بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[مسلمانان]] در اصل امامت [[اتفاق نظر]] دارند<ref>قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۲۰، ص۱۱؛ علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۳۶۲؛ تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۲.</ref>. اما در حقیقت امامت [[اختلاف]] وجود دارد؛ [[اهل سنت]] آن را مقامی برای [[اقامه سنت]] و [[قوانین شرع]] و استیفای [[حقوق]] و [[حفظ اسلام|حفظ]] و حراست از حوزه [[اسلام]] میدانند<ref>آمدی، سیفالدین، ابکار الافکار فی اصول الدین، ج۵، ص۱۲۱؛ تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۳؛ جرجانی، سیدشریف، شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۴-۳۴۵.</ref> که نصی از [[پیامبر]] {{صل}} بر آن وجود ندارد<ref>تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۵۸؛ جرجانی، سیدشریف، شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۴.</ref>، بلکه از طرف [[مردم]] [[انتخاب]] شده و [[اطاعت]] او بر آنان [[واجب]] است<ref>آمدی، سیفالدین، ابکار الافکار فی اصول الدین، ج۵، ص۱۲۲.</ref>؛ ولی [[امامیه]]، حقیقت امامت را [[پیشوایی]] و ریاستی از ناحیه [[خداوند]] میداند که نه تنها امور [[دنیایی]] را دربر میگیرد، بلکه [[امور دینی]]، مثل [[هدایت امت]]، تبیین [[وحی]]، [[بیان احکام]] [[الهی]] و [[تفسیر آیات قرآن]] را نیز شامل میشود<ref>مفید، محمد بن محمد، النکت الاعتقادیه، ص۳۹ -۴۱؛ خواجه نصیر طوسی، رسائل، ص۴۵۹ -۴۶۱؛ ابن میثم بحرانی، قواعد المرام، ص۱۷۷؛ سبحانی، جعفر، الالهیات، ج۴، ص۲۶- ۲۷.</ref>. | |||
[[ | |||
امامت | امام خمینی امامت را یک اصل الهی برخاسته از متن [[دین]] برای راهبری [[جامعه]] میداند که بدون آن [[سعادت]] [[جامعه]] تحقق نمییابد و این اصل را از [[اصول مذهب]] میشمارد<ref>امام خمینی، کتاب الطهاره، ج۳، ص۴۴۱.</ref>. ایشان بر این [[باور]] است که [[مقام امامت]] صرفاً یک [[مقام]] اعتباری نیست<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۵۲.</ref>. بلکه یک [[منصب]] [[حقیقی]] [[الهی]] است که [[پیامبر]] {{صل}} از طرف [[خداوند]] [[مأمور]] به [[نصب]] و [[جعل]] و تصریح به آن میشود<ref>امام خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم، ص۱۹۷؛ صحیفه امام، ج۱۱، ص۲۱؛ ج۲۰، ص۱۱۲.</ref>. به [[اعتقاد]] ایشان، [[امامت]] دو جنبه ظاهری و [[باطنی]] دارد و جنبه ظاهری آن، [[حکومت]] و [[زعامت]] [[دنیایی]] است و با تشکیل [[حاکمیت سیاسی]] شکل میگیرد؛ از این رو ایشان [[واقعه غدیر]] را مساوی با [[ایجاد حکومت]] دانسته است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۱۲.</ref> و از جنبه باطنی آن، به [[ولایت]] تعبیر میکند<ref>امام خمینی، التعلیقة علی الفوائد الرضویه، ص۵۸؛ همو، آداب الصلاة، ص۱۴۱.</ref>. صاحب این مقام باطنی، [[انسان کامل]] و [[حجت]] [[واقعی]] [[خدا]] بر روی [[زمین]] است<ref>امام خمینی، شرح دعاء السحر، ص۱۴۶-۱۴۷.</ref> که [[خلافت]] کلی الهی دارد و این خلافت، خلافتی [[تکوینی]] است و به موجب آن جمیع ذرات در برابر آن خاضعاند<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۵۳.</ref>، بلکه [[حقیقت]] آن، مقام [[کشف]] و بسط [[حقایق]] است؛ یعنی کسی [[شایسته]] این مقام است که بتواند [[وحدت]] و کثرت را با هم جمع کند<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۵۲.</ref>. داشتن این [[مقام معنوی]]، سبب [[نصب امام]] در مقام ظاهری و حکومت است که نتیجه آن [[تشکیل حکومت]] و [[عدالت]] واقعی در جامعه خواهد بود؛ به گونهای که [[مرضی خداوند]] باشد<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۱۲.</ref>.<ref>[[علی رضا اژدر|اژدر]] و [[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری]]، [[امامت - اژدر و احمدی امیری (مقاله)| مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۲۳۹.</ref> | ||
