بحث:عصمت اهل بیت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱: خط ۱:
== مقدمه ==
'''عصمت اهل بیت{{ع}}'''، به معنای [[مصونیت]] خاندان [[پیامبر خاتم]]{{صل}} از [[گناه]]، [[خطا]]، [[اشتباه]] و [[نسیان]] است. بر اساس اصطلاح [[قرآنی]] و [[روایی]] [[اهل بیت]]، تنها شامل [[حضرت فاطمه]]{{س}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} می‌شود. از آیات قرآن چنین استفاده می‌شود که گستره عصمت اهل بیت و حضرت فاطمه {{س}}، همانند [[عصمت پیامبرخاتم]]{{صل}} در [[مصونیت]] از انواع گناهان صغیره و کبیره، [[خطا]]، [[نسیان]] و [[اشتباه]] است. [[آیه تطهیر]] و [[آیه مباهله]] دال بر عصمت اهل بیت هستند.
 
== معناشناسی ==
== معناشناسی ==
=== [[عصمت]] ===
=== [[عصمت]] ===
==== معنای لغوی ====
{{اصلی|عصمت در لغت}}
عصمت، واژه‌ای عربی و از ماده {{عربی|«عَصِمَ يَعْصِمُ»}} است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: {{عربی|«مَسَکَ»}} به معنای حفظ و نگهداری<ref>راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و می‌گوید: {{عربی|العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به‌ ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم}}؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و {{عربی|عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه}}؛ یعنی [[خداوند]] فلانی را از [[مکروه]] حفظ کرده ({{عربی|عصمه}}) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.</ref>، دوم: {{عربی|«مَنَعَ»}} به معنای مانع شدن<ref>ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.</ref> و سوم به معنای وسیله بازداشتن<ref>ابن‌منظور، از زجاج نقل می‌کند: {{عربی|أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُ}}لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و [[حفظ]] چیز دیگری شود، به کار می‌رود.</ref>. با این وجود واژه «[[عصمت]]»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسب‌تر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «اعتصام» را به «استمساک» معنا کرده‌اند<ref>ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷..</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص۱۴.</ref>
==== در اصطلاح [[متکلمان]] ====
در [[علم کلام]] دست کم دو معنا برای عصمت ارائه شده است:
#'''عصمت به معنای [[لطف]]''': مرحوم [[شیخ مفید]] نخستین متکلم [[امامیه]] است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه [[خداوند متعال]]، همان [[توفیق]] و لطف او برای حجت‌های اوست و اعتصام به این عصمت به وسیله [[حجج الهی]] برای [[حفظ دین]] خداوند از ورود [[گناهان]] و خطاها در آن است<ref>محمدبن محمدبن نعمان، شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.</ref>. متکلمان امامیه به تبع مرحوم مفید قرن‌ها عصمت را به لطف تعریف کرده‌اند و بزرگانی همچون [[سیدمرتضی]]، [[شیخ طوسی]]، [[نوبختی]]، نباطی<ref>علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۵۰.</ref> و مانند آنها در آثار خود آن را به کار برده‌اند.
#'''[[عصمت]] به معنای ملکه''': پس از آنکه [[شیخ مفید]] عصمت را به [[لطف]] تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکه‌ای است که با وجود آن، از صاحبش [[گناهان]] صادر نمی‌شود و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت می‌دهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.</ref>. پس از خواجه برخی از [[متکلمان]] معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتاب‌های خود ارائه کردند<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۴ - ۳۵.</ref>
=== [[اهل بیت]] ===
=== [[اهل بیت]] ===
==== معنای لغوی ====
{{اصلی|اهل بیت در لغت}}
اهل بیت، ترکیبی از دو واژۀ "[[اهل]]" و "[[بیت]]" است. کلمۀ [[اهل]] معمولاً با توجه به مضاف‌الیه خود معنی می‌شود، "[[أهل]] الرجل" [[قبیله]] و [[نزدیکان]] او هستند. به [[همسر]] مرد نیز [[اهل]] او گفته می‌شود. "[[أهل]] الأمر" والیان و [[فرمانروایان]] هستند و "[[أهل]] الاسلام" [[مسلمانان]] هستند و گاهی به [[خواص]] و نزدیک‌ترین افراد به شخص، "اهل الرجل" گفته می‌شود و "أهل البیت" به معنی ساکنان [[خانه]] یا اتاق است<ref>معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۱۵۰؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۲۹.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اهل بیت - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲ ص ۶۶۵.</ref>
در مجموع واژه "[[اهل]]" به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، [[خاندان]]، اقوام و [[خویشان]]، عیال و [[فرزندان]]، [[ملت]] و [[امت]] و... آمده است<ref>بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۸۳ ـ ۸۴.</ref> و قدر جامع همه آنها تعلق، سنخیت، اُنس و [[الفت]] داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است.
