دعوت مخفیانه پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ج۱، ص:' به 'ج۱، ص'
جز (جایگزینی متن - 'ماه' به 'ماه')
جز (جایگزینی متن - 'ج۱، ص:' به 'ج۱، ص')
خط ۱۰: خط ۱۰:


== مقدمه==
== مقدمه==
*یکی از مراحل [[دعوت]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[دعوت]] مخفیانه است که تقریباً سه سال به طول انجامید. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این مرحله به صورت [[پنهانی]] و خصوصی با افرادی که خود [[صلاح]] می‌دید، تماس می‌گرفت و آنها را به [[دین اسلام]] [[دعوت]] می‌کرد<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دعوت مخفیانه (مقاله)|دعوت مخفیانه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۳۵۹.</ref>.
*یکی از مراحل [[دعوت]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[دعوت]] مخفیانه است که تقریباً سه سال به طول انجامید. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این مرحله به صورت [[پنهانی]] و خصوصی با افرادی که خود [[صلاح]] می‌دید، تماس می‌گرفت و آنها را به [[دین اسلام]] [[دعوت]] می‌کرد<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دعوت مخفیانه (مقاله)|دعوت مخفیانه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۵۹.</ref>.


==آغاز [[دعوت پنهانی]]==
==آغاز [[دعوت پنهانی]]==
*آنچه که در [[تاریخ]] ضبط شده است و [[روایات شیعه]] و [[سنی]] نیز بر آن صِحّه می‌گذارند، مخفی نگه داشتن [[رسالت پیامبر]]{{صل}} در سه<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۱۸؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۳۴۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۶۲.</ref>، چهار <ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۶؛ ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۰۳.</ref> یا پنج<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۰۳.</ref> [[سال اول بعثت]] است. این امر در [[آیه]] ۹۴ و ۹۵ [[سوره حجر]] نیز [[تأیید]] می‌شود{{متن قرآن|فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ}}<ref> «از این روی آنچه فرمان می‌یابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان ما تو را در برابر ریشخندکنندگان بسنده‌ایم» سوره حجر، آیه ۹۴-۹۵.</ref>.
*آنچه که در [[تاریخ]] ضبط شده است و [[روایات شیعه]] و [[سنی]] نیز بر آن صِحّه می‌گذارند، مخفی نگه داشتن [[رسالت پیامبر]]{{صل}} در سه<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۱۸؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۳۴۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۶۲.</ref>، چهار <ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۶؛ ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۰۳.</ref> یا پنج<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۰۳.</ref> [[سال اول بعثت]] است. این امر در [[آیه]] ۹۴ و ۹۵ [[سوره حجر]] نیز [[تأیید]] می‌شود{{متن قرآن|فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ}}<ref> «از این روی آنچه فرمان می‌یابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان ما تو را در برابر ریشخندکنندگان بسنده‌ایم» سوره حجر، آیه ۹۴-۹۵.</ref>.
*[[دعوت]] مخفیانه در ابتدا امری لازم برای رو در رو نشدن [[مسلمانان]] با [[قریش]] بود. [[قریشی]] که در [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] [[متعصب]] بودند؛ از این رو [[حضرت]]، دعوتش را [[آشکار]] نمی‌کرد و تنها بعضی از [[خویشاوندان]] و کسانی که [[امید]] به هدایتشان داشت مخفیانه به [[اسلام]] [[دعوت]] می‌کرد تا اینکه عده‌ای از [[مردم]] به ویژه [[ضعیفان]] [[قوم]] به او [[ایمان]] آوردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۵.</ref>. [[حضرت]] در این دوره، به‌شدت، اصول مخفی‌کاری را رعایت می‌فرمود؛ اما با وجود این، خبر دعوتش در میان همه تیره‌های [[مکه]] پیچیده بود<ref>هاشم معروف الحسنی، سیرة المصطفی نظرة جدیده، ص۱۲۲.</ref>.
*[[دعوت]] مخفیانه در ابتدا امری لازم برای رو در رو نشدن [[مسلمانان]] با [[قریش]] بود. [[قریشی]] که در [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] [[متعصب]] بودند؛ از این رو [[حضرت]]، دعوتش را [[آشکار]] نمی‌کرد و تنها بعضی از [[خویشاوندان]] و کسانی که [[امید]] به هدایتشان داشت مخفیانه به [[اسلام]] [[دعوت]] می‌کرد تا اینکه عده‌ای از [[مردم]] به ویژه [[ضعیفان]] [[قوم]] به او [[ایمان]] آوردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۵.</ref>. [[حضرت]] در این دوره، به‌شدت، اصول مخفی‌کاری را رعایت می‌فرمود؛ اما با وجود این، خبر دعوتش در میان همه تیره‌های [[مکه]] پیچیده بود<ref>هاشم معروف الحسنی، سیرة المصطفی نظرة جدیده، ص۱۲۲.</ref>.
