بحث:علت غیبت امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «== علت غیبت امام مهدی در درسنامه و فرهنگ‌نامه == پیش از آن‏که به برخی حکمت‏‌ها و علت‏‌های ظاهری غیبت آن حضرت اشاره شود، لازم به یادآوری است در بررسی‌‏هایی که در روایات انجام شده است، نخستین نکته‌‏ای که در این‌‏باره به چشم می‌‏خورد...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۳: خط ۳:


بی‌‏گمان این [[حکمت]]، اساسی‌‏ترین دلیل بر این رخداد بزرگ است؛ امّا از آن‏جا که برخی [[شیعیان]]، همواره این [[پرسش]] را مطرح می‏‌کردند، در سخنان [[پیشوایان معصوم]]{{عم}} به برخی حکمت‏‌های ظاهری [[غیبت]] آن حضرت نیز اشاره شده است؛ از این رو بدان‏‌ها نیز اشاره‏‌ای گذرا می‏‌کنیم.
بی‌‏گمان این [[حکمت]]، اساسی‌‏ترین دلیل بر این رخداد بزرگ است؛ امّا از آن‏جا که برخی [[شیعیان]]، همواره این [[پرسش]] را مطرح می‏‌کردند، در سخنان [[پیشوایان معصوم]]{{عم}} به برخی حکمت‏‌های ظاهری [[غیبت]] آن حضرت نیز اشاره شده است؛ از این رو بدان‏‌ها نیز اشاره‏‌ای گذرا می‏‌کنیم.
# '''برای [[حفظ جان]] آن حضرت‏:''' در بررسی [[روایات]] مربوط به [[غیبت حضرت مهدی]]{{ع}}‏ می‌‏یابیم یکی از حکمت‏‌های ظاهری [[پنهان‌‏زیستی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}}‏، [[امان]] ماندن آن حضرت از گزند بدخواهان و [[ستمگران]] است<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص۳۴۰؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۳۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۳۴۲</ref>. [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة]]، ابتدای فصل پنجم، چنین نگاشته است: "هیچ علتی جز [[بیم]] حضرت از کشته شدن خویش، [[مانع ظهور]] وی نیست. اگر این‏گونه نباشد، [[نهان]] بودن در پس پرده غیبت برایش روا نخواهد بود. آن [[محبوب]] دل‏ها، دشواری‏‌ها و [[آزار]] و [[اذیت]] را [[تحمل]] می‏‌کند؛ زیرا [[مقام]] و جایگاه والای [[امامان]] و [[پیامبران]]{{عم}} به سبب تحمل [[رنج]] و دشواری‌‏های بزرگ آنان در [[راه خدا]] بوده است. البته این نه بدان معنا است که آن حضرت، از [[شهادت]] و کشته شدن در راه خدا [[هراس]] دارد؛ بلکه آن حضرت، چون [[آخرین ذخیره الهی]] در [[زمین]] است و آن [[حاکمیت]] فراگیر و جهانی که در تمام [[ادیان]] [[وعده]] داده شده است، فقط به دست او تحقق می‌‏یابد؛ بنابراین بر [[خداوند سبحانه و تعالی]] است که به هر وسیله ممکن، او را تا [[روز]] [[موعود]] [[حفاظت]] نماید و [[حکمت الهی]] نیز بر [[پنهان‌‏زیستی]] او تعلق گرفته است. شبیه این پنهان‌‏زیستی با ویژگی‏‌های خاص خود درباره برخی از [[پیامبران]]- هنگامی که بر [[جان]] خویش [[بیم]] داشتند- اتفاق افتاده بود که می‌‏توان به پنهان شدن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[شعب ابی طالب]] و نیز در [[غار حرا]] در برخی زمان‏‌ها اشاره کرد. می‏‌دانیم هیچ دلیلی برای چنین پنهان ‏شدنی نبود، مگر [[ترس]] از ضررهایی که آن حضرت را [[تهدید]] می‏‌کرد.
# '''[[آزمایش]] [[انسان‌‏ها]]:''' یکی دیگر از حکمت‌‏های [[غیبت حضرت مهدی]]{{ع}}‏ آزمایش [[مردم]] است. از آن‏جا که این نوع آزمایش، به دلیل عدم [[حضور ظاهری امام]]، بسیار مشکل و [[طاقت]] ‏فرسا است، در [[تکامل روحی]] انسان‏‌ها نقش بسیار مهم و مؤثری دارد. با این آزمایش است که آشکار می‌‏شود چه کسی ثابت ‏قدم و [[استوار]]، و چه کسی در [[ایمان]] و [[اعتقاد]] [[سست]] و مردد است. [[جابر جعفی]] گوید: "به [[امام باقر]]{{ع}} عرض کردم [[فرج]] شما چه هنگام خواهد بود؟ حضرت فرمود: هیهات، هیهات، فرج ما فرا نمی‌‏رسد، تا زمانی که شما [[غربال]] شوید، تا [[خداوند سبحانه و تعالی]] ناخالصی‌‏ها را محو و نابود کند و آنچه [[خالص]] و زلال است، باقی[[نهد]]"<ref>{{عربی|" هَيْهَاتَ‏ هَيْهَاتَ‏ لَا يَكُونُ‏ فَرَجُنَا حَتَّى‏ تُغَرْبَلُوا ثُمَ‏ تُغَرْبَلُوا ثُمَ‏ تُغَرْبَلُوا يَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّى‏ يَذْهَبَ‏ الْكَدِرُ وَ يَبْقَى‏ الصَّفْوُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۳۳۹</ref>. روشن است در این [[امتحان]] بزرگ کسانی سربلند خواهند بود که دارای جایگاه والایی از ایمان و [[عمل]]شایسته باشند و کسانی که در این امور دچار [[کاستی]] باشند، بیشتر دچار [[لغزش]] و [[سقوط]] خواهند شد. [[امام صادق]]{{ع}} تبلور این [[حقیقت]] را چنین بیان کرده است: "و این‌‏گونه است که [[غیبت قائم]] طولانی خواهد بود، تا این‏که [[حق]] محض آشکار شود و ایمان، از کدورت‌‏ها و پیرایه‌‏ها صاف و زلال گردد. این آشکار شدن، با بازگشت افرادی صورت می‏‌پذیرد که دارای [[طینت]] [[ناپاکی]] هستند، از [[پیروان]] ظاهری [[اهل بیت]]{{عم}}؛ یعنی همان‌‏ها که [[ترس]] [[نفاق]] بر آن‏ها می‌‏رود<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص۱۷۰، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص۳۵۵</ref>. از مجموع [[سخنان معصومان]]{{عم}} به دست می‌‏آید که مهم‏ترین ویژگی مرتبط با [[امتحان]] و [[آزمایش]] انسان‏‌ها در این دوران، [[گریز]] آن‏ها از [[دین]] و آموزه‌‏های آن و به اوج رسیدن [[دنیا پرستی]] است‏<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص۳۰۶، ح ۴۷۶؛ ر</ref> ک: شیخ صدوق، [[ثواب الاعمال و عقاب الاعمال]]، ص۲۵۳</ref> که آن را از دوره‌‏های دیگر متمایز کرده است. [[معصومان]]{{عم}} برای این دوران، پس از بیان برخی ویژگی‌‏ها، هشدارهایی نیز داده‏‌اند که با توجه به آن‏ها، آزمایش‏‌های بزرگ از مهم‏ترین ویژگی این دوران است<ref> میرزا حسین طبرسی نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص۳۷۹، ح ۱۳۳۰۵؛ مسلم بن حجاج، صحیح، ج ۱، ص۱۳۱</ref>. افرادی که با ویژگی‌‏های این دوران، [[ایمان]] خود را به خوبی [[حفظ]] کرده، [[پروای الهی]] داشته باشند، [[ارزش]] والایی دارند. در این‏ باره وقتی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از چهره‏‌های [[پیروز]] این دوران یاد می‏‌کند، با [[شگفتی]] به [[حضرت علی]]{{ع}} چنین می‏‌فرماید: "ای علی! بدان شگفت‏‌آورترین [[مردم]] در [[ایمان]] و بزرگ‏ترین آنان در [[یقین]]، کسانی هستند که در پایان دوران- با آن‏که [[پیامبر]] خود را [[درک]] نکرده‌‏اند و از [[امام]] خود در پرده‌‏اند- به نوشته‌‏ای سیاه بر صفحه‌‏ای سپید، ایمان می‌‏آورند"<ref> {{عربی|" يَا عَلِيُ‏ أَعْجَبُ‏ النَّاسِ‏ إِيمَاناً وَ أَعْظَمُهُمْ‏ يَقِيناً قَوْمٌ‏ يَكُونُونَ‏ فِي‏ آخِرِ الزَّمَانِ‏ لَمْ‏ يَلْحَقُوا النَّبِيَ‏ وَ حُجِبَ‏ عَنْهُمُ‏ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَى‏ بَيَاض‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص۳۶۶؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص۲۸۸، باب ۲۵، ح ۸</ref>. [[افسوس]] بر آنان که در این دوران، [[اسیر]] وسوسه‌‏های بی‌‏پایان [[شیطان]] و [[هواهای نفسانی]] شده، در دام تاریک [[نادانی]] و [[عصیان]] [[زندگی]] می‏‌کنند.
# '''[[آزادگی]] از [[بیعت]] دیگران‏:''' دیدگاه برخی [[روایات]]، این است که آن حضرت، با [[غیبت]] خود، از [[بیعت]] با طاغوت‏‌های [[زمان]] در [[امان]] خواهد بود. [[امام مجتبی]]{{ع}}- آن هنگام که برای [[حفظ]] [[مصالح اسلام]] و [[مسلمین]] به [[سازش]] با معاویه تن داد و [[مردم]]، [[زبان]] به [[سرزنش]] حضرتش گشودند- چنین فرمود: "آیا ندانستید که هیچ ‏یک از ما [[امامان]] نیست، مگر این‏که بیعت با [[ستمگری]] بر گردن او قرار می‌‏گیرد؛ جز [[قائم]] که [[عیسی بن مریم]]{{ع}} پشت سرش [[نماز]] می‌‏گزارد. به [[درستی]] که [[خداوند سبحانه و تعالی]] ولادتش را پنهان و شخصش را مخفی می‌‏سازد، تا آن‏گاه که [[قیام]] می‌‏کند، [[بیعت]] هیچ‏کس بر گردنش نباشد<ref> طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص۲۸۹</ref>. [[حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در توقیعی در پاسخ به برخی پرسش‏‌ها فرمود: "درباره [[علت غیبت]] پرسیده بودید؛ خداوند سبحانه و تعالی در [[قرآن کریم]] می‌‏فرماید: ای [[اهل]] [[ایمان]]! از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما روشن شود، ناراحت می‌‏شوید. بدانید هرکدام از [[پدران]] من، بیعت یکی از طاغوت‌‏های زمان خویش را بر گردن داشتند؛ ولی من هنگامی که قیام می‌‏کنم، بیعت هیچ‏ یک از گردنکشان و طاغوت‏‌های زمان را بر گردن ندارم"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص۲۹۰، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص۴۸۳، ح ۴</ref>.
# '''[[تأدیب]] انسان‏‌ها:'''[[ادب]] کردن [[انسان‌‏ها]]- به ‏ویژه مسلمان‏‌ها- یکی دیگر از فلسفه‌‏های غیبت است؛ چراکه بیشتر آن‏ها در زمان [[زندگی]] و حضور امامان پیشین، آن‏گونه که شایسته بود از ایشان استفاده و [[حمایت]] نکردند. افزون بر آن، گاهی با برخوردهای [[ناشایست]] خود، سبب [[محروم]] شدن [[جامعه بشری]] از [[فیض]] آن‏ها شدند. امام‏ [[باقر]]{{ع}} در این‏ باره فرمود: " شما مردمی هستید که با [[دل]]، ما را [[دوست]] می‏‌دارید؛ ولی عمل شما با این [[محبت]]، ناسازگار است. به [[خدا]] [[سوگند]]! [[اختلاف اصحاب]] پایان نمی‌‏یابد و به همین دلیل، [[صاحب شما]] از دست شما گرفته می‌‏شود...."<ref>{{عربی|" وَ أَنْتُمْ‏ قَوْمٌ‏ تُحِبُّونَّا بِقُلُوبِكُمْ‏ وَ يُخَالِفُ‏ ذَلِكَ‏ فِعْلُكُمْ‏ وَ اللَّهِ‏ مَا يَسْتَوِي‏ اخْتِلَافُ‏ أَصْحَابِكَ‏ وَ لِهَذَا أُسِرَّ عَلَى‏ صَاحِبِكُم‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص۱۱۰</ref>.


بدین ‏سان [[غیبت]] آخرین [[حجّت]] [[خداوند سبحانه و تعالی]] نماد [[خشم خداوند]] بر زمینیان است که با چراغ‏‌های [[هدایت]] به گونه‌‏ای [[ناشایست]] برخورد کردند.
بدین ‏سان [[غیبت]] آخرین [[حجّت]] [[خداوند سبحانه و تعالی]] نماد [[خشم خداوند]] بر زمینیان است که با چراغ‏‌های [[هدایت]] به گونه‌‏ای [[ناشایست]] برخورد کردند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۴۷-۵۵؛ [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت ج۲]].</ref>.
 
افزون بر آنچه یاد شد، به مواردی همچون: [[تربیت]] انسان‏‌های مناسب برای [[قیام]] و [[حکومت جهانی]] و ایجاد [[اشتیاق]] [[جهانی]] برای [[حکومت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}}‏ نیز اشاره شده است.
 
با توجه به آن‏که [[روایات]] یاد شده فقط به برخی از حکمت‌‏های [[غیبت حضرت مهدی]]{{ع}}‏ اشاره کرده بود و در روایاتی نیز اساس [[حکمت غیبت]] آن حضرت، رازی از رازهای خداوند سبحانه و تعالی دانسته شده است و با توجه به این‏که عصر [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}‏ عصر آشکار شدن [[حقایق]] است، از روایات استفاده می‏‌شود حکمت‏‌های اساسی غیبت آن حضرت، پس از ظهور حضرت مهدی{{ع}}‏ آشکار خواهد شد.
 
[[امام صادق]]{{ع}} در این ‏باره فرمود: "... حکمت غیبت او، همان حکمتی است که در غیبت حجت‏‌های [[الهی]] پیش از او بوده است و وجه حکمت غیبت او پس از ظهورش آشکار شود؛ همچنان که وجه [[حکمت]] کارهای [[خضر]] از شکستن کشتی و کشتن پسر و به پا داشتن [[دیوار]] بر [[موسی]]{{ع}} روشن نبود، تا آن‏که هنگام جدایی آن‏ها فرا رسید"<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، باب ۴۴، ح ۱۱</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۴۷-۵۵؛ [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت ج۲]].</ref>

نسخهٔ ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۰

علت غیبت امام مهدی در درسنامه و فرهنگ‌نامه

پیش از آن‏که به برخی حکمت‏‌ها و علت‏‌های ظاهری غیبت آن حضرت اشاره شود، لازم به یادآوری است در بررسی‌‏هایی که در روایات انجام شده است، نخستین نکته‌‏ای که در این‌‏باره به چشم می‌‏خورد، این است که پنهان‌‏زیستی آخرین ذخیره الهی، به طور قطع از اسرار خداوند سبحانه و تعالی است. حقیقت سرّ بودن این امر را رسول گرامی اسلام(ص) چنین بیان فرموده است: "ای جابر! همانا این امر، امری است از امر خداوند سبحانه و تعالی و سرّی است از سرّ خدا که بر بندگان او پوشیده است؛ پس برحذر باش که دچار تردید نشوی. همانا شک درباره خدا کفر است"[۱].

بی‌‏گمان این حکمت، اساسی‌‏ترین دلیل بر این رخداد بزرگ است؛ امّا از آن‏جا که برخی شیعیان، همواره این پرسش را مطرح می‏‌کردند، در سخنان پیشوایان معصوم(ع) به برخی حکمت‏‌های ظاهری غیبت آن حضرت نیز اشاره شده است؛ از این رو بدان‏‌ها نیز اشاره‏‌ای گذرا می‏‌کنیم.

بدین ‏سان غیبت آخرین حجّت خداوند سبحانه و تعالی نماد خشم خداوند بر زمینیان است که با چراغ‏‌های هدایت به گونه‌‏ای ناشایست برخورد کردند[۲].

  1. " يَا جَابِرُ إِنَ‏ هَذَا أَمْرٌ مِنْ‏ أَمْرِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ سِرٌّ مِنْ‏ سِرِّ اللَّهِ‏ عِلْمُهُ‏ مَطْوِيٌ‏ عَنْ‏ عِبَادِ اللَّهِ‏ إِيَّاكَ‏ وَ الشَّكَ‏ فِيهِ‏ فَإِنَ‏ الشَّكَ‏ فِي‏ أَمْرِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ كُفْرٌ‏ ‏‏‏‏‏‏‏"، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۸۷
  2. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۴۷-۵۵؛ فرهنگ‌نامه مهدویت ج۲.