رؤیا در قرآن: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
از [[آیات]] مربوط به رؤیای [[حضرت یوسف]]{{ع}} استفاده شده که نقل [[رؤیا]] در صورت [[برانگیختن]] [[حسادت]] [[حسودان]]، درست نیست، چنان که [[حضرت یعقوب]]{{ع}} از نقل رؤیای حضرت یوسف{{ع}} برای برادرانش [[نهی]] کرد<ref>تفسیر مقاتل، ج ۲، ص۳۱۸؛ منهج الصادقین، ج ۵، ص۷.</ref>: {{متن قرآن|قَالَ يَـٰبُنَىَّ لَا تَقْصُصْ رُءْيَاكَ عَلَىٰٓ إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا۟ لَكَ كَيْدًا إِنَّ ٱلشَّيْطَـٰنَ لِلْإِنسَـٰنِ عَدُوٌّۭ مُّبِينٌۭ}}<ref>«گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بیگمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است» سوره یوسف، آیه ۵.</ref> روایتی با همین مضمون از [[امام صادق]]{{ع}} نیز وارد شده که از نقل [[خواب]] برای [[حسودان]] و [[کینهتوزان]] [[نهی]] میکند<ref>الکافی، ج ۸، ص۳۳۶؛ بحارالانوار، ج ۵۸، ص۱۷۴.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز به [[طور]] کلی از نقل رؤیاهای [[شیطانی]] و اضغاث احلام نهی کرده است<ref>المستدرک، ج ۴، ص۴۳۲؛ مستدرک الوسائل، ج ۵، ص۱۱۲.</ref>.<ref>[[رقیه جعفرپور|جعفرپور، رقیه]]، [[رؤیا - جعفرپور (مقاله)|مقاله «رؤیا»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۱۶۸.</ref>. | از [[آیات]] مربوط به رؤیای [[حضرت یوسف]]{{ع}} استفاده شده که نقل [[رؤیا]] در صورت [[برانگیختن]] [[حسادت]] [[حسودان]]، درست نیست، چنان که [[حضرت یعقوب]]{{ع}} از نقل رؤیای حضرت یوسف{{ع}} برای برادرانش [[نهی]] کرد<ref>تفسیر مقاتل، ج ۲، ص۳۱۸؛ منهج الصادقین، ج ۵، ص۷.</ref>: {{متن قرآن|قَالَ يَـٰبُنَىَّ لَا تَقْصُصْ رُءْيَاكَ عَلَىٰٓ إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا۟ لَكَ كَيْدًا إِنَّ ٱلشَّيْطَـٰنَ لِلْإِنسَـٰنِ عَدُوٌّۭ مُّبِينٌۭ}}<ref>«گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بیگمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است» سوره یوسف، آیه ۵.</ref> روایتی با همین مضمون از [[امام صادق]]{{ع}} نیز وارد شده که از نقل [[خواب]] برای [[حسودان]] و [[کینهتوزان]] [[نهی]] میکند<ref>الکافی، ج ۸، ص۳۳۶؛ بحارالانوار، ج ۵۸، ص۱۷۴.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز به [[طور]] کلی از نقل رؤیاهای [[شیطانی]] و اضغاث احلام نهی کرده است<ref>المستدرک، ج ۴، ص۴۳۲؛ مستدرک الوسائل، ج ۵، ص۱۱۲.</ref>.<ref>[[رقیه جعفرپور|جعفرپور، رقیه]]، [[رؤیا - جعفرپور (مقاله)|مقاله «رؤیا»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۱۶۸.</ref>. | ||
==[[تاویل]] و تعبیر رویا== | |||
[[تأویل]] از باب تفعیل از ریشه «اَ ـ و ـ ل» به معنای [[رجوع]] و بازگشت چیزی به اصل آن است<ref>مفردات، ص۹۹؛ مجمع البحرین، ج ۵، ص۳۱۱، «اول».</ref> و تأویل [[رؤیا]] در عبارت {{متن قرآن|وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ ٱلْأَحَادِيثِ}}<ref> سوره یوسف، آیه ۶.</ref> به معنای [[تفسیر]] آن<ref>مفردات، ص۹۹ ـ ۱۰۰؛ لسان العرب، ج ۱۱، ص۳۳، «اول».</ref> یا پیشامدی دانسته شده که پس از دیدن [[خواب]] اتفاق میافتد<ref>المیزان، ج ۱۱، ص۷۹؛ انوار درخشان، ج ۹، ص۱۲ ـ ۱۳.</ref> و تحقق خارجی همان چیزی است که در خواب دیده است. نسبت معنای لغوی و اصطلاحی از آن جهت است که تأویل، رؤیا را به اصلش باز میگرداند<ref>تفسیر بغوی، ج ۲، ص۴۷۶؛ لباب التأویل، ج ۲، ص۵۱.</ref>. «تعبیر» از باب تفعیل و از ریشه «ع ـ ب ـ ر» اصطلاح دیگری در زمینه تفسیر رؤیا و به معنای گذشتن از حالتی به حالتی دیگر است<ref>مفردات، ص۵۴۳؛ المحیط فی اللغه، ج ۱، ص۹۵، «عبر».</ref>. مقصود از «تعبیر رؤیا»، تطبیق تصاویر و مفاهیم [[نفسانی]] بر [[حقایق]] عینی خارجی دانسته شده است<ref>الکلیات، ص۴۸۰؛ کشف الظنون، ج ۱، ص۴۱۶.</ref>. تأویل نسبت به تعبیر معنایی عام دارد؛ زیرا هم در باره خواب به کار میرود، هم درباره غیر آن؛ مانند تأویل [[آیات متشابه]] [[قرآن]]<ref>{{متن قرآن|هُوَ ٱلَّذِىٓ أَنزَلَ عَلَيْكَ ٱلْكِتَـٰبَ مِنْهُ ءَايَـٰتٌۭ مُّحْكَمَـٰتٌ هُنَّ أُمُّ ٱلْكِتَـٰبِ وَأُخَرُ مُتَشَـٰبِهَـٰتٌۭ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ فِى قُلُوبِهِمْ زَيْغٌۭ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَـٰبَهَ مِنْهُ ٱبْتِغَآءَ ٱلْفِتْنَةِ وَٱبْتِغَآءَ تَأْوِيلِهِۦ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُۥٓ إِلَّا ٱللَّهُ وَٱلرَّٰسِخُونَ فِى ٱلْعِلْمِ يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِۦ كُلٌّۭ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُو۟لُوا۟ ٱلْأَلْبَـٰبِ}} «اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه)اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه)اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد» سوره آلعمران، آیه ۷.</ref>؛ اما تعبیر، اخص بوده، تنها در باره [[خواب]] به کار میرود<ref>الکلیات، ص۴۸۰؛ بیان المعانی، ج ۳، ص۲۱۷.</ref>. در [[قرآن]] از برخی معبّران خواب یاد شده است: یوسف{{ع}} بنا به تصریح [[آیه]] ۶ [[سوره یوسف]]<ref>{{متن قرآن|وَكَذَٰلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ ٱلْأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُۥ عَلَيْكَ وَعَلَىٰٓ ءَالِ يَعْقُوبَ كَمَآ أَتَمَّهَا عَلَىٰٓ أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَٰهِيمَ وَإِسْحَـٰقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌۭ}} «و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام میگرداند چنانکه پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۶.</ref> [[برگزیده خدا]] و دارای [[علم]] [[تأویل]] بود که در [[آیات]] ۴۱ و ۴۷ - ۴۹ سوره یوسف برخی از تأویلات آن حضرت که به [[واقعیت]] پیوستهاند، ذکر شده است و در آیات ۲۱، ۳۷ و ۱۰۱ بر [[الهی]] بودن این علم تأکید شده است. تأویل [[احادیث]] در این آیات به علم تعبیر [[رؤیا]] [[تفسیر]] شده است. علم و [[حکمت]]، دانستن فرجام امور<ref>تفسیر ماوردی، ج ۳،ص ۸؛ تفسیر ثعالبی، ج ۲، ص۳۱۷ ـ ۳۱۸.</ref> و [[آگاهی]] از معانی کتب و [[سنن]] [[انبیای سلف]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص۴۲۰؛ الوجیز، ج ۲، ص۹۴.</ref> نیز از [[تفاسیر]] دیگر آن شمرده شده است. | |||
درباره آگاهی [[حضرت یعقوب]]{{ع}} و پسرانش از [[تعبیر خواب]] به صراحت سخنی گفته نشده؛ ولی تعبیر {{متن قرآن|ءَالِ يَعْقُوبَ}} در آیه {{متن قرآن|وَكَذَٰلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ ٱلْأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُۥ عَلَيْكَ وَعَلَىٰٓ ءَالِ يَعْقُوبَ كَمَآ أَتَمَّهَا عَلَىٰٓ أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَٰهِيمَ وَإِسْحَـٰقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌۭ}}<ref>«و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام میگرداند چنانکه پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۶.</ref> دلیل بر [[آگاهی]] [[یعقوب]] و برخی فرزندانش از [[تعبیر خواب]] دانسته شده است<ref>تفسیر ابن ابیحاتم، ج ۷، ص۲۱۰۲؛ التحریر و التنویر، ج ۱۲، ص۲۰؛ المیزان، ج ۱۱، ص۸۴.</ref>. برخی [[مفسران]] از [[آیه]] «قالَ یـبُنَیَّ لا تَقصُص رُءیاکَ عَلی اِخوَتِکَ» نیز استفاده کردهاند که [[برادران یوسف]]{{ع}} با [[تأویل]] [[رؤیا]] آشنا بودند و از این رو یعقوب فرزندش را از بازگویی رؤیایش برای برادرانش [[نهی]] کرد<ref>لباب التاویل، ج ۲، ص۵۱۲؛ زاد المسیر، ج ۲، ص۴۱۳.</ref>. افزون بر این افراد، آیه {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ}}<ref>«و پادشاه (مصر) گفت: من (در خواب) هفت گاو فربه میبینم که هفت گاو لاغر آنها را میخورند و هفت خوشه سبز و (هفت خوشه) دیگر خشک؛ ای بزرگان! اگر خوابگزارید به من درباره خوابم نظر بدهید» سوره یوسف، آیه ۴۳.</ref> نشان از وجود کسانی در [[مصر]] دارد که دانای به تعبیر خواب شمرده میشدند<ref>التحریر و التنویر، ج ۱۲، ص۶۰.</ref>. درباره «المَلاَُ» دیدگاههای مختلفی وجود دارد: درباریان، اشراف و بزرگان و [[دانشمندان]]<ref>تفسیر ابن ابیحاتم، ج۷، ص۲۱۵۰ ـ ۲۱۵۱؛ التبیان، ج ۶، ص۱۴۵؛ ارشاد الاذهان، ص۲۴۵.</ref>، [[ساحران]] و [[کاهنان]]<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۱۹۵؛ روح البیان، ج ۴، ص۲۶۶.</ref>، یا [[منجمان]] [[مصری]]<ref>بیان المعانی، ج ۳، ص۲۱۷ ـ ۲۱۹.</ref>. با این [[حال]]، آنان نتوانستند [[خواب]] [[پادشاه]] را تعبیر کنند و خواب او را {{متن قرآن|أَضْغَـٰثُ أَحْلَـٰمٍۢ}} دانستند: {{متن قرآن|قَالُوٓا۟ أَضْغَـٰثُ أَحْلَـٰمٍۢ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ ٱلْأَحْلَـٰمِ بِعَـٰلِمِينَ}}<ref>«گفتند خوابهایی پریشان است و ما تعبیر خوابهای پریشان را نمیدانیم» سوره یوسف، آیه ۴۴.</ref>.<ref>[[رقیه جعفرپور|جعفرپور، رقیه]]، [[رؤیا - جعفرپور (مقاله)|مقاله «رؤیا»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۱۷۰.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۷ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۰
مقدمه
خواب دیدن یا خواب که در قرآن کریم با تعبیر «رؤیا» از آن یاد شده است، از کلمات همسوی آن «نوم»، «منام»، «نائم»، «سنة»، «نعاس»، «قائلون = صاحبان خواب قیلوله»، «یتوفی» و «یهجعون» «احلام» و «احادیث» را میتوان نام برد. راغب میگوید: رؤیا یعنی آنچه در خواب دیده شود[۱].