"[[بیت]]" نیز به معنای [[خانه]] و محل سکونت است<ref>لسان العرب، ج‌۱، ص‌۵۴۵‌، «بیت».</ref> و بدین ترتیب، ترکیب "[[اهل بیت]]" به معنای "ساکنان [[خانه]]" است<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص۷۶ - ۹۵.</ref>.
==== معنای اصطلاحی ====
[[اهل بیت]] در اصطلاح در مورد [[خاندان پیامبر اسلام]] به کار می‌‌رود و آنچه می‌‌توان بیان کرد این است که «[[بیت]]» در این ترکیب، به معنای [[خانه]] سنگی و گِلی که در [[مکه]] و [[مدینه]] از [[پیامبر]] به یادگار مانده، نیست؛ بلکه [[بیت]] [[نبوت]] و [[رسالت]] مراد است و منظور از [[بیت]] [[نبوت]]، [[خانه]]‌ای است که رابط بین [[زمین]] و [[آسمان]] است، نه [[خانه]]‌ای که بدن مُلکی [[پیامبر خدا]] {{صل}} در آن زیست می‌‌کرد، شب هنگام در آن می‌‌آرمید و [[همسران]] آن حضرت در آنجا سُکنا داشتند. در نتیجه، [[اهل]] این [[خانه]] کسانی هستند که با [[فضایل]] و کمالات معنوی [[پیامبر]]، ارتباط تام و کامل دارند<ref>ر.ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان (کتاب)|ادب فِنای مقربان]]، ج ۱، ص ۱۰۹-۱۱۱.</ref>.
== مصادیق [[اهل بیت]] ==
{{اصلی|مصداق‌شناسی اهل بیت}}
[[اهل البیت]] دراصطلاح امروزی چه در میان [[شیعه]] و چه [[اهل سنت]] در مورد [[خاندان پیامبر]] {{صل}} به کار می‌‌رود لکن اختلافی که وجود دارد به دایرۀ شمول این ترکیب بر می‌‌گردد. از همین رو، یکی از بحث‌های رایج، مصداق "[[اهل بیت]]" در [[آیه تطهیر]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> است، مبنی بر اینکه [[اهل بیت]] چه کسانی‌اند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۴۶.</ref>.
نزد [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[مسلم]] است، [[اصحاب کساء]]؛ یعنی [[پیامبر]]، [[امام علی]]، [[فاطمه زهرا]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{ع}} مشمول عنوان [[اهل بیت]] هستند. اما عده ای از [[اهل سنت]] معتقدند علاوه بر این پنج نفر، [[همسران پیامبر]] نیز شامل می‌‌شود و عده ای دیگر قائل‌اند غیر از [[همسران]] آن حضرت، دیگران نیز شامل می‌‌شود. در مقابل، [[شیعه]] [[معتقد]] است افزون بر [[پنج تن آل عبا]]، [[امامان معصوم]] از [[نسل]] [[سیدالشهدا]] نیز داخل در این عنوان هستند هر چند که دوران [[رسول اکرم]] را [[درک]] نکرده باشند<ref>ر.ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان (کتاب)|ادب فِنای مقربان]]، ج ۱، ص ۱۰۹؛ [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۷۶ ـ ۹۵؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۴۵.</ref>.
با توجه به آنچه گفته شد، مصداق اهل بیت{{ع}}، [[حضرت فاطمه]]{{س}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} از نسل آن حضرت هستند که بر اساس [[آیه تطهیر]] همگی [[معصوم]] از هر گونه [[رجس]] و [[پلیدی]] اعم از [[گناه]]، [[خطا]]، [[نسیان]] و [[اشتباه]] خواهند بود.
