معرفت و شناخت امام مهدی چه ضرورتی دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بنده خدا' به 'بنده خدا'
جز (جایگزینی متن - 'بنده خدا' به 'بنده خدا')
خط ۱۶۴: خط ۱۶۴:


[[روایات]] بسیاری در این‌باره وارد شده که ما به خاطر اختصار به ذکر قسمتی از آنها بسنده می‌‌کنیم است:
[[روایات]] بسیاری در این‌باره وارد شده که ما به خاطر اختصار به ذکر قسمتی از آنها بسنده می‌‌کنیم است:
# از [[امام باقر]] {{ع}} یا [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: "[[بنده]] [[خدا]] [[مؤمن]] نخواهد بود مگر اینکه [[خدا]] و [[رسول]] و همه [[امامان]] را بشناسد و نیز [[امام]] زمانش را بشناسد و در تمام امور خود به او مراجعه کند و [[تسلیم]] [[امر]] وی باشد سپس فرمود: چگونه می‌شود که [[آخرین امام]] را بشناسد در صورتی که [[اولین امام]] را نشناخته باشد؟<ref>{{متن حدیث|لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى يَعْرِفَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ وَ يَرُدَّ إِلَيْهِ وَ يُسَلِّمَ لَهُ ثُمَّ قَالَ كَيْفَ يَعْرِفُ الْآخِرَ وَ هُوَ يَجْهَلُ الْأَوَّلَ}}؛ کافی، ج۱، ص۱۸۰.</ref>.
# از [[امام باقر]] {{ع}} یا [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: "[[بنده خدا]] [[مؤمن]] نخواهد بود مگر اینکه [[خدا]] و [[رسول]] و همه [[امامان]] را بشناسد و نیز [[امام]] زمانش را بشناسد و در تمام امور خود به او مراجعه کند و [[تسلیم]] [[امر]] وی باشد سپس فرمود: چگونه می‌شود که [[آخرین امام]] را بشناسد در صورتی که [[اولین امام]] را نشناخته باشد؟<ref>{{متن حدیث|لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى يَعْرِفَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ وَ يَرُدَّ إِلَيْهِ وَ يُسَلِّمَ لَهُ ثُمَّ قَالَ كَيْفَ يَعْرِفُ الْآخِرَ وَ هُوَ يَجْهَلُ الْأَوَّلَ}}؛ کافی، ج۱، ص۱۸۰.</ref>.
# به [[سند صحیح]] از [[زراره]] [[روایت]] شده که گفت: به [[حضرت]] [[امام باقر]] {{ع}} گفتم:به من خبر بده از [[شناخت امام]] از شما [[خاندان]]، آیا [[شناخت]] او بر همه [[مردم]] [[واجب]] است؟ فرمود: [[خداوند عزوجل]] [[حضرت محمد]] {{صل}} را بر همه [[مردم]] [[جهان]] به عنوان [[رسول]] و [[حجت الهی]] بر همه خلائق در [[زمین]] برانگیخت پس هرآن‌که به [[خداوند]] و [[حضرت محمد]] {{صل}} [[رسول خدا]] [[ایمان]] آورد و از او [[پیروی]] نمود و رسالتش را [[تصدیق]] کرد، [[واجب]] است بر او که [[امام]] از ما را بازشناسد و هر آن‌که [[ایمان به خدا]] و [[رسول]] او نیاورده و از وی [[تبعیت]] نکرده و او را [[تصدیق]] ننموده و [[حق]] [[خدا]] و [[رسول]] او را نشناخته، چگونه براو [[واجب]] باشد [[شناخت امام]] درحالی‌ که هنوز [[ایمان به خدا]] و [[رسول]] او نیاورده و [[حق]] آنها را نشناخته؟<ref>{{متن حدیث|أَخْبِرْنِي عَنْ مَعْرِفَةِ الْإِمَامِ مِنْكُمْ وَاجِبَةٌ عَلى جَمِيعِ الْخَلْقِ؟ قال: إِنَّ اللَّهَ -عَزَّ وَ جَلَّ- بَعَثَ مُحَمَّداً {{صل}} إِلَى النَّاسِ أَجْمَعِينَ رَسُولًا وَ حُجَّةً لِلَّهِ عَلى جَمِيعِ خَلْقِهِ فِي أَرْضِهِ، فَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ، وَ اتَّبَعَهُ، وَ صَدَّقَهُ، فَإِنَّ مَعْرِفَةَ الْإِمَامِ مِنَّا وَاجِبَةٌ عَلَيْهِ؛ وَ مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ، وَ لَمْ يَتَّبِعْهُ وَ لَمْ يُصَدِّقْهُ وَ يَعْرِفْ حَقَّهُمَا، فَكَيْفَ يَجِبُ عَلَيْهِ مَعْرِفَةُ الْإِمَامِ وَ هُوَ لَايُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ يَعْرِفُ حَقَّهُمَا؟!}}؛ کافی، ج۱، ص۱۸۱.</ref>. منظور این است که [[وجوب]] [[معرفت]] و [[شناخت خدا]] و [[رسول]] از نظر رتبه مقدم است بر [[وجوب]] [[شناخت امام]] نه اینکه نفی [[وجوب]] [[امام]] شده باشد از کسی که [[خدا]] ورسول را نمی‌شناسد. به عبارت دیگر: بر هرکس در مرحله اول لازم و [[واجب]] است که [[خدا]] و [[رسول]] را بشناسد و در مرحله دوم نسبت به [[امام]] که [[خداوند]] برای او تعیین فرموده [[شناخت]] و [[معرفت]] پیدا کند.
