بقیة الله: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'رده:اتمام لینک داخلی' به '')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


*بازمانده [[خدا]]، آنچه [[خدا]] آن را [[باقی]] می‌دارد، یکی از لقب‌های [[امام زمان]]{{ع}} به خاطر آنکه [[خداوند]] او را از [[امامان]] و [[اهل بیت پیامبر]] [[باقی]] نگه داشته، تا روزی [[ظهور]] کند و [[جهان]] را پر از [[عدل و داد]] کند. در [[روایات]] است که به [[امام زمان]] با این عنوان [[سلام]] دهید و بگویید: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ}}.
===بَقِیَّةَ اللَّهِ از [[القاب]] [[امام زمان]]{{ع}}===
*در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید» سوره هود، آیه ۸۶.</ref>. مقصود، سود و اجری است که در مقابل چشم‌پوشی از درآمدهای [[حرام]] برای [[انسان]] می‌ماند، یا [[طاعت]] [[خدا]] و [[انتظار]] [[ثواب]] او بهتر است، یا موجودی که از سوی [[خدا]] برای [[سعادت]] [[بشر]] [[باقی]] نگه داشته شده است، بهتر است.
*واژۀ بَقِیَّةَ اللَّهِ، یعنی باز‌ماندۀ [[خدا]]، آنچه [[خدا]] آن را [[باقی]] نگه می‌‌دارد. این کلمه یکی از لقب‌‌های [[امام زمان]]{{ع}} است به خاطر آنکه [[خداوند]] او را از [[امامان]] و [[اهل بیت پیامبر]]{{ع}} [[باقی]] نگه داشته تا روزی [[ظهور]] کند و [[جهان]] را پر از [[عدل و داد]] کند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۴۱.</ref>.
*در [[دعاها]]، [[زیارت‌ها]] و [[روایات]]، از [[امام زمان]] به عنوان "بقیة الله" یاد شده و اشاره به آن است که او [[ذخیره الهی]] برای [[اصلاح]] [[جهان]] و [[مبارزه]] با [[ظالمان]] و [[نجات]] [[مستضعفان]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۴۱.</ref>.
*عبارت "[[بقیة الله]]" هم در [[قرآن مجید]] و هم در [[روایات]] آمده است و در [[قرآن]] فقط یک‌‌‌بار در داستان [[حضرت شعیب]]{{ع}} ذکر شده است؛ یعنی، آنجا که وی [[قوم]] خود را از کم‌‌فروشی [[نهی]] کرده و فرمودند: {{متن قرآن|بقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم» سوره هود، آیه ۸۶.</ref>. در این [[آیه]] هرچند مخاطب [[قوم شعیب]] هستند و منظور از "[[بقیة الله]]"، سود و سرمایۀ [[حلال]] و یا [[پاداش الهی]] است ولی هر موجود نا‌‌فع که از طرف [[خداوند]] برای [[بشر]] [[باقی]] مانده و مایۀ‌ خیر و [[سعادت]] او گردد "[[بقیة الله]]" محسوب می‌شود از این‌‌رو تمام [[پیامبران]] و [[پیشوایان]] بزرگ "[[بقیة الله]]" هستند. از آنجایی که [[مهدی موعود]]{{ع}} [[آخرین پیشوا]] و بزرگ‌‌ترین [[رهبر]] انقلابی پس از [[قیام]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است یکی از روشن‌‌ترین مصادیق "[[بقیه الله]]" است و او از دیگران به این [[لقب]] شایسته‌تر است<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۲۱۹ـ ۲۲۱. </ref>. و به حدّی این [[لقب]] با آن [[سرور]] ارتباط‍‌ پیدا نموده که به صورت [[لقب]] اختصاصی حضرتش درآمده است<ref>ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱.</ref>.  
 
===[[بقیة الله]] بودن [[امام مهدی]]{{ع}} در [[روایات]]===
==مقدمه==
*در [[دعاها]]، [[زیارت‌ها]] و [[روایات]]، از [[امام زمان]] به عنوان "[[بقیة الله]]" یاد شده و اشاره به آن است که او ذخیرۀ [[الهی]] برای [[اصلاح]] [[جهان]] و [[مبارزه]] با [[ظالمان]] و [[نجات]] [[مستضعفان]] است<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۴۱.</ref>، برخی از این [[روایات]] عبارتند از:
*از القاب [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}.
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: «معنی [[بقیة الله]] در [[قرآن]]، حجت‌های الهی‌اند و نام [[مهدی]]{{ع}} است که پس از پایان یافتن مهلت [[جهان]] [[ظهور]] خواهد کرد و [[دنیا]] را پر از [[عدل و داد]] می‌نماید آنگونه که پر از [[ظلم و جور]] شده است»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۹۳، ص ۱۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامۀ آخرالزمان، ص ۷۵.</ref>
*واژه "بقیت"، به معنای، بازمانده و پاینده و آن چیزی است که از چیزی باقی گذاشته شود. عبارت "[[بقیة اللّه]]"، هم در [[قرآن مجید]] و هم در [[روایات]] آمده است.
