←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
مؤمن موحد [[معتقد]] چون میداند که از [[حق]] جل جلاله بر وی گوشوان است و [[نگهبان]]، باید که [[لباس]] [[مراقبت]] در پوشد و گوش به احوال و اقوال و [[اعمال]] خود دارد و ساحت سینه خود از لوث [[غفلت]] [[پاک]] دارد. {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى}}<ref>«آیا ندانسته است که خداوند میبیند؟» سوره علق، آیه ۱۴.</ref> بر دوام [[ورد]] خود سازد، {{متن قرآن|وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ}}<ref>«و بیگمان بر شما نگهبانی گماردهاند» سوره انفطار، آیه ۱۰.</ref> در پیش دیده خود دارد، {{متن قرآن|وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ}}<ref>«و از آفریدگان غافل نیستیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۷.</ref>. [[نقش نگین]] [[یقین]] خود گرداند. | مؤمن موحد [[معتقد]] چون میداند که از [[حق]] جل جلاله بر وی گوشوان است و [[نگهبان]]، باید که [[لباس]] [[مراقبت]] در پوشد و گوش به احوال و اقوال و [[اعمال]] خود دارد و ساحت سینه خود از لوث [[غفلت]] [[پاک]] دارد. {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى}}<ref>«آیا ندانسته است که خداوند میبیند؟» سوره علق، آیه ۱۴.</ref> بر دوام [[ورد]] خود سازد، {{متن قرآن|وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ}}<ref>«و بیگمان بر شما نگهبانی گماردهاند» سوره انفطار، آیه ۱۰.</ref> در پیش دیده خود دارد، {{متن قرآن|وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ}}<ref>«و از آفریدگان غافل نیستیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۷.</ref>. [[نقش نگین]] [[یقین]] خود گرداند. | ||
قوله: {{متن قرآن|فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ}}<ref>«پس انسان باید بنگرد که او را از چه آفریدهاند،» سوره طارق، آیه ۵.</ref>، تا در نگرد [[مردم]] که او را خود از چه چیز آفریدهاند و از بهر چه آفریدهاند؟. | قوله: {{متن قرآن|فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ}}<ref>«پس انسان باید بنگرد که او را از چه آفریدهاند،» سوره طارق، آیه ۵.</ref>، تا در نگرد [[مردم]] که او را خود از چه چیز آفریدهاند و از بهر چه آفریدهاند؟. [[خداوند]] صورتی آفرید که برای [[سجده]] کردن و چشمی که برای [[اشک]] ریختن و جسمی که برای [[خدمت]] و دلی که برای [[شناخت]] و درونی که برای [[دوست داشتن]] [[شایستگی]] دارد]: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ}}<ref>«و نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>. که خداوند[[زبان]] شما را به [[شهادت]] و دلهایتان را به [[معرفت]] و [[سعادت]] و بدنهایتان را برای خدمت و [[عبادت]] [[زینت]] کرد و آنها را آراست. | ||
{{متن قرآن|خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ}}<ref>«از آبی جهنده آفریده شده است که از میان (استخوانهای) پشت و پیش بیرون میآید» سوره طارق، آیه ۶-۷.</ref>. این مردم را که آفریدند از آبی افکنده ریخته آفریدند. آبی که از پشت مرد بیرون میآید و از استخوان سینه [[زن]]، اول نطفه بود و به [[قدرت]] خود علقه گردانید، پس به [[مشیت]] خود مضغه ساخت، پس به [[اراده]] خود عظام را پدید آورد. به [[جود]] خود کسوه لحم در عظام پوشانید. چون خواست که بر [[مادر]] و پدرت جلوه کند، در صدف [[رحم]]، تو را به صورت [[نیکو]] بیاراست چنان که نخاس کنیزک را بیاراید، به وقت عرض، همچنین پس از آنکه تو را در [[قبر]]، [[خاک]] گردانید برای عرضه بر [[پیامبران]] و [[خداوند]] میآراید. قال [[الله]] تعالی: {{متن قرآن|وَعُرِضُوا عَلَى رَبِّكَ صَفًّا}}<ref>«و آنان را بر پروردگارت به صف بگذرانند» سوره کهف، آیه ۴۸.</ref>. کوزه که در آب بود تو آن را نگونسار کنی، در وی هیچ نماند. | {{متن قرآن|خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ}}<ref>«از آبی جهنده آفریده شده است که از میان (استخوانهای) پشت و پیش بیرون میآید» سوره طارق، آیه ۶-۷.