# به [[سند صحیح]] از [[زراره]] [[روایت]] شده که گفت: به [[حضرت]] [[امام باقر]] {{ع}} گفتم:به من خبر بده از [[شناخت امام]] از شما [[خاندان]]، آیا [[شناخت]] او بر همه [[مردم]] [[واجب]] است؟ فرمود: [[خداوند عزوجل]] [[حضرت محمد]] {{صل}} را بر همه [[مردم]] [[جهان]] به عنوان [[رسول]] و [[حجت الهی]] بر همه خلائق در [[زمین]] برانگیخت پس هرآن‌که به [[خداوند]] و [[حضرت محمد]] {{صل}} [[رسول خدا]] [[ایمان]] آورد و از او [[پیروی]] نمود و رسالتش را [[تصدیق]] کرد، [[واجب]] است بر او که [[امام]] از ما را بازشناسد و هر آن‌که [[ایمان به خدا]] و [[رسول]] او نیاورده و از وی [[تبعیت]] نکرده و او را [[تصدیق]] ننموده و [[حق]] [[خدا]] و [[رسول]] او را نشناخته، چگونه براو [[واجب]] باشد [[شناخت امام]] درحالی‌ که هنوز [[ایمان به خدا]] و [[رسول]] او نیاورده و [[حق]] آنها را نشناخته؟<ref>{{متن حدیث|أَخْبِرْنِي عَنْ مَعْرِفَةِ الْإِمَامِ مِنْكُمْ وَاجِبَةٌ عَلى جَمِيعِ الْخَلْقِ؟ قال: إِنَّ اللَّهَ -عَزَّ وَ جَلَّ- بَعَثَ مُحَمَّداً {{صل}} إِلَى النَّاسِ أَجْمَعِينَ رَسُولًا وَ حُجَّةً لِلَّهِ عَلى جَمِيعِ خَلْقِهِ فِي أَرْضِهِ، فَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ، وَ اتَّبَعَهُ، وَ صَدَّقَهُ، فَإِنَّ مَعْرِفَةَ الْإِمَامِ مِنَّا وَاجِبَةٌ عَلَيْهِ؛ وَ مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ، وَ لَمْ يَتَّبِعْهُ وَ لَمْ يُصَدِّقْهُ وَ يَعْرِفْ حَقَّهُمَا، فَكَيْفَ يَجِبُ عَلَيْهِ مَعْرِفَةُ الْإِمَامِ وَ هُوَ لَايُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ يَعْرِفُ حَقَّهُمَا؟!}}؛ کافی، ج۱، ص۱۸۱.</ref>. منظور این است که [[وجوب]] [[معرفت]] و [[شناخت خدا]] و [[رسول]] از نظر رتبه مقدم است بر [[وجوب]] [[شناخت امام]] نه اینکه نفی [[وجوب]] [[امام]] شده باشد از کسی که [[خدا]] ورسول را نمی‌شناسد. به عبارت دیگر: بر هرکس در مرحله اول لازم و [[واجب]] است که [[خدا]] و [[رسول]] را بشناسد و در مرحله دوم نسبت به [[امام]] که [[خداوند]] برای او تعیین فرموده [[شناخت]] و [[معرفت]] پیدا کند.
