←واژهشناسی
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = توریه| عنوان مدخل = توریه| مداخل مرتبط = توریه در قرآن - توریه در فقه سیاسی - توریه در معارف و سیره امام جواد | پرسش مرتبط = }} == واژهشناسی == توریه از ریشه «و ـ ر ـ ی» به معنای پنهان کردن، پوشانیدن و افشا نکردن راز...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = توریه| عنوان مدخل = توریه| مداخل مرتبط = [[توریه در قرآن]] - [[توریه در فقه سیاسی]] - [[توریه در معارف و سیره امام جواد]] | پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = توریه| عنوان مدخل = توریه| مداخل مرتبط = [[توریه در قرآن]] - [[توریه در فقه سیاسی]] - [[توریه در معارف و سیره امام جواد]] | پرسش مرتبط = }} | ||
== واژهشناسی == | == واژهشناسی == | ||
توریه از ریشه «و ـ ر ـ ی» به معنای پنهان کردن، پوشانیدن و افشا نکردن [[راز]] است. | توریه از ریشه «و ـ ر ـ ی» به معنای پنهان کردن، پوشانیدن و افشا نکردن [[راز]] است.<ref>العین، ج ۸، ص۳۰۱؛ لسان العرب، ج۱۵، ص۳۸۹ - ۳۹۰؛ القاموس [[المحیط]]، ج ۴، ص۳۹۹، «وری».</ref> در اصطلاح متون [[اسلامی]]<ref>مجمع [[البحرین]]، ج ۴، ص۴۹۳؛ المصباح المنیر، «وری»؛ [[الاتقان]]، ج ۲، ص۲۲۶.</ref> و [[فقها]]<ref>الموسوعة الفقهیه، ج ۱۲، ص۲۴۸؛ القاموس الجامع، ص۹۳.</ref> توریه آن است که [[متکلم]] از سخن خود مفهومی جز آنچه مخاطب از آن میفهمد یعنی معنایی خلاف ظاهر [[اراده]] کند. | ||
در متون [[حدیثی]] و [[فقهی]]، به ویژه [[فقه اهل سنت]]، کاربرد واژه «مِعْراض» (جمع آن معاریض) در باره توریه رواج دارد. این تعبیر برگرفته از [[حدیث]] منسوب به [[پیامبر اکرم]] {{صل}}: | در متون [[حدیثی]] و [[فقهی]]، به ویژه [[فقه اهل سنت]]، کاربرد واژه «مِعْراض» (جمع آن معاریض) در باره توریه رواج دارد. این تعبیر برگرفته از [[حدیث]] منسوب به [[پیامبر اکرم]] {{صل}}: {{متن حدیث|إِنَّ فِي اَلْمَعَارِيضِ لَمَنْدُوحَةً عَنِ اَلْكَذِبِ}}<ref>فتح [[الباری]]، ج ۱۰، ص۴۹۰؛ [[السنن]] الکبری، ج ۱۰، ص۱۹۹.</ref> است؛ همچنین گاه تعابیری دیگر مانند [[تأویل]]<ref> قواعدالاحکام، ج ۳، ص۲۸۲؛ المغنی، ج ۱۱، ص۲۴۲.</ref> و [[تعریض]] <ref>اعلام الموقعین، ج ۳، ص۲۳۵.</ref> به معنای توریه به کار رفتهاند.<ref>[[سید رضا هاشمی|هاشمی، سید رضا]]، [[توریه (مقاله)|مقاله «توریه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص.</ref> | ||
==توریه در قرآن== | |||
واژه توریه در [[قرآن کریم]] نیامده است؛ ولی در [[احادیث]] و [[منابع تفسیری]] و ادبی [[آیات]] متعددی از [[قرآن]] مانند {{متن قرآن|فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ}}<ref>«و چون شب بر او چادر افکند ستارهای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمیدارم» سوره انعام، آیه ۷۶.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ}}<ref>«آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بیگمان از گروه گمراهان خواهم بود» سوره انعام، آیه ۷۷.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ}}<ref>«هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگتر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بیزارم» سوره انعام، آیه ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ وِعَاءِ أَخِيهِ كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ وَفَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ}}<ref>«آنگاه (جست و جو را) از باربندهای آنان پیش از باربند برادر (تنیاش) آغازید سپس آن را از باربند برادرش بیرون آورد! بدینگونه برای یوسف چارهگری کردیم (زیرا) او برادرش را بر آیین آن پادشاه نمیتوانست بازداشت کند- مگر آنکه خداوند میخواست- هر کس را که بخواهیم به پایههایی فرا میبریم و ز هر دانندهای داناتری هست» سوره یوسف، آیه ۷۶.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ}}<ref>«گفت: بلکه همین بزرگشان این کار را کرده است؛ اگر سخن میگویند از خود آنان بپرسید!» سوره انبیاء، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ}}<ref>«و گفت: من بیمارم» سوره صافات، آیه ۸۹.</ref> از مصادیق توریه به شمار رفتهاند. از این [[آیات]] و مانند آنها، کاربرد توریه را در [[سیره]] شماری از [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] و نیز [[مشروعیت]] و حتی [[ضرورت]] توریه را در شرایط خاص میتوان [[استنباط]] کرد.<ref>[[سید رضا هاشمی|هاشمی، سید رضا]]، [[توریه (مقاله)|مقاله «توریه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص.</ref> | |||
==مفهوم و اقسام توریه== | ==مفهوم و اقسام توریه== | ||
توریه که در منابع ادبی و [[علوم قرآنی]] ایهام، تخییل، مغالطه و توجیه نیز خوانده میشود،(۱) به تعبیر منابع مذکور آن است که لفظی که دارای دو معنای دور و نزدیک است (هر دو معنا [[حقیقی]] باشند یا یکی [[حقیقی]] و دیگری مجازی) به کار برده شود و به اتکای قرینه ای مخفی معنای دور از آن [[اراده]] شود، در حالی که مخاطب [[گمان]] کند که معنای نزدیک مراد است.(۲) شماری از مؤلفان بر آناند که این، معنای «توریه [[عرفی]]» است و در «توریه بدیعی» هر دو معنا مراد جدّیِ گوینده به شمار میروند و چه بسا هر دو در یک درجه از ظهور و خفا باشند.(۳) توریه را در منابع ادبی و [[علوم قرآنی]] بر گونههای مختلف دانسته و شماری از [[آیات قرآن کریم]] را بیانگر مصداقی از توریه یا برخی از اقسام آن انگاشتهاند. مهمترین اقسام توریه عبارتاند از: | توریه که در منابع ادبی و [[علوم قرآنی]] ایهام، تخییل، مغالطه و توجیه نیز خوانده میشود،(۱) به تعبیر منابع مذکور آن است که لفظی که دارای دو معنای دور و نزدیک است (هر دو معنا [[حقیقی]] باشند یا یکی [[حقیقی]] و دیگری مجازی) به کار برده شود و به اتکای قرینه ای مخفی معنای دور از آن [[اراده]] شود، در حالی که مخاطب [[گمان]] کند که معنای نزدیک مراد است.(۲) شماری از مؤلفان بر آناند که این، معنای «توریه [[عرفی]]» است و در «توریه بدیعی» هر دو معنا مراد جدّیِ گوینده به شمار میروند و چه بسا هر دو در یک درجه از ظهور و خفا باشند.(۳) توریه را در منابع ادبی و [[علوم قرآنی]] بر گونههای مختلف دانسته و شماری از [[آیات قرآن کریم]] را بیانگر مصداقی از توریه یا برخی از اقسام آن انگاشتهاند. مهمترین اقسام توریه عبارتاند از: |