</ref>. این مردم را که آفریدند از آبی افکنده ریخته آفریدند. آبی که از پشت مرد بیرون میآید و از استخوان سینه [[زن]]، اول نطفه بود و به [[قدرت]] خود علقه گردانید، پس به [[مشیت]] خود مضغه ساخت، پس به [[اراده]] خود عظام را پدید آورد. به [[جود]] خود کسوه لحم در عظام پوشانید. چون خواست که بر [[مادر]] و پدرت جلوه کند، در صدف [[رحم]]، تو را به صورت [[نیکو]] بیاراست چنان که نخاس کنیزک را بیاراید، به وقت عرض، همچنین پس از آنکه تو را در [[قبر]]، [[خاک]] گردانید برای عرضه بر [[پیامبران]] و [[خداوند]] میآراید. قال [[الله]] تعالی: {{متن قرآن|وَعُرِضُوا عَلَى رَبِّكَ صَفًّا}}<ref>«و آنان را بر پروردگارت به صف بگذرانند» سوره کهف، آیه ۴۸.</ref>. کوزه که در آب بود تو آن را نگونسار کنی، در وی هیچ نماند. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
از جهت ساختاری [[سوره طارق]] به ۴ بخش قابل تقسیم است: | از جهت ساختاری [[سوره طارق]] به ۴ بخش قابل تقسیم است: | ||
بخش اول: [[آیه]] {{متن قرآن|وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ النَّجْمُ الثَّاقِبُ إِن كُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ }}<ref>«سوگند به آسمان و به ستاره صبح (شبشکن)، و چه دانی که ستاره صبح (شبشکن) چیست؟ ستاره درخشان است، هیچ جانی نیست جز آنکه آن را نگهبانی است» سوره طارق، آیه ۱-۴.</ref>. [[سوگند]] به [[آسمان]] و [[ستاره]] درخشنده آنکه [[انسان]] به حال خود رها نشده و بر او نگهبانانی گماشته شده است. | '''بخش اول:''' [[آیه]] {{متن قرآن|وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ النَّجْمُ الثَّاقِبُ إِن كُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ }}<ref>«سوگند به آسمان و به ستاره صبح (شبشکن)، و چه دانی که ستاره صبح (شبشکن) چیست؟ ستاره درخشان است، هیچ جانی نیست جز آنکه آن را نگهبانی است» سوره طارق، آیه ۱-۴.</ref>. [[سوگند]] به [[آسمان]] و [[ستاره]] درخشنده آنکه [[انسان]] به حال خود رها نشده و بر او نگهبانانی گماشته شده است. | ||
بخش دوم: آیه {{متن قرآن|فَلْيَنظُرِ الإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ فَمَا لَهُ مِن قُوَّةٍ وَلا نَاصِرٍ }}<ref>«۵ پس انسان باید بنگرد که او را از چه آفریدهاند، از آبی جهنده آفریده شده است، که از میان (استخوانهای) پشت و پیش بیرون میآید. بیگمان او بر بازگرداندن وی تواناست، روزی که رازهای نهان، آشکار گردد، دیگر او نه توانی و نه یاوری دارد» سوره طارق، آیه ۵-۱۰.</ref>. اگر انسان به [[خلقت]] خود که از نطفه ناچیزی بوده است نگاه کند، زنده شدن دوبارهاش را در [[قیامت]] [[انکار]] نمیکند. روزی که ضمائر [[قلوب]] و [[عقاید]] فاش و [[محاسبه]] میشود. | '''بخش دوم:''' آیه {{متن قرآن|فَلْيَنظُرِ الإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ فَمَا لَهُ مِن قُوَّةٍ وَلا نَاصِرٍ }}<ref>«۵ پس انسان باید بنگرد که او را از چه آفریدهاند، از آبی جهنده آفریده شده است، که از میان (استخوانهای) پشت و پیش بیرون میآید. بیگمان او بر بازگرداندن وی تواناست، روزی که رازهای نهان، آشکار گردد، دیگر او نه توانی و نه یاوری دارد» سوره طارق، آیه ۵-۱۰.</ref>. اگر انسان به [[خلقت]] خود که از نطفه ناچیزی بوده است نگاه کند، زنده شدن دوبارهاش را در [[قیامت]] [[انکار]] نمیکند. روزی که ضمائر [[قلوب]] و [[عقاید]] فاش و [[محاسبه]] میشود. | ||
