.</ref>.
*کلمه {{متن قرآن|يَكْنِزُونَ}} از "کنز" مشتق شده که به معنای "روی هم قرار دادن [[مال]] و نگهداری آن"<ref>مفردات راغب، ص۷۲۷، كلمه كنز.</ref> است و [[آیه شریفه]] اگر چه فقط‍ نام دو مورد از موارد [[وجوب]] [[زکات]] را بیان می‌کند که در [[مذمت]] [[بخل]] [[اهل کتاب]]، [[احبار]] و [[رهبان]] است، ذکر نام در [[آیات]]، موجب اختصاص نمی‌شود؛ زیرا:
*کلمه {{متن قرآن|يَكْنِزُونَ}} از "کنز" مشتق شده که به معنای "روی هم قرار دادن [[مال]] و نگهداری آن"<ref>مفردات راغب، ص۷۲۷، كلمه كنز.</ref> است و [[آیه شریفه]] اگر چه فقط‍ نام دو مورد از موارد [[وجوب]] [[زکات]] را بیان می‌کند که در [[مذمت]] [[بخل]] [[اهل کتاب]]، [[احبار]] و [[رهبان]] است، ذکر نام در [[آیات]]، موجب اختصاص نمی‌شود؛ زیرا:
#[[قرآن]] برای [[هدایت]] همه [[انسان‌ها]] نازل شده است و با رفتن افراد مذکور در [[آیات]]، [[سلب]] [[وظیفه]] اصلی [[رسالت]] [[قرآن کریم]] نمی‌شود وگرنه باید خیلی از [[آیات]] را به [[دلیل]] آن، کنار گذاشت
#[[قرآن]] برای [[هدایت]] همه [[انسان‌ها]] نازل شده است و با رفتن افراد مذکور در [[آیات]]، سلب [[وظیفه]] اصلی [[رسالت]] [[قرآن کریم]] نمی‌شود وگرنه باید خیلی از [[آیات]] را به [[دلیل]] آن، کنار گذاشت
#[[امام]]{{ع}} برای حُرمت و [[گناه]] بزرگ بودن [[منع زکات]] در همه موارد آن، به [[آیه شریفه]] استناد کرده است و استناد آن [[حضرت]] برای ما [[حکم]] [[راهنما]] و بُرهان دارد.
#[[امام]]{{ع}} برای حُرمت و [[گناه]] بزرگ بودن [[منع زکات]] در همه موارد آن، به [[آیه شریفه]] استناد کرده است و استناد آن [[حضرت]] برای ما [[حکم]] [[راهنما]] و بُرهان دارد.
*[[آیه شریفه]]، همه احتکارکنندگان را به [[عذاب]] شدید [[تهدید]] می‌کند و در جمله {{متن قرآن|وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}<ref>«و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref>، [[احتکار]] را توضیح می‌دهد: احتکاری مبغوض [[پروردگار]] است که مستلزم خودداری از [[انفاق]] در [[راه]] او شود و [[انسان]] را از [[انفاق]] در [[حقوق مالی]] [[واجب]] که یکی از موارد آن، [[زکات]] است، باز دارد؛ چون او خودش را بر [[پروردگار]] خویش، مقدّم داشته و احتیاج موهوم و احتمالی خود و فرزندانش را بر احتیاج قطعی و ضرور [[اجتماع]] [[دینی]]، [[برتری]] داده است<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۳۹.</ref>.
*[[آیه شریفه]]، همه احتکارکنندگان را به [[عذاب]] شدید [[تهدید]] می‌کند و در جمله {{متن قرآن|وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}<ref>«و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref>، [[احتکار]] را توضیح می‌دهد: احتکاری مبغوض [[پروردگار]] است که مستلزم خودداری از [[انفاق]] در [[راه]] او شود و [[انسان]] را از [[انفاق]] در [[حقوق مالی]] [[واجب]] که یکی از موارد آن، [[زکات]] است، باز دارد؛ چون او خودش را بر [[پروردگار]] خویش، مقدّم داشته و احتیاج موهوم و احتمالی خود و فرزندانش را بر احتیاج قطعی و ضرور [[اجتماع]] [[دینی]]، [[برتری]] داده است<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۳۹.</ref>.