# در خبر صحیح از [[محمد بن مسلم]] [[روایت]] شده که گفت: شنیدم [[حضرت باقر]] {{ع}} می‌‌فرمود: "هرکه برای [[خدا]] [[عبادت]] و [[دین‌داری]] کند در حالی که خود را در آن به [[رنج]] اندازد و بکوشد ولی [[امام]] [[منصوب]] از طرف [[خدا]] برای او نباشد، سعی او پذیرفته نیست و [[گمراه]] و سرگردان است، و [[خداوند]] [[کردار]] او را بد می‌‌شمارد، او به مانند گوسفندی است که از چوپان و [[گله]] خود گم شده و شب و روز می‌‌جهد و می‌‌دود و می‌‌رود و می‌‌آید و شب [[گله]] غریبی ببیند و بدان [[دل]] نهد و [[فریب]] آن را بخورد و با آن در آغلش شب را بگذراند و چون چوپان [[گله]] خود را ببیند آن چوپان و آن [[گله]] را نشناسد و سرگردان بجهد و چوپان و [[گله]] خود را بطلبد و گله‌ای با چوپانش ببیند و بدان [[دل]] نهد و فریفته گردد و چوپان به او بانگ زند که تو به چوپان و [[گله]] خودت بپیوند زیرا تو گم شده و [[سرگردانی]] و از چوپانت و گله‌ات برکناری و آن گوسفند گمشده هراسان و سرگردان و تنها بجهد و [[چوپانی]] ندارد که او را به چراگاه خودش [[رهبری]] کند و یا او را برگرداند، درهمین اثنا که حیوان است بناگاه گرگ از گم شدنش استفاده کرده و او را بخورد. به [[خدا]] قسم حال کسی که دراین [[امت]] به دامن امامی که آشکار [[پاک]] [[منصوب]] از طرف او بوده باشد دست نزند گمشده و سرگردان است و اگر براین حال بمیرد در [[کفر]] و یا [[نفاق]] مرده است. ای [[محمد]]، بدان که [[امامان]] [[جور]] و پیروانشان از [[دین خدا]] برکنارند، مسلما [[گمراه]] می‌‌باشند و [[گمراه کننده]] و همه کارهایشان چون خاکستری است در مقابل گردباد در روز طوفانی، به هیچ وجه برآن‌چه کسب کرده‌اند دسترسی ندارند، این است همان [[گمراهی]] دور و دراز<ref>{{متن حدیث|كُلُّ مَنْ دَانَ اللَّهَ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ وَ لَا إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ فَسَعْيُهُ غَيْرُ مَقْبُولٍ وَ هُوَ ضَالٌّ مُتَحَيِّرٌ وَ اللَّهُ شَانِئٌ لِأَعْمَالِهِ وَ مَثَلُهُ كَمَثَلِ شَاةٍ ضَلَّتْ عَنْ رَاعِيهَا وَ قَطِيعِهَا فَهَجَمَتْ ذَاهِبَةً وَ جَائِيَةً يَوْمَهَا فَلَمَّا جَنَّهَا اللَّيْلُ بَصُرَتْ بِقَطِيعٍ مَعَ غَيْرِ رَاعِيهَا فَحَنَّتْ إِلَيْهَا وَ اغْتَرَّتْ بِهَا فَبَاتَتْ مَعَهَا فِي رَبْضَتِهَا فَلَمَّا أَنْ سَاقَ الرَّاعِي قَطِيعَهُ أَنْكَرَتْ رَاعِيَهَا وَ قَطِيعَهَا فَهَجَمَتْ مُتَحَيِّرَةً تَطْلُبُ رَاعِيَهَا وَ قَطِيعَهَا فَبَصُرَتْ بِغَنَمٍ مَعَ رَاعِيهَا... وَ كَذَلِكَ وَ اللَّهِ يَا مُحَمَّدُ مَنْ أَصْبَحَ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ لَا إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ ظَاهِراً عَادِلًا أَصْبَحَ ضَالًّا تَائِهاً وَ إِنْ مَاتَ عَلَى هَذِهِ الْحَالِ مَاتَ مِيتَةَ كُفْرٍ وَ نِفَاقٍ وَ اعْلَمْ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ أَئِمَّةَ الْجَوْرِ وَ أَتْبَاعَهُمْ لَمَعْزُولُونَ عَنْ دِينِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ أَضَلُّوا فَأَعْمَالُهُمُ الَّتِي يَعْمَلُونَهَا {{متن قرآن|كَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عَاصِفٍ لَا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلَى شَيْءٍ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ}}}}</ref><ref>. کافی، ج۱، ص۳۷۵.</ref>»<ref>[[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]، ص ۱۱-۱۴</ref>.
