حجت در معارف دعا و زیارات: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
واژه [[حجّت]] از ریشه حجج و در اصل به معنای قصد است. [[دلیل]] نیز به معنای نشان دادن و [[ارشاد]]، و [[برهان]] به معنای روشنی و بیان است. دلیل را اگر روشن باشد برهان و اگر دلالت بر مقصود کند حجّت گویند. هر سه کلمه حجّت، برهان و دلیل در [[قرآن]] به کار رفته است: {{متن قرآن|قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ}}<ref>«بگو: برهان رسا از آن خداوند است» سوره انعام، آیه ۱۴۹.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ}}<ref>«ای مردم! به راستی برهانی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است» سوره نساء، آیه ۱۷۴.</ref>. {{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا}}<ref>«سپس خورشید را بر آن رهنمون گرداندیم» سوره فرقان، آیه ۴۵.</ref> | واژه [[حجّت]] از ریشه حجج و در اصل به معنای قصد است. [[دلیل]] نیز به معنای نشان دادن و [[ارشاد]]، و [[برهان]] به معنای روشنی و بیان است. دلیل را اگر روشن باشد برهان و اگر دلالت بر مقصود کند حجّت گویند. هر سه کلمه حجّت، برهان و دلیل در [[قرآن]] به کار رفته است: {{متن قرآن|قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ}}<ref>«بگو: برهان رسا از آن خداوند است» سوره انعام، آیه ۱۴۹.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ}}<ref>«ای مردم! به راستی برهانی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است» سوره نساء، آیه ۱۷۴.</ref>. {{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا}}<ref>«سپس خورشید را بر آن رهنمون گرداندیم» سوره فرقان، آیه ۴۵.</ref> | ||
[[امام سجاد]]{{ع}} در [[صحیفه]] از [[حجت خدا]]، [[حجت]] [[پیامبر]]، حجت قرآن، و حجتهای [[انسان]] در برابر [[خدا]] سخن گفته است: | [[امام سجاد]] {{ع}} در [[صحیفه]] از [[حجت خدا]]، [[حجت]] [[پیامبر]]، حجت قرآن، و حجتهای [[انسان]] در برابر [[خدا]] سخن گفته است: | ||
===حجت [[برتر]] خدا=== | === حجت [[برتر]] خدا === | ||
[[حجتهای خدا]] پیدرپی و آشکار است: خدایا تو حجتهای خود را در پی یکدیگر و به [[یاری]] یکدیگر اقامه کردهای<ref>نیایش چهلوششم.</ref>. همچنین حجت خدا [[باطل]] شدنی نیست و اگر [[خدای متعال]] در [[عقوبت]] سرکشان شتاب نمیورزد دلیل بر بطلان حجت او نیست: و چون در بازخواستشان شتاب نکنی حجت تو باطل نمیگردد که حجت تو پای بر جای است و بطلانناپذیر<ref>نیایش چهلوششم.</ref>. [[امام]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|أَعْلَمُ أَنَّ الْحُجَّةَ لَكَ}}<ref>دعای ۴۷.</ref>؛ «میدانم که حجت، تو راست». | [[حجتهای خدا]] پیدرپی و آشکار است: خدایا تو حجتهای خود را در پی یکدیگر و به [[یاری]] یکدیگر اقامه کردهای<ref>نیایش چهلوششم.</ref>. همچنین حجت خدا [[باطل]] شدنی نیست و اگر [[خدای متعال]] در [[عقوبت]] سرکشان شتاب نمیورزد دلیل بر بطلان حجت او نیست: و چون در بازخواستشان شتاب نکنی حجت تو باطل نمیگردد که حجت تو پای بر جای است و بطلانناپذیر<ref>نیایش چهلوششم.</ref>. [[امام]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|أَعْلَمُ أَنَّ الْحُجَّةَ لَكَ}}<ref>دعای ۴۷.</ref>؛ «میدانم که حجت، تو راست». | ||
===حجت قرآن=== | === حجت قرآن === | ||
امام سجاد{{ع}} قرآن را کتابی که برهانش خاموش نمیشود معرفی میفرماید: {{متن حدیث|وَ نُورَ هُدًى لَا يَطْفَأُ عَنِ الشَّاهِدِينَ بُرْهَانُهُ}}<ref>دعای ۴۲.</ref> «و (قرآن) چراغ [[هدایتی]] است که فروغ برهانش را [[خاموشی]] نیست». | امام سجاد {{ع}} قرآن را کتابی که برهانش خاموش نمیشود معرفی میفرماید: {{متن حدیث|وَ نُورَ هُدًى لَا يَطْفَأُ عَنِ الشَّاهِدِينَ بُرْهَانُهُ}}<ref>دعای ۴۲.</ref> «و (قرآن) چراغ [[هدایتی]] است که فروغ برهانش را [[خاموشی]] نیست». | ||
===حجت پیامبر و [[امامان]]{{عم}}=== | === حجت پیامبر و [[امامان]] {{عم}} === | ||
امام{{ع}} از خدای متعال میخواهد تا حجت پیامبرش را بزرگ سازد و مقصود آن است که آن را بر حجتهای دیگر [[پیروز]] سازد به گونهای که برای کسی امکان نقض آن نباشد: {{متن حدیث|وَ عَظِّمْ بُرْهَانَهُ}}<ref>دعای ۴۲.</ref>؛ و برهان او را عظیمتر گردان. و نیز در [[دعای عرفه]] عرضه میدارد: «ای [[پروردگار]] من، بر [[اهل بیت]] طیبین او (پیامبر) که آنان را برای [[قیام]] به امر خود برگزیدهای... و حجتهای خود بر [[بندگان]] قرار دادهای... تحیّت و [[درود]] بفرست»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. | امام {{ع}} از خدای متعال میخواهد تا حجت پیامبرش را بزرگ سازد و مقصود آن است که آن را بر حجتهای دیگر [[پیروز]] سازد به گونهای که برای کسی امکان نقض آن نباشد: {{متن حدیث|وَ عَظِّمْ بُرْهَانَهُ}}<ref>دعای ۴۲.</ref>؛ و برهان او را عظیمتر گردان. و نیز در [[دعای عرفه]] عرضه میدارد: «ای [[پروردگار]] من، بر [[اهل بیت]] طیبین او (پیامبر) که آنان را برای [[قیام]] به امر خود برگزیدهای... و حجتهای خود بر [[بندگان]] قرار دادهای... تحیّت و [[درود]] بفرست»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. | ||
===[[حجت]] [[انسان]] در برابر [[خدا]]=== | === [[حجت]] [[انسان]] در برابر [[خدا]] === | ||
انسان در برابر خدا با توجه به باز بودن باب [[توبه]] هیچ حجتی ندارد: «[[حمد]] و [[سپاس]] خداوندی را که ما را به توبه [[راه]] نمود... تا هیچ یک از ما را عذری و حجتی نماند<ref>نیایش یکم.</ref> و حجتهای انسان در برابر خدا [[ضعیف]] است»<ref>نیایش سیونهم.</ref>. | انسان در برابر خدا با توجه به باز بودن باب [[توبه]] هیچ حجتی ندارد: «[[حمد]] و [[سپاس]] خداوندی را که ما را به توبه [[راه]] نمود... تا هیچ یک از ما را عذری و حجتی نماند<ref>نیایش یکم.</ref> و حجتهای انسان در برابر خدا [[ضعیف]] است»<ref>نیایش سیونهم.</ref>. | ||
بدینسان انسان در نافرمانیهایش هیچ عذر و حجتی ندارد و حجت از آن خداست<ref>صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، سروش، تهران، ۱۳۷۵، چاپ دوم، فی ظلال الصحیفة السجادیة، محمد جواد مغنیه، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، ۱۳۹۹، چاپ دوم؛ قاموس قرآن، سیدعلیاکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۱، چاپ ششم؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.</ref>.<ref>[[امیر شیرزاد|شیرزاد، امیر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «حجت»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۱۸۲.</ref> | بدینسان انسان در نافرمانیهایش هیچ عذر و حجتی ندارد و حجت از آن خداست<ref>صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، سروش، تهران، ۱۳۷۵، چاپ دوم، فی ظلال الصحیفة السجادیة، محمد جواد مغنیه، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، ۱۳۹۹، چاپ دوم؛ قاموس قرآن، سیدعلیاکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۱، چاپ ششم؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.</ref>.<ref>[[امیر شیرزاد|شیرزاد، امیر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «حجت»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۱۸۲.</ref> |