خط ۲۰۰: خط ۲۰۰:
*و آنچه در [[دعاها]] وارد شده است مانند: {{متن حدیث|اللهمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ وَالِ مَنْ وَالاهُمْ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُمْ وَ أَغْنِنَا بِالْحَلَالِ عَنِ الْحَرَامِ وَ بِفَضْلِكَ عَنْ سُؤَالِ الْخَلْقِ}}<ref>بحارالانوار، ج۹۴، ص۲۸۹؛ العددالقوية، ص۳۱۵، دعای روز ۲۵ ماه؛ حديث با تعبير ديگری وارد شده: {{متن حدیث|فقه الرضا{{ع}} رُوِيَ أَنَّهُ شَكَا رَجُلٌ إِلَی الْعَالِمِ{{ع}} دَيْناً عَلَيْهِ فَقَالَ لَهُ الْعَالِمُ{{ع}} أَكْثِرْ مِنَ الصَّلَاةِ وَ إِذَا كَانَ لَكَ دَيْنٌ عَلَی قَوْمٍ وَ قَدْ تَعَسَّرَ عَلَيْكَ أَخْذُهُ فَقُلِ اللهمَّ لَحْظَةً مِنْ لَحَظَاتِكَ تُيَسِّرُ عَلَی غُرَمَائِي بِهَا الْقَضَاءَ وَ تُيَسِّرُ لِي بِهَا مِنْهُمُ الِاقْتِضَاءَ إِنَّكَ عَلی كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ إِذَا وَقَعَ عَلَيْكَ دَيْنٌ فَقُلِ اللهمَّ أَغْنِنِي بِحَلَالِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَ أَغْنِنِي بِفَضْلِكَ عَنْ فَضْلِ مَنْ سِوَاكَ فَإِنَّهُ نَرْوِي عَنْ رَسُولِ الله{{صل}} لَوْ كَانَ عَلَيْكَ مِثْلُ صَبِيرٍ دَيْناً قَضَاهُ عَنْكَ وَ الصَّبِيرُ جَبَلٌ بِالْيَمَنِ يُقَالُ لَا يُرَی جَبَلٌ أَعْظَمَ مِنْهُ}}؛ بحارالانوار، ج۹۲، ص۳۰۱، باب ۱۱۱، ح۳.</ref>؛ حاکی و مؤید این تقسیم‌بندی خواهد بود.
*و آنچه در [[دعاها]] وارد شده است مانند: {{متن حدیث|اللهمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ وَالِ مَنْ وَالاهُمْ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُمْ وَ أَغْنِنَا بِالْحَلَالِ عَنِ الْحَرَامِ وَ بِفَضْلِكَ عَنْ سُؤَالِ الْخَلْقِ}}<ref>بحارالانوار، ج۹۴، ص۲۸۹؛ العددالقوية، ص۳۱۵، دعای روز ۲۵ ماه؛ حديث با تعبير ديگری وارد شده: {{متن حدیث|فقه الرضا{{ع}} رُوِيَ أَنَّهُ شَكَا رَجُلٌ إِلَی الْعَالِمِ{{ع}} دَيْناً عَلَيْهِ فَقَالَ لَهُ الْعَالِمُ{{ع}} أَكْثِرْ مِنَ الصَّلَاةِ وَ إِذَا كَانَ لَكَ دَيْنٌ عَلَی قَوْمٍ وَ قَدْ تَعَسَّرَ عَلَيْكَ أَخْذُهُ فَقُلِ اللهمَّ لَحْظَةً مِنْ لَحَظَاتِكَ تُيَسِّرُ عَلَی غُرَمَائِي بِهَا الْقَضَاءَ وَ تُيَسِّرُ لِي بِهَا مِنْهُمُ الِاقْتِضَاءَ إِنَّكَ عَلی كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ إِذَا وَقَعَ عَلَيْكَ دَيْنٌ فَقُلِ اللهمَّ أَغْنِنِي بِحَلَالِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَ أَغْنِنِي بِفَضْلِكَ عَنْ فَضْلِ مَنْ سِوَاكَ فَإِنَّهُ نَرْوِي عَنْ رَسُولِ الله{{صل}} لَوْ كَانَ عَلَيْكَ مِثْلُ صَبِيرٍ دَيْناً قَضَاهُ عَنْكَ وَ الصَّبِيرُ جَبَلٌ بِالْيَمَنِ يُقَالُ لَا يُرَی جَبَلٌ أَعْظَمَ مِنْهُ}}؛ بحارالانوار، ج۹۲، ص۳۰۱، باب ۱۱۱، ح۳.</ref>؛ حاکی و مؤید این تقسیم‌بندی خواهد بود.