== [[گستره عصمت]] ==
=== گستره عصمت اهل بیت ===
{{اصلی|گستره عصمت امام}}
مقصود از «گستره عصمت»، ابعادی است که [[اهل بیت]]{{ع}} در آنها [[معصوم]] هستند. به بیان دیگر می‌‌توان عصمت اهل بیت{{ع}} را از جنبه‌های متعددی بررسی و آنها را در دو بخش کلی مطرح کرد:
# '''[[عصمت عملی]]:''' مقصود از عصمت عملی آن است که امام در کدامیک از [[اعمال]] خود به [[استعانت]] [[خداوند]] معصوم است. این بخش خود به انواعی قابل تقسیم است:
## '''[[عصمت از گناه]]''' پیش یا پس از [[امامت]]؛
## '''[[عصمت از ترک اولی]]''' پیش یا پس از امامت؛
## '''[[عصمت از اشتباه]]''' در مرحله عمل به [[دین]]، پیش یا پس از امامت.
# '''[[عصمت علمی]]:''' مقصود از عصمت علمی آن است که آیا امام در نظریاتی که ارائه می‌‌کند، از [[اشتباه]] معصوم است؟ به دیگر بیان، آیا نظریات ارائه شده از سوی امام با واقع مطابق است؟ این بخش از عصمت نیز می‌‌تواند دارای انواع زیر باشد:
## '''عصمت از اشتباه در [[تبیین دین]]'''، پیش یا پس از امامت؛
## '''عصمت از اشتباه در نظریات [[علمی]] غیر [[دینی]]''' پیش یا پس از امامت؛
## '''عصمت از اشتباه در امور عادی [[زندگی]]'''، پیش یا پس از امامت<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۸ و ۳۹.</ref>.
در مورد حضرت فاطمه{{س}} نیز که یکی از اهل بیت بوده و تنها تفاوت ایشان به لحاظ جایگاه با دیگر اهل بیت در این است که واجد مقام امامت نبوده‌اند، برخی معتقد به عصمت مطلق یعنی [[عصمت]] از [[گناه]] و [[خطا]]، [[نسیان]] و [[اشتباه]] برای ایشان شده و از آن به عصمت الله الکبری تعبیر نموده‌اند<ref>نگاه کنید به: [[کاوس روحی برندق|روحی برندق، کاوس]]، [[قلمرو عصمت فاطمه زهرا در حدیث فاطمه بضعه منی (مقاله)|قلمرو عصمت فاطمه زهرا در حدیث فاطمه بضعه منی]]، [[پژوهش‌های اعتقادی کلامی (نشریه)|فصلنامه پژوهش‌های اعتقادی کلامی]]، ص۸۳-۸۵.</ref>، با این توضیح که [[روح]] [[ولایت]] کلی و [[امامت عامه]] که همان عصمت مطلق است در وجود [[فاطمه زهرا]]{{س}} متحقق است؛ زیرا در روایتی از پیامبرخاتم {{صل}} در شأن حضرت فاطمه {{س}}، چنین آمده است: {{متن حدیث|فاطمة بضعة منی، فمن اغضبها اغضبنی}}؛ [[عقل]] و [[کتاب و سنت]] دلیل بر این است که [[خشم]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[خشم خدا]]ست و از این حدیث بر می‌آید که خشم فاطمه زهرا{{س}}، نیز خشم [[رسول الله]]{{صل}} است و این مسأله به صورت مطلق و بدون هیچ قید و شرطی در این حدیث ذکر شده است، بنابراین، به طور مطلق خشم فاطمه{{س}}، [[خشم پیامبر]]{{صل}} و خشم پیامبر، خشم خدا خواهد بود، پس خشم فاطمه{{س}} و در مقابل آن [[خشنودی]] او [[خشنودی خدا]]ست. از آنجا که خشنودی و خشم خدا و [[رسول]]{{صل}}، [[معصوم]] و به دور از هر گونه خطا و هوی است، خشم و خشنودی [[فاطمه]]{{س}} نیز معصوم و به دور از خطا و [[هوای نفس]] است و این معنای عصمت کبری است<ref>[[حسین وحید خراسانی|وحید خراسانی، حسین]]، [[حلقه وصل رسالت و امامت (کتاب)|حلقه وصل رسالت و امامت]]، ص١٩٧؛ [[کاوس روحی برندق|روحی برندق، کاوس]]، [[قلمرو عصمت فاطمه زهرا در حدیث فاطمه بضعه منی (مقاله)|قلمرو عصمت فاطمه زهرا در حدیث فاطمه بضعه منی]]، [[پژوهش‌های اعتقادی کلامی (نشریه)|فصلنامه پژوهش‌های اعتقادی کلامی]].</ref>.