رؤیا به معنی خواب دیدن و آنچه در خواب دیده میشود است. افعال مشتق از آن به صورت: رَأَیْتُ (ماضی)؛ آری (مضارع معلوم) آمده است. از کلمات همسوی آن: رُؤیه به معنی
- دیدن
- شناختن
- متوجه شدن.
اگر با «إلی» بیاید به معنی پنداشتن، گمان کردن است. أَرَأَیْتَ: به معنی «آیا دیدهای»، «چه بینی؟»، «آیا میدانی این ترکیب پرسش برای آگاهی و توجه بیشتر مخاطب است. ولی اصطلاحاً به جای اَخبِرنی به کار میرود؛ یعنی «به من بگو» و یا «به من خبر بده». این عبارت گاهی با حرف کاف خطاب و گاهی بدون آن ذکر میشود أَرَأَیْتَ ۔ أَرَأَیْتَکَ: أَرَأَیْتُکُمْ.
ارائه:
- نشان دادن، نمایاندن
- به خواب آوردن در خواب نشان دادن
- فهماندن، شناساندن، متوجه کردن.
مشتقات آن در قرآن کریم به صورت: اَری، ﴿أَرَيْنَا﴾ (ماضی)؛ یُرِی، یُرِیَ، ﴿يُرِيكُمُوهُمْ﴾، ﴿تُرِيَنِّي﴾، اُری [در رسم الخط قرآنهای موجود، این کلمه همراه با یک واو زائد و به صورت «اُورِیکُم» ثبت شده است]، نُرِی، نُرِیَ، نُرِیَنَّ (مضارع)؛ آر، اَروُا (امر)؛ یُرَوا (مضارع مجهول). رئاء: مُراءاة: انجام دادن کار برای نشان دادن به دیگران، ظاهرسازی کردن، ریا کاری کردن، خودنمایی کردن (مصدر یا اسم مصدر)؛ ﴿يُرَاءُونَ﴾ (مضارع معلوم). ﴿تَرَانِي﴾: همدیگر را دیدن (مصدر)؛ تَراءَا، تَرائَت (ماضی). رِئی: چشم انداز، منظره، ظاهر (اسم مفرد) ﴿هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثًا وَرِئْيًا﴾[۲]. بین آنها دارای اسباب زندگانی و فرّ و شکوه بهتری بودند. ﴿بَادِيَ الرَّأْيِ﴾: به نظر سطحی و ابتدایی به حسب ظاهر. ﴿أَحْلَامٍ﴾ و ﴿أَحَادِيثِ﴾ از واژههای همسوی «رؤیا» در قرآن هستند.
در قرآن کریم به رؤیای ابراهیم (ع) درباره ذبح اسماعیل (ع) و ابتلا و آزمایشی که برای آن دو مطرح بوده، اشاره شده است: ﴿ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاء الْمُبِينُ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الآخِرِينَ سَلامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ ﴾[۳]
جالبترین رؤیا در قرآن، رؤیای یوسف (ع) است که محور داستان یوسف قرار گرفته که از آن با تعبیر «احسن القصص» یاد شده است: ﴿إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴾[۴].
در همین داستان عبرتآموز و پر از نکتههای شگفت است که دو همراه زندانی یوسف خواب میبینند و تعبیر آن را از یوسف (ع) میپرسند: ﴿وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيَانِ قَالَ أَحَدُهُمَا إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْرًا وَقَالَ الْآخَرُ إِنِّي أَرَانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزًا تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ﴾[۵]، ﴿قَالَ لَا يَأْتِيكُمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِ إِلَّا نَبَّأْتُكُمَا بِتَأْوِيلِهِ قَبْلَ أَنْ يَأْتِيَكُمَا ذَلِكُمَا مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ﴾[۶]، ﴿مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۷]، ﴿يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ﴾[۸].
شگفتتر از همه تعبیر خواب شاه مصر توسط یوسف (ع) است که: ﴿وَقَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ﴾[۹]
پس از عاجز ماندن معبران دربار از تعبیر صحیح خواب شاه، سرانجام یکی از آن دو زندانی آزاد شده به یاد یوسف میافتد و او را به عنوان بهترین معبر به شاه معرفی میکند: ﴿يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ أَفْتِنَا فِي سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ لَعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ﴾[۱۰]. ﴿قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَبًا فَمَا حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِي سُنْبُلِهِ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّا تَأْكُلُونَ﴾[۱۱]، ﴿ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ سَبْعٌ شِدَادٌ يَأْكُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّا تُحْصِنُونَ﴾[۱۲]، ﴿ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ﴾[۱۳].
از دیگر رؤیاهایی که در قرآن کریم ذکر گردیده، رؤیای پیامبر اکرم (ص) است که باعث آگاهی مسلمانان از ورود به مسجد الحرام با امنیت و اجرای اعمال حج شده است: ﴿لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا﴾[۱۴]
پیامبر اکرم (ص) در مدینه خواب دید که به اتفاق یاران خود برای مناسک عمره وارد مکه میشوند و این خواب را برای یاران بیان کرد. اما چون در حدیبیه از ورود به مکه باز داشته شدند برخی از یاران اعتراض کردند که چرا وعده شما عملی نشد؟ حضرت فرمود: مگر گفته بودم همین امسال وارد مکه میشویم؟! بنابراین، زیارت کعبه به تأخیر افتاد و پیش از آن صلح حدیبیه واقع شد که برکات فراوانی برای مسلمان داشت و سال بعد یعنی سال هفتم، پس از پیروزی خیبر، مسلمانان آزادانه به زیارت رفتند که به آن «عمرة القضاء» گویند.
از دیگر موارد رؤیا، رؤیای پیامبر اسلام (ص) در مورد افراد دشمن و ضرورت پیکار با سپاه کفر در جنگ بدر است﴿إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلًا وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَلَكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴾[۱۵] و همچنین رؤیای آن حضرت درباره فتنه مردمان و شجره ملعونه است: ﴿وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْيَانًا كَبِيرًا﴾[۱۶]
در تفسیر این رؤیا میان مفسران اختلاف وجود دارد. جمعی از مفسران گفتهاند: پیامبر در خواب دید میمونهایی از منبر او بالا میروند و پایین میآیند، از این مسئله بسیار غمگین شد، آن چنان که بعد از آن کمتر میخندید (این میمونها را به بنیامیه تفسیر کردهاند) که یکی بعد از دیگری بر جای پیامبر (ص) نشستند در حالی که از یکدیگر تقلید میکردند و افرادی فاقد شخصیت بودند و حکومت اسلامی و خلافت رسول الله را به فساد کشیدند.
اما در باره شجره ملعونه نیز تفسیرهای گوناگونی شده است. برخی گفتهاند مراد از آن «شجره زقوم» است که طبق آیه ﴿إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ﴾[۱۷] این شجره خوراک گنهکاران است چنان که در آیات ﴿كَغَلْيِ الْحَمِيمِ خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَى سَوَاء الْجَحِيمِ﴾[۱۸] نیز به آن اشاره شده است. بر این اساس، لعن بودن آن متوجه خورندگانش یعنی دوزخیان میشود.
برخی دیگر گفتهاند مراد از آن، قوم سرکش یهود هستند که شجره نافرمانی و سرپیچی از پروردگار و حضرت موسی را تشکیل دادند و به صورت یک گروه و به عصیان برخاستند و با حضرت عیسی (ع) نیز از سر ستیز بر آمدند و حتی مدعی مصلوب کردن عیسی (ع) شدند!
در بسیاری از تفاسیر نقل شده که مراد از «شجره ملعونه»، بنی امیه هستند و در این باره از عایشه روایتی نقل شده که رو به مردان کرد و گفت: «لَعَنَ اللَّهُ أَباكَ وَ أَنْتَ فِى صُلْبِهِ فَأَنْتَ بَعْضُ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ»، «خدا پدر تو را لعنت کرد در حالی که تو در صلب او بودی، بنابراین تو بخشی از کسی هستی که خدا او را لعنت کرده است»[۱۹]. بر این اساس، «شجره ملعونه» در واقع همسو با «شجره خبیثه» در آیه ﴿وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ﴾[۲۰] است.