*[[مشرکان]] در ابتدا قضیه را چندان جدّی نمی‌گرفتند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۶.</ref> و [[گمان]] می‌کردند سخنان [[حضرت]]، بیشتر از سخنان [[کاهنان]] و خداپرستانی [[قیس]] بن ساعده و [[زید بن عمرو]] [[امیة]] بن صلت و دیگران - که [[عبادت]] بتان را ترک کرده بودند - نیست<ref>هاشم معروف الحسنی، سیرة المصطفی نظرة جدیده، ص۱۲۳.</ref>؛ به همین [[دلیل]]، وقتی از کنار ایشان رد می‌شدند به مجالسشان اشاره می‌کردند و با [[تمسخر]] می‌گفتند: "از [[آسمان]]، با [[جوان]] بنی‌عبدالمطلب سخن گفته می‌شود"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۵؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۴.</ref>. تا اینکه رفته‌رفته بر تعداد [[مؤمنان]] افزوده شد و روزی نبود که [[مردم]] [[مکه]] از [[خواب]] برخیزند و با مرد یا [[زن]] [[مسلمانی]] روبه رو نشوند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۹۴.</ref>. این امر [[نگرانی‌ها]] و مخالفت‌هایی را از سوی [[قریش]] در پی داشت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۲۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دعوت مخفیانه (مقاله)|دعوت مخفیانه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۳۵۹-۳۶۰.</ref>.
*[[مشرکان]] در ابتدا قضیه را چندان جدّی نمی‌گرفتند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۶.</ref> و [[گمان]] می‌کردند سخنان [[حضرت]]، بیشتر از سخنان [[کاهنان]] و خداپرستانی [[قیس]] بن ساعده و [[زید بن عمرو]] [[امیة]] بن صلت و دیگران - که [[عبادت]] بتان را ترک کرده بودند - نیست<ref>هاشم معروف الحسنی، سیرة المصطفی نظرة جدیده، ص۱۲۳.</ref>؛ به همین [[دلیل]]، وقتی از کنار ایشان رد می‌شدند به مجالسشان اشاره می‌کردند و با [[تمسخر]] می‌گفتند: "از [[آسمان]]، با [[جوان]] بنی‌عبدالمطلب سخن گفته می‌شود"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۵؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۴.</ref>. تا اینکه رفته‌رفته بر تعداد [[مؤمنان]] افزوده شد و روزی نبود که [[مردم]] [[مکه]] از [[خواب]] برخیزند و با مرد یا [[زن]] [[مسلمانی]] روبه رو نشوند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۹۴.</ref>. این امر [[نگرانی‌ها]] و مخالفت‌هایی را از سوی [[قریش]] در پی داشت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۲۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دعوت مخفیانه (مقاله)|دعوت مخفیانه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۵۹-۳۶۰.</ref>.