امامت [[ | == معنای امامت == | ||
امامت به معنی [[رهبری]] [[اجتماع]] است. مسئله امامت [[ریاست عامه]] است<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۵۰.</ref>. امامت به معنی [[زعامت]] اجتماع است: {{عربی|ریاسة عامة}} یعنی [[ریاست]] عمومی<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۴۷.</ref>. امامت یعنی رهبری<ref>[[مرتضی مطهری]]، حماسه حسینی، جلد دوم، ص۲۴۸.</ref>. | |||
[[نبوت]] و امامت دو [[منصب]] است که در [[انبیاء]] بزرگ هر دو منصب جمع است و در انبیاء کوچک یکی از آن دو، کما اینکه در ائمه، امامت و رهبری هست ولی [[نبوّت]] یعنی رهنمایی جدید نیست، چون راه همان راهی است که پیغمبر نمایانده است و ائمه، مردم را در همان راه که پیغمبر از طرف [[خداوند]] ارائه کرده است حرکت میدهند، [[بسیج]] میکنند و راه میبرند. این مفهوم امامت از نظر اسلام است<ref>[[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۳، ص۳۲۱.</ref>. کلمه امامت در بسیاری از تعبیرات اسلامی در مورد همین [[ولایت معنوی]] به کار رفته است. مفهوم امامت مفهوم وسیعی است. امامت یعنی پیشوایی. یک مرجع [[احکام دینی]] پیشواست، همچنان که یک [[زعیم]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] نیز [[پیشوا]] است و همچنان که یک مربی [[باطنی]] و راهنمای [[معنوی]] از [[باطن]] ضمیر نیز پیشو است<ref>[[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۳، ص۲۸۵.</ref>. وقتی که [[انسان]] میخواهد انسانهای دیگر را اداره کند یعنی وقتی که موضوع [[رشد]] و اداره انسانهای دیگر باشد، آن را [[مدیریت]] و [[رهبری]] مینامیم. این نوع از رشد در اصطلاح [[اسلامی]] [[هدایت]] و به تعبیر رساتر امامت نامیده میشود. دقیقترین کلمهای که بر کلمه امامت منطبق میشود همین کلمه رهبری است<ref>[[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۳، ص۳۱۸.</ref>. امامت به معنی نمونه بودن و [[سرمشق]] بودن است<ref>حماسه حسینی، جلد اول، ص۹۹.</ref>. | |||
امامت به تعبیر [[علما]] [[ریاست]] در [[دین]] و دنیاست و چون ریاست در دین است، قهراً ریاست در [[دنیا]] هم هست<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۹۶.</ref>. امامت ریاستی است عمومی هم در [[امور دینی]] و هم در امور [[دنیایی]]. مقصود این است که امامت هم نظیر [[نبوت]] از مسائلی است که از حدّ بشری بیرون است و به همین جهت [[انتخاب امام]] از حد [[استطاعت]] بشری بیرون است و بنابراین آن طرفی است، از آن طرف باید بیاید، مثل نبوت است که از [[طریق وحی]] و [[تعیین]] [[الهی]] باید بیاید با این تفاوت که نبوت مستقیماً از [[ناحیه]] خداست، [[ارتباط]] [[پیغمبر]] است با [[خدا]] و امامت، تعیینی است از ناحیه پیغمبر از ناحیه خدا<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۹۲.</ref>. امامت به معنی [[ولایت]] است<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۵۵.