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۳۶
مقدمه
واژه حجّت از ریشه حجج و در اصل به معنای قصد است. دلیل نیز به معنای نشان دادن و ارشاد، و برهان به معنای روشنی و بیان است. دلیل را اگر روشن باشد برهان و اگر دلالت بر مقصود کند حجّت گویند. هر سه کلمه حجّت، برهان و دلیل در قرآن به کار رفته است: ﴿قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ﴾[۱]؛ ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ﴾[۲]. ﴿ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا﴾[۳] امام سجاد (ع) در صحیفه از حجت خدا، حجت پیامبر، حجت قرآن، و حجتهای انسان در برابر خدا سخن گفته است:
حجت برتر خدا
حجتهای خدا پیدرپی و آشکار است: خدایا تو حجتهای خود را در پی یکدیگر و به یاری یکدیگر اقامه کردهای[۴]. همچنین حجت خدا باطل شدنی نیست و اگر خدای متعال در عقوبت سرکشان شتاب نمیورزد دلیل بر بطلان حجت او نیست: و چون در بازخواستشان شتاب نکنی حجت تو باطل نمیگردد که حجت تو پای بر جای است و بطلانناپذیر[۵]. امام (ع) میفرماید: «أَعْلَمُ أَنَّ الْحُجَّةَ لَكَ»[۶]؛ «میدانم که حجت، تو راست».
حجت قرآن
امام سجاد (ع) قرآن را کتابی که برهانش خاموش نمیشود معرفی میفرماید: «وَ نُورَ هُدًى لَا يَطْفَأُ عَنِ الشَّاهِدِينَ بُرْهَانُهُ»[۷] «و (قرآن) چراغ هدایتی است که فروغ برهانش را خاموشی نیست».
حجت پیامبر و امامان (ع)
امام (ع) از خدای متعال میخواهد تا حجت پیامبرش را بزرگ سازد و مقصود آن است که آن را بر حجتهای دیگر پیروز سازد به گونهای که برای کسی امکان نقض آن نباشد: «وَ عَظِّمْ بُرْهَانَهُ»[۸]؛ و برهان او را عظیمتر گردان. و نیز در دعای عرفه عرضه میدارد: «ای پروردگار من، بر اهل بیت طیبین او (پیامبر) که آنان را برای قیام به امر خود برگزیدهای... و حجتهای خود بر بندگان قرار دادهای... تحیّت و درود بفرست»[۹].
حجت انسان در برابر خدا
انسان در برابر خدا با توجه به باز بودن باب توبه هیچ حجتی ندارد: «حمد و سپاس خداوندی را که ما را به توبه راه نمود... تا هیچ یک از ما را عذری و حجتی نماند[۱۰] و حجتهای انسان در برابر خدا ضعیف است»[۱۱]. بدینسان انسان در نافرمانیهایش هیچ عذر و حجتی ندارد و حجت از آن خداست[۱۲].[۱۳]
منابع
پانویس
- ↑ «بگو: برهان رسا از آن خداوند است» سوره انعام، آیه ۱۴۹.
- ↑ «ای مردم! به راستی برهانی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است» سوره نساء، آیه ۱۷۴.
- ↑ «سپس خورشید را بر آن رهنمون گرداندیم» سوره فرقان، آیه ۴۵.
- ↑ نیایش چهلوششم.
- ↑ نیایش چهلوششم.
- ↑ دعای ۴۷.
- ↑ دعای ۴۲.
- ↑ دعای ۴۲.
- ↑ نیایش چهلوهفتم.
- ↑ نیایش یکم.
- ↑ نیایش سیونهم.
- ↑ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، سروش، تهران، ۱۳۷۵، چاپ دوم، فی ظلال الصحیفة السجادیة، محمد جواد مغنیه، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، ۱۳۹۹، چاپ دوم؛ قاموس قرآن، سیدعلیاکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۱، چاپ ششم؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.
- ↑ شیرزاد، امیر، مقاله «حجت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۱۸۲.