#از [[حضرت صادق]]{{ع}} سؤال شد: آیا می‌شود به [[قائم آل محمد]] به عنوان [[امیر المؤمنین]] [[سلام]] کرد؟ فرمودند: «نه این اسمی است که [[خدا]] [[امیر المؤمنین]] [[علی]]{{ع}} را به آن نامیده و قبل و بعد از او جز [[کافر]] به این نام نامیده نشود». [[راوی حدیث]] عرضه داشت: فدای شما شوم! پس به حضرتش چگونه باید [[سلام]] کرد؟ فرمودند: «باید گفت: "السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ" آن‌گاه آیۀ شریفه را [[تلاوت]] فرمودند: {{متن قرآن|بقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}»<ref>{{متن حدیث|لاَ ذَاکَ اِسْمٌ سَمَّی اَللَّهُ بِهِ أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ لَمْ یُسَمَّ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لاَ یَتَسَمَّی بِهِ بَعْدَهُ إِلاَّ کَافِرٌ سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْقَائِمِ یُسَلَّمُ عَلَیْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ لَا ذَاکَ اسْمٌ سَمَّی اللَّهُ بِهِ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ{{ع}}لَمْ یُسَمَّ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَیْفَ یُسَلَّمُ عَلَیْهِ قَالَ یَقُولُونَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ ثُمَّ قَرَأَ بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِین‏}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۱۱ـ۴۱۲.</ref>.<ref>ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامۀ مهدویت، ص۱۱۶ ـ ۱۱۸؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامۀ آخر الزمان، ص ۷۵.</ref>
*در [[قرآن]]، فقط یک بار و در داستان [[حضرت شعیب]]{{ع}} ذکر شده است؛ آن‏جا که وی [[قوم]] خود را از کم‌‏فروشی [[نهی]] کرده، می‌‏گوید: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ }}<ref> اگر مؤمن باشید، باقی مانده خدا برای شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نیستم؛ سوره هود، آیه: ۸۶.</ref>
#وقتی [[احمد بن اسحاق]] بن [[سعد ]][[اشعری]] به محضر [[امام عسکری]]{{ع}} شرفیاب شد و دربارۀ [[جانشین]] آن [[حضرت]] پرسید آن [[حضرت]] [[کودکی]] خردسال همچون قرص [[ماه]] را به او نشان داد. [[احمد بن اسحاق]] پرسید: «آیا نشانه‌‏ای هست تا قلبم [[اطمینان]] یابد؟» آن [[کودک]] زبان گشود و با زبان [[عربی]] [[فصیح]] فرمودند: «من [[بقیة اللّه]] بر [[زمین]] و [[منتقم]] از [[دشمنان]] او هستم. ای [[احمد بن اسحاق]]! بعد از دیدن این کرامت‏، نشانه‌‏ای طلب نکن»<ref>{{متن حدیث|أَنَا بَقِیَّةُ اللَّهِ‏ فِی‏ أَرْضِهِ‏ وَ الْمُنْتَقِمُ‏ مِنْ‏ أَعْدَائِهِ‏ فَلَا تَطْلُبْ‏ أَثَراً بَعْدَ عَیْنٍ‏ یَا أَحْمَدَ بْنَ‏ إِسْحَاق‏‏‏‏‏‏}}؛ کمال الدین، ج۲، ص ۳۸۴، ح ۱.</ref>.<ref>ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامۀ مهدویت، ص۱۱۶ ـ ۱۱۸؛ نشریۀ موعود، ش ۲۱، ص ۵۴؛  حیدرزاده، عباس، فرهنگنامۀ آخرالزمان، ص ۷۵.</ref>
*در [[روایات]] گوناگونی "[[بقیة اللّه]]" به وجود [[امام مهدی]]{{ع}} یا برخی دیگر از [[امامان]]{{عم}} [[تفسیر]] شده است. *[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: نخستین سخنی که [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} پس از [[قیام]] خود می‏‌گوید، این [[آیه]] است: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ }}<ref> اگر مؤمن باشید، باقی مانده خدا برای شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نیستم؛ سوره هود، آیه: ۸۶.</ref>؛ سپس می‏‌گوید: "منم [[بقیة اللّه]] بر روی [[زمین]]"<ref>{{عربی|" وَ أَوَّلُ‏ مَا يَنْطِقُ‏ بِهِ‏ هَذِهِ‏ الْآيَةُ  {{متن قرآن|بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ }} ‏ ثُمَّ يَقُولُ أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ خَلِيفَتُهُ وَ حُجَّتُهُ عَلَيْكُم‏  ‏‏‏‏‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۳۰، باب ۳۳، ح ۱۶.</ref>
