نفر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر به نَفْر)
برچسب: تغییر مسیر جدید
 
(تغییرمسیر به نَفْر حذف شد)
برچسب: تغییرمسیر حذف شد
 
خط ۱: خط ۱:
#تغییر_مسیر [[نَفْر]]
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط =
| عنوان مدخل  =
| مداخل مرتبط =
| پرسش مرتبط  =
}}
 
== مقدمه ==
«نفر» به معنای حضور و [[بسیج]] به هنگام فراخوانی است و این واژه در [[قرآن]] در دو مورد به‌کار رفته است.
 
نخست: در مورد حضور در صحنه‌های [[تفقه]] و [[آموزش دین]]:
{{متن قرآن|فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ}}<ref>«و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دسته‌ای رهسپار نمی‌گردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref>.
 
دوم: در مورد [[جهاد]] مورد تأکید قرار گرفته که در [[آیه شریفه]]:
{{متن قرآن|انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا}}<ref>«سبکبار و گرانبار رهسپار شوید و با مال و جانتان در راه خداوند جهاد کنید» سوره توبه، آیه ۴۱.</ref>
{{متن قرآن|أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ}}<ref>«ای مؤمنان! چگونه‌اید که چون به شما گفته شود در راه خداوند رهسپار (جنگ) گردید، گرانخیزی می‌ورزید؟» سوره توبه، آیه ۳۸.</ref>.
{{متن قرآن|إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ}}<ref>«اگر رهسپار نگردید (خداوند) شما را به عذابی دردناک دچار می‌کند و قومی دیگر را به جای شما می‌آورد» سوره توبه، آیه ۳۹.</ref>.
 
[[فقها]] [[وجوب]] «نفر» به معنای حضور به هنگام فراخوانی و نیاز را در هر دو مورد: [[تفقه در دین]] و [[جهاد در راه خدا]] [[واجب کفایی]] دانسته و بر آن [[اتفاق نظر]] دارند<ref>فتح القدیر، ج۴، ص۲۷۸؛ المغنی، ج۸، ص۳۴۶؛ جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۴ به بعد؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۳۶۸.</ref>.
وجوب «نفر» به معنای فوق در [[فقه شیعه]] در هر دو حالت [[جهاد دفاعی]] و [[جهاد ابتدایی]] [[حکم]] یکسان دارد؛ زیرا مفروض در «نفر» فراخوانی نیروهای [[ذخیره]] توسط [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} و یا [[ولی امر مسلمین]] است که [[فرامین]] وی به عنوان [[احکام حکومتی]] لازم‌الاجراء است<ref>فقه سیاسی، ج۶، ص۸۳ – ۸۲.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۷۲۲.</ref>
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100701.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۲''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:اصطلاحات سیاسی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۵۱

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

«نفر» به معنای حضور و بسیج به هنگام فراخوانی است و این واژه در قرآن در دو مورد به‌کار رفته است.

نخست: در مورد حضور در صحنه‌های تفقه و آموزش دین: ﴿فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ[۱].

دوم: در مورد جهاد مورد تأکید قرار گرفته که در آیه شریفه: ﴿انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا[۲] ﴿أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ[۳]. ﴿إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ[۴].

فقها وجوب «نفر» به معنای حضور به هنگام فراخوانی و نیاز را در هر دو مورد: تفقه در دین و جهاد در راه خدا واجب کفایی دانسته و بر آن اتفاق نظر دارند[۵]. وجوب «نفر» به معنای فوق در فقه شیعه در هر دو حالت جهاد دفاعی و جهاد ابتدایی حکم یکسان دارد؛ زیرا مفروض در «نفر» فراخوانی نیروهای ذخیره توسط امام معصوم(ع) و یا ولی امر مسلمین است که فرامین وی به عنوان احکام حکومتی لازم‌الاجراء است[۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. «و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دسته‌ای رهسپار نمی‌گردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.
  2. «سبکبار و گرانبار رهسپار شوید و با مال و جانتان در راه خداوند جهاد کنید» سوره توبه، آیه ۴۱.
  3. «ای مؤمنان! چگونه‌اید که چون به شما گفته شود در راه خداوند رهسپار (جنگ) گردید، گرانخیزی می‌ورزید؟» سوره توبه، آیه ۳۸.
  4. «اگر رهسپار نگردید (خداوند) شما را به عذابی دردناک دچار می‌کند و قومی دیگر را به جای شما می‌آورد» سوره توبه، آیه ۳۹.
  5. فتح القدیر، ج۴، ص۲۷۸؛ المغنی، ج۸، ص۳۴۶؛ جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۴ به بعد؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۳۶۸.
  6. فقه سیاسی، ج۶، ص۸۳ – ۸۲.
  7. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۷۲۲.