# در خبر صحیح از [[محمد بن مسلم]] [[روایت]] شده که گفت: شنیدم [[حضرت باقر]] {{ع}} می‌‌فرمود: "هرکه برای [[خدا]] [[عبادت]] و [[دین‌داری]] کند در حالی که خود را در آن به [[رنج]] اندازد و بکوشد ولی [[امام]] [[منصوب]] از طرف [[خدا]] برای او نباشد، سعی او پذیرفته نیست و [[گمراه]] و سرگردان است، و [[خداوند]] [[کردار]] او را بد می‌‌شمارد، او به مانند گوسفندی است که از چوپان و [[گله]] خود گم شده و شب و روز می‌‌جهد و می‌‌دود و می‌‌رود و می‌‌آید و شب [[گله]] غریبی ببیند و بدان [[دل]] نهد و [[فریب]] آن را بخورد و با آن در آغلش شب را بگذراند و چون چوپان [[گله]] خود را ببیند آن چوپان و آن [[گله]] را نشناسد و سرگردان بجهد و چوپان و [[گله]] خود را بطلبد و گله‌ای با چوپانش ببیند و بدان [[دل]] نهد و فریفته گردد و چوپان به او بانگ زند که تو به چوپان و [[گله]] خودت بپیوند زیرا تو گم شده و [[سرگردانی]] و از چوپانت و گله‌ات برکناری و آن گوسفند گمشده هراسان و سرگردان و تنها بجهد و [[چوپانی]] ندارد که او را به چراگاه خودش [[رهبری]] کند و یا او را برگرداند، درهمین اثنا که حیوان است بناگاه گرگ از گم شدنش استفاده کرده و او را بخورد. به [[خدا]] قسم حال کسی که دراین [[امت]] به دامن امامی که آشکار [[پاک]] [[منصوب]] از طرف او بوده باشد دست نزند گمشده و سرگردان است و اگر براین حال بمیرد در [[کفر]] و یا [[نفاق]] مرده است. ای [[محمد]]، بدان که [[امامان]] [[جور]] و پیروانشان از [[دین خدا]] برکنارند، مسلما [[گمراه]] می‌‌باشند و [[گمراه کننده]] و همه کارهایشان چون خاکستری است در مقابل گردباد در روز طوفانی، به هیچ وجه برآن‌چه کسب کرده‌اند دسترسی ندارند، این است همان [[گمراهی]] دور و دراز<ref>{{متن حدیث|كُلُّ مَنْ دَانَ اللَّهَ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ وَ لَا إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ فَسَعْيُهُ غَيْرُ مَقْبُولٍ وَ هُوَ ضَالٌّ مُتَحَيِّرٌ وَ اللَّهُ شَانِئٌ لِأَعْمَالِهِ وَ مَثَلُهُ كَمَثَلِ شَاةٍ ضَلَّتْ عَنْ رَاعِيهَا وَ قَطِيعِهَا فَهَجَمَتْ ذَاهِبَةً وَ جَائِيَةً يَوْمَهَا فَلَمَّا جَنَّهَا اللَّيْلُ بَصُرَتْ بِقَطِيعٍ مَعَ غَيْرِ رَاعِيهَا فَحَنَّتْ إِلَيْهَا وَ اغْتَرَّتْ بِهَا فَبَاتَتْ مَعَهَا فِي رَبْضَتِهَا فَلَمَّا أَنْ سَاقَ الرَّاعِي قَطِيعَهُ أَنْكَرَتْ رَاعِيَهَا وَ قَطِيعَهَا فَهَجَمَتْ مُتَحَيِّرَةً تَطْلُبُ رَاعِيَهَا وَ قَطِيعَهَا فَبَصُرَتْ بِغَنَمٍ مَعَ رَاعِيهَا... وَ كَذَلِكَ وَ اللَّهِ يَا مُحَمَّدُ مَنْ أَصْبَحَ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ لَا إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ ظَاهِراً عَادِلًا أَصْبَحَ ضَالًّا تَائِهاً وَ إِنْ مَاتَ عَلَى هَذِهِ الْحَالِ مَاتَ مِيتَةَ كُفْرٍ وَ نِفَاقٍ وَ اعْلَمْ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ أَئِمَّةَ الْجَوْرِ وَ أَتْبَاعَهُمْ لَمَعْزُولُونَ عَنْ دِينِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ أَضَلُّوا فَأَعْمَالُهُمُ الَّتِي يَعْمَلُونَهَا {{متن قرآن|كَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عَاصِفٍ لَا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلَى شَيْءٍ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ}}}}</ref><ref>. کافی، ج۱، ص۳۷۵.</ref>»<ref>[[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]، ص ۱۱-۱۴</ref>.