==="[[بقیة اللّه]]" بودن امامان‏ [[معصوم]]{{ع}} در [[روایات]]، [[دعاها]] و [[زیارات]]===
*درست است که در [[آیه]] مورد بحث، مخاطب، [[قوم شعیب]] بوده و منظور از "[[بقیة اللّه]]"، سود و سرمایه [[حلال]] یا [[پاداش الهی]] است؛ ولی هر موجودی نافع که از طرف [[خداوند]] سبحانه و تعالی برای [[بشر]] باقی مانده و مایه خیر و [[سعادت]] او گردد، "[[بقیة اللّه]]" محسوب می‌شود. بر این اساس، تمام [[پیامبران الهی]] و [[پیشوایان]] بزرگ، [[بقیة اللّه]] هستند. تمام [[رهبران]] راستین نیز که پس از [[مبارزه]] با یک [[دشمن]] سرسخت برای یک [[قوم]] و [[ملت]] باقی می‌‏مانند، از این نظر [[بقیة اللّه]] هستند. سربازانی که پس از [[پیروزی]] از [[جنگ]] بازمی‌‏گردند، آنان نیز [[بقیة اللّه]] هستند. در [[روایات]]، [[دعاها]] و [[زیارات]]، امامان‏ [[معصوم]]{{عم}} به عنوان "[[بقیة اللّه]]" توصیف شده‏‌اند، برای نمونه به بعضی از آن‏ها اشاره می‌‏شود:
*در [[روایات]]، [[دعاها]] و [[زیارات]]، امامان‏ [[معصوم]]{{ع}} نیز به عنوان "[[بقیة اللّه]]" توصیف شده‏‌اند از جمله:
#به [[دستور]] [[هشام بن عبد الملک]]، [[امام باقر]]{{ع}} را به [[شام]] بردند. هنگام بازگشت به [[مدینه]]، هشام [[فرمان]] داد بازارها را بر روی آن حضرت و همراهانش ببندند و آنان را از خوراک و آشامیدنی محروم سازند. وقتی به شهر [[مدینه]] رسیدند، [[مردم]] در شهر را بر رویشان بستند و [[اصحاب]] آن حضرت به سبب کمبود [[آب]] و غذا به زحمت افتادند و به آن بزرگوار شکایت بردند. [[امام باقر]]{{ع}} بالای کوهی مشرف به شهر رفت و با صدای بلند فرمود: ای اهل شهری که مردمانش ستمگرند! به [[خداوند]] سبحانه و تعالی سوگند! من [[بقیة اللّه]] هستم. [[خداوند]] سبحانه و تعالی فرمود: "[[بقیة اللّه]] برایتان بهتر است؛ اگر [[ایمان]] دارید" <ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۷۱، ح ۵.</ref>.
#به [[دستور]] هشام بن [[عبد]] الملک [[امام باقر]]{{ع}} را به [[شام]] بردند. هنگام بازگشت به [[مدینه]] هشام [[فرمان]] داد بازارها را بر روی آن [[حضرت]] و همراهانش ببندند و آنان را از [[خوراک]] و آشامیدنی [[محروم]] سازند وقتی به [[شهر]] [[مدینه]] رسیدند، [[مردم]] در [[شهر]] را بر رویشان بستند و [[اصحاب]] آن [[حضرت]] به سبب کمبود [[آب]] و [[غذا]] به زحمت افتادند و به آن بزرگوار [[شکایت]] بردند. [[امام باقر]]{{ع}} بالای کوهی مشرف به [[شهر]] رفت و با صدای بلند فرمودند: «ای اهل شهری که مردمانش ستمگرند! به [[خداوند]] سبحانه و تعالی [[سوگند]]! من [[بقیة اللّه]] هستم. [[خداوند]] سبحانه و تعالی فرمود: «[[بقیة اللّه]] برایتان بهتر است اگر [[ایمان]] دارید»<ref>{{متن حدیث|یَا أَهْلَ الْمَدِینَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها أَنَا بَقِیَّةُ اللَّهِ یَقُولُ اللَّهُ بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ}}؛ کافی، ج ۱، ص ۴۷۱، ح ۵.</ref>.<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامۀ مهدویت، ص۱۱۶ ـ ۱۱۸؛ درسنامۀ مهدویت، ص۲۱۹ـ۲۲۱؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱.</ref>
# در [[زیارت جامعه کبیره]]، می‌‏خوانیم: "[[سلام]] بر [[امامان]] که ... [[بقیة اللّه]] هستند ...»<ref>{{عربی|" السَّلَامُ عَلَى الْأَئِمَّة ... وَ بَقِيَّةِ اللَّهِ  ...‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیة، ج ۲، ص ۶۰۹.</ref>. از آنجا که [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}}، [[آخرین پیشوا]] و بزرگ‏ترین [[رهبر]] انقلابی پس از [[بعثت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است، یکی از روشن‏‌ترین مصادیق "[[بقیة اللّه]]" و شایسته‏‌ترین فرد به این لقب است؛ به ویژه که یگانه باقی‏مانده بعد از [[پیامبران]] و [[امامان]] است. نمونه‌‏ای از این‏ [[روایات]] بدین قرار است:  در [[دعای ندبه]] می‌‏خوانیم: "کجا است آن [[بقیة اللّه]] که از [[عترت]] [[هدایت‌گر]] بیرون نیست؟"