بنابراین «شجره ملعونه» با «شجره خبیثه» از نظر معنی متلازماند و در واقع ماهیت این دو یکی است. از طرف دیگر این دو میتواند مصادیق گوناگونی داشته باشد از جمله: «بنیامیه، «یهودیان حقیقت ستیز» و «منافقان» از مصادیق بارز آن به حساب میآیند.
از دیگر موارد خواب در قرآن کریم، خواب ۳۰۹ ساله اصحاب کهف است که نمونه روشنی از معاد را به نمایش میگذارد: ﴿فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَدًا﴾[۲۱]، ﴿ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا﴾[۲۲]، ﴿وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعًا﴾[۲۳]
برخی گفتهاند: این تعبیر برای آن است که مدت درنگ آنها را به سال شمسی و قمری بیان دارند؛ زیرا سیصد سال شمسی، مساوی است با سیصد و نه سال قمری. از دیگر آیاتی که در آنها به خواب تصریح یا اشاره شده، عبارتند از: ﴿إِنَّمَا يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ﴾[۲۴]، ﴿تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ﴾[۲۵]، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَمِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۲۶]، ﴿وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۲۷]، ﴿الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا﴾[۲۸]. که در شماری از این آیات از «مضجع – خوابگاه» نیز سخن به میان آمده است.
در قرآن کریم برای رؤیا آثاری ذکر شده که عبارتند از:
- آرامش رؤیای پیامبر اکرم (ص) درباره تعداد افراد دشمن، اطمینان بخش و آرامش آفرین برای دلهای رزمندگان در جنگ بدر قلمداد شده است: ﴿إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلًا وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَلَكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴾[۲۹].
- آزمایش و آگاهی حقیقت خوابی که پیامبر دین به عنوان وسیله آزمایش مردم یاد شده است: ﴿وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ﴾[۳۰] و همین گونه است آیات: ﴿فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ﴾[۳۱]، ﴿قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ﴾[۳۲]، ﴿إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ﴾[۳۳]، ﴿وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيَانِ قَالَ أَحَدُهُمَا إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْرًا وَقَالَ الْآخَرُ إِنِّي أَرَانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزًا تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ﴾[۳۴]، ﴿قَالَ لَا يَأْتِيكُمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِ إِلَّا نَبَّأْتُكُمَا بِتَأْوِيلِهِ قَبْلَ أَنْ يَأْتِيَكُمَا ذَلِكُمَا مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ﴾[۳۵]، ﴿وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ مَا كَانَ لَنَا أَنْ نُشْرِكَ بِاللَّهِ مِنْ شَيْءٍ ذَلِكَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ﴾[۳۶]، ﴿يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ﴾[۳۷]، ﴿مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۳۸]، ﴿يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ﴾[۳۹]،﴿لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا﴾[۴۰]
- تقویت روحیه و پیشگیری از ناگواریها و ایجاد اتحاد از دیگر فلسفه خواب پیامبر اکرم (ص) یوسف (ع) است ﴿إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلًا وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَلَكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴾[۴۱]، ﴿يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ أَفْتِنَا فِي سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ لَعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ﴾[۴۲]، ﴿قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَبًا فَمَا حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِي سُنْبُلِهِ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّا تَأْكُلُونَ﴾[۴۳]، ﴿ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ سَبْعٌ شِدَادٌ يَأْكُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّا تُحْصِنُونَ﴾[۴۴]، ﴿ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ﴾[۴۵].
در مقابل خواب صادق و مطابق با واقع، خوابهای پریشان و آشفته نیز در قرآن یاد شده است ﴿قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ﴾[۴۶]. مراد از اضغاث احلام همان خوابهای پریشان و درهم و برهم است که بیشتر معلول ناراحتیهای روحی و آشفتگیهای زندگی روزانه است که در عالم خواب به نحوی پدیدار و نمایان میشوند، اما خوابهای صحیح و درست، دارای تأویل و تعبیرند و میتوانند بیانگر واقعیتهایی باشد که بعداً بر صاحب خواب پدیدار میشود و مصداق چنین خوابهایی، همان خواب رسول خدا (ص) و خواب یوسف (ع) است که نشانههای حقایق و واقعیتهای عینی سالهای پس از خواب برای آنان متمثل گردید ﴿إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلًا وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَلَكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴾[۴۷]، ﴿يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ أَفْتِنَا فِي سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ لَعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ﴾[۴۸]، ﴿قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَبًا فَمَا حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِي سُنْبُلِهِ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّا تَأْكُلُونَ﴾[۴۹]، ﴿ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ سَبْعٌ شِدَادٌ يَأْكُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّا تُحْصِنُونَ﴾[۵۰]، ﴿ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ﴾[۵۱].
در داستان یوسف، سه رؤیا جلب توجه میکند و هر سه هم محور اساسی قصه یوسف را تشکیل میدهند. یکی خواب یوسف و دیگری خواب دو زندانی هم بند او و سومی خواب پادشاه مصر که یوسف در پایتخت حکومت او زندانی شده بود. خواب یوسف چنین است: ﴿إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ﴾[۵۲]. یعقوب هم به طور کلی در تعبیر خواب فرزندش گفت:﴿تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ﴾[۵۳]، ﴿وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِنْ قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۵۴]
مسأله رؤیا و خواب دیدن، همیشه از مسائلی بوده است که فکر افراد عادی و دانشمند را از جهات مختلفی به خود جلب کرده است. در روایتی از پیامبر اکرم (ص)، نقل شده که فرمودهاند: «رؤیا، سه گونه است: گاهی بشارتی از ناحیه خداوند است، گاه، وسیله غم و اندوه از ناحیه شیطان و گاه مسائلی است که انسان در فکر خود میپروراند و آن را در خواب میبیند»[۵۵]. روشن است که خوابهای شیطانی، چیزی نیست که تعبیر داشته باشد، اما خوابهای رحمانی که جنبه بشارت دارد، حتماً باید خوابی باشد که از حادثه مسرت بخش آینده پرده برمیدارد.
شماری از دانشمندان با تفسیر مادی خویش به خواب مینگرند و میگویند: رؤیا عبارت است از ارضای تمایلات واپس زده و سر کوفتهای که همیشه با تغییر و تبدیلهایی برای فریب «من» به عرصه خود آگاهی روی میآورند. اما همه خوابها مشمول چنین تفسیری نمیتوانند واقع بشود اصولاً خوابهای به اصطلاح «اضغاث احلام» که نتیجه افکار پریشان است غیر از خوابهایی است که بارها به تجربه ثابت گردیده که بیانگر واقعیاتی هستند که بعداً اتفاق میافتد. و داستان خوابهای یوسف حکایت از واقعهای بس بزرگ داشت که بعداً اتفاق افتاد. اما خواب دو هم بند یوسف چنین گزارش شده است: ﴿ وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيَانَ قَالَ أَحَدُهُمَا إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْرًا وَقَالَ الآخَرُ إِنِّي أَرَانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزًا تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ﴾[۵۶]. یوسف هم خواب آن دو را چنین تعبیر کرد: ﴿يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ﴾[۵۷] و نیز خواب پادشاه مصر چنین نقل شده است: ﴿وَقَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ﴾[۵۸]
تعبیر بسیار دقیق یوسف (ع) از خواب پادشاه مصر، گویای اهمیت شماری از خوابها و از طرف دیگر آگاهی و مهارت فوق العاده یوسف از تعبیر چنان خواب پیچیده و شگرف است.
تعبیر یوسف به وضوح نشان داد که او با عالَمی غیر از این عالم ماده در ارتباط است و حقایق این عالم تنها در امور مادی خلاصه نمیشود، بلکه عالمی به نام «جهان غیب» هم وجود دارد که افراد با تقوا بدان ایمان دارند و گاهی دریچههایی هم از آن عالم غیب به رویشان گشوده میشود و حقایقی را درک و فهم میکنند که از حیطه فهم و درک افراد معمولی خارج است. بنابر این میتوان «خواب» و «رؤیا» را یکی از آیات الهی به حساب آورد که گاهی از طریق آن حقایقی ماورایی بر اولیاء الهی کشف میشود.
خواب ابراهیم (ع) نیز از شگفتیهای عالم غیب است: ﴿قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ * فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ * وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ * قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ * إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ * وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ﴾[۵۹].
رؤیای پیامبر اسلام که آیه ﴿وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْيَانًا كَبِيرًا﴾[۶۰]. بدان اشاره میکند. جمعی از مفسران شیعه و سنی نقل کردهاند که: این خواب اشاره به جریان معروفی است و آن این است که پیامبر (ص) در خواب دید میمونهایی از منبر او بالا میروند و پایین میآیند.
آن حضرت از این مسئله غمگین شد. آن چنان که بعد از آن کمتر میخندید. این میمونها را به بنیامیه تفسیر کردهاند که یکی پس از دیگری بر جای پیامبر (ص) نشستند در حالی که از یکدیگر تقلید میکردند. افرادی فاقد شخصیت بودند و حکومت اسلامی و خلافت رسول خدا (ص) را به فساد کشیدند[۶۱] آن را نقل کردهاند. در بسیاری از تفسیرهای شیعه و سنی نقل شده که «شجره ملعونه» بنیامیه هستند. فخر رازی در روایتی در این باره از ابن عباس مفسر معروف اسلامی نقل کرده است[۶۲].
در تفسیر این رؤیا میان مفسران اختلاف وجود دارد. جمعی از مفسران گفتهاند: پیامبر در خواب دید میمونهایی از منبر او بالا میروند و پایین میآیند و بسیار از این مسئله غمگین شد، آن چنان که بعد از آن کمتر میخندید (این میمونها را به بنی امیه تفسیر کردهاند) که یکی بعد از دیگری بر جای پیامبر (ص) نشستند در حالی که از یکدیگر تقلید میکردند و افرادی فاقد شخصیت بودند و حکومت اسلامی و خلافت رسول الله را به فساد کشیدند.