خط ۱۸۹: خط ۱۸۹:
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:


«از مهم‌ترین [[تکالیف]] [[مؤمنان]]، پس از [[معرفت]] به [[خدا]] و [[رسول]] او، [[معرفت]] و [[شناخت]] [[ولی امر]]، [[امام زمان]] {{ع}} است. از [[حضرت باقر]] یا [[صادق]] {{عم}} [[روایت]] است که فرمود: [[بنده]] [[خدا]] [[مؤمن]] نخواهد بود، مگر این‌که [[خدا]] و [[رسول]] و همه [[امامان]] را بشناسد و نیز [[امام زمان]]ش را بشناسد و در تمام امور خود به او مراجعه کند و [[تسلیم]] امر وی باشد<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.</ref>. در [[حدیث صحیح]] از حارث بن المغیرة آمده که گفت: به حضرت ابو [[عبدالله]] [[صادق]] {{ع}} گفتم: آیا [[پیغمبر]] {{صل}} فرموده: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}؟ فرمود: آری. عرضه داشتم: این کدام [[جاهلیت]] است، آیا [[جاهلیت]] مطلق است یا [[جاهلیت]] کسی که امامش را نشناخته‌؟ فرمود: [[جاهلیت]] [[کفر]] و [[نفاق]] و ضلال<ref>اصول کافی، ج ۲، ص ۳۷۷.</ref>.
«از مهم‌ترین [[تکالیف]] [[مؤمنان]]، پس از [[معرفت]] به [[خدا]] و [[رسول]] او، [[معرفت]] و [[شناخت]] [[ولی امر]]، [[امام زمان]] {{ع}} است. از [[حضرت باقر]] یا [[صادق]] {{عم}} [[روایت]] است که فرمود: [[بنده خدا]] [[مؤمن]] نخواهد بود، مگر این‌که [[خدا]] و [[رسول]] و همه [[امامان]] را بشناسد و نیز [[امام زمان]]ش را بشناسد و در تمام امور خود به او مراجعه کند و [[تسلیم]] امر وی باشد<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.</ref>. در [[حدیث صحیح]] از حارث بن المغیرة آمده که گفت: به حضرت ابو [[عبدالله]] [[صادق]] {{ع}} گفتم: آیا [[پیغمبر]] {{صل}} فرموده: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}؟ فرمود: آری. عرضه داشتم: این کدام [[جاهلیت]] است، آیا [[جاهلیت]] مطلق است یا [[جاهلیت]] کسی که امامش را نشناخته‌؟ فرمود: [[جاهلیت]] [[کفر]] و [[نفاق]] و ضلال<ref>اصول کافی، ج ۲، ص ۳۷۷.</ref>.


نیز [[امام صادق]] {{ع}} فرموده: هرکس شبی را صبح کند در حالی که [[امام زمان]]ش را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] می‌میرد<ref>غیبة نعمانی، ص ۶۲.</ref>. البته آن‌چه در [[معرفت امام]] [[واجب]] است، دو امر است: یکی شناختن شخص [[امام]] به اسم و [[نسب]]، دوم [[شناخت]] شخصیت [[امام]] با صفات و خصوصیات او که به وسیله آن‌ها از دیگران امتیاز می‌یابد<ref>مکیال المکارم، ج ۱، ص ۳۷.</ref>.
نیز [[امام صادق]] {{ع}} فرموده: هرکس شبی را صبح کند در حالی که [[امام زمان]]ش را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] می‌میرد<ref>غیبة نعمانی، ص ۶۲.</ref>. البته آن‌چه در [[معرفت امام]] [[واجب]] است، دو امر است: یکی شناختن شخص [[امام]] به اسم و [[نسب]]، دوم [[شناخت]] شخصیت [[امام]] با صفات و خصوصیات او که به وسیله آن‌ها از دیگران امتیاز می‌یابد<ref>مکیال المکارم، ج ۱، ص ۳۷.</ref>.
۲۱۷٬۴۸۸

ویرایش