<ref>{{عربی|" أَيْنَ‏ بَقِيَّةُ اللَّهِ‏ الَّتِي‏ لَا تَخْلُو مِنَ‏ الْعِتْرَةِ الْهَادِيَة‏‏‏‏‏"}}، سید بن طاوس، الاقبال، ص ۲۹۷.</ref>. مردی از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: "آیا بر [[امام]] [[قائم]] می‌‏توان با عنوان [[امیر مؤمنان]] [[سلام]] کرد؟" فرمود: "نه؛ [[خداوند]] سبحانه و تعالی این نام را به [[امام علی|حضرت امیر مؤمنان علی]]{{ع}} اختصاص داده است. پیش از او کسی این نام بر خود ننهاده و پس از او نیز کسی این نام را به خود نبندد، مگر آن‏که [[کافر]] باشد [[راوی]] گوید: پرسیدم: "فدایت شوم! پس چگونه بر او [[سلام]] کنند؟" فرمود: می‏‌گویند {{عربی|" السَّلَامُ‏ عَلَيْكَ‏ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ‏ ‏‏‏‏‏"}} سپس این [[آیه شریفه]] را تلاوت فرمود: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ }}<ref> اگر مؤمن باشید، باقی مانده خدا برای شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نیستم؛ سوره هود، آیه: ۸۶.</ref> <ref>{{عربی|" لَا ذَاكَ‏ اسْمٌ‏ سَمَّى‏ اللَّهُ‏ بِهِ‏ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ‏ لَمْ‏ يُسَمَ‏ بِهِ‏ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لَا يُسَمَّى بِهِ بَعْدَهُ إِلَّا كَافِر‏‏‏‏‏"}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۱۱، ح۲؛ تفسیر فرات کوفی، ص۱۹۳، ۲۴۹؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲۷۶.</ref>.
#در [[زیارت جامعۀ کبیره]] آمده است: «[[سلام]] بر [[امامان]] که... [[بقیة اللّه]] هستند..».<ref>{{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَی الْأَئِمَّة... وَ بَقِیَّةِ اللَّهِ...}}؛ من لا یحضره الفقیة، ج ۲، ص ۶۰۹.</ref>.<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامۀ مهدویت، ص۲۱۹ـ۲۲۱؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱.</ref>
#[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: نخستین [[سخن]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[پس از ظهور]]، این [[آیه]] است که می‌‏گوید: [[بقیة اللّه]] برایتان بهتر است؛ اگر [[ایمان]] دارید. آن‏گاه می‌‏فرماید: "منم [[بقیة اللّه]] و [[حجّت]] و [[خلیفه]] او در میان شما" در آن زمان هرکس بر آن حضرت [[سلام]] کند، می‌‏گوید: {{عربی|" السَّلَامُ‏ عَلَيْكَ‏ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ‏ فِي‏ أَرْضِهِ‏‏ ‏‏‏‏‏"}} <ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۳۰، ح۱۶.</ref>.
#نجمه [[مادر]] گرامی [[حضرت رضا]]{}} فرمودند: چون فرزندم به [[دنیا]] آمد، پسر را در پارچه سفیدی پیچیده به دست [[پدر]] دادم در گوش راستش [[اذان]] و در گوش چپش اقامه گفتند و کامش را با [[آب]] [[فرات]] برداشته به من برگرداندند و فرمودند: «بگیر او را بدرستی که او [[بقیه الله]] عزّ و جلّ‌ است در [[زمین]]»<ref>"خُذِیهِ فَإِنَّهُ بَقِیَّةُ اللَّهِ تَعَالَی فِی أَرْضِه"؛ ‏عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۰.</ref>.<ref>ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱.</ref>
#وقتی [[احمد بن اسحاق بن سعد اشعری]]، به محضر [[امام عسکری]]{{ع}} شرفیاب شد و درباره [[جانشین]] آن حضرت پرسید، آن حضرت کودکی خردسال، همچون قرص ماه را به او نشان داد. [[احمد بن اسحاق]] پرسید: "آیا نشانه‌‏ای هست تا قلبم [[اطمینان]] یابد؟" آن کودک زبان گشود و با زبان عربی فصیح فرمود: من [[بقیة اللّه]] بر [[زمین]] و [[منتقم]] از [[دشمنان]] او هستم. ای [[احمد بن اسحاق]]! بعد از دیدن این کرامت‏، نشانه‌‏ای طلب نکن<ref>{{عربی|" أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ‏ فِي‏ أَرْضِهِ‏ وَ الْمُنْتَقِمُ‏ مِنْ‏ أَعْدَائِهِ‏ فَلَا تَطْلُبْ‏ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ‏ يَا أَحْمَدَ بْنَ‏ إِسْحَاق‏‏‏‏‏‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۸۴، ح ۱.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۱۱۶ - ۱۱۸.</ref>.