*[[امیال نفسانی]]، اگر از طریق [[نامشروع]] ارضا شوند، موجب حرمان از فیض‌های [[الهی]] و بزرگ‌ترین [[حجاب]] برای توجه به [[امور معنوی]] است، به گونه‌ای که [[انسان]] حتّی از ذکر [[خدای سبحان]] و [[امور معنوی]] [[نفرت]] خواهد داشت و امور شهوانی یا میل به [[مال]] و لذات ماّدی، آلهه و [[معبود]] او در قبال [[معبود]] یگانه، [[خدای سبحان]] قرار می‌گیرند که منجر به [[کفر]] و [[شرک]] می‌شود: {{متن قرآن|أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا}}<ref>«آیا آن کس را دیدی که [[هوای نفس]] خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب می‌توانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۳.</ref>.
*[[امیال نفسانی]]، اگر از طریق [[نامشروع]] ارضا شوند، موجب حرمان از فیض‌های [[الهی]] و بزرگ‌ترین [[حجاب]] برای توجه به [[امور معنوی]] است، به گونه‌ای که [[انسان]] حتّی از ذکر [[خدای سبحان]] و [[امور معنوی]] [[نفرت]] خواهد داشت و امور شهوانی یا میل به [[مال]] و لذات ماّدی، آلهه و [[معبود]] او در قبال [[معبود]] یگانه، [[خدای سبحان]] قرار می‌گیرند که منجر به [[کفر]] و [[شرک]] می‌شود: {{متن قرآن|أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا}}<ref>«آیا آن کس را دیدی که [[هوای نفس]] خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب می‌توانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۳.</ref>.
*بنابراین، نحوه [[ارضای غرایز]] و [[امیال نفسانی]]، نقش اساسی در [[انتخاب]] نوع [[ولایت]] [[حق]] یا [[باطل]] را دارد که اگر از طریق [[نامشروع]] باشد، خواه‌ ناخواه موجب [[سلب]] بهره‌مندی از [[ولایت ولی]] [[حق]] خواهد شد و چه بسا [[فرد]] غوطه‌ور در [[امیال]] [[نامشروع]] به سوی [[انکار]] [[حقانیت]] آن و [[جدال]] و [[ستیز]] با آن سوق داده شود و موجب [[گمراه]] ساختن خویش از [[حق]] و [[مظهر]] صراط‍ مستقیم ([[خلیفه الهی]]) گردد: {{متن قرآن|وَإِنَّ كَثِيرًا لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ}}<ref>«و بی‌گمان بسیاری با هوا و هوس‌هایشان به نادانی (مردم را) گمراه می‌کنند و به راستی پروردگار تو خود به (حال) تجاوزکاران داناتر است» سوره انعام، آیه ۱۱۹.</ref>.
*بنابراین، نحوه [[ارضای غرایز]] و [[امیال نفسانی]]، نقش اساسی در [[انتخاب]] نوع [[ولایت]] [[حق]] یا [[باطل]] را دارد که اگر از طریق [[نامشروع]] باشد، خواه‌ ناخواه موجب سلب بهره‌مندی از [[ولایت ولی]] [[حق]] خواهد شد و چه بسا [[فرد]] غوطه‌ور در [[امیال]] [[نامشروع]] به سوی [[انکار]] [[حقانیت]] آن و [[جدال]] و [[ستیز]] با آن سوق داده شود و موجب [[گمراه]] ساختن خویش از [[حق]] و [[مظهر]] صراط‍ مستقیم ([[خلیفه الهی]]) گردد: {{متن قرآن|وَإِنَّ كَثِيرًا لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ}}<ref>«و بی‌گمان بسیاری با هوا و هوس‌هایشان به نادانی (مردم را) گمراه می‌کنند و به راستی پروردگار تو خود به (حال) تجاوزکاران داناتر است» سوره انعام، آیه ۱۱۹.</ref>.
*اما اگر فردی خواهش‌ها و [[امیال نفسانی]] خود را از طریق [[مشروع]] ارضا کند، موجب بهره‌مندی از [[ولایت ولی]] [[حق]] شده و سرانجام [[نیکی]] ان‌شاء [[الله]] خواهد داشت؛ پس [[مخالفت]] با [[هوای نفس]] در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى}}<ref>«و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد * تنها بهشت جایگاه اوست» سوره نازعات، آیه ۴۰-۴۱.</ref>، [[نامشروع]] آن است.
*اما اگر فردی خواهش‌ها و [[امیال نفسانی]] خود را از طریق [[مشروع]] ارضا کند، موجب بهره‌مندی از [[ولایت ولی]] [[حق]] شده و سرانجام [[نیکی]] ان‌شاء [[الله]] خواهد داشت؛ پس [[مخالفت]] با [[هوای نفس]] در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى}}<ref>«و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد * تنها بهشت جایگاه اوست» سوره نازعات، آیه ۴۰-۴۱.</ref>، [[نامشروع]] آن است.
