ظهور امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
:۲. همه [[دوران ظهور]] و [[آشکار]] بودن [[حضرت]]: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"تَوَاصَلُوا وَ تَبَاروا وَ تَرَاحَمُوا فَوَ الذِی فَلَقَ الْحَبهَ وَ بَرَأَ النسَمَهَ لَیَأْتِیَن عَلَیْکُمْ وَقْتٌ لَا یَجِدُ أَحَدُکُمْ لِدِینَارِهِ وَ دِرْهَمِهِ مَوْضِعاً یَعْنِی لَا یَجِدُ عِنْدَ ظُهُورِ الْقَائِمِ{{ع}} مَوْضِعاً یَصْرِفُهُ فِیهِ لِاسْتِغْنَاءِ الناسِ جَمِیعاً بِفَضْلِ اللهِ وَ فَضْلِ وَلِیهِ"}}<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۵۰؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص۱۴؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۳۸۲.</ref>؛ به یکدیگر بپیوندید و [[نیکی]] کنید و نسبت به هم [[مهربان]] باشید؛ پس [[سوگند]] به آن که دانه را شکافته و جانداران را از نیستی آفرید! روزی فرا می‌رسد که هیچ یک از شما جایی برای درهم و دینارش نمی‌یابد؛ یعنی به [[هنگام ظهور]] [[قائم]]{{ع}} محلی که در آن درهم و [[دینار]] خود را صرف کند، نمی‌یابد به جهت [[بی‌نیازی]] همه [[مردم]] که با [[فضل]] [[خدا]] و ولی او حاصل شده است.
:۲. همه [[دوران ظهور]] و [[آشکار]] بودن [[حضرت]]: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"تَوَاصَلُوا وَ تَبَاروا وَ تَرَاحَمُوا فَوَ الذِی فَلَقَ الْحَبهَ وَ بَرَأَ النسَمَهَ لَیَأْتِیَن عَلَیْکُمْ وَقْتٌ لَا یَجِدُ أَحَدُکُمْ لِدِینَارِهِ وَ دِرْهَمِهِ مَوْضِعاً یَعْنِی لَا یَجِدُ عِنْدَ ظُهُورِ الْقَائِمِ{{ع}} مَوْضِعاً یَصْرِفُهُ فِیهِ لِاسْتِغْنَاءِ الناسِ جَمِیعاً بِفَضْلِ اللهِ وَ فَضْلِ وَلِیهِ"}}<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۵۰؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص۱۴؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۳۸۲.</ref>؛ به یکدیگر بپیوندید و [[نیکی]] کنید و نسبت به هم [[مهربان]] باشید؛ پس [[سوگند]] به آن که دانه را شکافته و جانداران را از نیستی آفرید! روزی فرا می‌رسد که هیچ یک از شما جایی برای درهم و دینارش نمی‌یابد؛ یعنی به [[هنگام ظهور]] [[قائم]]{{ع}} محلی که در آن درهم و [[دینار]] خود را صرف کند، نمی‌یابد به جهت [[بی‌نیازی]] همه [[مردم]] که با [[فضل]] [[خدا]] و ولی او حاصل شده است.
:۳. [[آشکار]] شدن [[دولت حق]]: [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} در خطبه‌ای فرمود: {{متن حدیث|"… سَیُحِق اللهُ الْحَق بِکَلِمَاتِهِ وَ یَمْحَقُ الْبَاطِلَ‌ها ها طُوبَی لَهُمْ عَلَی صَبْرِهِمْ عَلَی دِینِهِمْ فِی حَالِ هُدْنَتِهِمْ وَ یَا شَوْقَاهْ إِلَی رُؤْیَتِهِمْ فِی حَالِ ظُهُورِ دَوْلَتِهِمْ… "}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۵، ح۳.</ref>؛ [[خدا]] هم با کلمات خود ([[ائمه]] یا [[آیات قرآن]] و یا تقدیر خود) [[حق]] را ثابت کند و [[باطل]] را از میان ببرد. آه آه، خوشا به حالشان که در زمان [[صلح]] و [[آرامش]]، بر دینشان [[شکیبایی]] ورزیدند، هان از [[اشتیاق]] به دیدارشان در [[زمان ظهور]] دولتشان….