==رفتن به شعب‌های [[مکه]]==
==رفتن به شعب‌های [[مکه]]==
*در طول سه سال [[دعوت پنهانی]]، مخفی‌ کاری، سرلوحه برنامه‌های [[رسول خدا]]{{صل}} و [[مسلمانان]] قرار گرفته بود. در این باره واقدی از [[ابن عباس]] و او از [[سعید بن زید]] [[نقل]] کرده است: "ما [[اسلام]] خود را مخفی می‌کردیم و [[نماز]] نمی‌خواندیم؛ مگر داخل خانه‌های در بسته در شعب که بعضی برای بعضی دیگر نگهبانی می‌دادیم"<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۶.</ref>. [[حضرت]]{{صل}} در طول این سه سال همراه دیگر [[مسلمانان]]، گاهی برای ادای [[واجبات]] [[دینی]]، مخفیانه به کوه‌ها و شعب‌های اطراف [[مکه]] می‌رفتند و [[پنهانی]] [[نماز]] می‌خواندند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۶۳؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه ج۳، ص۳۷؛ ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۱۴۷.</ref> تا اینکه روزی [[سعد بن ابی وقاص]] با جمعی از [[مسلمانان]] مشغول [[نماز]] بودند. چند تن از [[مشرکان]] سر رسیدند و با [[ناسزا]] گفتن به آنها، ملامتشان کردند. کار به درگیری و زد و خورد کشیده شد که سر یکی از [[مشرکان]] در این درگیری [[شکست]]<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۶؛ ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۱۴۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه ج۱، ص۲۶۳؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۳۷.</ref>. پس از این درگیری [[حضرت]]{{صل}} و اصحابش با مخفی شدن در [[خانه]] [[ارقم بن ابی ارقم]] در دامنه [[کوه صفا]]<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۰۳.</ref> آنجا را مرکز [[دعوت]] و محل اجتماعات خود قرار دادند<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۰۲-۴۰۳.</ref> تا [[عبادات]] و شعائرشان از انظار [[مشرکان]] دور بماند. ایشان یک ماه یا بیشتر آنجا ماندند<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۰۳؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۳۱؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی أحوال انفس النفیس، ج۱، ص۲۹۳.</ref> و خارج نشدند تا اینکه تعدادشان به [[چهل]] نفر رسید و جمعیت [[مسلمانان]] شکل گرفته گرفت<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۱۹۷؛ ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۷۲؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، ج۹، ص۹۱.</ref>.
*در طول سه سال [[دعوت پنهانی]]، مخفی‌ کاری، سرلوحه برنامه‌های [[رسول خدا]]{{صل}} و [[مسلمانان]] قرار گرفته بود. در این باره واقدی از [[ابن عباس]] و او از [[سعید بن زید]] [[نقل]] کرده است: "ما [[اسلام]] خود را مخفی می‌کردیم و [[نماز]] نمی‌خواندیم؛ مگر داخل خانه‌های در بسته در شعب که بعضی برای بعضی دیگر نگهبانی می‌دادیم"<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۶.</ref>. [[حضرت]]{{صل}} در طول این سه سال همراه دیگر [[مسلمانان]]، گاهی برای ادای [[واجبات]] [[دینی]]، مخفیانه به کوه‌ها و شعب‌های اطراف [[مکه]] می‌رفتند و [[پنهانی]] [[نماز]] می‌خواندند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۶۳؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه ج۳، ص۳۷؛ ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۱۴۷.</ref> تا اینکه روزی [[سعد بن ابی وقاص]] با جمعی از [[مسلمانان]] مشغول [[نماز]] بودند. چند تن از [[مشرکان]] سر رسیدند و با [[ناسزا]] گفتن به آنها، ملامتشان کردند. کار به درگیری و زد و خورد کشیده شد که سر یکی از [[مشرکان]] در این درگیری [[شکست]]<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۶؛ ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۱۴۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه ج۱، ص۲۶۳؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۳۷.</ref>. پس از این درگیری [[حضرت]]{{صل}} و اصحابش با مخفی شدن در [[خانه]] [[ارقم بن ابی ارقم]] در دامنه [[کوه صفا]]<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۰۳.</ref> آنجا را مرکز [[دعوت]] و محل اجتماعات خود قرار دادند<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۰۲-۴۰۳.</ref> تا [[عبادات]] و شعائرشان از انظار [[مشرکان]] دور بماند. ایشان یک ماه یا بیشتر آنجا ماندند<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۰۳؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۳۱؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی أحوال انفس النفیس، ج۱، ص۲۹۳.</ref> و خارج نشدند تا اینکه تعدادشان به [[چهل]] نفر رسید و جمعیت [[مسلمانان]] شکل گرفته گرفت<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۱۹۷؛ ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۷۲؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، ج۹، ص۹۱.</ref>.
*کم‌کم، زمان آن رسیده بود که [[پیامبر]]{{صل}} [[دعوت]] خود را به [[آگاهی]] همگان برساند؛ از این رو [[آیه]] نازل شد که [[امر الهی]] را [[آشکار]] کند: {{متن قرآن|فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ * إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ}}<ref>«از این روی آنچه فرمان می‌یابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان * ما تو را در برابر ریشخندکنندگان بسنده‌ایم» سوره حجر، آیه ۹۴-۹۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دعوت مخفیانه (مقاله)|دعوت مخفیانه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۳۶۰-۳۶۱.</ref>.
