ثخونة: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
* | *ثُخونة، [[ثَخانة]]، [[ثِخَن]]: اصل آن به معنای [[غلظت]] و [[مجازات]] در معانی استیلا یافتن، استقرار یافتن، [[کشتار]] و تار ومار کردن<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۷۲. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۸، ص۲۲۴-۲۲۵.</ref>. | ||
*{{متن قرآن|حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ}}<ref>«تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید» سوره محمد، آیه ۴.</ref>. | *{{متن قرآن|حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ}}<ref>«تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید» سوره محمد، آیه ۴.</ref>. | ||
*بعضی [[مفسران]] مانند [[شیخ طوسی]]، [[طبرسی]]، [[ابوالفتوح]]، [[زمخشری]] و [[قرطبی]] "ثخن" را به [[کشتار]] و [[مبالغه]] در تار ومار کردن معنا کردهاند. | *بعضی [[مفسران]] مانند [[شیخ طوسی]]، [[طبرسی]]، [[ابوالفتوح]]، [[زمخشری]] و [[قرطبی]] "ثخن" را به [[کشتار]] و [[مبالغه]] در تار ومار کردن معنا کردهاند. |
نسخهٔ ۷ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۰۳
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ثخونة (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- ثُخونة، ثَخانة، ثِخَن: اصل آن به معنای غلظت و مجازات در معانی استیلا یافتن، استقرار یافتن، کشتار و تار ومار کردن[۱].
- حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ[۲].
- بعضی مفسران مانند شیخ طوسی، طبرسی، ابوالفتوح، زمخشری و قرطبی "ثخن" را به کشتار و مبالغه در تار ومار کردن معنا کردهاند.
- آیه شریفه مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ[۳] به حوادثی از جنگ بدر اشاره دارد. از آنجا که غزوه بدر از نخستین غزوات اسلام بود، هنوز حکم روشنی درباره اسیران جنگی نازل نشده بود و اغلب مفسران برآناند که پیامبر اکرم(ص) در مورد نحوه رفتار با اسیران با صحابه مشورت کردند؛ ابوبکر رأی به زنده نگهداشتن آنها و گرفتن فدیه داد و عمر رأی به گردن زدن همه آنها[۴].
- عدهای از مفسران آیه شریفه را عتاب و مواخذهای برای پیامبر(ص) و سایر صحابی میدانند که فدیه دریافت کردند و اسرای بدر را آزاد کردند؛ زیرا سنت پیامبران و انبیای الهی گذشته این بود که در جنگ، دشمنان را قلع و قمع میکردند تا سایر دشمنان عبرت بگیرند و از مخالفت دست بردارند. اسیر گرفتن برای زمانی بود که دین آنان استقرار یافته و گسترش یافته بود؛ بدین روی پس از گسترش اسلام در حجاز و یمن آیه شریفه حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ نازل شد و حکم به اسارت دشمنان کرد[۵][۶].
منابع
پانویس
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۷۲. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۸، ص۲۲۴-۲۲۵.
- ↑ «تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید» سوره محمد، آیه ۴.
- ↑ «بر هیچ پیامبری روا نیست که اسیرانی داشته باشد تا (آنگاه که) در (سر) زمین (خویش دشمن را) از توان بیندازد» سوره انفال، آیه ۶۷.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۱۸۵.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ص۱۲۴-۱۲۵.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۱۹۷.