:۳. [[آشکار]] شدن [[دولت حق]]: [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} در خطبه‌ای فرمود: {{متن حدیث|"… سَیُحِق اللهُ الْحَق بِکَلِمَاتِهِ وَ یَمْحَقُ الْبَاطِلَ‌ها ها طُوبَی لَهُمْ عَلَی صَبْرِهِمْ عَلَی دِینِهِمْ فِی حَالِ هُدْنَتِهِمْ وَ یَا شَوْقَاهْ إِلَی رُؤْیَتِهِمْ فِی حَالِ ظُهُورِ دَوْلَتِهِمْ… "}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۵، ح۳.</ref>؛ [[خدا]] هم با کلمات خود ([[ائمه]] یا [[آیات قرآن]] و یا تقدیر خود) [[حق]] را ثابت کند و [[باطل]] را از میان ببرد. آه آه، خوشا به حالشان که در زمان [[صلح]] و [[آرامش]]، بر دینشان [[شکیبایی]] ورزیدند، هان از [[اشتیاق]] به دیدارشان در [[زمان ظهور]] دولتشان….
*[[اشتیاق]] [[صالحان]] به [[درک زمان ظهور]]: [[درک زمان ظهور]] دارای [[فضیلت]] فراوانی است؛ از این‌رو [[انسان‌های صالح]] در طول [[تاریخ]]، همواره آرزومند حضور در آن دوران بوده‌اند. [[پیشوایان معصوم]]{{ع}} همواره به ارجمندی حضور در آن رخداد بزرگ اشاره می‌کردند. [[امام علی]]{{ع}} در [[روایت]] یاد شده در بحث قبل به این مسئله اشاره فرموده است. [[حضرت]] [[حسین بن علی]]{{ع}} [[نقل]] کرده است: مردی نزد پدرم آمد و از اوصاف [[مهدی]]{{ع}} پرسید. ایشان وقتی صفات او را ذکر کرد، با حالتی سرشار از [[عشق]] و شیدایی، به سینه خود اشاره کرده، آهی کشید و از شدت اشتیاقِ به ایشان، به سینه خود اشاره فرمود<ref>{{متن حدیث|"… وَ أَوْمَأَ بِیدِهِ إِلَی صَدْرِهِ شَوْقاً إِلَی رُؤْیتِهِ"}}؛ نعمانی، الغیبه، ص۲۱۲، ح۱.</ref>. [[ابوبصیر]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده است: {{متن حدیث|"… فَیَا طُوبَی لِمَنْ أَدْرَکَهُ وَ کَانَ مِنْ أَنْصَارِهِ"}}<ref>نعمانی، الغیبه، ص ۲۳۴، ح۲۲.</ref>؛ پس خوشا به حال آن که او را در می‌یابد و از [[یاران]] اوست. [[ام هانی ثقفیه]] گوید: بامدادی [[خدمت]] سرورم، [[امام محمد باقر]]{{ع}} رسیدم و گفتم:‌ای آقای من! آیه‌ای از [[کتاب خدا]] بر دلم خطور کرده، مرا پریشان ساخته و [[خواب]] از چشمم ربوده است. فرمود:‌ای ام هانی! بپرس. پرسیدم:‌ای سرورم! این قول [[خداوند]]: {{متن قرآن|فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ ، الْجَوَارِ الْكُنَّسِ}}<ref>تکویر، ۱۵ و ۱۶.</ref>؛ فرمود:‌ای ام هانی! خوب مسأله‌ای پرسیدی. این، مولودی در آخِرُالزمان است. او [[مهدی]] این [[عترت]] است و برای او [[حیرت]] و غیبتی خواهد بود که اقوامی در آن، [[گمراه]] می‌شوند و اقوامی نیز [[هدایت]] می‌یابند<ref>{{متن حدیث|"فَیاطُوبی لَکِ اِنْ اَدرَکْتِهِ، وَیا طُوبی لِمَنْ اَدرَکَهُ"}}؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، باب۳۲، ح۱۴.</ref>؛ خوشا بر تو اگر او را دریابی! و خوشا بر کسی که او را دریابد! کلینی بخش پایانی [[روایت]] را این گونه [[نقل]] کرده است: {{عربی|"ثُم یَظْهَرُ کَالشهَابِ یَتَوَقدُ فِی اللیْلَهِ الظلْمَاءِ فَإِنْ أَدْرَکْتِ زَمَانَهُ قَرتْ عَیْنُکِ"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۴۱.</ref>؛ … سپس مانند شعله‌ای در شب تاریک فروزان می‌شود، اگر زمان او را [[درک]] کنی، چشمت روشن می‌گردد.[[امام صادق]]{{ع}} درباره زمان آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|"فَطُوبَی لِمَنْ أَدْرَکَ ذَلِکَ الزمَان"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۹۰، ح۲۱؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۳۴، ح۵.</ref>؛ پس خوشا به حال آن که آن زمان را [[درک]] کند. [[امامان معصوم]]{{ع}} با این تعبیرها به بزرگی [[حضرت مهدی]]{{ع}} و [[دوران ظهور]] او را خاطر نشان می‌ساختند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]،  ج۳ ، ص۱۵۵-۱۵۸.</ref>.
*[[اشتیاق]] [[صالحان]] به [[درک زمان ظهور]]: [[درک زمان ظهور]] دارای [[فضیلت]] فراوانی است؛ از این‌رو [[انسان‌های صالح]] در طول [[تاریخ]]، همواره آرزومند حضور در آن دوران بوده‌اند. [[پیشوایان معصوم]]{{ع}} همواره به ارجمندی حضور در آن رخداد بزرگ اشاره می‌کردند. [[امام علی]]{{ع}} در [[روایت]] یاد شده در بحث قبل به این مسئله اشاره فرموده است. [[حضرت]] [[حسین بن علی]]{{ع}} [[نقل]] کرده است: مردی نزد پدرم آمد و از اوصاف [[مهدی]]{{ع}} پرسید. ایشان وقتی صفات او را ذکر کرد، با حالتی سرشار از [[عشق]] و شیدایی، به سینه خود اشاره کرده، آهی کشید و از شدت اشتیاقِ به ایشان، به سینه خود اشاره فرمود<ref>{{متن حدیث|"… وَ أَوْمَأَ بِیدِهِ إِلَی صَدْرِهِ شَوْقاً إِلَی رُؤْیتِهِ"}}؛ نعمانی، الغیبه، ص۲۱۲، ح۱.</ref>. [[ابوبصیر]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده است: {{متن حدیث|"… فَیَا طُوبَی لِمَنْ أَدْرَکَهُ وَ کَانَ مِنْ أَنْصَارِهِ"}}<ref>نعمانی، الغیبه، ص ۲۳۴، ح۲۲.</ref>؛ پس خوشا به حال آن که او را در می‌یابد و از [[یاران]] اوست. [[ام هانی ثقفیه]] گوید: بامدادی [[خدمت]] سرورم، [[امام محمد باقر]]{{ع}} رسیدم و گفتم:‌ای آقای من! آیه‌ای از [[کتاب خدا]] بر دلم خطور کرده، مرا پریشان ساخته و [[خواب]] از چشمم ربوده است. فرمود:‌ای ام هانی! بپرس. پرسیدم:‌ای سرورم! این قول [[خداوند]]: {{متن قرآن|فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ ، الْجَوَارِ الْكُنَّسِ}}<ref>تکویر، ۱۵ و ۱۶.</ref>؛ فرمود:‌ای ام هانی! خوب مسأله‌ای پرسیدی. این، مولودی در آخِرُالزمان است. او [[مهدی]] این [[عترت]] است و برای او [[حیرت]] و غیبتی خواهد بود که اقوامی در آن، [[گمراه]] می‌شوند و اقوامی نیز [[هدایت]] می‌یابند<ref>{{متن حدیث|"فَیاطُوبی لَکِ اِنْ اَدرَکْتِهِ، وَیا طُوبی لِمَنْ اَدرَکَهُ"}}؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، باب۳۲، ح۱۴.</ref>؛ خوشا بر تو اگر او را دریابی! و خوشا بر کسی که او را دریابد! کلینی بخش پایانی [[روایت]] را این گونه [[نقل]] کرده است: {{متن حدیث|"ثُم یَظْهَرُ کَالشهَابِ یَتَوَقدُ فِی اللیْلَهِ الظلْمَاءِ فَإِنْ أَدْرَکْتِ زَمَانَهُ قَرتْ عَیْنُکِ"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۴۱.</ref>؛ … سپس مانند شعله‌ای در شب تاریک فروزان می‌شود، اگر زمان او را [[درک]] کنی، چشمت روشن می‌گردد.[[امام صادق]]{{ع}} درباره زمان آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|"فَطُوبَی لِمَنْ أَدْرَکَ ذَلِکَ الزمَان"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۹۰، ح۲۱؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۳۴، ح۵.</ref>؛ پس خوشا به حال آن که آن زمان را [[درک]] کند. [[امامان معصوم]]{{ع}} با این تعبیرها به بزرگی [[حضرت مهدی]]{{ع}} و [[دوران ظهور]] او را خاطر نشان می‌ساختند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]،  ج۳ ، ص۱۵۵-۱۵۸.</ref>.


==[[زمان ظهور امام مهدی]]==
==[[زمان ظهور امام مهدی]]==

نسخهٔ ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۰۳

متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.


مقدمه

روایات مرحله نخست

  1. زراره می‌‏گوید از امام باقر(ع) شنیدم که فرمود: "همانا برای قائم غیبتی است پیش از ظهورش .... "[۲]
  2. امام صادق(ع) نیز درباره ظهور آن حضرت فرمود: "پس چون خداوند سبحانه و تعالی اراده فرمود امر او حضرت مهدی(ع) را ظاهر سازد، به قلب او الهام نماید، پس ظاهر می‏‌شود و آن‏گاه به امر الهی قیام می‏‌کند"[۳].
  • گفتنی است که مرحله قیام متأخر بر مرحله ظهور است؛ به این بیان که ابتدا ظهور صورت می‏‌گیرد و پس از آن با جمع شدن یاران حضرت و آماده شدن دیگر شرایط، آن حضرت قیام می‌‏فرماید.

روایات قیام آن حضرت

  1. امام سجاد(ع) فرمود: "آن هنگام که قائم ما قیام کند، خداوند سبحانه و تعالی ترس را از دل شیعیان ما بردارد و .... "[۴].
  2. امام صادق(ع) نیز فرمود: "قائم در حالی قیام خواهد کرد که بیعت احدی بر گردن او نیست"[۵].
  • آنچه گفته شد، بدین معنا نیست که تمام روایاتی که از کلمه قیام و مشتقات آن استفاده کرده، به گونه‌‏ای دقیق ناظر به مرحله قیام است؛ بلکه در مواردی قیام بر مرحله ظهور حضرت مهدی(ع)‏ نیز تطبیق شده است. اما به طور عمده روایاتی که قیام و مشتقات آن را در بر گرفته، سخن از مرحله‏‌ای پس از آغاز ظهور دارد.
  1. از رسول گرامی اسلام(ص) روایت شده است: "هرگز رستاخیز به پا نگردد، مگر این‏که پیش از آن قائم برای حق از خاندان ما قیام کند"[۶].
  2. امام باقر(ع) فرمود: " هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند سبحانه و تعالی دستش را بر سر بندگان گذاشته، اندیشه‌‏های ایشان جمع می‏‌گردد"[۷].

ظهور امام مهدی در درسنامه

۱. آشکار شدن امام مهدی(ع) پس از غیبت: امام باقر(ع) در این‌باره فرمود: «"إِن لِلْغُلَامِ غَیْبَهً قَبْلَ ظُهُورِه"»[۱۷]؛ همانا برای قائم، غیبتی است پیش از ظهورش…. امام صادق(ع) در روایتی ظهور وی را به اراده الهی دانسته، می‌فرماید: «"فَإِذَا أَرَادَ اللهُ عَز ذِکْرُهُ إِظْهَارَ أَمْرِهِ نَکَتَ فِی قَلْبِهِ نُکْتَهً فَظَهَرَ فَقَامَ بِأَمْرِ اللهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی"»[۱۸]؛ چون خدای عز ذکره اراده کند که امر او را ظاهر سازد، در دلش نکته‌ای می‌گذارد؛ پس ظاهر می‌شود و به امر خدای تبارک و تعالی قیام می‌کند.
۲. همه دوران ظهور و آشکار بودن حضرت: امام صادق(ع) فرمود: «"تَوَاصَلُوا وَ تَبَاروا وَ تَرَاحَمُوا فَوَ الذِی فَلَقَ الْحَبهَ وَ بَرَأَ النسَمَهَ لَیَأْتِیَن عَلَیْکُمْ وَقْتٌ لَا یَجِدُ أَحَدُکُمْ لِدِینَارِهِ وَ دِرْهَمِهِ مَوْضِعاً یَعْنِی لَا یَجِدُ عِنْدَ ظُهُورِ الْقَائِمِ(ع) مَوْضِعاً یَصْرِفُهُ فِیهِ لِاسْتِغْنَاءِ الناسِ جَمِیعاً بِفَضْلِ اللهِ وَ فَضْلِ وَلِیهِ"»[۱۹]؛ به یکدیگر بپیوندید و نیکی کنید و نسبت به هم مهربان باشید؛ پس سوگند به آن که دانه را شکافته و جانداران را از نیستی آفرید! روزی فرا می‌رسد که هیچ یک از شما جایی برای درهم و دینارش نمی‌یابد؛ یعنی به هنگام ظهور قائم(ع) محلی که در آن درهم و دینار خود را صرف کند، نمی‌یابد به جهت بی‌نیازی همه مردم که با فضل خدا و ولی او حاصل شده است.
۳. آشکار شدن دولت حق: امیر مؤمنان علی(ع) در خطبه‌ای فرمود: «"… سَیُحِق اللهُ الْحَق بِکَلِمَاتِهِ وَ یَمْحَقُ الْبَاطِلَ‌ها ها طُوبَی لَهُمْ عَلَی صَبْرِهِمْ عَلَی دِینِهِمْ فِی حَالِ هُدْنَتِهِمْ وَ یَا شَوْقَاهْ إِلَی رُؤْیَتِهِمْ فِی حَالِ ظُهُورِ دَوْلَتِهِمْ… "»[۲۰]؛ خدا هم با کلمات خود (ائمه یا آیات قرآن و یا تقدیر خود) حق را ثابت کند و باطل را از میان ببرد. آه آه، خوشا به حالشان که در زمان صلح و آرامش، بر دینشان شکیبایی ورزیدند، هان از اشتیاق به دیدارشان در زمان ظهور دولتشان….
  • اشتیاق صالحان به درک زمان ظهور: درک زمان ظهور دارای فضیلت فراوانی است؛ از این‌رو انسان‌های صالح در طول تاریخ، همواره آرزومند حضور در آن دوران بوده‌اند. پیشوایان معصوم(ع) همواره به ارجمندی حضور در آن رخداد بزرگ اشاره می‌کردند. امام علی(ع) در روایت یاد شده در بحث قبل به این مسئله اشاره فرموده است. حضرت حسین بن علی(ع) نقل کرده است: مردی نزد پدرم آمد و از اوصاف مهدی(ع) پرسید. ایشان وقتی صفات او را ذکر کرد، با حالتی سرشار از عشق و شیدایی، به سینه خود اشاره کرده، آهی کشید و از شدت اشتیاقِ به ایشان، به سینه خود اشاره فرمود[۲۱]. ابوبصیر از امام باقر(ع) نقل کرده است: «"… فَیَا طُوبَی لِمَنْ أَدْرَکَهُ وَ کَانَ مِنْ أَنْصَارِهِ"»[۲۲]؛ پس خوشا به حال آن که او را در می‌یابد و از یاران اوست. ام هانی ثقفیه گوید: بامدادی خدمت سرورم، امام محمد باقر(ع) رسیدم و گفتم:‌ای آقای من! آیه‌ای از کتاب خدا بر دلم خطور کرده، مرا پریشان ساخته و خواب از چشمم ربوده است. فرمود:‌ای ام هانی! بپرس. پرسیدم:‌ای سرورم! این قول خداوند: ﴿فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ ، الْجَوَارِ الْكُنَّسِ[۲۳]؛ فرمود:‌ای ام هانی! خوب مسأله‌ای پرسیدی. این، مولودی در آخِرُالزمان است. او مهدی این عترت است و برای او حیرت و غیبتی خواهد بود که اقوامی در آن، گمراه می‌شوند و اقوامی نیز هدایت می‌یابند[۲۴]؛ خوشا بر تو اگر او را دریابی! و خوشا بر کسی که او را دریابد! کلینی بخش پایانی روایت را این گونه نقل کرده است: «"ثُم یَظْهَرُ کَالشهَابِ یَتَوَقدُ فِی اللیْلَهِ الظلْمَاءِ فَإِنْ أَدْرَکْتِ زَمَانَهُ قَرتْ عَیْنُکِ"»[۲۵]؛ … سپس مانند شعله‌ای در شب تاریک فروزان می‌شود، اگر زمان او را درک کنی، چشمت روشن می‌گردد.امام صادق(ع) درباره زمان آن حضرت فرمود: «"فَطُوبَی لِمَنْ أَدْرَکَ ذَلِکَ الزمَان"»[۲۶]؛ پس خوشا به حال آن که آن زمان را درک کند. امامان معصوم(ع) با این تعبیرها به بزرگی حضرت مهدی(ع) و دوران ظهور او را خاطر نشان می‌ساختند[۲۷].

