آزادی تکوینی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
#قوه و قدرت؛
#قوه و قدرت؛
#صدفه و علت‌ناگرایی؛ و پیش‌ناپذیر،
#صدفه و علت‌ناگرایی؛ و پیش‌ناپذیر،
#لم و رضایت کامل،
#علم و رضایت کامل،
#کم عقل و روح؛
#حکم عقل و روح؛
#تحاد مجبر و مجبور. (برای توضیح بیشتر، ر.ک: محمد حسن قدردان قراملکی، انسان و اختیار).</ref>.
#تحاد مجبر و مجبور. (برای توضیح بیشتر، ر.ک: محمد حسن قدردان قراملکی، انسان و اختیار).</ref>.
{{پایان}}
{{پایان}}
این تعریف از [[آزادی]]، "آزادی تکوینی" یا "آزادی [[فلسفی]] - کلامی" است که در [[فلسفه]] و [[کلام]] به کار می‌رود؛ اما در این که آیا [[انسان]] حقیقتاً فاعل [[آزاد]] و مختار است، بین [[فلاسفه]] و [[متکلمان]] [[اختلاف]] نظر وجود دارد و در سده‌های اخیر از موضوعات پیچیده و جنجالی در [[غرب]] بوده است، به طوری که [[عالمان]] [[تجربی]] مانند فیزیک‌دانان و [[روان‌شناسان]] را نیز به چالش فراخوانده است»<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۲۳.</ref>
این تعریف از [[آزادی]]، "آزادی تکوینی" یا "آزادی [[فلسفی]] - کلامی" است که در [[فلسفه]] و [[کلام]] به کار می‌رود؛ اما در این که آیا [[انسان]] حقیقتاً فاعل [[آزاد]] و مختار است، بین [[فلاسفه]] و [[متکلمان]] [[اختلاف]] نظر وجود دارد و در سده‌های اخیر از موضوعات پیچیده و جنجالی در [[غرب]] بوده است، به طوری که [[عالمان]] [[تجربی]] مانند فیزیک‌دانان و [[روان‌شناسان]] را نیز به چالش فراخوانده است»<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۲۳.</ref>

نسخهٔ ‏۵ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۲

آزادی تکوینی به چه معناست؟
موضوع اصلیبانک جمع پرسش و پاسخ فقه سیاسی
مدخل اصلیآزادی تکوینی

آزادی تکوینی به چه معناست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فقه سیاسی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

محمد حسن قدردان قراملکی
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسن قدردان قراملکی در کتاب «آزادی در فقه و حدود آن» در این‌باره گفته‌ است:
«آزادی گاهی مقابل جبر است و مقصود از آن اینکه انسان فاعلی آزاد و مختار است و کس یا شیئی او را مجبور به اعمالش نمی‌کند؛ به عبارت دیگر، انسان از جهت خلقت و تکوین، موجودی آزاد است[۱].

این تعریف از آزادی، "آزادی تکوینی" یا "آزادی فلسفی - کلامی" است که در فلسفه و کلام به کار می‌رود؛ اما در این که آیا انسان حقیقتاً فاعل آزاد و مختار است، بین فلاسفه و متکلمان اختلاف نظر وجود دارد و در سده‌های اخیر از موضوعات پیچیده و جنجالی در غرب بوده است، به طوری که عالمان تجربی مانند فیزیک‌دانان و روان‌شناسان را نیز به چالش فراخوانده است»[۲]

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی

پانویس

  1. در فلسفه و کلام برای آزادی فلسفی تعاریف مختلفی ارائه شده است که این جا تنها به عناوین آن بسنده می‌کنیم:
    1. استقلال و عدم اجبار خارجی؛
    2. خودانگیختگی؛
    3. خود مجبورسازی؛
    4. ضرورت دینی؛
    5. ارادی بودن؛
    6. فقدان مانع؛
    7. قوه و قدرت؛
    8. صدفه و علت‌ناگرایی؛ و پیش‌ناپذیر،
    9. علم و رضایت کامل،
    10. حکم عقل و روح؛
    11. تحاد مجبر و مجبور. (برای توضیح بیشتر، ر.ک: محمد حسن قدردان قراملکی، انسان و اختیار).
  2. قدردان قراملکی، محمد حسن، آزادی در فقه و حدود آن، ص ۲۳.