عبدالله بن حصین ازدی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته ==↵↵==' به '==') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
[[حمید بن مسلم]] گوید: پس از آن او مریض شد و من به عیادتش رفتم. [[سوگند]] به [[خدا]] او را دیدم که پیوسته آب میخورد و [[سیراب]] نمیشد، سپس آن را پس میداد و دوباره میآشامید و [[سیراب]] نمیشد. بدینگونه بود، تا مُرد.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref> | [[حمید بن مسلم]] گوید: پس از آن او مریض شد و من به عیادتش رفتم. [[سوگند]] به [[خدا]] او را دیدم که پیوسته آب میخورد و [[سیراب]] نمیشد، سپس آن را پس میداد و دوباره میآشامید و [[سیراب]] نمیشد. بدینگونه بود، تا مُرد.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۳۲
عبدالله بن حصین ازدی، یکی از سربازان و نیروهای تحت امر عمر بن سعد بود که در کربلا حضور داشت.
مقدمه
عبدالله بن حصین ازدی از یاران عمر بن سعد و از کسانی بود که مانع رسیدن آب به خیام امام حسین(ع) و یارانش شده بود. نقل شده که پس از بستن شریعه فرات به دستور عبید الله بن زیاد، عبدالله بن حصین به رویارویی امام حسین(ع) آمد و گستاخانه گفت: «ای حسین! آیا این آب را نمیبینی که همچون دل آسمان میدرخشد؟ به خدا سوگند یک قطره از آن نخواهی چشید، تا تشنهکام بمیری».
امام فرمود: «خدایا او را از تشنگی بمیران و او را هرگز نیامرز» [۱]
حمید بن مسلم گوید: پس از آن او مریض شد و من به عیادتش رفتم. سوگند به خدا او را دیدم که پیوسته آب میخورد و سیراب نمیشد، سپس آن را پس میداد و دوباره میآشامید و سیراب نمیشد. بدینگونه بود، تا مُرد.[۲]
منابع
پانویس
- ↑ « اَللَّهُمَّ اُقْتُلْهُ عَطَشاً وَ لاَ تَغْفِرْ لَهُ أَبَداً »؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۳۸۹.
- ↑ محمدزاده، مرضیه، دوزخیان جاوید، ص۲۰۴-۲۰۵.