*کم‌کم، زمان آن رسیده بود که [[پیامبر]]{{صل}} [[دعوت]] خود را به [[آگاهی]] همگان برساند؛ از این رو [[آیه]] نازل شد که [[امر الهی]] را [[آشکار]] کند: {{متن قرآن|فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ * إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ}}<ref>«از این روی آنچه فرمان می‌یابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان * ما تو را در برابر ریشخندکنندگان بسنده‌ایم» سوره حجر، آیه ۹۴-۹۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دعوت مخفیانه (مقاله)|دعوت مخفیانه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۶۰-۳۶۱.</ref>.


==[[وجوب]] [[نماز]]==
==[[وجوب]] [[نماز]]==
خط ۲۵: خط ۲۵:
*جریان از این قرار بود که روزی [[رسول خدا]]{{صل}} به بالای [[شهر]] [[مکه]] رفت. [[جبرئیل]] نازل شد و با زدن پاشنه پای خود به کنار کوه چشمه آبی بیرون زد. او در حالی که [[رسول خدا]]{{صل}} نگاهش می‌کرد [[وضو]] ساخت <ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله{{صل}}، ج۱، ص۲۲۰.</ref>؛ پس صورتش را شست، مضمضه و استنشاق کرد. سپس سر و پاهایش را تا قوزک پا مسح کرد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴.</ref>. [[حضرت]] نیز به همان ترتیب [[وضو]] گرفت، آن گاه [[جبرئیل]] دو رکعت [[نماز]] خواند و [[حضرت]] نیز به همان نحو [[نماز]] را ادا کرد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴.</ref>.
*جریان از این قرار بود که روزی [[رسول خدا]]{{صل}} به بالای [[شهر]] [[مکه]] رفت. [[جبرئیل]] نازل شد و با زدن پاشنه پای خود به کنار کوه چشمه آبی بیرون زد. او در حالی که [[رسول خدا]]{{صل}} نگاهش می‌کرد [[وضو]] ساخت <ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله{{صل}}، ج۱، ص۲۲۰.</ref>؛ پس صورتش را شست، مضمضه و استنشاق کرد. سپس سر و پاهایش را تا قوزک پا مسح کرد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴.</ref>. [[حضرت]] نیز به همان ترتیب [[وضو]] گرفت، آن گاه [[جبرئیل]] دو رکعت [[نماز]] خواند و [[حضرت]] نیز به همان نحو [[نماز]] را ادا کرد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴.</ref>.
*گویا نخستین نمازی که بر [[حضرت]] [[واجب]] شد، [[نماز ظهر]] بود. [[ابن‌عباس]] می‌گوید: "سپس [[جبرئیل]] نازل شد و [[نماز ظهر]] را در هنگام [[تمایل]] [[خورشید]] خواند، [[نماز عصر]] را پس از رفتن سایه به اندازه قد [[انسان]]، [[نماز]] [[مغرب]] را به هنگام [[غروب]] [[خورشید]]، [[نماز]] عشاء را پس از رفتن شفق و [[نماز صبح]] را پس از [[طلوع فجر]] به جا آورد"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۵؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله{{صل}}، ج۱، ص۲۲۱.</ref>.
*گویا نخستین نمازی که بر [[حضرت]] [[واجب]] شد، [[نماز ظهر]] بود. [[ابن‌عباس]] می‌گوید: "سپس [[جبرئیل]] نازل شد و [[نماز ظهر]] را در هنگام [[تمایل]] [[خورشید]] خواند، [[نماز عصر]] را پس از رفتن سایه به اندازه قد [[انسان]]، [[نماز]] [[مغرب]] را به هنگام [[غروب]] [[خورشید]]، [[نماز]] عشاء را پس از رفتن شفق و [[نماز صبح]] را پس از [[طلوع فجر]] به جا آورد"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۵؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله{{صل}}، ج۱، ص۲۲۱.</ref>.
*ظاهراً تا [[قبل از هجرت]]، نمازی که بر ایشان [[واجب]] شد دو رکعتی بود. بعدها نماز کامل، چهار رکعت شد؛ ولی برای مسافر، همان دو رکعت باقی ماند<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۱۳۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دعوت مخفیانه (مقاله)|دعوت مخفیانه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۳۶۱-۳۶۲.</ref>.
*ظاهراً تا [[قبل از هجرت]]، نمازی که بر ایشان [[واجب]] شد دو رکعتی بود. بعدها نماز کامل، چهار رکعت شد؛ ولی برای مسافر، همان دو رکعت باقی ماند<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۱۳۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دعوت مخفیانه (مقاله)|دعوت مخفیانه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۶۱-۳۶۲.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۲۱۸٬۱۴۸

ویرایش