*زیربنای انحراف‌های [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] [[بشر]] در یک چیز خلاصه می‌شود، و آن [[حُبّ]] دنیای [[نامشروع]]<ref>{{عربی|الْقُطْبُ الرَّاوَنْدِيُّ فِي لُبِّ اللُّبَابِ‌، قَالَ قَالَ عِيسَی ابْنُ مَرْيَمَ قَسْوَةُ الْقَلْبِ مِنْ جَفْوَةِ الْعُيُونِ وَ جَفْوَةُ الْعُيُونِ مِنْ كَثْرَةِ الذُّنُوبِ وَ كَثْرَةُ الذُّنُوبِ مِنْ حُبِّ الدُّنْيَا وَ حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ‌}}؛ مستدرك‌الوسائل، ج۱۲، ص۹۶، باب ۷۶، ح۱۳۶۲۰-۱۳.</ref> است که دارای زیر مجموعه‌هایی از قبیلِ [[حُبّ]] نسا، [[حُبّ]] [[مقام]] و [[جاه]]، [[حُبّ]] [[مال]] و [[حرص]] بر آن...؛ از میان آنها، دو چیز خطرشان بیش‌تر است که [[پیامبر اسلام]]{{صل}}، از آن دو، بر امتش خائف بودند: [[هوای نفس]] [[نامشروع]] و آرزوهای طولانی: {{متن حدیث|عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ الله قَالَ قَالَ رَسُولُ الله{{صل}} إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَتَخَوَّفُ عَلَی أُمَّتِيَ الْهَوَی وَ طُولُ الْأَمَلِ أَمَّا الْهَوَی فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الْآخِرَةَ وَ هَذِهِ الدُّنْيَا مُرْتَحِلَةٌ ذَاهِبَةٌ وَ هَذِهِ الْآخِرَةُ مُرْتَحِلَةٌ قَادِمَةٌ وَ لِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا بَنُونَ فَإِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ وَ لَا تَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْيَا فَافْعَلُوا فَإِنَّكُمُ الْيَوْمَ فِي دَارِ الْعَمَلِ وَ لَا حِسَابَ وَ أَنْتُمْ غَداً فِي دَارِ الْحِسَابِ وَ لَا عَمَلَ}}<ref>الخصال، ج۱، ص۵۲، ح۶۴.</ref>.
*زیربنای انحراف‌های [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] [[بشر]] در یک چیز خلاصه می‌شود، و آن [[حُبّ]] دنیای [[نامشروع]]<ref>{{عربی|الْقُطْبُ الرَّاوَنْدِيُّ فِي لُبِّ اللُّبَابِ‌، قَالَ قَالَ عِيسَی ابْنُ مَرْيَمَ قَسْوَةُ الْقَلْبِ مِنْ جَفْوَةِ الْعُيُونِ وَ جَفْوَةُ الْعُيُونِ مِنْ كَثْرَةِ الذُّنُوبِ وَ كَثْرَةُ الذُّنُوبِ مِنْ حُبِّ الدُّنْيَا وَ حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ‌}}؛ مستدرك‌الوسائل، ج۱۲، ص۹۶، باب ۷۶، ح۱۳۶۲۰-۱۳.</ref> است که دارای زیر مجموعه‌هایی از قبیلِ [[حُبّ]] نسا، [[حُبّ]] [[مقام]] و [[جاه]]، [[حُبّ]] [[مال]] و [[حرص]] بر آن...؛ از میان آنها، دو چیز خطرشان بیش‌تر است که [[پیامبر اسلام]]{{صل}}، از آن دو، بر امتش خائف بودند: [[هوای نفس]] [[نامشروع]] و آرزوهای طولانی: {{متن حدیث|عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ الله قَالَ قَالَ رَسُولُ الله{{صل}} إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَتَخَوَّفُ عَلَی أُمَّتِيَ الْهَوَی وَ طُولُ الْأَمَلِ أَمَّا الْهَوَی فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الْآخِرَةَ وَ هَذِهِ الدُّنْيَا مُرْتَحِلَةٌ ذَاهِبَةٌ وَ هَذِهِ الْآخِرَةُ مُرْتَحِلَةٌ قَادِمَةٌ وَ لِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا بَنُونَ فَإِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ وَ لَا تَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْيَا فَافْعَلُوا فَإِنَّكُمُ الْيَوْمَ فِي دَارِ الْعَمَلِ وَ لَا حِسَابَ وَ أَنْتُمْ غَداً فِي دَارِ الْحِسَابِ وَ لَا عَمَلَ}}<ref>الخصال، ج۱، ص۵۲، ح۶۴.</ref>.
۲۱۸٬۹۱۵

ویرایش