== اثبات عصمت اهل بیت ==
{{اصلی|اثبات عصمت اهل بیت}}
اندیشمندان جهت [[اثبات عصمت]] پیامبر و امامان به [[ادله]]‌ای تمسک کرده‌اند.
==== ادله قرآنی ====
[[آیات]] و [[روایات]] فراوانی بر [[عصمت پیامبر]] و [[امامان معصوم]] از جهت [[مقام نبوت]] و امامتشان دلالت دارند که در مدخل [[اثبات عصمت پیامبران]] و [[اثبات عصمت امام]] ذکر شده‌اند. با این حال در اینجا به دنبال آیات و روایاتی هستیم که به واسطه آنها بتوان عصمت اهل بیت{{ع}} که حضرت [[فاطمه]]{{س}} نیز یکی از انها است به [[اثبات]] رساند.
===== [[آیه تطهیر]] =====
آیه تطهیر به بخشی از آیه سی و سوم [[سوره احزاب]] اشاره دارد: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}. در این آیه به [[اراده خداوند]] بر [[پاک]] گردانیدن [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} از [[پلیدی]] ([[رجس]]) تصریح شده است و علمای امامیه برای اثبات [[عصمت امامان]] به آن استناد می‌کنند. آیه با {{متن قرآن|إِنَّمَا}} که به تصریح لغویان، برای [[حصر]] است، آغاز شده و انحصار [[ارادۀ الهی]] به آنان را بیان می‌کند. تعبیر {{متن قرآن|يُطَهِّرَكُمْ}} در پی {{متن قرآن|يُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ}} تأکیدی بر [[طهارت]] و [[پاکیزگی]] به دنبال دور شدن پلیدی‌هاست و {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} هرگونه پلیدی [[فکری]] و عملی اعمّ از [[شرک]]، [[کفر]]، [[نفاق]]، [[جهل]] و [[گناه]] را در برمی‌گیرد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه تطهیر ۱ (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۱؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۲۲ - ۴۲۵.</ref>.
درباره مصداق [[اهل بیت]] در آیه تطهیر چند دیدگاه وجود دارد؛ برخی مصداق را تنها [[همسران پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌دانند؛ عده‌ای علاوه بر [[همسران]]، [[خمسه طیبه]] را هم داخل اهل بیت قرار داده‌اند، دیدگاه سوم، مصداق را تنها [[پنج تن آل عبا]] می‌داند که با بررسی احادیث نبوی؛سیاق [[آیه]]، [[روایات]] [[مفسر]] آن و [[دلایل]] دیگر مانند آیه مباهله و ... همین نظریه [[اثبات]] می‌شود<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۶۱-۶۳؛ [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه تطهیر - سرمدی (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]؛ [[سید عباس صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید عباس]]، [[آیه تطهیر - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۱]]، ص ۲۵۷.</ref>.
به یقین تطهیری که قرآن در این [[آیه]] بیان می‌کند، در درجه اول، تطهیر از آن چیزهایی است که خود [[قرآن]] آنها را [[رجس]] می‌داند. رجس در قرآن یعنی هر چه که قرآن از آن [[نهی]] می‌کند؛ هر چه که [[گناه]] شمرده می‌شود؛ می‌خواهد گناه اعتقادی باشد یا گناه [[اخلاقی]] و یا گناه عملی. اینها رجس و پلیدی است. این است که می‌گویند مفاد این آیه، دال بر عصمت اهل بیت یعنی منزه بودن آنها از هر نوع [[آلودگی]] است<ref>مجموعه آثار، مرتضی مطهری، ج۴، ص۹۱۳.</ref>. با [[اثبات]] طهارت و عصمت اهل بیت {{عم}}، نتایج مهمی در بحث [[امامت]] و [[ولایت]] قابل [[استنباط]] است. از جمله آنکه اهل بیت {{عم}} [[اسوه]] و مبین [[احکام الهی]] و معیار تفصیل [[حق]] از [[باطل]] محسوب می‌گردند. چنین فضیلتی ایجاب می‌نماید که [[مقام ولایت الهی]] به [[اذن خداوند]] متعین در آنان باشد<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۸۵ و ۱۰۹.</ref>.