 
== بقیة الله در موعودنامه ==
* بقیه الله یکی از القاب معروف [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است. بقیه الله یعنی بقیه و بازمانده خلفای [[خدا]] در [[زمین]] از [[انبیا]] و [[اوصیا]] یا کسانی که [[خدا]] به وسیله آن‌ها بندگانش را باقی می‌دارد و مورد [[رحمت]] قرار می‌دهد. و اما ارتباط‍‌ و اختصاص این لقب شریف به آن وجود [[مقدس]]؛ هرچند از بعضی [[احادیث]] استفاده می‌شود که این لقب بر همه [[خاندان]] [[رسالت]] {{عم}} اطلاق می‌شود و همه آن‌ها بقیه الله هستند. در [[زیارت جامعه]] به همه آن ذوات [[مقدس]] به این عنوان عرض [[سلام]] داریم: {{عربی|"السَّلَامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الدُّعَاةِ وَ الْقَادَةِ الْهُدَاةِ وَ السَّادَةِ الْوُلَاةِ وَ الذَّادَةِ الْحُمَاةِ وَ أَهْلِ الذِّكْرِ وَ أُولِي الْأَمْرِ وَ بَقِيَّةِ اللَّهِ وَ خِيَرَتِهِ..."}}<ref>عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۷۳.</ref>.
*علاوه بر این جهت کلی، در قسمتی از [[روایات]] این لقب شریف به خصوص به بعضی از [[ائمه]] {{عم}} نسبت داده شده است و خود را به‌عنوان بقیه الله معرفی نموده‌اند. از جمله وقتی [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} از مسافرت پرماجرای شام-که به الزام [[خلیفه]] [[مروانی]] صورت گرفته بود- مراجعت می‌نمودند، نزدیک مدین که رسیدند [[مردم]]، به دنبال سم‌پاشی‌های دستگاه [[خلافت]]، دروازه‌ها را بسته مانع از ورود آن حضرت و همراهان به شهر شدند. حتی از فروختن آذوقه به آنان هم خودداری نمودند. [[امام]] {{ع}} بالای کوهی که مشرف به شهر بود رفته و با صدای بلند فریاد برآوردند: ای اهل شهری که ساکنانش ستم‌پیشه‌اند! من بقیه الله هستم. [[خداوند]] می‌فرماید: بقیه الله برای شما بهتر است اگر [[مؤمن]] باشید...<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۴۷۱-۴۷۲.</ref>.
*همچنین نجمه مادر گرامی [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} گوید: چون فرزندم به [[دنیا]] آمد، پسر را در پارچه سفیدی پیچیده به دست پدر دادم. در گوش راستش [[اذان]] و در گوش چپش اقامه گفتند و کامش را با [[آب]] [[فرات]] برداشته به من برگرداند و فرمودند: بگیر او را. بدرستی که او بقیه الله عزّ و جلّ‌ است در [[زمین]]<ref>عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۰.</ref>.
*با همه آن‌چه آوردیم، در بسیاری از [[احادیث]] این لقب شریف به خصوص به حضرت [[صاحب الامر]] {{ع}} اطلاق شده و آن وجود [[مقدس]] خود را به این عنوان معرفی نموده و سایر بقیة الله‌ها حضرتش را به این نام نامیده‌اند. به حدّی این لقب با آن سرور ارتباط‍‌ پیدا نموده که به صورت لقب اختصاصی حضرتش درآمده است؛ به‌طوری که تا بقیه الله گفته می‌شود جز آن بقیه الله [[منتظر]] به نظر نمی‌آید. شاید سرّ مطلب این باشد که این بقیه الله، بقیه تمام بقیة الله‌هاست و پس از او دیگر بقیة اللهی نیست. هرکدام از حجج الهیه که از آغاز عالم آمدند، گرچه بقیه الله بودند و [[خدا]] آن‌ها را برای [[هدایت]] خلق باقی و بجا گذارده بود، بعد از هریک دیگری می‌آمد و اگر بقیة اللهی از [[دنیا]] می‌رفت، بقیة اللهی دیگر به جا می‌ماند و این رشته باقی بود. ولی آن وجود مقدّس، بقیه‌ای است که پس از او دیگر بقیه‌ای نیست؛آخرین بقیه الله است. با آمدن او دیگر بقیه‌ای باقی نمانده است که بیاید.
*در [[حدیث]] مفصلی از [[امیر المؤمنین]] {{ع}} که متضمن سؤالات یکی از منکران نسبت به عده‌ای از [[آیات قرآن]] است این جمله یافت می‌شود که سائل پرسید: می‌یابم که [[قرآن]] می‌گوید: بقیه الله بهتر است برای شما. این بقیه چیست و کیست‌؟<ref>بحار الانوار، ج ۹۳، ص ۱۰۶.</ref> [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: آنان ([[اولیای خدا]]) بقیة الله‌اند. مقصود [[مهدی]] {{ع}} است که در هنگام پایان‌پذیری این مهلت خواهد آمد و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] پر می‌کند؛آن‌گونه که از [[ظلم]] و [[جور]] مملو گشته است. از [[آیات]] و نشانه‌های او [[غیبت]] است و پنهانی؛آن‌گاه که طغیان گسترش گیرد و [[انتقام]] فرا رسد<ref>همان، ص ۱۱۹.</ref>.