زمان ظهور امام مهدی

محل ظهور امام مهدی

ظهور امام مهدی در موعودنامه

  • کلمه "ظهور" نوعاً به‌معنای ظهور شخص امام زمان (ع) مطرح می‌شود و مثلاً به همین معنی "عجل علی ظهورك" گفته می‌شود و البته این مسأله‌ای قطعی و غیرقابل‌انکار است؛ لکن احتمال قوی و جدی دیگری هم وجود دارد که ظهور به‌معنای ظهور امر باشد، نه ظهور شخص. البته ظهور کامل و تام‌ امر، مستلزم ظهور شخص است. یعنی تا شخص ظاهر نشود، امر امت به صورت تمام و کامل ظاهر نمی‌شود، ولی درعین‌حال میان این دو تفاوت‌هایی وجود دارد.
  • اصل این تفکر و اندیشه از این‌جا سرچشمه می‌گیرد که ظهور حداقل می‌تواند دو معنا داشته باشد: یک بار به‌معنای طلوع و آشکار شدن و پیدایش بعد از استتار: بدین‌گونه که ظهور را نقطه مقابل خفا بگیریم که نظارت مطلب بیشتر به ظهور شخص می‌باشد، و البته این قابل انکار نیست، و بار دیگر ظهور را از ماده و ریشه "ظهر" معنا کنیم که عبارت از تقویت و پشتوانه یافتن چیزی باشد که ما از آن تعبیر به پیروزی و حاکمیت مقتدرانه می‌نماییم و در این برداشت و نظر، مطالب دیگری به ذهن می‌رسد و نتایج دیگری به دست می‌آید.
  • در این بحث، توجه به مشتقات لفظی لغت ظهور، مفید مطالب ارزشمندی است که می‌توان از آن کمک گرفت. اگر ظهور را صفت شخص بگیریم تمام آیات و روایات و ادعیه و زیارات و مناجات‌هایی که در آن‌ها واژه ظهور به کار رفته و استعمال شده است؛ تحقق نیافته و معنی پیدا نمی‌کند، مگر با ظهور شخص امام زمان (ع). زیرا ظهور به‌معنای پیدایش بعد از استتار و خفا استعمال شده است. اما اگر ظهور را به‌معنای پیروزی و سلطه اسلام تعبیر نماییم؛ حتی ممکن است این پیروزی -البته تا حدودی- قبل از ظهور امام زمان (ع) نیز حاصل شود؛ لکن نه به‌گونه‌ای که مستغنی از ظهور آن حضرت باشیم[۲۸][۲۹].

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. خلیل بن احمد، العین، ج ۴، ص ۳۷
  2. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۶، ح ۹؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۲، ح ۲۷۴
  3. نعمانی، الغیبة، ص ۱۸۷، ح ۴۰
  4. «" إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا أَذْهَبَ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ عَنْ‏ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ ‏‏‏‏‏‏"»، شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۵۴۱، ح ۱۴
  5. نعمانی، الغیبة، ص ۱۹۱، ح ۴۵
  6. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۵۹، ح ۲۳۰
  7. «" إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا، وَضَعَ‏ اللَّهُ‏ يَدَهُ‏ عَلى‏ رُؤُوسِ‏ الْعِبَادِ، فَجَمَعَ‏ بِهَا عُقُولَهُمْ‏ ‏‏‏‏‏‏"»، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۵، ح ۲۱
  8. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۵۴، ح ۴۶۱
  9. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۹۷، ح ۲
  10. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۹۸ - ۳۰۱.
  11. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص۳۷.
  12. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۱۱۲.
  13. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، ص۳۷.
  14. طوسی، کتاب الغیبه، ص۱۷۸.
  15. اربلی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج۲، ص۴۷۱.
  16. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۴۱، ح۲۵؛ ج۳، ص۵۰۳.
  17. صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۲۴۶، ح۹؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص۳۲۹، ح۲۷۴.
  18. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۴۳، ح۳۰؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۱۸۷، ح۴۰؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۴۹، ح۴۲.
  19. نعمانی، الغیبه، ص۱۵۰؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص۱۴؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۳۸۲.
  20. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۵، ح۳.
  21. «"… وَ أَوْمَأَ بِیدِهِ إِلَی صَدْرِهِ شَوْقاً إِلَی رُؤْیتِهِ"»؛ نعمانی، الغیبه، ص۲۱۲، ح۱.
  22. نعمانی، الغیبه، ص ۲۳۴، ح۲۲.
  23. تکویر، ۱۵ و ۱۶.
  24. «"فَیاطُوبی لَکِ اِنْ اَدرَکْتِهِ، وَیا طُوبی لِمَنْ اَدرَکَهُ"»؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، باب۳۲، ح۱۴.
  25. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۴۱.
  26. محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۹۰، ح۲۱؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۳۴، ح۵.
  27. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳ ، ص۱۵۵-۱۵۸.
  28. نشریه موعود، شماره ۱۱ و ۱۰، ص ۴۹.
  29. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۷۵.