اما درباره شجره ملعونه نیز تفسیرهای گوناگونی شده است. برخی گفتهاند مراد از آن «شجره زقوم» است که طبق آیه ۶۴ سوره صافات ﴿إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ﴾[۶۳] این شجره خوراک گنهکاران است چنان که در آیات ﴿كَغَلْيِ الْحَمِيمِ خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَى سَوَاء الْجَحِيمِ﴾[۶۴] نیز به آن اشاره شده است. بر این اساس، لعن بودن آن متوجه خورندگانش یعنی دوزخیان میشود. برخی دیگر گفتهاند مراد از آن، قوم سرکش یهود هستند که شجره نافرمانی و سرپیچی از پروردگار و حضرت موسی را تشکیل دادند و به صورت یک گروه و شبکه در هم تنیده به عصیان برخاستند و با حضرت عیسی نیز از سرستیز بر آمدند و حتی مدعی مصلوب کردن عیسی شدند!
اما در بسیاری از تفاسیر و سنی نقل شده که مراد از «شجره ملعونه»، بنی امیه هستند و در این باره از عایشه روایتی نقل شده که رو به مردان کرد و گفت: «لَعَنَ اللَّهُ أَباكَ وَ أَنْتَ فِى صُلْبِهِ فَأَنْتَ بَعْضُ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ»، خدا پدر تو را لعنت کرد در حالی که تو در صلب او بودی، بنابراین تو بخشی از کسی هستی که خدا او را لعنت کرده است»[۶۵].
از دیگر رؤیاهایی که در قرآن کریم ذکر گردیده، رؤیای پیامبر اکرم (ص) است که باعث آگاهی مسلمانان از ورود به مسجد الحرام با امنیت و اجرای اعمال حج شده است: ﴿لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا﴾[۶۶].
پیامبر اکرم (ص) در مدینه خواب دید که به اتفاق یاران خود برای مناسک عمره وارد مکه میشوند و این خواب را برای یاران بیان کرد. اما چون در حدیبیه از ورود به مکه باز داشته شدند برخی از یاران اعتراض کردند که چرا وعده شما عملی نشد؟ حضرت فرمود: مگر گفته بودم همین امسال وارد مکه میشویم؟! بنابراین، زیارت کعبه به تأخیر افتاد و پیش از آن صلح حدیبیه واقع شد که برکات فراوانی برای مسلمانان داشت و سال بعد یعنی سال هفتم، پس از پیروزیخیبر، مسلمانان آزادانه به زیارت رفتند که به آن «عمرة القضاء» گویند.
از دیگر موارد رؤیا، رؤیای پیامبر اسلام (ص) در مورد افراد دشمن و ضرورت پیکار با سپاه کفر در جنگ بدر است ﴿إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلًا وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَلَكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴾[۶۷]. نتیجه اینکه رؤیا بر اساس آیات قرآن میتواند حقیقی و یا آشفته و پریشان باشد، خوابها و رؤیاهای پیامبران و اولیاء الهی و کسانی از مردمان، جزو خوابهای واقعی و حقیقی است. نفس رؤیا دلالت بر تجرد روح و ارتباط روح با عالم ماوراء ماده دارد. و رؤیا میتواند دریچهای از دریچههای آگاهی انسان به سوی عالم غیب باشد تا آدمی بداند که این عالم محدود و مادی در برگیرنده تمام حقایق و واقعیات نیست و جز این، عالمی دیگر وجود دارد که خواه ناخواه روزی همه انسانها به سوی آن برانگیخته میشوند.[۶۸]
رؤیا در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم
- ﴿إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلًا وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَلَكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴾[۶۹]
- ﴿وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْيَانًا كَبِيرًا﴾[۷۰]
- ﴿لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلقِینَ رُؤُسَکمْ وَ مُقَصرِینَ لاٰ تَخٰافُونَ فَعَلِمَ مٰا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذٰلِک فَتْحاً قَرِیباً﴾[۷۱]
نکات:
در آیات فوق این موضوعات در باره رؤیای پیامبر مطرح گردیده است:
- رؤیای پیامبر در باره تعداد افراد دشمن اطمینان بخش و آرامش آفرین برای قلبهای رزمندگان در جنگ بدر: ﴿إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلًا وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ﴾[۷۲]
- حقیقت نمایانده شده در رؤیا بر پیامبر وسیله آزمایش مردم: ﴿وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ﴾[۷۳]
- رؤیای پیامبر نمایانگر ورود مسلمانان به مسجد الحرام با امنیت و تراشیدن سر و کوتاه کردن مو بدون هیچ خوفی: ﴿لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِینَ مُحَلقِینَ رُؤُسَکمْ وَ مُقَصرِینَ لاٰ تَخٰافُونَ﴾[۷۴][۷۵].
خوابهای صادق یا پریشان
رؤیا از ریشه «ر ـ أـ ی» و به معنای چیزی است که در خواب دیده میشود[۷۶]؛ برخلاف «رؤیت» که مشاهده در حال بیداری است[۷۷]. از دیدگاه روانشناسان، رؤیا بازتابی از ترسها، سرخوردگیها و علایق شخصی افراد است. بیننده خواب یکی از شخصیتهای داستان رؤیاست که گاه از نگاه ناظر بیرونی آن را تجربه میکند و گاه فرد خوابیده، از خواب خویش آگاه است که به آن خواب شفاف میگویند و پدیده نادری نیست. رؤیا در نگاه روانشناسان، دروازهای برای ورود به ضمیر ناخودآگاه بیننده خواب است[۷۸]. ادیان ابراهیمی، نگاهی متفاوت به موضوع رؤیا دارند: در بخش دوم از رساله براخوت تلمود، رؤیا نوعی تجربه این جهانی معرفی شده است که میتواند تأویل و تفسیری داشته باشد و تعالیمی را برای انسان به بار آورد. یهودیان میان خوابهای خوب و خواب های شیطانی تفاوت قائلاند و رؤیا برای آنان مانند بسیاری دیگر از ادیان، راهی برای دریافت الهامات وحیانی است[۷۹]. اعتقاد مسیحیان درباره رؤیا نیز از رهگذر عهد عتیق و رؤیاهای گزارش شده، به ویژه رؤیای نردبان یعقوب شکل گرفته است[۸۰]. رؤیا در تعالیم قرآنی و تاریخ اسلام نیز حضوری چشمگیر دارد. پیامبر اکرم(ص) رؤیا را سه گونه برشمرده است: بشارتی از سوی خدا، وسیله غم و اندوه از سوی شیطان و مسائلی که انسان در فکر خود میپروراند (حدیث نفس) و آنها را در خواب میبیند[۸۱]. رؤیا ارتباط با عالم مثال و راهی برای درک حقایق امور است و گزارشهای فراوانی از رؤیاهای عالمان و عارفان مسلمان در تاریخ اسلامی موجود است. به گفته بزرگانی همچون ابن عربی، همه تجربههای شهودی انبیا، از جمله رؤیا و تجربههای عرفانی عارفان و اولیا برخاسته از نسبت خیال با عالم مثال است[۸۲]. صدرالمتألهین نیز دلیل درستی رؤیاهای صادق را اتصال نفس انسان به جواهر عالیه در عالم بالا میداند[۸۳]. در بررسی واژهشناختی رؤیا در قرآن، به سه واژه «رؤیا» و همخانوادههای آن، «احلام» و «احادیث» برمیخوریم. واژه رؤیا ۷ بار در قرآن به شکل مفرد آمده است. برخی مشتقات فعلی آن نیز به معنای «خواب دیدن» به کار رفته است؛ مانند ﴿إِذْ يُرِيكَهُمُ ٱللَّهُ فِى مَنَامِكَ﴾[۸۴]، ﴿إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَـٰٓأَبَتِ إِنِّى رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًۭا وَٱلشَّمْسَ وَٱلْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِى سَـٰجِدِينَ﴾[۸۵]، ﴿وَقَالَ ٱلْمَلِكُ إِنِّىٓ أَرَىٰ﴾[۸۶] و ﴿إِنِّىٓ أَرَىٰ فِى ٱلْمَنَامِ﴾[۸۷] برخی مفسران، آیه ۶۴ سوره یونس[۸۸] را که از بشارت به مؤمنان در دنیا و آخرت خبر میدهد نیز در ارتباط با رؤیا دانسته و بشارت در دنیا را رؤیاهای نیکو میدانند که انسان آن را در خواب میبیند[۸۹]. واژه «اَحْلام» جمع «حُلُم»[۹۰] دیگر واژهای است که به معنای رؤیا به کار رفته و در اصل به معنای خودداری نفس و کنترل آن از هیجان و غضب است[۹۱] و چون رؤیا معمولاً در حالت خواب توأم با آرامش و به دور از هیجان و غضب دیده میشود، از آن به احلام تعبیر شده است[۹۲]. این واژه ۴ بار در قرآن آمده که سه بار به معنای رؤیا و خواب و یک بار به معنای «عقول» است.[۹۳].[۹۴] احلام در قرآن برخلاف رؤیا که بیشتر خوابهای خیر و نیک است، در باره خوابهای آشفته به کار رفته[۹۵] و از آن به «اَضْغاث اَحْلام» تعبیر شده است. در برخی از احادیث نیز منشأ رؤیای صالح، خدا و منشأ احلام، شیطان دانسته شده است[۹۶]. واژه سوم، «احادیث» جمع «حدیث» به معنای امر جدید است که بیشتر درباره سخن به کار میرود[۹۷]. رؤیا نیز اغلب دربردارنده مشاهدهای تازه است[۹۸]. این واژه ۵ بار در قرآن به کار رفته که سه بار در کنار واژه «تأویل» به معنای رؤیاها استفاده شده است. در وجه کاربرد حدیث برای رؤیا، روایت پیامبر(ص) نیز میتواند راهگشا باشد که رؤیا یا حدیث نفس خواب بیننده است یا حدیث شیطان یا فرشته[۹۹]؛ همچنین گفته شده: از این رو که رؤیا پس از خواب، بازگو میشود، به آن «حدیث» گفته شده است[۱۰۰].[۱۰۱].
انواع رویا
در نگاه کلی قرآن، رؤیا دو گونه است: صادق که از سوی خدا به انسان القا میشود و کاذب که رؤیای پریشان و دارای منشأ شیطانی است. رؤیای صادق دارای تأویل و تعبیر است که علم آن به برخی پیامبران الهی همچون حضرت یوسف(ع) و حضرت یعقوب(ع) عطا شده است.
خداوند متعالی با بهکارگیری مشتقات واژه «صدق» درباره برخی رؤیاها، بر درستی آنها گواهی داده است: ﴿قَدْ صَدَّقْتَ ٱلرُّءْيَآ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجْزِى ٱلْمُحْسِنِينَ﴾[۱۰۲]، ﴿لَّقَدْ صَدَقَ ٱللَّهُ رَسُولَهُ ٱلرُّءْيَا بِٱلْحَقِّ﴾[۱۰۳]؛ نیز با نقل خوابهایی که تعبیر آن یا عین خواب[۱۰۴] اتفاق افتاده، حقیقی بودن برخی خوابها را تأیید کرده است[۱۰۵]؛ همچنین تعبیر «مِن ورائی حِجابٍ» به عنوان یکی از راههای وحی در آیه ۵۱ سوره شوری[۱۰۶] را شامل رؤیای صادق نیز دانستهاند[۱۰۷]. در قرآن و روایات، ویژگیهایی برای رؤیای صادق مطرح شدهاند؛ مانند تکرار رؤیا. تعابیری مانند ﴿إِنِّىٓ أَرَىٰ فِى ٱلْمَنَامِ﴾ درباره خواب حضرت ابراهیم(ع) و ﴿وَقَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَى﴾.. درباره خواب پادشاه مصر و ﴿إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْرًا وَقَالَ الْآخَرُ إِنِّي أَرَانِي أَحْمِلُ﴾[۱۰۸]. در باره خواب زندانیان به صورت مضارع، بر استمرار خوابها و صادق بودن آنها دلالت دارند[۱۰۹]؛ همچنین اگر در رؤیایی مأموریتی از سوی خدای متعالی به پیامبری ابلاغ گردد، عمل به آن واجب میشود، چنان که در خواب حضرت ابراهیم(ع) مبنی بر ذبح فرزندش حضرت اسماعیل(ع) رخ داده است[۱۱۰]، از این رو رؤیای صادق انبیا(ع) نیز وحی نامیده شده[۱۱۱] و یکی از ۴۶ جزء[۱۱۲] یا ۷۰ جزء[۱۱۳] نبوت بیان شده است[۱۱۴]. در خصوص پیامبر اکرم(ص) نیز تلقی وحی در خواب به صورت رؤیای صادق گزارش شده است[۱۱۵]. از خوابهای آشفته و پریشان در برابر رؤیای صادق، با عنوان ﴿أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ﴾[۱۱۶] یاد شده است[۱۱۷]. «اَضغـثُ» جمع «ضِغْث» به معانی متفاوتی به کار رفته که نوعی آشفتگی و درآمیختگی سره و ناسره در تمامی آنها نهفته است[۱۱۸] و از این رو، خوابی که حقیقت آن روشن نیست و اجزای آن به هم پیوسته نیستند، به این نام خوانده شده است[۱۱۹]. برخی مفسران با استفاده از آیه ۴۴ سوره یوسف[۱۲۰] هر خوابی را که تأویلی نداشته باشد، ﴿أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ﴾ شمرده[۱۲۱] و این واژه را استعارهای برای رؤیای کاذب دانستهاند[۱۲۲]. یکی از فرقهای بارز خوابهای صادق و کاذب، منشأ و مصدر آنهاست که منشأ خوابهای صادق خداوند متعالی است، برخلاف خوابهای کاذب. قرآن با استفاده از عبارات ﴿إِذْ يُرِيكَهُمُ ٱللَّهُ فِى مَنَامِكَ...﴾[۱۲۳] و ﴿وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِٱلنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا ٱلرُّءْيَا ٱلَّتِىٓ أَرَيْنَـٰكَ...﴾[۱۲۴] منشأ رؤیاهای صادق را خدای متعالی میشمرد و در مقابل، از شیطان، حالات نفسانی[۱۲۵] و افکار بشری[۱۲۶] به عنوان منشأ رؤیاهای کاذب یاد شده است.
از آیات مربوط به رؤیای حضرت یوسف(ع) استفاده شده که نقل رؤیا در صورت برانگیختن حسادت حسودان، درست نیست، چنان که حضرت یعقوب(ع) از نقل رؤیای حضرت یوسف(ع) برای برادرانش نهی کرد[۱۲۷]: ﴿قَالَ يَـٰبُنَىَّ لَا تَقْصُصْ رُءْيَاكَ عَلَىٰٓ إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا۟ لَكَ كَيْدًا إِنَّ ٱلشَّيْطَـٰنَ لِلْإِنسَـٰنِ عَدُوٌّۭ مُّبِينٌۭ﴾[۱۲۸] روایتی با همین مضمون از امام صادق(ع) نیز وارد شده که از نقل خواب برای حسودان و کینهتوزان نهی میکند[۱۲۹]. پیامبر اکرم(ص) نیز به طور کلی از نقل رؤیاهای شیطانی و اضغاث احلام نهی کرده است[۱۳۰].[۱۳۱].
تاویل و تعبیر رویا
تأویل از باب تفعیل از ریشه «اَ ـ و ـ ل» به معنای رجوع و بازگشت چیزی به اصل آن است[۱۳۲] و تأویل رؤیا در عبارت ﴿وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ ٱلْأَحَادِيثِ﴾[۱۳۳] به معنای تفسیر آن[۱۳۴] یا پیشامدی دانسته شده که پس از دیدن خواب اتفاق میافتد[۱۳۵] و تحقق خارجی همان چیزی است که در خواب دیده است. نسبت معنای لغوی و اصطلاحی از آن جهت است که تأویل، رؤیا را به اصلش باز میگرداند[۱۳۶]. «تعبیر» از باب تفعیل و از ریشه «ع ـ ب ـ ر» اصطلاح دیگری در زمینه تفسیر رؤیا و به معنای گذشتن از حالتی به حالتی دیگر است[۱۳۷]. مقصود از «تعبیر رؤیا»، تطبیق تصاویر و مفاهیم نفسانی بر حقایق عینی خارجی دانسته شده است[۱۳۸]. تأویل نسبت به تعبیر معنایی عام دارد؛ زیرا هم در باره خواب به کار میرود، هم درباره غیر آن؛ مانند تأویل آیات متشابه قرآن[۱۳۹]؛ اما تعبیر، اخص بوده، تنها در باره خواب به کار میرود[۱۴۰]. در قرآن از برخی معبّران خواب یاد شده است: یوسف(ع) بنا به تصریح آیه ۶ سوره یوسف[۱۴۱] برگزیده خدا و دارای علم تأویل بود که در آیات ۴۱ و ۴۷ - ۴۹ سوره یوسف برخی از تأویلات آن حضرت که به واقعیت پیوستهاند، ذکر شده است و در آیات ۲۱، ۳۷ و ۱۰۱ بر الهی بودن این علم تأکید شده است. تأویل احادیث در این آیات به علم تعبیر رؤیا تفسیر شده است. علم و حکمت، دانستن فرجام امور[۱۴۲] و آگاهی از معانی کتب و سنن انبیای سلف[۱۴۳] نیز از تفاسیر دیگر آن شمرده شده است.
درباره آگاهی حضرت یعقوب(ع) و پسرانش از تعبیر خواب به صراحت سخنی گفته نشده؛ ولی تعبیر ﴿ءَالِ يَعْقُوبَ﴾ در آیه ﴿وَكَذَٰلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ ٱلْأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُۥ عَلَيْكَ وَعَلَىٰٓ ءَالِ يَعْقُوبَ كَمَآ أَتَمَّهَا عَلَىٰٓ أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَٰهِيمَ وَإِسْحَـٰقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌۭ﴾[۱۴۴] دلیل بر آگاهی یعقوب و برخی فرزندانش از تعبیر خواب دانسته شده است[۱۴۵]. برخی مفسران از آیه «قالَ یـبُنَیَّ لا تَقصُص رُءیاکَ عَلی اِخوَتِکَ» نیز استفاده کردهاند که برادران یوسف(ع) با تأویل رؤیا آشنا بودند و از این رو یعقوب فرزندش را از بازگویی رؤیایش برای برادرانش نهی کرد[۱۴۶]. افزون بر این افراد، آیه ﴿وَقَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ﴾[۱۴۷] نشان از وجود کسانی در مصر دارد که دانای به تعبیر خواب شمرده میشدند[۱۴۸]. درباره «المَلاَُ» دیدگاههای مختلفی وجود دارد: درباریان، اشراف و بزرگان و دانشمندان[۱۴۹]، ساحران و کاهنان[۱۵۰]، یا منجمان مصری[۱۵۱]. با این حال، آنان نتوانستند خواب پادشاه را تعبیر کنند و خواب او را ﴿أَضْغَـٰثُ أَحْلَـٰمٍۢ﴾ دانستند: ﴿قَالُوٓا۟ أَضْغَـٰثُ أَحْلَـٰمٍۢ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ ٱلْأَحْلَـٰمِ بِعَـٰلِمِينَ﴾[۱۵۲].[۱۵۳].
منابع
پانویس
- ↑ مفردات، ۳۷۵.
- ↑ «و چه بسیار گروههایی را پیش از آنان نابود کردیم که در ساز و برگ و فرّ و شکوه، نیکوتر بودند» سوره مریم، آیه ۷۴.
- ↑ «و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب میبینم که تو را سر میبرم پس بنگر که چه میبینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان مییابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت. و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)؛ و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدینگونه نکوکاران را پاداش میدهیم. بیگمان این همان آزمایش آشکار بود. و به قربانی سترگی او را بازخریدیم. و در میان آیندگان از وی (نامی نیکو) بر جای نهادیم. درود بر ابراهیم» سوره صافات، آیه ۱۰۲-۱۰۹.
- ↑ «یاد کن) آنگاه را که یوسف به پدرش گفت: ای پدر! من (در خواب) یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من فروتن بودند. گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بیگمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است. و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام میگرداند چنانکه پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۴-۶.
- ↑ «و دو جوان با او به زندان در آمدند، یکی از آنها گفت من در خواب میدیدم که شراب میاندازم و دیگری گفت: من در خواب میدیدم که روی سرم نان میبرم، پرندگان از آن میخورند، ما را از تعبیر آن آگاه کن که ما تو را از نیکوکاران میبینیم» سوره یوسف، آیه ۳۶.
- ↑ «(یوسف) گفت: خوراکی که روزی شماست نزدتان نمیرسد مگر آنکه پیش از رسیدن آن شما را از تعبیر آن آگاه میکنم. این از چیزهایی است که پروردگارم به من آموخته است؛ من آیین گروهی را که به خداوند ایمان ندارند و جهان واپسین را منکرند وانهادهام» سوره یوسف، آیه ۳۷.
- ↑ «شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۴۰.
- ↑ «ای دو یار زندان! اما (تعبیر خواب) یکی از شما (این است که) به سرور خود باده مینوشاند؛ و اما دیگری به دار آویخته میشود و پرندگان از سرش خواهند خورد؛ کاری که از من درباره آن نظر میخواستید قطعی شده است» سوره یوسف، آیه ۴۱.
- ↑ «و پادشاه (مصر) گفت: من (در خواب) هفت گاو فربه میبینم که هفت گاو لاغر آنها را میخورند و هفت خوشه سبز و (هفت خوشه) دیگر خشک؛ ای بزرگان! اگر خوابگزارید به من درباره خوابم نظر بدهید» سوره یوسف، آیه ۴۳.
- ↑ «یوسف، ای (یار) راستگو! درباره (خواب دیدن) هفت گاو فربه که هفت گاو لاغر آنها را میخورند و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشک دیگر نظرت را به ما بگو باشد که من نزد مردم برگردم شاید که (به تعبیر آن) دانا گردند» سوره یوسف، آیه ۴۶.
- ↑ «گفت: هفت سال پیاپی بکارید و آنچه برمیدارید- جز اندکی را که میخورید- در خوشه بگذارید» سوره یوسف، آیه ۴۷.
- ↑ «آنگاه پس از آن، هفت سال سخت خواهد آمد، که (مردم) آنچه را برای آن (سال) ها از پیش نهادهاید، خواهند خورد جز اندکی را که (در انبارها) نگه میدارید» سوره یوسف، آیه ۴۸.
- ↑ «آنگاه پس از آن، سالی خواهد آمد که در آن به فریاد مردم میرسند (/ باران مییابند) و (مردم) در آن (از دانهها و میوهها) افشره میگیرند (/ از خشکسالی رهایی مییابند)» سوره یوسف، آیه ۴۹.
- ↑ «خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛ شما اگر خداوند بخواهد با ایمنی، در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کردهاید، بیآنکه بهراسید به مسجد الحرام وارد میشوید بنابراین او چیزی را میدانست که شما نمیدانید، از این رو پیش از آن پیروزی نزدیکی پدید آورد» سوره فتح، آیه ۲۷.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که خداوند آنان را به تو در خوابت «اندک» نشان داد و اگر آنان را «بسیار» نشان داده بود سست میشدید و در کار (جنگ) اختلاف مییافتید ولی خداوند (شما را) در امان داشت که او به اندیشهها داناست» سوره انفال، آیه ۴۳.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که با تو گفتیم: پروردگارت به مردم چیرگی دارد و خوابی که ما به تو نمایاندیم و درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمون مردم قرار ندادیم و آنان را بیم میدهیم اما جز سرکشی بزرگ، به آنان نمیافزاید» سوره اسراء، آیه ۶۰.
- ↑ «بیگمان آن درختی است که در ژرفای دوزخ میبالد» سوره صافات، آیه ۶۴.
- ↑ «همچون جوشیدن آب داغ او را بگیرید و در میانه دوزخ بکشانید!» سوره دخان، آیه ۴۶-۴۷.
- ↑ الجامع لأحکام القرآن، ج۱۰، ص۲۸۶؛ مفاتیح الغیب، ج۲۸، ص۲۲؛ تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۱۷۴.
- ↑ «و مثل کلمهای پلید چون درختی پلید است که از روی زمین ریشهکن شده باشد، آن را هیچ پایداری نیست» سوره ابراهیم، آیه ۲۶.
- ↑ «پس آنان را در آن غار چندین سال به خواب بردیم» سوره کهف، آیه ۱۱.
- ↑ «سپس آنان را (از خواب) برانگیختیم تا روشن گردانیم کدام یک از دو گروه در ازای درنگی را که (در غار) داشتند بهتر شمارش میکند» سوره کهف، آیه ۱۲.
- ↑ «و در غار خود سیصد سال درنگ داشتند و نه سال بر آن افزودند» سوره کهف، آیه ۲۵.
- ↑ «به آیات ما تنها کسانی ایمان دارند که چون آنها را بدیشان گوشزد کنند به سجده درمیافتند و پروردگارشان را با سپاس، پاک میخوانند و گردنکشی نمیورزند» سوره سجده، آیه ۱۵.
- ↑ «از بسترها پهلو تهی میکنند (و برای نماز برمیخیزند) در حالی که پروردگارشان را به بیم و امید میخوانند و از آنچه به آنان روزی کردهایم میبخشند» سوره سجده، آیه ۱۶.
- ↑ «ای مؤمنان! باید کسانی که بردگان شمایند و نابالغان شما سه بار از شما رخصت بخواهند: پیش از نماز بامداد و هنگامی که نیمروز لباس خود را در میآورید و پس از نماز عشاء که سه هنگام برهنگی و تنهایی شماست پس از آن بر شما و ایشان گناهی نیست (اگر از شما رخصت نگیرند) که گرد شما در گردشند و با یکدیگر به سر میبرید؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن بیان میدارد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نور، آیه ۵۸.
- ↑ «و چون کودکانتان به بلوغ رسیدند باید (هنگام ورود) اجازه بگیرند مانند کسانی که پیش از آنان اجازه میگرفتند، بدین گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن میدارد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نور، آیه ۵۹.
- ↑ «مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از داراییهای خویش میبخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) میدارند و آن زنان را که از نافرمانیشان بیم دارید (نخست) پندشان دهید و (اگر تأثیر نکرد) در خوابگاهها از آنان دوری گزینید و (باز اگر تأثیر نکرد) بزنیدشان آنگاه اگر فرمانبردار شما شدند دیگر به زیان آنان راهی مجویید که خداوند فرازمندی بزرگ است» سوره نساء، آیه ۳۴.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که خداوند آنان را به تو در خوابت «اندک» نشان داد و اگر آنان را «بسیار» نشان داده بود سست میشدید و در کار (جنگ) اختلاف مییافتید ولی خداوند (شما را) در امان داشت که او به اندیشهها داناست» سوره انفال، آیه ۴۳.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که با تو گفتیم: پروردگارت به مردم چیرگی دارد و خوابی که ما به تو نمایاندیم و درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمون مردم قرار ندادیم» سوره اسراء، آیه ۶۰.
- ↑ «و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب میبینم که تو را سر میبرم پس بنگر که چه میبینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان مییابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت» سوره صافات، آیه ۱۰۲.
- ↑ «تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدینگونه نکوکاران را پاداش میدهیم» سوره صافات، آیه ۱۰۵.
- ↑ «بیگمان این همان آزمایش آشکار بود» سوره صافات، آیه ۱۰۶.
- ↑ «و دو جوان با او به زندان در آمدند، یکی از آنها گفت من در خواب میدیدم که شراب میاندازم و دیگری گفت: من در خواب میدیدم که روی سرم نان میبرم، پرندگان از آن میخورند، ما را از تعبیر آن آگاه کن که ما تو را از نیکوکاران میبینیم» سوره یوسف، آیه ۳۶.
- ↑ «(یوسف) گفت: خوراکی که روزی شماست نزدتان نمیرسد مگر آنکه پیش از رسیدن آن شما را از تعبیر آن آگاه میکنم. این از چیزهایی است که پروردگارم به من آموخته است؛ من آیین گروهی را که به خداوند ایمان ندارند و جهان واپسین را منکرند وانهادهام» سوره یوسف، آیه ۳۷.
- ↑ «و از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی میکنم؛ در خور ما نیست که هیچ چیز را شریک خداوند بدانیم؛ این از بخشش خداوند به ما و به مردم است امّا بیشتر مردم سپاس نمیگزارند» سوره یوسف، آیه ۳۸.
- ↑ «ای دو یار زندان! آیا خدایان پراکنده بهتر است یا خداوند یگانه دادفرما؟» سوره یوسف، آیه ۳۹.
- ↑ «شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۴۰.
- ↑ «ای دو یار زندان! اما (تعبیر خواب) یکی از شما (این است که) به سرور خود باده مینوشاند؛ و اما دیگری به دار آویخته میشود و پرندگان از سرش خواهند خورد؛ کاری که از من درباره آن نظر میخواستید قطعی شده است» سوره یوسف، آیه ۴۱.
- ↑ «خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛ شما اگر خداوند بخواهد با ایمنی، در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کردهاید، بیآنکه بهراسید به مسجد الحرام وارد میشوید بنابراین او چیزی را میدانست که شما نمیدانید، از این رو پیش از آن پیروزی نزدیکی پدید آورد» سوره فتح، آیه ۲۷.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که خداوند آنان را به تو در خوابت «اندک» نشان داد و اگر آنان را «بسیار» نشان داده بود سست میشدید و در کار (جنگ) اختلاف مییافتید ولی خداوند (شما را) در امان داشت که او به اندیشهها داناست» سوره انفال، آیه ۴۳.
- ↑ «یوسف، ای (یار) راستگو! درباره (خواب دیدن) هفت گاو فربه که هفت گاو لاغر آنها را میخورند و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشک دیگر نظرت را به ما بگو باشد که من نزد مردم برگردم شاید که (به تعبیر آن) دانا گردند» سوره یوسف، آیه ۴۶.
- ↑ «گفت: هفت سال پیاپی بکارید و آنچه برمیدارید- جز اندکی را که میخورید- در خوشه بگذارید» سوره یوسف، آیه ۴۷.
- ↑ «آنگاه پس از آن، هفت سال سخت خواهد آمد، که (مردم) آنچه را برای آن (سال) ها از پیش نهادهاید، خواهند خورد جز اندکی را که (در انبارها) نگه میدارید» سوره یوسف، آیه ۴۸.
- ↑ «آنگاه پس از آن، سالی خواهد آمد که در آن به فریاد مردم میرسند (/ باران مییابند) و (مردم) در آن (از دانهها و میوهها) افشره میگیرند (/ از خشکسالی رهایی مییابند)» سوره یوسف، آیه ۴۹.
- ↑ «گفتند خوابهایی پریشان است» سوره یوسف، آیه ۴۴.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که خداوند آنان را به تو در خوابت «اندک» نشان داد و اگر آنان را «بسیار» نشان داده بود سست میشدید و در کار (جنگ) اختلاف مییافتید ولی خداوند (شما را) در امان داشت که او به اندیشهها داناست» سوره انفال، آیه ۴۳.
- ↑ «یوسف، ای (یار) راستگو! درباره (خواب دیدن) هفت گاو فربه که هفت گاو لاغر آنها را میخورند و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشک دیگر نظرت را به ما بگو باشد که من نزد مردم برگردم شاید که (به تعبیر آن) دانا گردند» سوره یوسف، آیه ۴۶.
- ↑ «گفت: هفت سال پیاپی بکارید و آنچه برمیدارید- جز اندکی را که میخورید- در خوشه بگذارید» سوره یوسف، آیه ۴۷.
- ↑ «آنگاه پس از آن، هفت سال سخت خواهد آمد، که (مردم) آنچه را برای آن (سال) ها از پیش نهادهاید، خواهند خورد جز اندکی را که (در انبارها) نگه میدارید» سوره یوسف، آیه ۴۸.
- ↑ «آنگاه پس از آن، سالی خواهد آمد که در آن به فریاد مردم میرسند (/ باران مییابند) و (مردم) در آن (از دانهها و میوهها) افشره میگیرند (/ از خشکسالی رهایی مییابند)» سوره یوسف، آیه ۴۹.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که یوسف به پدرش گفت: ای پدر! من (در خواب) یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من فروتن بودند» سوره یوسف، آیه ۴.
- ↑ «گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بیگمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است» سوره یوسف، آیه ۵.
- ↑ «و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام میگرداند چنانکه پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۶.
- ↑ بحارالانوار، ۵۸، ۱۸۱ و ۱۸۱.
- ↑ «و دو جوان با او به زندان در آمدند، یکی از آنها گفت من در خواب میدیدم که شراب میاندازم و دیگری گفت: من در خواب میدیدم که روی سرم نان میبرم، پرندگان از آن میخورند، ما را از تعبیر آن آگاه کن که ما تو را از نیکوکاران میبینیم» سوره یوسف، آیه ۳۶.
- ↑ «ای دو یار زندان! اما (تعبیر خواب) یکی از شما (این است که) به سرور خود باده مینوشاند؛ و اما دیگری به دار آویخته میشود و پرندگان از سرش خواهند خورد؛ کاری که از من درباره آن نظر میخواستید قطعی شده است» سوره یوسف، آیه ۴۱.
- ↑ «و پادشاه (مصر) گفت: من (در خواب) هفت گاو فربه میبینم که هفت گاو لاغر آنها را میخورند و هفت خوشه سبز و (هفت خوشه) دیگر خشک؛ ای بزرگان! اگر خوابگزارید به من درباره خوابم نظر بدهید» سوره یوسف، آیه ۴۳.
- ↑ «(ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب میبینم که تو را سر میبرم پس بنگر که چه میبینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان مییابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت * و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)* و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم!* تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدینگونه نکوکاران را پاداش میدهیم * بیگمان این همان آزمایش آشکار بود * و به قربانی سترگی او را بازخریدیم» سوره صافات، آیه ۱۰۲-۱۰۷.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که با تو گفتیم: پروردگارت به مردم چیرگی دارد و خوابی که ما به تو نمایاندیم و درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمون مردم قرار ندادیم و آنان را بیم میدهیم اما جز سرکشی بزرگ، به آنان نمیافزاید» سوره اسراء، آیه ۶۰.
- ↑ مفاتیح الغیب، ج۲۰، ص۳۶۰؛ الجامع الاحکام القرآن، ج۱۰، ص۲۸۲؛ مجمع البیان، ج۶، ص۶۵۴؛ الصافی فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۹۹.
- ↑ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۰، ص۳۶۰.
- ↑ «بیگمان آن درختی است که در ژرفای دوزخ میبالد» سوره صافات، آیه ۶۴.
- ↑ «همچون جوشیدن آب داغ او را بگیرید و در میانه دوزخ بکشانید!» سوره دخان، آیه ۴۶-۴۷.
- ↑ الجامع لأحکام القرآن، ج۶، ص۳۹۰۲؛ مفاتیح الغیب، ج۲۰، ص۲۳۷؛ تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۱۹۶.
- ↑ «خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛ شما اگر خداوند بخواهد با ایمنی، در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کردهاید، بیآنکه بهراسید به مسجد الحرام وارد میشوید بنابراین او چیزی را میدانست که شما نمیدانید، از این رو پیش از آن پیروزی نزدیکی پدید آورد» سوره فتح، آیه ۲۷.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که خداوند آنان را به تو در خوابت «اندک» نشان داد و اگر آنان را «بسیار» نشان داده بود سست میشدید و در کار (جنگ) اختلاف مییافتید ولی خداوند (شما را) در امان داشت که او به اندیشهها داناست» سوره انفال، آیه ۴۳.
- ↑ کوشا، محمد علی، مقاله «رؤیا»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص ۶۷۰-۶۷۴.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که خداوند آنان را به تو در خوابت «اندک» نشان داد و اگر آنان را «بسیار» نشان داده بود سست میشدید و در کار (جنگ) اختلاف مییافتید ولی خداوند (شما را) در امان داشت که او به اندیشهها داناست» سوره انفال، آیه ۴۳.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که با تو گفتیم: پروردگارت به مردم چیرگی دارد و خوابی که ما به تو نمایاندیم و درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمون مردم قرار ندادیم و آنان را بیم میدهیم اما جز سرکشی بزرگ، به آنان نمیافزاید» سوره اسراء، آیه ۶۰.
- ↑ «خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛ شما اگر خداوند بخواهد با ایمنی، در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کردهاید، بیآنکه بهراسید به مسجد الحرام وارد میشوید بنابراین او چیزی را میدانست که شما نمیدانید، از این رو پیش از آن پ» سوره فتح، آیه ۲۷.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که خداوند آنان را به تو در خوابت «اندک» نشان داد و اگر آنان را «بسیار» نشان داده بود سست میشدید و در کار (جنگ) اختلاف مییافتید ولی خداوند (شما را) در امان داشت که او به اندیشهها داناست» سوره انفال، آیه ۴۳.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که با تو گفتیم: پروردگارت به مردم چیرگی دارد و خوابی که ما به تو نمایاندیم و درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمون مردم قرار ندادیم و آنان را بیم میدهیم اما جز سرکشی بزرگ، به آنان نمیافزاید» سوره اسراء، آیه ۶۰.
- ↑ «خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛ شما اگر خداوند بخواهد با ایمنی، در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کردهاید، بیآنکه بهراسید به مسجد الحرام وارد میشوید بنابراین او چیزی را میدانست که شما نمیدانید، از این رو پیش از آن پ» سوره فتح، آیه ۲۷.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۶۳۸.
- ↑ مفردات، ص۳۷۵؛ الصحاح، ج ۶، ص۲۳۴۹، «رأی».
- ↑ غریب الحدیث، ج۲، ص۷۶۷؛ الکشاف، ج۲، ص۴۴۴.
- ↑ . The Gale Encyclopedia of psychology، p ۱۹۵.
- ↑ . A lettr that has not been read: dreams in the Hebrew bible،p.۱-۸.
- ↑ کتاب مقدس، سفر پیدایش، ۲۸: ۱۰-۱۹.
- ↑ مسند احمد، ج ۲، ص۲۶۹؛ مناقب، ص۲۸۰؛بحار الانوار، ج ۵۸، ص۱۸۱.
- ↑ شرح فصول الحکم، ص۱۳۳؛ مرصاد العباد، ص۲۹.
- ↑ الشواهد الربوبیه، ص۳۴۸-۳۴۹؛ تفسیر صدر المتألهین، ج ۶، ص۲۷۸.
- ↑ سوره انفال، آیه ۴۳.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که یوسف به پدرش گفت: ای پدر! من (در خواب) یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من فروتن بودند» سوره یوسف، آیه ۴.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۴۳.
- ↑ سوره صافّات، آیه ۱۰۲.
- ↑ ﴿لَهُمُ ٱلْبُشْرَىٰ فِى ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا وَفِى ٱلْـَٔاخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَـٰتِ ٱللَّهِ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلْفَوْزُ ٱلْعَظِيمُ﴾ «در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست. هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست، این است که رستگاری سترگ است» سوره یونس، آیه ۶۴.
- ↑ التبیان، ج ۵، ص۴۰۳؛ تفسیر ثعلبی، ج ۵، ص۱۳۸.
- ↑ القاموس المحیط، ج۴، ص۹۹؛ المعجم الوسیط، ج ۱، ص۱۹۴ ـ ۱۹۵، «حلم».
- ↑ مفردات، ص۲۵۴، «حلم»؛ المیزان، ج ۱۱، ص۱۸۷؛ الامثل، ج ۱۷، ص۱۸۲.
- ↑ التحقیق، ج ۲، ص۲۷۳-۲۷۴، «حلم».
- ↑ ﴿أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَـٰمُهُم بِهَـٰذَآ أَمْ هُمْ قَوْمٌۭ طَاغُونَ﴾ «آیا خردهایشان (آنان را) بدین (پندار) واداشته است یا آنان قومی گردنکشاند؟» سوره طور، آیه ۳۲.
- ↑ اعراب القرآن، نحاس، ج ۴، ص۱۷۴؛ الکشاف، ج ۴، ص۴۱۳.
- ↑ النهایه، ج ۱، ص۴۳۴؛ لسان العرب، ج ۱۲، ص۱۴۵، «حلم».
- ↑ صحیح البخاری، ج ۴، ص۹۵؛ سنن الترمذی، ج ۳، ص۳۶۵.
- ↑ العین، ج ۳، ص۱۷۷؛ التحقیق، ج ۲، ص۱۷۶، «حدث».
- ↑ مفردات، ص۲۲۲ ـ ۲۲۳، «حدث».
- ↑ الکشاف، ج ۲، ص۴۴۴؛ جوامع الجامع، ج ۲، ص۱۷۶؛ تفسیر لاهیجی، ج ۲، ص۴۹۵.
- ↑ المنار، ج ۸، ص۱۰۰؛ التحریر و التنویر، ج ۱۲، ص۲.
- ↑ جعفرپور، رقیه، مقاله «رؤیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۶۶.
- ↑ «تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدینگونه نکوکاران را پاداش میدهیم» سوره صافّات، آیه ۱۰۵.
- ↑ «خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛» سوره فتح، آیه ۲۷.
- ↑ ﴿إِذْ يُرِيكَهُمُ ٱللَّهُ فِى مَنَامِكَ قَلِيلًۭا وَلَوْ أَرَىٰكَهُمْ كَثِيرًۭا لَّفَشِلْتُمْ وَلَتَنَـٰزَعْتُمْ فِى ٱلْأَمْرِ وَلَـٰكِنَّ ٱللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُۥ عَلِيمٌۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ * وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ ٱلْتَقَيْتُمْ فِىٓ أَعْيُنِكُمْ قَلِيلًۭا وَيُقَلِّلُكُمْ فِىٓ أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِىَ ٱللَّهُ أَمْرًۭا كَانَ مَفْعُولًا وَإِلَى ٱللَّهِ تُرْجَعُ ٱلْأُمُورُ﴾ «(یاد کن) آنگاه را که خداوند آنان را به تو در خوابت «اندک» نشان داد و اگر آنان را «بسیار» نشان داده بود سست میشدید و در کار (جنگ) اختلاف مییافتید ولی خداوند (شما را) در امان داشت که او به اندیشهها داناست * و آنگاه را (یاد کن) که آنان را- چون رویاروی شدید- به چشمتان اندک نمود و شما را نیز در چشم آنان، اندک نشان داد تا خداوند کاری انجام یافتنی را به پایان برد و کارها به خداوند باز گردانده میشود» سوره انفال، آیه ۴۳-۴۴.
- ↑ تعطیر الانام، ج ۱، ص۴؛ المنار، ج ۱۰، ص۱۸ ـ ۱۹.
- ↑ ﴿وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ ٱللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَآئِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًۭا فَيُوحِىَ بِإِذْنِهِۦ مَا يَشَآءُ إِنَّهُۥ عَلِىٌّ حَكِيمٌۭ﴾ «و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پردهای یا فرستادهای فرستد که به اذن او آنچه میخواهد وحی کند؛ بیگمان او فرازمندی فرزانه است» سوره شوری، آیه ۵۱.
- ↑ الامثل، ج ۱۵، ص۵۷۲.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۳۶.
- ↑ المیزان، ج ۱۱، ص۱۸۵؛ ج ۱۷، ص۱۵۲؛ احسن الحدیث، ج ۵، ص۱۳۵.
- ↑ احکام القرآن، ج ۴، ص۳۵۷؛ اطیب البیان، ج ۱۱، ص۱۷۷.
- ↑ الامالی، ص۳۳۸؛ متشابه القرآن، ج ۱، ص۳۸.
- ↑ الموطأ، ج ۲، ص۹۵۶؛ شعب الایمان، ج ۴، ص۱۸۷.
- ↑ المعجم الکبیر، ج ۱۰، ص۲۲۱؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۵۸۵.
- ↑ الفتوحات، ج ۲، ص۳۷۵؛ ممد الهمم، ص۲۳۰.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۱،ص ۲۳۴؛ دلائل النبوه، ج ۷،ص ۵۷.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۴۴.
- ↑ اطیب البیان، ج ۹، ص۱۳۸.
- ↑ ایجاز البیان، ج ۱، ص۴۳۷؛ لسان العرب، ج ۲، ص۱۶۳ ـ ۱۶۴، «ضغث».
- ↑ مفردات، ص۵۰۹؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص۲۵۸، «ضغث».
- ↑ ﴿قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الْأَحْلَامِ بِعَالِمِينَ﴾ «گفتند خوابهایی پریشان است و ما تعبیر خوابهای پریشان را نمیدانیم» سوره یوسف، آیه ۴۴.
- ↑ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۱۹۵؛ ارشاد الاذهان، ص۲۴۶.
- ↑ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص۱۶۵؛ الاصفی، ج ۱، ص۵۷۳.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که خداوند آنان را به تو در خوابت «اندک» نشان داد.».. سوره انفال، آیه ۴۳.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که با تو گفتیم: پروردگارت به مردم چیرگی دارد و خوابی که ما به تو نمایاندیم و درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمون مردم قرار ندادیم و آنان را بیم میدهیم اما جز سرکشی بزرگ، به آنان نمیافزاید» سوره اسراء، آیه ۶۰.
- ↑ الکافی، ج ۸، ص۹۰؛ کنز العمال، ج ۱۵، ص۳۶۶.
- ↑ التبیان، ج ۵، ص۱۲۸-۱۲۹؛ مجمع البیان،ج ۴، ص۸۴۰.
- ↑ تفسیر مقاتل، ج ۲، ص۳۱۸؛ منهج الصادقین، ج ۵، ص۷.
- ↑ «گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بیگمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است» سوره یوسف، آیه ۵.
- ↑ الکافی، ج ۸، ص۳۳۶؛ بحارالانوار، ج ۵۸، ص۱۷۴.
- ↑ المستدرک، ج ۴، ص۴۳۲؛ مستدرک الوسائل، ج ۵، ص۱۱۲.
- ↑ جعفرپور، رقیه، مقاله «رؤیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۶۸.
- ↑ مفردات، ص۹۹؛ مجمع البحرین، ج ۵، ص۳۱۱، «اول».
- ↑ سوره یوسف، آیه ۶.
- ↑ مفردات، ص۹۹ ـ ۱۰۰؛ لسان العرب، ج ۱۱، ص۳۳، «اول».
- ↑ المیزان، ج ۱۱، ص۷۹؛ انوار درخشان، ج ۹، ص۱۲ ـ ۱۳.
- ↑ تفسیر بغوی، ج ۲، ص۴۷۶؛ لباب التأویل، ج ۲، ص۵۱.
- ↑ مفردات، ص۵۴۳؛ المحیط فی اللغه، ج ۱، ص۹۵، «عبر».
- ↑ الکلیات، ص۴۸۰؛ کشف الظنون، ج ۱، ص۴۱۶.
- ↑ ﴿هُوَ ٱلَّذِىٓ أَنزَلَ عَلَيْكَ ٱلْكِتَـٰبَ مِنْهُ ءَايَـٰتٌۭ مُّحْكَمَـٰتٌ هُنَّ أُمُّ ٱلْكِتَـٰبِ وَأُخَرُ مُتَشَـٰبِهَـٰتٌۭ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ فِى قُلُوبِهِمْ زَيْغٌۭ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَـٰبَهَ مِنْهُ ٱبْتِغَآءَ ٱلْفِتْنَةِ وَٱبْتِغَآءَ تَأْوِيلِهِۦ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُۥٓ إِلَّا ٱللَّهُ وَٱلرَّٰسِخُونَ فِى ٱلْعِلْمِ يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِۦ كُلٌّۭ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُو۟لُوا۟ ٱلْأَلْبَـٰبِ﴾ «اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه)اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه)اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد» سوره آلعمران، آیه ۷.
- ↑ الکلیات، ص۴۸۰؛ بیان المعانی، ج ۳، ص۲۱۷.
- ↑ ﴿وَكَذَٰلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ ٱلْأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُۥ عَلَيْكَ وَعَلَىٰٓ ءَالِ يَعْقُوبَ كَمَآ أَتَمَّهَا عَلَىٰٓ أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَٰهِيمَ وَإِسْحَـٰقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌۭ﴾ «و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام میگرداند چنانکه پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۶.
- ↑ تفسیر ماوردی، ج ۳،ص ۸؛ تفسیر ثعالبی، ج ۲، ص۳۱۷ ـ ۳۱۸.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص۴۲۰؛ الوجیز، ج ۲، ص۹۴.
- ↑ «و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام میگرداند چنانکه پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۶.
- ↑ تفسیر ابن ابیحاتم، ج ۷، ص۲۱۰۲؛ التحریر و التنویر، ج ۱۲، ص۲۰؛ المیزان، ج ۱۱، ص۸۴.
- ↑ لباب التاویل، ج ۲، ص۵۱۲؛ زاد المسیر، ج ۲، ص۴۱۳.
- ↑ «و پادشاه (مصر) گفت: من (در خواب) هفت گاو فربه میبینم که هفت گاو لاغر آنها را میخورند و هفت خوشه سبز و (هفت خوشه) دیگر خشک؛ ای بزرگان! اگر خوابگزارید به من درباره خوابم نظر بدهید» سوره یوسف، آیه ۴۳.
- ↑ التحریر و التنویر، ج ۱۲، ص۶۰.
- ↑ تفسیر ابن ابیحاتم، ج۷، ص۲۱۵۰ ـ ۲۱۵۱؛ التبیان، ج ۶، ص۱۴۵؛ ارشاد الاذهان، ص۲۴۵.
- ↑ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۱۹۵؛ روح البیان، ج ۴، ص۲۶۶.
- ↑ بیان المعانی، ج ۳، ص۲۱۷ ـ ۲۱۹.
- ↑ «گفتند خوابهایی پریشان است و ما تعبیر خوابهای پریشان را نمیدانیم» سوره یوسف، آیه ۴۴.
- ↑ جعفرپور، رقیه، مقاله «رؤیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۷۰.