*از [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} سؤال شد: آیا می‌شود به [[قائم]] [[آل محمد]] به‌عنوان [[امیر المؤمنین]] [[سلام]] کرد؟ فرمود: نه. این اسمی است که [[خدا]] [[امام علی|امیر المؤمنین علی]] {{ع}} را به آن نامیده و قبل و بعد از او جز [[کافر]] به این نام نامیده نشود. [[راوی حدیث]] عرضه داشت: فدای شما شوم! پس به حضرتش چگونه باید [[سلام]] کرد؟ فرمود: باید گفت: {{عربی|"السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ"}}. آن‌گاه [[آیه شریفه]] را تلاوت فرمود: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۴۱۱-۴۱۲.</ref>
*همچنین خود آن وجود [[مقدس]] در سنین طفولیت خود را به این لقب معرفی نموده است.
*آن‌گاه که جناب [[احمد بن اسحاق]] شرفیاب محضر [[امام یازدهم]] {{ع}} گردید و از حضرتش جویای [[خلیفه]] و [[جانشین]] پس از آن حضرت شد، [[امام]] {{ع}} از جا برخاسته به اندرون رفتند. وقتی بیرون آمدند، [[نور]] دیده‌شان، [[مهدی]] [[آل محمد]] {{عم}}-که در سن سه سالگی بود و چهره‌اش چون ماه تمام و [[بدر]] کامل می‌درخشید-بر دوش شریفشان بود. فرمودند: ای [[احمد بن اسحاق]]، اگرنه این بود که در نزد [[خدا]] و حجج او کرامتی داری، این پسرم را به تو نشان نمی‌دادم. ... [[حدیث]] به این‌جا می‌رسد که جناب [[احمد]] عرضه داشت: آقای من، آیا می‌شود آیت و علامتی مشاهده کنم که دلم آرام گیرد و گواه [[امامت]] [[نور]] دیده تابان باشد؟ تا این جمله را [[احمد بن اسحاق]] گفت، ناگهان [[حجت]] سه ساله [[پروردگار]]، لب به [[سخن]] باز نمود و به زبان عربی فصیح فرمود: {{عربی|"أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ"}}<ref>کمال الدین، ص ۳۸۴.</ref>؛ من بقیه الله هستم در [[زمین]] [[خدا]] و انتقام‌گیرنده از [[دشمنان]] او. پس بعد از این‌که به سرچشمه رسیدی نشانه مجو<ref>نشریه موعود، شماره ۲۱، ص ۵۴.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۷۱.</ref>.
 
== بقیة الله در درسنامه==
*واژه "بقیة"؛ یعنی، بازمانده و پاینده و آنچه از چیزی [[باقی]] گذاشته شود. عبارت "بقیه الله" هم در [[قرآن مجید]] و هم در [[روایات]] آمده است. در [[قرآن]] فقط یک‌بار در داستان [[حضرت شعیب]]{{ع}} ذکر شده است؛ یعنی، آنجا که وی [[قوم]] خود را از کم‌فروشی [[نهی]] کرده، می‌گوید: {{متن قرآن|بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم» سوره هود، آیه ۸۶.</ref>. در این [[آیه]] هرچند مخاطب [[قوم شعیب]] هستند و منظور از "بقیه الله"، سود و [[سرمایه]] [[حلال]] و یا [[پاداش الهی]] است؛ ولی هر موجود [[نافع]]- که از طرف [[خداوند]] برای [[بشر]] [[باقی]] مانده و مایه‌ خیر و [[سعادت]] او گردد- "بقیه الله" محسوب می‌شود. ازاین‌رو تمام [[پیامبران]] و [[پیشوایان]] بزرگ "بقیه الله" اند. تمام [[رهبران]] [[راستین]] که پس از [[مبارزه]] با یک [[دشمن]] سرسخت برای یک [[قوم]] و [[ملت]] [[باقی]] می‌مانند، از این نظر "بقیه الله" هستند.... از آنجایی که [[مهدی موعود]]{{ع}} [[آخرین پیشوا]] و بزرگ‌ترین [[رهبر]] انقلابی، پس از [[قیام]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است؛ یکی از روشن‌ترین مصادیق "بقیه الله" است. او از دیگران به این [[لقب]] شایسته‌تر است؛ به خصوص که تنها [[باقی]] مانده بعد از [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} است. در [[روایات]]، [[دعاها]] و [[زیارات]]، [[ائمه اطهار]]{{عم}} به عنوان "بقیه الله" توصیف شده‌اند. برای نمونه به بعضی از آنها اشاره می‌شود:
#به [[دستور]] [[هشام بن عبد الملک]]، [[امام باقر]]{{ع}} را به [[شام]] بردند. موقع مراجعت به [[مدینه]]، هشام [[فرمان]] داد بازارها را بر روی آن [[حضرت]] و همراهانش ببندند و آنان را از [[خوراک]] و آشامیدنی [[محروم]] سازند! وقتی به [[شهر]] [[مدینه]] رسیدند، [[مردم]] در [[شهر]] را بر رویشان بستند و [[اصحاب]] آن [[حضرت]] از جهت کمبود [[آب]] و [[غذا]] به زحمت افتادند و به آن بزرگوار شکایت بردند. [[امام باقر]]{{ع}} به بالای کوهی مشرف به [[شهر]] رفت و با صدای بلند فرمود: "ای اهل شهری که مردمانش ستمگرند! به [[خداوند]] [[سوگند]] من بقیه الله هستم. [[خداوند]] فرمود: بقیه الله برایتان بهتر است، اگر [[ایمان]] دارید"<ref>شیخ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج ۱، ص ۴۷۱، ح ۵.</ref>.
#در "[[زیارت جامعه کبیره]]"، آمده است: {{متن حدیث|"السَّلامُ عَلَى الأْئِمَّةِ... و بَقِيَّةَ اَللَّهِ..."}}؛ "[[سلام]] بر [[امامان]] که... بقیه الله هستند..."<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیة، ج ۲، ص ۶۰۹.</ref>.
#در [[دعای ندبه]] می‌خوانیم: {{متن حدیث|"أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ الَّتِي لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِيَةِ..."}}؛ "کجا است آن بقیه الله که از [[عترت]] [[هدایتگر]] بیرون نیست"<ref>سید بن طاووس، الاقبال، ص ۲۹۷.</ref>.
#در [[حدیثی]] آمده است: مردی از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: آیا بر [[امام]] [[قائم]] می‌توان با عنوان‌ "[[امیر مؤمنان]]" [[سلام]] کرد؟ فرمود: {{متن حدیث|"لاَ ذَاكَ اِسْمٌ سَمَّى اَللَّهُ بِهِ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ لَمْ يُسَمَّ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لاَ يَتَسَمَّى بِهِ بَعْدَهُ إِلاَّ كَافِرٌ "}}؛ "خیر؛ [[خداوند]] این نام را به [[حضرت]] [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} اختصاص داده است. پیش از او کسی این نام بر خود ننهاده و پس از او نیز- مگر [[کافر]]- این نام را به خود نبندد". [[راوی]] گوید: پرسیدم: فدایت گردم! پس چگونه بر او [[سلام]] کنند؟ فرمود: می‌گویند {{متن حدیث|"السَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقیَّةُ اللهُ"}}. سپس این [[آیه شریفه]] را [[تلاوت]] فرمود: {{متن قرآن|بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}} <ref>کافی، ج ۱، ص ۴۱۱، ح ۲؛ تفسیر فرات کوفی، ص ۱۹۳، ۲۴۹؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲۷۶.</ref>.
#[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "نخستین سخن [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[پس از ظهور]] این [[آیه]] است که می‌گوید: بقیه الله برایتان بهتر است اگر [[ایمان]] دارید. آن‌گاه می‌فرماید: "منم بقیه الله و [[حجت]] و [[خلیفه]] او در میان شما". در آن زمان هرکس بر آن [[حضرت]] [[سلام]] کند، می‌گوید: {{متن حدیث|"السَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقیَّةُ اللهُ فی أرضه"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶.</ref>.
#[[روایت]] شده است. وقتی [[احمد بن اسحاق]] بن سعد [[اشعری]]، به محضر [[امام عسکری]]{{ع}} شرفیاب شد؛ درباره [[جانشین]] آن [[حضرت]] سؤال کرد. آن [[حضرت]] [[کودکی]] خردسال، همچون قرص ماه را به او نشان داد. [[احمد بن اسحاق]] پرسید: آیا نشانه‌ای هست تا قلبم [[اطمینان]] یابد؟ آن [[کودک]] زبان گشود و با زبان [[عربی]] [[فصیح]] فرمود: {{متن حدیث|"أَنَا بَقِيَّةُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ اَلْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلاَ تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۴، ح ۱.</ref>؛ "من بقیه الله بر روی [[زمین]] و [[منتقم]] از [[دشمنان]] او هستم. ای [[احمد بن اسحاق]]! بعد از دیدن [این کرامت‌] نشانه‌ای طلب نکن"<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۱۹-۲۲۱.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۷ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۹

متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل بقیة الله (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

بَقِیَّةَ اللَّهِ از القاب امام زمان(ع)

بقیة الله بودن امام مهدی(ع) در روایات

  1. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «معنی بقیة الله در قرآن، حجت‌های الهی‌اند و نام مهدی(ع) است که پس از پایان یافتن مهلت جهان ظهور خواهد کرد و دنیا را پر از عدل و داد می‌نماید آنگونه که پر از ظلم و جور شده است»[۶].[۷]
  2. از حضرت صادق(ع) سؤال شد: آیا می‌شود به قائم آل محمد به عنوان امیر المؤمنین سلام کرد؟ فرمودند: «نه این اسمی است که خدا امیر المؤمنین علی(ع) را به آن نامیده و قبل و بعد از او جز کافر به این نام نامیده نشود». راوی حدیث عرضه داشت: فدای شما شوم! پس به حضرتش چگونه باید سلام کرد؟ فرمودند: «باید گفت: "السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ" آن‌گاه آیۀ شریفه را تلاوت فرمودند: ﴿بقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»[۸].[۹]
  3. وقتی احمد بن اسحاق بن سعد اشعری به محضر امام عسکری(ع) شرفیاب شد و دربارۀ جانشین آن حضرت پرسید آن حضرت کودکی خردسال همچون قرص ماه را به او نشان داد. احمد بن اسحاق پرسید: «آیا نشانه‌‏ای هست تا قلبم اطمینان یابد؟» آن کودک زبان گشود و با زبان عربی فصیح فرمودند: «من بقیة اللّه بر زمین و منتقم از دشمنان او هستم. ای احمد بن اسحاق! بعد از دیدن این کرامت‏، نشانه‌‏ای طلب نکن»[۱۰].[۱۱]

"بقیة اللّه" بودن امامان‏ معصوم(ع) در روایات، دعاها و زیارات

  1. به دستور هشام بن عبد الملک امام باقر(ع) را به شام بردند. هنگام بازگشت به مدینه هشام فرمان داد بازارها را بر روی آن حضرت و همراهانش ببندند و آنان را از خوراک و آشامیدنی محروم سازند وقتی به شهر مدینه رسیدند، مردم در شهر را بر رویشان بستند و اصحاب آن حضرت به سبب کمبود آب و غذا به زحمت افتادند و به آن بزرگوار شکایت بردند. امام باقر(ع) بالای کوهی مشرف به شهر رفت و با صدای بلند فرمودند: «ای اهل شهری که مردمانش ستمگرند! به خداوند سبحانه و تعالی سوگند! من بقیة اللّه هستم. خداوند سبحانه و تعالی فرمود: «بقیة اللّه برایتان بهتر است اگر ایمان دارید»[۱۲].[۱۳]
  2. در زیارت جامعۀ کبیره آمده است: «سلام بر امامان که... بقیة اللّه هستند..».[۱۴].[۱۵]
  3. نجمه مادر گرامی حضرت رضا(ع) فرمودند: چون فرزندم به دنیا آمد، پسر را در پارچه سفیدی پیچیده به دست پدر دادم در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفتند و کامش را با آب فرات برداشته به من برگرداندند و فرمودند: «بگیر او را بدرستی که او بقیه الله عزّ و جلّ‌ است در زمین»[۱۶].[۱۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۴۱.
  2. «برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم» سوره هود، آیه ۸۶.
  3. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۲۱۹ـ ۲۲۱.
  4. ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱.
  5. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۴۱.
  6. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۹۳، ص ۱۱۹.
  7. ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامۀ آخرالزمان، ص ۷۵.
  8. «لاَ ذَاکَ اِسْمٌ سَمَّی اَللَّهُ بِهِ أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ لَمْ یُسَمَّ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لاَ یَتَسَمَّی بِهِ بَعْدَهُ إِلاَّ کَافِرٌ سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْقَائِمِ یُسَلَّمُ عَلَیْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ لَا ذَاکَ اسْمٌ سَمَّی اللَّهُ بِهِ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ(ع)لَمْ یُسَمَّ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَیْفَ یُسَلَّمُ عَلَیْهِ قَالَ یَقُولُونَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ ثُمَّ قَرَأَ بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِین‏»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۱۱ـ۴۱۲.
  9. ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامۀ مهدویت، ص۱۱۶ ـ ۱۱۸؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامۀ آخر الزمان، ص ۷۵.
  10. «أَنَا بَقِیَّةُ اللَّهِ‏ فِی‏ أَرْضِهِ‏ وَ الْمُنْتَقِمُ‏ مِنْ‏ أَعْدَائِهِ‏ فَلَا تَطْلُبْ‏ أَثَراً بَعْدَ عَیْنٍ‏ یَا أَحْمَدَ بْنَ‏ إِسْحَاق‏‏‏‏‏‏»؛ کمال الدین، ج۲، ص ۳۸۴، ح ۱.
  11. ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامۀ مهدویت، ص۱۱۶ ـ ۱۱۸؛ نشریۀ موعود، ش ۲۱، ص ۵۴؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامۀ آخرالزمان، ص ۷۵.
  12. «یَا أَهْلَ الْمَدِینَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها أَنَا بَقِیَّةُ اللَّهِ یَقُولُ اللَّهُ بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»؛ کافی، ج ۱، ص ۴۷۱، ح ۵.
  13. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامۀ مهدویت، ص۱۱۶ ـ ۱۱۸؛ درسنامۀ مهدویت، ص۲۱۹ـ۲۲۱؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱.
  14. «السَّلَامُ عَلَی الْأَئِمَّة... وَ بَقِیَّةِ اللَّهِ...»؛ من لا یحضره الفقیة، ج ۲، ص ۶۰۹.
  15. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامۀ مهدویت، ص۲۱۹ـ۲۲۱؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱.
  16. "خُذِیهِ فَإِنَّهُ بَقِیَّةُ اللَّهِ تَعَالَی فِی أَرْضِه"؛ ‏عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۰.
  17. ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱.