نفی دشنام در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
هرزهزبانی و دشنامگویی از عوامل تیرگی و [[تباهی]] [[روابط]] [[ایمانی]] و [[انسانی]] و اسباب [[کینهورزی]] و دامن زدن به [[دشمنی]] است؛ و [[وصیت پیامبر]] اکرم{{صل}} به پرهیز از آن بود. [[امام باقر]]{{ع}} فرماید: مردی از [[قبیله]] [[بنیتمیم]] نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و عرض کرد: مرا وصیتی فرما. پس در آن چه [[حضرت]] به او [[وصیت]] فرمود این بود که: {{متن حدیث|لَا تَسُبُّوا النَّاسَ فَتَكْتَسِبُوا الْعَدَاوَةَ بَيْنَهُمْ}}<ref>«به مردمان دشنام ندهید که نتیجه آن عداوت و دشمنی میان ایشان است» الکافی، ج۲، ص۳۶۰؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۶۱۰.</ref>.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۲، ص ۶۲۴.</ref> | هرزهزبانی و دشنامگویی از عوامل تیرگی و [[تباهی]] [[روابط]] [[ایمانی]] و [[انسانی]] و اسباب [[کینهورزی]] و دامن زدن به [[دشمنی]] است؛ و [[وصیت پیامبر]] اکرم{{صل}} به پرهیز از آن بود. [[امام باقر]]{{ع}} فرماید: مردی از [[قبیله]] [[بنیتمیم]] نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و عرض کرد: مرا وصیتی فرما. پس در آن چه [[حضرت]] به او [[وصیت]] فرمود این بود که: {{متن حدیث|لَا تَسُبُّوا النَّاسَ فَتَكْتَسِبُوا الْعَدَاوَةَ بَيْنَهُمْ}}<ref>«به مردمان دشنام ندهید که نتیجه آن عداوت و دشمنی میان ایشان است» الکافی، ج۲، ص۳۶۰؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۶۱۰.</ref>.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۲، ص ۶۲۴.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۹: | خط ۲۷: | ||
[[رده:دشنام]] | [[رده:دشنام]] | ||
نسخهٔ ۱ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۴۴
مقدمه
در منطق دین دشنام دادن و ناسزا گفتن حتی به دشمنان امری ناپسند و نکوهیده است، و خداوند اهل ایمان را از آن نهی کرده است: ﴿وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ﴾[۱]. ملاحظه میشود که قرآن کریم رعایت اصول منطقی و ادب و نزاکت و پرهیز از دشنام و ناسزاگویی را حتی در برابر اعتقادات باطل و ادیان خرافی نیز لازم شمرده است. پیامآور ادب و اخلاق تام در سخنی والا پیروان خود را از هر هرزهزبانی و دشنامگویی به شدت پرهیز داده و فرموده است: «إِيَّاكُمْ وَ الْفُحْشَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی لَا يُحِبُّ الْفُحْشَ وَ التَّفَحُّشَ»[۲].
ادب و اخلاق پیامبر اکرم(ص) تا بدانجا بود که آن حضرت پس از پیروزی در نبرد بدر مسلمانان را از دشنام دادن به کشتهشدگان مشرکان نهی فرمود[۳]. رسول خدا(ص) به پیروان خود آموخت که هرزهزبانی و دشنام گویی با اسلام و مسلمانی سازگار نیست: «إِنَّ الْفُحْشَ وَ التَّفَاحُّشَ لَيْسَا مِنَ الْإِسْلَامِ فِي شَيْءٍ»[۴].
حضرت ختمی مرتبت از این که مسلمانان هرزهزبان و دشنامگو باشند بیزاری میجست و راه سعادت را بر چنین کسان گشوده نمیدانست و به تهدید آنان برخاست که: «الْجَنَّةُ حَرَامٌ عَلَى كُلِّ فَاحِشٍ أَنْ يَدْخُلَهَا»[۵].
هرزهزبانی و دشنامگویی از عوامل تیرگی و تباهی روابط ایمانی و انسانی و اسباب کینهورزی و دامن زدن به دشمنی است؛ و وصیت پیامبر اکرم(ص) به پرهیز از آن بود. امام باقر(ع) فرماید: مردی از قبیله بنیتمیم نزد رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: مرا وصیتی فرما. پس در آن چه حضرت به او وصیت فرمود این بود که: «لَا تَسُبُّوا النَّاسَ فَتَكْتَسِبُوا الْعَدَاوَةَ بَيْنَهُمْ»[۶].[۷]
منابع
پانویس
- ↑ «و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) میخوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند» سوره انعام، آیه ۱۰۸.
- ↑ «از فحش و دشنام بپرهیزید که خدای متعال بدزبانی و هرزهگویی را دوست ندارد». احیاء العلوم، ج۳، ص۱۱۷.
- ↑ احیاء العلوم، ج۳، ص۱۱۷.
- ↑ «بیگمان دشنامگویی و هرزهزبانی از صفات اسلام نیست». احیاء العلوم، ج۳، ص۱۱۸.
- ↑ «ورود به بهشت بر هر فحشدهنده و دشنامگوی حرام است». احیاء العلوم، ج۳، ص۱۱۷.
- ↑ «به مردمان دشنام ندهید که نتیجه آن عداوت و دشمنی میان ایشان است» الکافی، ج۲، ص۳۶۰؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۶۱۰.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی، ج۲، ص ۶۲۴.