</ref>. امامت به معنی [[مرجعیّت دینی]] است. امامت، نوعی کارشناسی [[اسلام]] میشود اما یک کارشناسی خیلی بالاتر از حدّ یک [[مجتهد]]، کارشناسی من جانب [[الله]]، [و [[ائمه]]] یعنی افرادی که [[اسلامشناس]] هستند البته نه اسلامشناسانی که از روی [[عقل]] و [[فکر]] خودشان اسلام را شناخته باشند که قهراً جایز الخطا باشند. بلکه افرادی که از یک طریق رمزی و [[غیبی]] که بر ما مجهول است، [[علوم]] اسلام را از پیغمبر گرفتهاند؛ از پیغمبر {{صل}} رسیده به [[علی]] {{ع}} و از علی {{ع}} رسیده به [[امامان]] بعد و در تمام ادوار [[ائمه]]، [[علم]] [[اسلام]]، یک [[علم معصوم]] غیر مُخْطِئْ که هیچ [[خطا]] نمیکند، از هر امامی به [[امامان]] بعد رسیده است<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۵۱.</ref>. امامت یعنی [[حکومت]]. امامت در [[شیعه]] مسئلهای است [[تالی]] تِلوْ [[نبوت]] و بلکه از بعضی از درجات از نبوت بالاتر است. امامت پدیده و مفهومی است درست نظیر نبوت آن هم عالیترین درجات نبوت<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۱۶۳.</ref>. امامت آن مقامی است که [[ابراهیم]] {{ع}} بعد از نبوت به آن میرسد و در آن حال خوشحال میشود و میگوید: {{متن قرآن|وَمِنْ ذُرِّيَّتِي}}<ref>«و از فرزندانم (چه کس را)؟» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> و برخی از ذریّه مرا هم خدایا به این [[مقام]] برسان، در حالی که میداند که چنین چیزی در مورد همه [[ذریه]] نمیتواند باشد<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۱۹۹.</ref>. امامت [[پیشوایی]] [[دین]] و دنیاست<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۱۳۹.</ref>. | |||
[[ | |||
اگر امامت را به این شکل تعریف کنیم که امری است [[متمم]] نبوت از نظر بیان دین، یعنی به آن [[دلیل]] وجودش لازم است که [[وظیفه]] [[پیغمبر]] را در [[بیان احکام]] انجام دهد، به همان دلیل که پیغمبر باید [[معصوم]] از [[اشتباه]] و [[گناه]] باشد، [[امام]] نیز باید چنین باشد. امامت لطفی است از جانب [[خدا]]<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۹۷.</ref>. | |||
امامت [[عهد]] خداست. امامت یعنی [[انسانی]] در حدی قرار بگیرد که به اصطلاح یک [[انسان کامل]] باشد که این انسان کامل به تمام وجودش میتواند پیشوای دیگران باشد<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۱۶۷.</ref>. مسئله امامت به معنی [[مرجعیت دینی]] در اسلام که [[پیغمبر اکرم]] در این [[حدیث متواتر]] فرموده است، جز این نیست که برای [[تفسیر قرآن]] و [[فهم قرآن]] و هدفهای آن و توضیح و تشریح اهداف و [[معارف]] آن و مقررات آن و [[اخلاق]] آن، [[فهم]] ساده عرضی که هر که [[زبان عربی]] میداند پس کافی است، کافی نیست<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۳۷.</ref>. امامت از منازل [[انبیاء]] [[وارث]] اوصیاست. یعنی یک امر وراثتی است به این معنی که [[استعداد]] آن از هر [[نسل]] به [[نسل]] بعد منتقل شده است، نه [[وراثت]] قانونی. امامت [[خلافة الله]] است همانی که [[آدم]] اول داشت و خلافةالرسول و [[خلافت]] [[پیغمبر]]. امامت [[زمام دین]]، [[نظام]] [[مسلمین]]، [[صلاح دنیا]]، [[عزت]] [[مؤمنین]]، اُسّ و ریشه [[اسلام]] و شاخه بلند اسلام است<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۲۰۱.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۱۷.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |