←مقدمه
(←مقدمه) |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
اگرچه چنین باوری قابل تقدیر و به عنوان امری شخصی بین افراد با آن حضرت قابل قبول است اما به عنوان یک دستور العمل [[شرعی]]، نیازمند [[روایت]] و دلیل است که به نظر میرسد در میان روایات معتبر چنین توصیهای صورت نگرفته است. در مقابل برخی بر این باورند از هیچ روایت موثقی به دست نمیآید که توصیه شده باشد کاری انجام دهیم تا به [[ملاقات]] با آن حضرت نایل شویم. اگر در برخی [[دعاها]] نیز از [[خداوند]] میخواهیم که چهره [[نورانی]] آن حضرت را ببینیم، به [[زمان ظهور]] آن حضرت انصراف دارد و به نوعی [[دعا برای ظهور]] آن حضرت است. اینها معتقدند در برخی [[روایات]] سفارش شده است دنبال چنین کاری نباشیم. از جمله خود حضرت مهدی{{ع}} تأکید فرموده است [[شیعیان]] در دوران غیبت در جستوجو و دیدار با آن حضرت نباشند. آن حضرت در [[توقیع شریف]]، در پاسخ کسی که از [[خانه]] و [[دیار]] خود [[دل]] کنده بود و در پی دیدار آن حضرت تلاش فراوانی میکرد، وی را از این تلاش برحذر داشته، فرموده است: «هرکس جستوجو کند، هر آینه میطلبد و هرکس بطلبد، به دیگران بنماید و هرکس به دیگران بنماید، به کشتن دهد و هرکس به کشتن دهد، [[مشرک]] شود»<ref>{{متن حدیث|مَنْ بَحَثَ فَقَدْ طَلَبَ وَ مَنْ طَلَبَ فَقَدْ دَلَّ وَ مَنْ دَلَّ فَقَدْ أَشَاطَ وَ مَنْ أَشَاطَ فَقَدْ أَشْرَكَ}}؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص۵۰۹، ح ۱۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۳۲۲؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص۳۴۰.</ref>. آن شخص نیز در [[امتثال امر]] مولای خود چنین کرده، به [[دیار]] خود بازگشت نیز آن حضرت در توقیعی دیگر، پس از آنکه [[سیر]] [[امامت]] را تا [[امام عسکری]]{{ع}} بیان میفرماید، اینگونه ادامه میدهد: «... وصایتی که در دست داشت، به [[وصی]] خود سپرد که خدای عز و جل او را پنهان کرد، تا مدتی که دارد. و به [[مشیت]] خود جایش را [[نهان]] داشت... و باید [[پیروی هوای نفس]] را از سر بگذراند و بر اساسی که داشتند و بر آن بودند، بر سرپا بایستند. و از آنچه بر آنها پوشیده شده است، کاوش نکنند که به [[گناه]] میافتند. و پردهای که خدای عز و جل افکنده است، بالا نزنند، تا پشیمان شوند..."»<ref>{{متن حدیث|... َوْصَي بِهَا إِلَي وَصِيٍّ سَتَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِأَمْرِهِ إِلَي غَايَةٍ وَ أَخْفَي مَكَانَهُ بِمَشِيَّتِهِ... فَلْیَدَعُوا عَنْهُمُ اتِّبَاعَ الْهَوَی وَ لْیُقِیمُوا عَلَی أَصْلِهِمُ الَّذِی کَانُوا عَلَیْهِ وَ لَا یَبْحَثُوا عَمَّا سُتِرَ عَنْهُمْ فَیَأْثَمُوا وَ لَا یَکْشِفُوا سَتْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَیَنْدَمُوا...}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص۵۱۰، ح ۴۲؛ الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص۱۱۱۰.</ref>. برخی [[مراجع تقلید]] نیز در پاسخ به این [[پرسش]] که "آیا از جمله [[تکالیف]] [[شیعه]] در عصر غیبت، درخواست و تقاضای دیدار با امام است یا چنین تکلیفی نیست؟" گفته است: نه؛ ما مأمور نیستیم که اصرار به دیدن حضرت داشته باشیم. کسی ممکن است خدمت حضرت مشرف بشود؛ اما آنانی که مشرف شدند، خبری نمیدهند. آنان، تظاهر به این مسایل نمیکنند. براساس رواج همین [[تفکر]] غلط، خیلیها میآیند پیش ما و میگویند: "آقا! [[دعا]] کنید تا [[حضرت مهدی]]{{ع}} را ببینیم"<ref>آیت الله مکارم شیرازی در دیدار با دانشپژوهان مرکز تخصصی مهدویت، فصلنامه انتظار، ش ۱۱، ص۲۹- ۳۰.</ref>. | اگرچه چنین باوری قابل تقدیر و به عنوان امری شخصی بین افراد با آن حضرت قابل قبول است اما به عنوان یک دستور العمل [[شرعی]]، نیازمند [[روایت]] و دلیل است که به نظر میرسد در میان روایات معتبر چنین توصیهای صورت نگرفته است. در مقابل برخی بر این باورند از هیچ روایت موثقی به دست نمیآید که توصیه شده باشد کاری انجام دهیم تا به [[ملاقات]] با آن حضرت نایل شویم. اگر در برخی [[دعاها]] نیز از [[خداوند]] میخواهیم که چهره [[نورانی]] آن حضرت را ببینیم، به [[زمان ظهور]] آن حضرت انصراف دارد و به نوعی [[دعا برای ظهور]] آن حضرت است. اینها معتقدند در برخی [[روایات]] سفارش شده است دنبال چنین کاری نباشیم. از جمله خود حضرت مهدی{{ع}} تأکید فرموده است [[شیعیان]] در دوران غیبت در جستوجو و دیدار با آن حضرت نباشند. آن حضرت در [[توقیع شریف]]، در پاسخ کسی که از [[خانه]] و [[دیار]] خود [[دل]] کنده بود و در پی دیدار آن حضرت تلاش فراوانی میکرد، وی را از این تلاش برحذر داشته، فرموده است: «هرکس جستوجو کند، هر آینه میطلبد و هرکس بطلبد، به دیگران بنماید و هرکس به دیگران بنماید، به کشتن دهد و هرکس به کشتن دهد، [[مشرک]] شود»<ref>{{متن حدیث|مَنْ بَحَثَ فَقَدْ طَلَبَ وَ مَنْ طَلَبَ فَقَدْ دَلَّ وَ مَنْ دَلَّ فَقَدْ أَشَاطَ وَ مَنْ أَشَاطَ فَقَدْ أَشْرَكَ}}؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص۵۰۹، ح ۱۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۳۲۲؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص۳۴۰.</ref>. آن شخص نیز در [[امتثال امر]] مولای خود چنین کرده، به [[دیار]] خود بازگشت نیز آن حضرت در توقیعی دیگر، پس از آنکه [[سیر]] [[امامت]] را تا [[امام عسکری]]{{ع}} بیان میفرماید، اینگونه ادامه میدهد: «... وصایتی که در دست داشت، به [[وصی]] خود سپرد که خدای عز و جل او را پنهان کرد، تا مدتی که دارد. و به [[مشیت]] خود جایش را [[نهان]] داشت... و باید [[پیروی هوای نفس]] را از سر بگذراند و بر اساسی که داشتند و بر آن بودند، بر سرپا بایستند. و از آنچه بر آنها پوشیده شده است، کاوش نکنند که به [[گناه]] میافتند. و پردهای که خدای عز و جل افکنده است، بالا نزنند، تا پشیمان شوند..."»<ref>{{متن حدیث|... َوْصَي بِهَا إِلَي وَصِيٍّ سَتَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِأَمْرِهِ إِلَي غَايَةٍ وَ أَخْفَي مَكَانَهُ بِمَشِيَّتِهِ... فَلْیَدَعُوا عَنْهُمُ اتِّبَاعَ الْهَوَی وَ لْیُقِیمُوا عَلَی أَصْلِهِمُ الَّذِی کَانُوا عَلَیْهِ وَ لَا یَبْحَثُوا عَمَّا سُتِرَ عَنْهُمْ فَیَأْثَمُوا وَ لَا یَکْشِفُوا سَتْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَیَنْدَمُوا...}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص۵۱۰، ح ۴۲؛ الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص۱۱۱۰.</ref>. برخی [[مراجع تقلید]] نیز در پاسخ به این [[پرسش]] که "آیا از جمله [[تکالیف]] [[شیعه]] در عصر غیبت، درخواست و تقاضای دیدار با امام است یا چنین تکلیفی نیست؟" گفته است: نه؛ ما مأمور نیستیم که اصرار به دیدن حضرت داشته باشیم. کسی ممکن است خدمت حضرت مشرف بشود؛ اما آنانی که مشرف شدند، خبری نمیدهند. آنان، تظاهر به این مسایل نمیکنند. براساس رواج همین [[تفکر]] غلط، خیلیها میآیند پیش ما و میگویند: "آقا! [[دعا]] کنید تا [[حضرت مهدی]]{{ع}} را ببینیم"<ref>آیت الله مکارم شیرازی در دیدار با دانشپژوهان مرکز تخصصی مهدویت، فصلنامه انتظار، ش ۱۱، ص۲۹- ۳۰.</ref>. | ||
یکی دیگر از [[مراجع]]، این مطلب را اینگونه بیان کرده است: نباید این مطلب را در [[جامعه]] گسترش دهیم که باید بیابانها و [[کوه]] و دشت را طی کنیم تا آن حضرت را ببینیم. خود آن حضرت نیز فرمودهاند: "هرکسی ادعای مشاهده نموده، بایستی او را [[تکذیب]] کنید." اصلا ما نیازی به این حرفها نداریم. آنچه [[وظیفه]] ما و همه [[شیعیان]] و [[دوستداران]] آن حضرت است، اشاعه [[فرهنگ]] صحیح "[[مهدویت]]"، "مهدیزیستی" و "ترویج [[افکار]] [[ائمه]]{{عم}}" است<ref>آیت الله فاضل لنکرانی در دیدار با دانشپژوهان مرکز تخصصی مهدویت، فصلنامه انتظار، ش ۳، ص۲۷.</ref>. صرفنظر از این که به دنبال دیدار حضرت بودن، امری لازم و یا غیر لازم است، میپردازیم به دیدگاههای متفاوت درباره ملاقات با آن حضرت. همانگونه که پیش از این یاد شد، به دلیل وجود [[روایات]] و حکایات متعارض، در این بحث، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد<ref>این نکته در خور دقت است که نه آنان که ادعای ملاقات در غیبت کبرا را نمیپذیرند از اسلام و تشیع دورند و نه کسانی که به آن عقیده دارند، از ایمان بیشتری برخوردارند؛ چراکه هریک، ادلهای بر ادعای خود ارائه میکنند و به روایاتی تمسک میجویند.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۱۰۸- | یکی دیگر از [[مراجع]]، این مطلب را اینگونه بیان کرده است: نباید این مطلب را در [[جامعه]] گسترش دهیم که باید بیابانها و [[کوه]] و دشت را طی کنیم تا آن حضرت را ببینیم. خود آن حضرت نیز فرمودهاند: "هرکسی ادعای مشاهده نموده، بایستی او را [[تکذیب]] کنید." اصلا ما نیازی به این حرفها نداریم. آنچه [[وظیفه]] ما و همه [[شیعیان]] و [[دوستداران]] آن حضرت است، اشاعه [[فرهنگ]] صحیح "[[مهدویت]]"، "مهدیزیستی" و "ترویج [[افکار]] [[ائمه]]{{عم}}" است<ref>آیت الله فاضل لنکرانی در دیدار با دانشپژوهان مرکز تخصصی مهدویت، فصلنامه انتظار، ش ۳، ص۲۷.</ref>. صرفنظر از این که به دنبال دیدار حضرت بودن، امری لازم و یا غیر لازم است، میپردازیم به دیدگاههای متفاوت درباره ملاقات با آن حضرت. همانگونه که پیش از این یاد شد، به دلیل وجود [[روایات]] و حکایات متعارض، در این بحث، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد<ref>این نکته در خور دقت است که نه آنان که ادعای ملاقات در غیبت کبرا را نمیپذیرند از اسلام و تشیع دورند و نه کسانی که به آن عقیده دارند، از ایمان بیشتری برخوردارند؛ چراکه هریک، ادلهای بر ادعای خود ارائه میکنند و به روایاتی تمسک میجویند.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۱۰۸-۱۲۲؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۹۰.</ref> | ||
== دیدگاهها در خصوص ملاقات == | == دیدگاهها در خصوص ملاقات == |