===== [[آیه مباهله]] =====
{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}} <ref>«از آن پس که به آگاهى رسیده‌اى، هر کس که درباره او (عیسی مسیح) با تو مجادله کند، بگو: بیایید تا حاضر آوریم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما نفس خود را و شما هم نفس خود را، آن گاه دعا و تضرع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>.


== مصادیق [[اهل بیت]] در [[قرآن]] ==
در [[شأن نزول]] این [[آیه]] چنین آمده که نصارای نجران با [[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[عیسی مسیح]]{{ع}} [[مجادله]] نمودند و اصرار داشتند که چون [[عیسی]] پدر ندارد پس پسر خداست. [[خداوند متعال]] در [[پاسخ]] به آنها فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ}} <ref>«مثَل عیسى نزد خدا، چون مثَل آدم است که او را از خاک بیافرید و به او گفت: موجود شو. پس موجود شد». سوره آل عمران، آیه ۵۹</ref>. یعنی اگر پدر نداشتن [[عیسی]]{{ع}} [[دلیل]] است که [[خدا]] پدر اوست، پس [[خدا]] باید هم پدر [[آدم]]{{ع}} باشد هم مادرش؛ چون او بدون پدر و مادر [[خلق]] شده است؛ در حالی که [[نصاری]] [[آدم]] را مخلوق [[خدا]] می‌دانند، نه [[فرزند خدا]].
=== [[امامان اثنی عشر]] ===
=== [[حضرت فاطمه]] ===


== [[گستره عصمت اهل بیت]] در [[قرآن]] ==
چون [[نصاری]] این [[استدلال]] [[قاطع]] را شنیدند، شروع کردند به آوردن توجیهات و سخنان غیر منطقی؛ لذا [[خداوند متعال]] از [[رسول خدا]] خواست که وارد [[مجادله]] نشود و در عوض از آنها بخواهد که اگر [[سخن]] خود را [[حقّ]] می‌دانید پس بیایید ما [[فرزندان]] خود را و شما [[فرزندان]] خود را، ما [[زنان]] خود را و شما [[زنان]] خود را، ما [[نفس]] خود را و شما نیز [[نفس]] خود را حاضر سازیم و از [[خدا]] بخواهیم که طرف [[باطل]] را نابود سازد. فردای آن [[روز]] [[رسول خدا]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}}، [[فاطمه]]{{س}} و [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} را همراه خویش به [[مباهله]] آورد؛ لکن [[نصاری]] با دیدن چهره‌های [[نورانی]] آنها از انجام [[مباهله]] ترسیده و انصراف دادند.
=== گستره متعلق ([[ابعاد عصمت]]) ===


== [[اثبات عصمت اهل بیت]] از [[قرآن]] ==
حال اگر بخواهیم این افراد را بر [[آیه]] تطبیق نماییم، [[حضرت فاطمه]]{{س}} مصادق «نِساءَنا» است؛ [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} نیز مصداق «أَبْناءَنا» هستند و امّا [[علی]]{{ع}} نیز مصداق «أَنْفُسَنا» خواهد بود.
=== [[آیه ابتلا]] ===
=== [[آیه اولی الامر]] ===
=== [[آیه صادقین]] ===
=== [[آیه تطهیر]] ===
=== [[آیه مباهله]] ===


== نتیجه‌گیری ==
دلالت این آیه بر عصمت اهل بیت{{ع}} را می‌توان از امر خود قرآن کریم به رسول خدا{{صل}} بر آوردن نزدیکان خویش جهت مباهله به دست آورد روشن است که این افراد نزد خدای متعال از جایگاهی ویژه برخوردار بوده‌اند که لعن و نفرینشان در درگاه الهی مستجاب بوده و چنین اثری را داشته که مسیحیان نیز با دیدن انها از ادامه دعوای خویش دست کشیده و منصرف شدند، رسیدن به چنین مقامی جز با اجتناب از گناهان و معاصی میسر نبوده و این  همان معنای عصمت است. علاوه بر اینکه عصمت تک تک آن افراد را میتوان از اموری دیگر نیز ثابت نمود به عنوان نمونه بر اساس نص این [[آیه]]، [[امام علی]]{{ع}} [[نفس]] خود [[رسول الله]]{{صل}} است و شکّی نیست که [[رسول خدا]] [[معصوم]] بود. پس کسی که به منزله نفس آن حضرت است هم باید [[معصوم]] باشد.
۱۱٬۹۸۰

ویرایش