بخش سوم: [[آیه]] {{متن قرآن| وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ وَالأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ}}<ref>« و سوگند به آسمان بارانزا، و به زمین برشکافته (از گیاه)، که آن (قرآن) گفتاری جدّی و قاطع است، و هزل نیست» سوره طارق، آیه ۱۱-۱۴.</ref>. [[سوگند]] به [[آسمان]] و [[زمین]] که [[قرآن]] سخنی [[قاطع]] و به دور از [[بیهودگی]] و [[شوخی]] است. | '''بخش سوم:''' [[آیه]] {{متن قرآن| وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ وَالأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ}}<ref>« و سوگند به آسمان بارانزا، و به زمین برشکافته (از گیاه)، که آن (قرآن) گفتاری جدّی و قاطع است، و هزل نیست» سوره طارق، آیه ۱۱-۱۴.</ref>. [[سوگند]] به [[آسمان]] و [[زمین]] که [[قرآن]] سخنی [[قاطع]] و به دور از [[بیهودگی]] و [[شوخی]] است. | ||
بخش چهارم: آیه {{متن قرآن|إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا وَأَكِيدُ كَيْدًا فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا}}<ref>«آنان نیرنگی میبازند، من نیز تدبیری میکنم. پس کافران را فرصتی ده و اندکک به خود واگذار» سوره طارق، آیه ۱۵-۱۷.</ref>. [[کفار]] برای خاموش کردن [[اسلام]] [[توطئه]] میکنند ولی [[خداوند]]، توطئه آنها به خودشان باز میگرداند. | '''بخش چهارم:''' آیه {{متن قرآن|إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا وَأَكِيدُ كَيْدًا فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا}}<ref>«آنان نیرنگی میبازند، من نیز تدبیری میکنم. پس کافران را فرصتی ده و اندکک به خود واگذار» سوره طارق، آیه ۱۵-۱۷.</ref>. [[کفار]] برای خاموش کردن [[اسلام]] [[توطئه]] میکنند ولی [[خداوند]]، توطئه آنها به خودشان باز میگرداند. | ||
[[ملاصدرا]] [[تفسیری]] تأویلی - حکمی، بر [[سوره طارق]] نوشته است و برخی [[دلایل]] تجرد و [[جاودانگی]] نفس و تقسیم سه گانه [[عوالم]] به [[عالم دنیا]] و [[برزخ]] و [[آخرت]] و امکان [[عقلی]] [[رستاخیز]] [[انسان]] در آخرت را تبیین کرده است. او پس از تمهید مقدمهای در طی فصلی، دلالت آسمان را بر وجود [[خدا]] در وجوهی چند بیان داشته و سپس به تاویلی [[عرفانی]] در لمعهای اشراقی پرداخته و در بحث [[هدایتی]] [[عقل]]، [[ثابت]] میکند که [[نگهبان]] [[انسان]] و خارج کنندهاش از [[نقص]] به کمال، فرشتهای [[روحانی]] است که فعال معقولات است و سپس به [[اثبات]] عوالم سه گانه [[حس]] و مثال و عقل؛ و [[موت]] و فزع و صعق به [[معاد]] او میپردازد. و در پایان نیز [[مناجات]] [[زیبایی]] را سروده است: ای نفس: از شوخی و هرزه درایی بازایست و خو پذیر به [[اخلاق]] [[پروردگار]] یگانه و از [[خواب]] بیخبران بیدار شو و از خفتگاه [[نادانان]] که هدفی جز هواهای خویش ندارند و آنان را جز آرزوهایشان به [[جنبش]] درنیاورد. برخیز ای نفس، هوا را رها کن و راه پروردگارت را به [[هدایت]] بپیما <ref>ملاصدرا، تفسیر سوره طارق، ترجمه خواجوی، ص۳ و ۵۱.</ref>. | [[ملاصدرا]] [[تفسیری]] تأویلی - حکمی، بر [[سوره طارق]] نوشته است و برخی [[دلایل]] تجرد و [[جاودانگی]] نفس و تقسیم سه گانه [[عوالم]] به [[عالم دنیا]] و [[برزخ]] و [[آخرت]] و امکان [[عقلی]] [[رستاخیز]] [[انسان]] در آخرت را تبیین کرده است. او پس از تمهید مقدمهای در طی فصلی، دلالت آسمان را بر وجود [[خدا]] در وجوهی چند بیان داشته و سپس به تاویلی [[عرفانی]] در لمعهای اشراقی پرداخته و در بحث [[هدایتی]] [[عقل]]، [[ثابت]] میکند که [[نگهبان]] [[انسان]] و خارج کنندهاش از [[نقص]] به کمال، فرشتهای [[روحانی]] است که فعال معقولات است و سپس به [[اثبات]] عوالم سه گانه [[حس]] و مثال و عقل؛ و [[موت]] و فزع و صعق به [[معاد]] او میپردازد. و در پایان نیز [[مناجات]] [[زیبایی]] را سروده است: ای نفس: از شوخی و هرزه درایی بازایست و خو پذیر به [[اخلاق]] [[پروردگار]] یگانه و از [[خواب]] بیخبران بیدار شو و از خفتگاه [[نادانان]] که هدفی جز هواهای خویش ندارند و آنان را جز آرزوهایشان به [[جنبش]] درنیاورد. برخیز ای نفس، هوا را رها کن و راه پروردگارت را به [[هدایت]] بپیما <ref>ملاصدرا، تفسیر سوره طارق، ترجمه خواجوی، ص۳ و ۵۱.</ref>. |