حزب در لغت: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = حزب | | موضوع مرتبط = حزب | ||
خط ۲۹: | خط ۲۸: | ||
[[رده:اصطلاحات سیاسی]] | [[رده:اصطلاحات سیاسی]] | ||
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۴
مقدمه
حزب واژهای عربی بوده و عبارت است از قومی که قلبها و اعمال آنها هماهنگ باشد[۱]، گروهی با عقیده و هدف مشترک[۲]، جماعتی با تمایلات مشترک[۳]، جماعتی بهشدت همبسته[۴].
"حزب" در زبان فارسی به معنای گروه و دسته است[۵] و در زبان عربی نیز نزدیک به همین معناست و شماری از واژهپژوهان آن را به معنی جماعت[۶] و طایفهای از مردم دانستهاند[۷].
برخی دیگر معتقدند اصل واحد معنایی در این ماده، تجمع است، هنگامی که بر اساس رأی و هدف واحد باشد[۸]، بر این اساس، حزب اگرچه معنایی نزدیک با کلمات جماعت، قوم و طایفه دارد، میتوان گفت حزب با قید پیروی از یک عقیده و نظر، دارای معنایی اخص است[۹].
راغب اصفهانی مینویسد: الْحِزْبُ: جماعة فيها غلظ، قال عزّ و جلّ: ﴿أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا﴾[۱۰]، ﴿أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ﴾[۱۱]، و قوله تعالى: ﴿وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ﴾[۱۲]، عبارة عن المجتمعين لمحاربة النبيّ(ص)، ﴿فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ﴾[۱۳]، يعني: أنصار اللّه، و قال تعالى: ﴿يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ﴾[۱۴]، و بعيده: ﴿وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ﴾...[۱۵]، حزب گروه و جماعتی را گویند که با احساس خاصی از آن دفاع نمایند. خداوند در قرآن نیز آورده است... «در ماجرای جنگ خندق که مؤمنون احزاب را دیدند». «و همانا حزب خدا حتماً پیروز است».
در مقاییس اللغه آمده است: «حاء، زاد و باء دارای معنای واحدی هستند و آن جمع شدن چیزی است. حزب به معنای جماعتی از مردم از معنای مذکور گرفته شده و طایفه از هر چیزی را حزب میگویند»[۱۶].
در بعضی کتب لغت تصریح شده که حزب به گروهی که عقیده خاصی دارند گفته میشود. ابن منظور در لسان العرب مینویسد: حزب به معنای گروهی از مردم میباشد. به هر قومی که قلبها و اعمال آنها یکرنگ و یکپارچه باشد نیز جریان سیاسی گفته میشود. حزب در آیه ﴿كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ﴾[۱۷] به طایفهای گفته میشود که عقیده و میل واحدی داشته باشند[۱۸].[۱۹]
منابع
پانویس
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱، ص۳۰۸.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۲۰۷.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۱۶۴.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۳۱.
- ↑ لغت نامه، ج ۶، ص ۷۸۲۳، «حزب».
- ↑ مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۵۵؛ لسان العرب، ج ۳، ص ۱۴۸، «حزب».
- ↑ مجمع البحرین، ج ۱، ص ۴۹۹، «حزب».
- ↑ التحقیق، ج ۲، ص ۲۰۷، «حزب».
- ↑ بیگزاده جلالی، حمید؛ مقاله «حزب»؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰.
- ↑ «کدام یک از دو گروه در ازای درنگی را که (در غار) داشتند بهتر شمارش میکند» سوره کهف، آیه ۱۲.
- ↑ «آنان حزب شیطانند» سوره مجادله، آیه ۱۹.
- ↑ «و چون مؤمنان دستهها (ی مشرک) را دیدند» سوره احزاب، آیه ۲۲.
- ↑ «بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.
- ↑ «گمان میکنند که دستهها (ی مشرک) هنوز نرفتهاند و اگر آن دستهها باز آیند، اینان آرزو میکنند کاش میان تازیهای بیاباننشین، بیاباننشینی میکردند» سوره احزاب، آیه ۲۰.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن (بی جا: المکتبه المرتضویه) ص۱۱۴.
- ↑ احمد ابن فارس، معجم مقاییس اللغه (بیروت: دارالکتب العلمیه، بیتا)، ص۵۵.
- ↑ «هر گروهی بدانچه نزد آنهاست شادمانند» سوره روم، آیه ۳۲.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب (بیروت: دار صادر، ۱۳۰۰ق)، ج۱، ص۳۰۸.
- ↑ جمعی از محققان جامعه اسلامی فرهنگیان و پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی، سیره سیاسی پیامبر اعظم ص ۷۹.