نامۀ ۲۵ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==))
جز (جایگزینی متن - '== پرسش‌های وابسته == ==' به '==')
خط ۹: خط ۹:
*... هنگامی که به کویی رسیدی، نخست به آبشخور اهل آن فرود آی، ولی با آنان در خانه‌هاشان آمیزش مکن و مپای. سپس با [[آرامش]] و [[وقار]] به سویشان گام بردار و همین که به ایشان رسیدی [[سلام]] کن و احترامشا بگذار و بگوی: "ای [[بندگان خدا]]، [[خلیفه]] [[خدا]] و [[ولی امر]] او مرا نزد شما فرستاد تا حقی را که [[خدا]] در اموالتان دارد از یکایکتان بستانم، آیا [[خدا]] را در اموالتان حقی هست که آن را به ولیش بپردازید؟" چنانچه از میان آن‌ها کسی گفت "نه" در این صورت به او مراجعه نکن، اما اگر پاسخ داد "آری"، آن گاه بی‌آن‌که او را بترسانی یا بیمناکش سازی یا در [[رنج]] و فشاری بگذاری، آنچه طلا یا نقره به تو داد بگیر؛ و در صورتی‌که دارای گاو و گوسفند یا شتر باشد، زنهار جز به اجازه‌اش پا به درون آغل آن‌ها منه، چه، بیشتر آن‌ها از آن اوست، همین که اجازه داد و خواستی به سر وقت آن‌ها بروی، مواظب باش مانند کسی که بر او تسلط دارد یا می‌خواهد بر او سخت بگیرد وارد آغلشان نشو. مبادا که دامی را برمانی یا بهرسانی و آن را بگیری و صاحبش را برنجانی<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 772.</ref>.
*... هنگامی که به کویی رسیدی، نخست به آبشخور اهل آن فرود آی، ولی با آنان در خانه‌هاشان آمیزش مکن و مپای. سپس با [[آرامش]] و [[وقار]] به سویشان گام بردار و همین که به ایشان رسیدی [[سلام]] کن و احترامشا بگذار و بگوی: "ای [[بندگان خدا]]، [[خلیفه]] [[خدا]] و [[ولی امر]] او مرا نزد شما فرستاد تا حقی را که [[خدا]] در اموالتان دارد از یکایکتان بستانم، آیا [[خدا]] را در اموالتان حقی هست که آن را به ولیش بپردازید؟" چنانچه از میان آن‌ها کسی گفت "نه" در این صورت به او مراجعه نکن، اما اگر پاسخ داد "آری"، آن گاه بی‌آن‌که او را بترسانی یا بیمناکش سازی یا در [[رنج]] و فشاری بگذاری، آنچه طلا یا نقره به تو داد بگیر؛ و در صورتی‌که دارای گاو و گوسفند یا شتر باشد، زنهار جز به اجازه‌اش پا به درون آغل آن‌ها منه، چه، بیشتر آن‌ها از آن اوست، همین که اجازه داد و خواستی به سر وقت آن‌ها بروی، مواظب باش مانند کسی که بر او تسلط دارد یا می‌خواهد بر او سخت بگیرد وارد آغلشان نشو. مبادا که دامی را برمانی یا بهرسانی و آن را بگیری و صاحبش را برنجانی<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 772.</ref>.
*[[مال]] را به دو قسمت کن، سپس [[اختیار]] را به او بسپار، هرگاه دست روی یکی از آن دو قسمت گذاشت معترضش مشو، پس از آن قسمت دیگر را به دو نیم گردان و وادارش ساز تا نیمی را برای خود بردارد و این کار را هم‌چنان ادامه بده تا آنچه از [[مال]] او برای [[خدا]] حقی تعیین شده است باقی بماند. آن گاه این [[حق]] را از وی بپذیر. اما اگر او زیربار این تقسیم نرفت، بی‌درنگ این دو قسمت را درهم بریز و با یکدیگر بیامیز و همان کاری را که پیش‌تر کردی دوباره از نو بکن، تا این که [[حق]] [[خدا]] را از دارای او دریافت کنی<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 772.</ref>.
*[[مال]] را به دو قسمت کن، سپس [[اختیار]] را به او بسپار، هرگاه دست روی یکی از آن دو قسمت گذاشت معترضش مشو، پس از آن قسمت دیگر را به دو نیم گردان و وادارش ساز تا نیمی را برای خود بردارد و این کار را هم‌چنان ادامه بده تا آنچه از [[مال]] او برای [[خدا]] حقی تعیین شده است باقی بماند. آن گاه این [[حق]] را از وی بپذیر. اما اگر او زیربار این تقسیم نرفت، بی‌درنگ این دو قسمت را درهم بریز و با یکدیگر بیامیز و همان کاری را که پیش‌تر کردی دوباره از نو بکن، تا این که [[حق]] [[خدا]] را از دارای او دریافت کنی<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 772.</ref>.
== پرسش‌های وابسته ==


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۱ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۴۵


مقدمه

فرازی از نامه

  • ... هنگامی که به کویی رسیدی، نخست به آبشخور اهل آن فرود آی، ولی با آنان در خانه‌هاشان آمیزش مکن و مپای. سپس با آرامش و وقار به سویشان گام بردار و همین که به ایشان رسیدی سلام کن و احترامشا بگذار و بگوی: "ای بندگان خدا، خلیفه خدا و ولی امر او مرا نزد شما فرستاد تا حقی را که خدا در اموالتان دارد از یکایکتان بستانم، آیا خدا را در اموالتان حقی هست که آن را به ولیش بپردازید؟" چنانچه از میان آن‌ها کسی گفت "نه" در این صورت به او مراجعه نکن، اما اگر پاسخ داد "آری"، آن گاه بی‌آن‌که او را بترسانی یا بیمناکش سازی یا در رنج و فشاری بگذاری، آنچه طلا یا نقره به تو داد بگیر؛ و در صورتی‌که دارای گاو و گوسفند یا شتر باشد، زنهار جز به اجازه‌اش پا به درون آغل آن‌ها منه، چه، بیشتر آن‌ها از آن اوست، همین که اجازه داد و خواستی به سر وقت آن‌ها بروی، مواظب باش مانند کسی که بر او تسلط دارد یا می‌خواهد بر او سخت بگیرد وارد آغلشان نشو. مبادا که دامی را برمانی یا بهرسانی و آن را بگیری و صاحبش را برنجانی[۴].
  • مال را به دو قسمت کن، سپس اختیار را به او بسپار، هرگاه دست روی یکی از آن دو قسمت گذاشت معترضش مشو، پس از آن قسمت دیگر را به دو نیم گردان و وادارش ساز تا نیمی را برای خود بردارد و این کار را هم‌چنان ادامه بده تا آنچه از مال او برای خدا حقی تعیین شده است باقی بماند. آن گاه این حق را از وی بپذیر. اما اگر او زیربار این تقسیم نرفت، بی‌درنگ این دو قسمت را درهم بریز و با یکدیگر بیامیز و همان کاری را که پیش‌تر کردی دوباره از نو بکن، تا این که حق خدا را از دارای او دریافت کنی[۵].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس