بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
[[مستضعف]] به معنای کسی است که [[ناتوان]] و حقیر شمرده شده و او در بند و زنجیر کشیدهاند. در فرهنگ دینی مقصود از مستضعف دو گروه هستند: | [[مستضعف]] به معنای کسی است که [[ناتوان]] و حقیر شمرده شده و او در بند و زنجیر کشیدهاند. در فرهنگ دینی مقصود از مستضعف دو گروه هستند: | ||
# مستضعف فکری و عقیدتی: از بررسی [[آیات]] و [[روایات]] استفاده میشود افرادی که از نظر [[فکری]]، بدنی یا [[اقتصادی]] آنچنان [[ضعیف]] باشند که قادر به شناسایی [[حق]] از [[باطل]] نشوند یا اینکه تشخیص عقیدۀ صحیح بر اثر [[ناتوانی]] جسمی یا [[ضعف]] [[مالی]] و دیگر عوامل برای آنها ممکن نباشد، مستضعف هستند. مانند آیۀ {{متن قرآن|إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ}}<ref>«بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شدهای» سوره نساء، آیه ۹۸.</ref>. | # '''مستضعف فکری و عقیدتی:''' از بررسی [[آیات]] و [[روایات]] استفاده میشود افرادی که از نظر [[فکری]]، بدنی یا [[اقتصادی]] آنچنان [[ضعیف]] باشند که قادر به شناسایی [[حق]] از [[باطل]] نشوند یا اینکه تشخیص عقیدۀ صحیح بر اثر [[ناتوانی]] جسمی یا [[ضعف]] [[مالی]] و دیگر عوامل برای آنها ممکن نباشد، مستضعف هستند. مانند آیۀ {{متن قرآن|إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ}}<ref>«بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شدهای» سوره نساء، آیه ۹۸.</ref>. | ||
# مستضعف عملی و [[سیاسی]]: کسانی که [[حق]] را تشخیص و از آن [[پیروی]] میکنند؛ اما خفقان محیط، اجازۀ عمل و اقدام را از آنان سلب کرده است. آنها نیروهای بالفعل و بالقوه دارند اما از ناحیۀ [[ظالمان]] و [[جباران]]، در فشار قرار دارند و [[قدرتمندان]] و [[زمامداران]]، به دید [[حقارت]] به آنها مینگرند، با این حال ساکت و [[تسلیم]] نیستند و پیوسته تلاش میکنند دست جباران و [[ستمگران]] را کوتاه سازند و [[آیین حق]] و [[عدالت]] را برپا کنند. [[خداوند]] به چنین گروهی، وعدۀ [[یاری]] و [[حکومت]] در [[زمین]] داده است: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. | # '''مستضعف عملی و [[سیاسی]]:''' کسانی که [[حق]] را تشخیص و از آن [[پیروی]] میکنند؛ اما خفقان محیط، اجازۀ عمل و اقدام را از آنان سلب کرده است. آنها نیروهای بالفعل و بالقوه دارند اما از ناحیۀ [[ظالمان]] و [[جباران]]، در فشار قرار دارند و [[قدرتمندان]] و [[زمامداران]]، به دید [[حقارت]] به آنها مینگرند، با این حال ساکت و [[تسلیم]] نیستند و پیوسته تلاش میکنند دست جباران و [[ستمگران]] را کوتاه سازند و [[آیین حق]] و [[عدالت]] را برپا کنند. [[خداوند]] به چنین گروهی، وعدۀ [[یاری]] و [[حکومت]] در [[زمین]] داده است: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. | ||
[[آیه]] فوق، بیانگر [[قانون]] کلی برای همۀ عصرها و همۀ اقوام و بشارتی برای همه انسانهای [[آزاده]] و خواهان [[عدل]] است که نمونهای از تحقّق این [[مشیت الهی]]، حکومت [[بنی اسرائیل]] و زوال [[حکومت]] [[فرعونیان]] بود و نمونه کاملتر آن، حکومت [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و یارانش بعد از ظهور [[اسلام]] بود؛ حکومت پابرهنهها و تهیدستان با [[ایمان]] و [[مظلومان]] پاکدل که پیوسته از سوی فرعونهای [[زمان]] خود، مورد تحقیر و [[استهزا]] و تحت فشار و [[ظلم و ستم]] بودند. سرانجام [[خداوند سبحانه و تعالی]] به دست همین گروه، آنان را از تخت [[قدرت]] به زیر آورد و بینی [[مستکبران]] را به خاک مالید<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۳۹۳ ـ ۳۹۵؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]؛ ص۹۷ و ۶۴۷.</ref>. | [[آیه]] فوق، بیانگر [[قانون]] کلی برای همۀ عصرها و همۀ اقوام و بشارتی برای همه انسانهای [[آزاده]] و خواهان [[عدل]] است که نمونهای از تحقّق این [[مشیت الهی]]، حکومت [[بنی اسرائیل]] و زوال [[حکومت]] [[فرعونیان]] بود و نمونه کاملتر آن، حکومت [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و یارانش بعد از ظهور [[اسلام]] بود؛ حکومت پابرهنهها و تهیدستان با [[ایمان]] و [[مظلومان]] پاکدل که پیوسته از سوی فرعونهای [[زمان]] خود، مورد تحقیر و [[استهزا]] و تحت فشار و [[ظلم و ستم]] بودند. سرانجام [[خداوند سبحانه و تعالی]] به دست همین گروه، آنان را از تخت [[قدرت]] به زیر آورد و بینی [[مستکبران]] را به خاک مالید<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۳۹۳ ـ ۳۹۵؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]؛ ص۹۷ و ۶۴۷.</ref>. |