احیای سنت محمدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - ']]↵↵{{پرسمان' به ']] == پرسش‌های وابسته == {{پرسمان')
خط ۸: خط ۸:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
* از روایات فهمیده می‌شود که امام، دین جدیدی را به جهان عرضه نمی‌کند، بلکه چون مردم از [[اسلام]] واقعی منحرف شده‌اند، حضرت دوباره به آن دین دعوت می‌کند؛ چنان‌که [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} به آن دعوت کرد و در حقیقت [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} سنّت محمدی را احیا می‌کند. از این روایات چند نکته استفاده می‌شود:  
* از روایات فهمیده می‌شود که امام زمان، دین جدیدی را به جهان عرضه نمی‌کند، بلکه چون مردم از [[اسلام]] واقعی منحرف شده‌اند، حضرت دوباره به آن دین دعوت می‌کند؛ چنان‌که [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} به آن دعوت کرد و در حقیقت [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} سنّت محمدی را احیا می‌کند. از این روایات چند نکته استفاده می‌شود:  
# برخی از احکام الهی، هرچند از سوی خداوند پایه‌ریزی شده است، ولی شرایط‍‌ اعلام و اجرای آن در زمان ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} فراهم می‌شود و اوست که آن احکام را اعلام و اجرا می‌کند.  
# برخی از احکام الهی، هرچند از سوی خداوند پایه‌ریزی شده است، ولی شرایط‍‌ اعلام و اجرای آن در زمان ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} فراهم می‌شود و اوست که آن احکام را اعلام و اجرا می‌کند.  
# با گذشت زمان، به وسیله زورمندان و تحریف‌گران، دگرگونی‌ها و تحریفاتی در احکام الهی پدید آمده است و [[امام مهدی|حضرت قائم]] {{ع}} پس از ظهور، آنها را تصحیح و تعدیل می‌کند.  
# با گذشت زمان، به وسیله زورمندان و تحریف‌گران، دگرگونی‌ها و تحریفاتی در احکام الهی پدید آمده است و [[امام مهدی|حضرت قائم]] {{ع}} پس از ظهور، آنها را تصحیح و تعدیل می‌کند.  
# چون فقها در استنباط‍‌ حکم شرعی، از یک سلسله قواعد و اصول بهره می‌جویند، گاهی حکمی را که استنباط‍‌ کرده‌اند با حکم واقع مطابقت ندارد؛ هرچند نتیجه آن استنباط‍‌، برای مجتهد و مقلّدینش حجّت شرعی است؛ ولی در حکومت [[امام زمان]] {{ع}} حضرت، احکام واقعی را بیان می‌فرماید.  
# چون فقها در استنباط‍‌ حکم شرعی، از یک سلسله قواعد و اصول بهره می‌جویند، گاهی حکمی را که استنباط‍‌ کرده‌اند با حکم واقع مطابقت ندارد؛ هرچند نتیجه آن استنباط‍‌، برای مجتهد و مقلّدینش حجّت شرعی است؛ ولی در حکومت [[امام زمان]] {{ع}} حضرت، احکام واقعی را بیان می‌فرماید.  
# برخی از احکام شرعی در شرایطی خاص و اضطراری و برای تقیه به صورت غیر واقعی اعلام شده است که در روزگار حضرت، تقیه برداشته می‌شود و حکم واقعی بیان می‌گردد<ref>چشم‌اندازى به حکومت [[امام مهدی|مهدى]] {{ع}}، نجم الدین طبسى، ص ۱۵۰</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۸.</ref>.
# برخی از احکام شرعی در شرایطی خاص و اضطراری و برای تقیه به صورت غیر واقعی اعلام شده است که در روزگار حضرت، تقیه برداشته می‌شود و حکم واقعی بیان می‌گردد<ref>چشم‌اندازى به حکومت [[امام مهدی|مهدى]] {{ع}}، نجم الدین طبسى، ص ۱۵۰</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۸.</ref>.
== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
* [[منظور از دین و قرآن جدیدی که امام مهدی می‏‌آورد چیست؟ (پرسش)]]
* [[منظور از دین و قرآن جدیدی که امام مهدی می‏‌آورد چیست؟ (پرسش)]]

نسخهٔ ‏۲۰ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۵

مقدمه

  • از روایات فهمیده می‌شود که امام زمان، دین جدیدی را به جهان عرضه نمی‌کند، بلکه چون مردم از اسلام واقعی منحرف شده‌اند، حضرت دوباره به آن دین دعوت می‌کند؛ چنان‌که پیامبر (ص) به آن دعوت کرد و در حقیقت حضرت مهدی (ع) سنّت محمدی را احیا می‌کند. از این روایات چند نکته استفاده می‌شود:
  1. برخی از احکام الهی، هرچند از سوی خداوند پایه‌ریزی شده است، ولی شرایط‍‌ اعلام و اجرای آن در زمان ظهور حضرت مهدی (ع) فراهم می‌شود و اوست که آن احکام را اعلام و اجرا می‌کند.
  2. با گذشت زمان، به وسیله زورمندان و تحریف‌گران، دگرگونی‌ها و تحریفاتی در احکام الهی پدید آمده است و حضرت قائم (ع) پس از ظهور، آنها را تصحیح و تعدیل می‌کند.
  3. چون فقها در استنباط‍‌ حکم شرعی، از یک سلسله قواعد و اصول بهره می‌جویند، گاهی حکمی را که استنباط‍‌ کرده‌اند با حکم واقع مطابقت ندارد؛ هرچند نتیجه آن استنباط‍‌، برای مجتهد و مقلّدینش حجّت شرعی است؛ ولی در حکومت امام زمان (ع) حضرت، احکام واقعی را بیان می‌فرماید.
  4. برخی از احکام شرعی در شرایطی خاص و اضطراری و برای تقیه به صورت غیر واقعی اعلام شده است که در روزگار حضرت، تقیه برداشته می‌شود و حکم واقعی بیان می‌گردد[۱][۲].

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. چشم‌اندازى به حکومت مهدى (ع)، نجم الدین طبسى، ص ۱۵۰
  2. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۸.