اثبات امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۶: خط ۴۶:


==[[دلایل نقلی امامت|دلایل نقلی]]==
==[[دلایل نقلی امامت|دلایل نقلی]]==
#آیات: در [[قرآن کریم]] آیاتی‌ وجود دارد که در آنها به موضوع امامت پرداخته شده است مانند آیاتی از [[قرآن]] که درباره ماجرای [[نصب امام علی]]{{ع}} به [[امامت]] نازل شده‌اند: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه۳.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر!  آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه۶۷.</ref> و آیات دیگری مانند: [[آیه انذار]]؛ [[آیه تطهیر]]؛ [[آیه خیرالبریه]]؛ [[آیه مودت]]؛ [[آیه مباهله]] و ...<ref>کلم الطیب‌، ۴۷۱؛ پیام قرآن، ۹/ ۳۹۳- ۱۷۶.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 244.</ref>
#'''آیات:''' در [[قرآن کریم]] آیاتی‌ وجود دارد که در آنها به موضوع امامت پرداخته شده است مانند آیاتی از [[قرآن]] که درباره ماجرای [[نصب امام علی]]{{ع}} به [[امامت]] نازل شده‌اند: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه۳.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر!  آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه۶۷.</ref> و آیات دیگری مانند: [[آیه انذار]]؛ [[آیه تطهیر]]؛ [[آیه خیرالبریه]]؛ [[آیه مودت]]؛ [[آیه مباهله]] و ...<ref>کلم الطیب‌، ۴۷۱؛ پیام قرآن، ۹/ ۳۹۳- ۱۷۶.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 244.</ref>
#دلائل روایی: [[احادیث]] نیز در این باره فراوان‌اند مانند: [[حدیث یوم الدار]]؛ [[حدیث ثقلین]]؛ [[حدیث سفینه]]؛ [[حدیث منزلت]] و ...<ref>اسرار الامامه، ۲۵۰؛ پیام قرآن‌، ۹/ ۱۰۵- ۶.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۴.</ref>
#'''دلائل روایی:''' [[احادیث]] نیز در این باره فراوان‌اند مانند: [[حدیث یوم الدار]]؛ [[حدیث ثقلین]]؛ [[حدیث سفینه]]؛ [[حدیث منزلت]] و ...<ref>اسرار الامامه، ۲۵۰؛ پیام قرآن‌، ۹/ ۱۰۵- ۶.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۴.</ref>


== اثبات امامت با معجزه==
== اثبات امامت با معجزه==

نسخهٔ ‏۱۵ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۰۳


متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اثبات امامت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

دلایل امامت

متکلمان امامیه برای اثبات امامت ائمه (ع) به دو دسته دلایل تمسک کرده‌اند: دلایل عقلی و دلایل نقلی.

دلایل عقلی

قاعده لطف

به همان دلیل که بنابر قاعده لطف، ارسال پیامبران بر خداوند واجب است، نصب امام نیز واجب است. "امام" کسی است که از دین الهی آگاهی کامل و بی‌نقص دارد و در این آگاهی، از شک و گمان پیروی نمی‌کند و به اشتباه و خطا نمی‌افتد. پیامبر اسلام (ص) تعالیم اسلام را برای هدایت بشر به میان مردم آورد؛ اما در مدت زندگانی آن پیامبر بزرگ آسمانی (ص) فرصت نبود تا مردم همه احکام و معارف الهی را بیاموزند. لذا لازم بود کسانی که از معارف وحیانی و غیبی آگاهی دارند، پس از او میان مردم باشند و مردم را دستگیری کنند و راه هدایت را استمرار بخشند. پیامبر (ص) نیز این افراد را برای بعد از خویش معرفی فرمود. متکلمان امامیه، این استدلال را بر قاعده لطف بنا کرده‌اند؛ بدین معنا که لطف الهی اقتضا دارد راه پیامبر (ص) ادامه یابد و امامان معصوم (ع) بر مسند هدایت و امامت جلوس کنند[۱]. به صورت خلاصه می‌توان گفت: امامت، لطف است و ترک لطف، نقض غرض و نقض غرض از خدای حکیم سر نمی‌زند. غرض حکیم جز به آنچه راجح و بهتر است، تعلق نمی‌گیرد و راجح این است که انسان کاملی ـ با ویژگی‌هایی مانند عصمت، عدالت، دانایی و آگاهی ـ میان انسان‌ها باشد و آنان را به سوی کمال راهنمایی نماید[۲].

عصمت

از دیدگاه امامیه، امام حافظ و نگاهبان‌ شریعت و مرجع مردم برای راه یافتن به اسلام است. بنابراین، همان‌طور که پیامبر (ص) باید عصمت داشته باشد، امام نیز باید معصوم باشد. اگر امامت، مکمل نبوت است[۳]، امام باید همان وظایف پیامبر را برعهده بگیرد و لذا دلایلی که بر وجود عصمت در پیامبر تاکید دارند، به عصمت امام نیز نظر دارند. اگر گفته شود: لازم نیست امام، معصوم باشد؛ زیرا اگر به اشتباه بیافتد، افراد دیگری یاری‌اش می‌کنند و از اشتباه آگاهش می‌سازند. در جواب گفته می شود این سخن صحیح نیست؛ زیرا همین حرف درباره آن افراد هم گفته می‌شود و آنان نیز کسانی می‌خواهند تا آگاهشان سازند و این همچنان ادامه پیدا می‌کند مگر به کسی برسد که از خطا و اشتباه مصون و معصوم است. علاوه براینکه اگر خطا و اشتباه بر امام روا باشد، مردم باید او را راهنمایی کنند؛ حال آنکه وظیفه مردم پیروی از اوست نه راهنمایی. از آن رو که عصمت، حالتی باطنی است و جز خدا و رسول (ص) کسی از آن آگاه نیست، بازشناختن شخص معصوم از طاقت بشر بیرون است. پس تنها خداوند می‌تواند معصوم را به مردم نشان دهد و رسالت خویش را به او بسپارد[۴]. مردم توانایی و شایستگی این امر خطیر را ندارند[۵].[۶]

افضلیت

امام باید از همه فضیلت‌های انسانی بیش از مردم نصیب برده و از رذائل اخلاقی پیراسته باشد. او باید به نیازمندی‌های امت از همه کس داناتر باشد و برای برآوردن آنها، تواناتر باشد. این ویژگی را "افضلیت امام" می‌خوانند. شایسته نیست امام با دیگران برابر یا از آنان پایین‌تر باشد؛ زیرا لازمه برابری، ترجیح بدون دلیل و باطل است و مقدم کردن انسان پایین‌تر از نظر عقل قبیح است و قرآن آنرا نکوهیده است[۷].[۸].[۹].

تنصیص

از آنجا که امامت، لطف خداوند است، باید تحقق یابد و چون این لطف الهی بدون عصمت ممکن نیست، امام باید معصوم باشد. از همین رو خداوند باید تصریح به این امر داشته باشد. چنان که گذشت، مردم توان شناختن عصمت را ندارند و همان‌طور که شناختن شخص شایسته‌ برای نبوت در توان مردم نیست، شناختن امام نیز تنها بر عهده خداوند است. تفاوت تعیین پیامبر و امام در این است که پیامبر باید برای اثبات مدعای خویش معجزه داشته باشد؛ اما امام از راه انسانی معصوم ـ یعنی پیامبر ـ به مردم معرفی می‌شود. بدین سان، امامت از دیدگاه امامیه، مقامی است که تنها از راه نص پیامبر (ص) به شخص امام می‌رسد و راه انتخاب مردم در این عرصه بسته است[۱۰].[۱۱].

دلایل نقلی

  1. آیات: در قرآن کریم آیاتی‌ وجود دارد که در آنها به موضوع امامت پرداخته شده است مانند آیاتی از قرآن که درباره ماجرای نصب امام علی(ع) به امامت نازل شده‌اند: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا[۱۲]؛ ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ[۱۳] و آیات دیگری مانند: آیه انذار؛ آیه تطهیر؛ آیه خیرالبریه؛ آیه مودت؛ آیه مباهله و ...[۱۴].[۱۵]
  2. دلائل روایی: احادیث نیز در این باره فراوان‌اند مانند: حدیث یوم الدار؛ حدیث ثقلین؛ حدیث سفینه؛ حدیث منزلت و ...[۱۶].[۱۷]

اثبات امامت با معجزه

معجزه، کار خارق‌العاده‌ای است که با استناد به مشیت و عنایت خاص خداوند از فردی صادر می‌شود تا دلیل بر حقانیت مدعای او باشد. برخی از متکلمان، معجزه را از مختصات پیامبران دانسته‌اند و خارق‌العاده‌هایی را که از اولیای الهی صادر می‌شود “کرامت” نامیده‌اند، اما برخی دیگر معتقدند ویژگی معجزه آن است که از اولیای الهی برای اثبات ادعای مقام و منصبی الهی یا حقانیت دین و آیین الهی صادر می‌شود؛ خواه آن مقام و منصب الهی نبوت باشد یا امامت، و کرامت، امر خارق‌العاده‌ای است که به دست اولیای الهی یا درباره آنان انجام می‌شود، ولی ناظر به اثبات مدعایی الهی نیست[۱۸]. بنابراین معجزه راستگویی مدعی امامت را اثبات می‌کند و هرگاه آن مقام و منصب، ولایت و قرب معنوی در پیشگاه الهی باشد، معجزه، راستگویی مدعی آنرا اثبات می‌کند[۱۹].

اثبات امامت با نص

جستارهای وابسته

پرسش‌های وابسته

منابع

  1. فرهنگ شیعه
  2. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت
  3. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج١

پانویس

  1. مجموعه آثار شهید مطهری‌، ۴/ ۸۷۱؛ کشف المراد، ۳۸۸؛ کلم الطیب، ۳۲۹؛ الالهیات‌، ۱/ ۵۲۹.
  2. فرهنگ شیعه، ص 242؛ فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۱۶۱-۱۷۸.
  3. ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا؛ «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، ۳.
  4. ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ؛ سوره انعام، آیه ۱۲۴.
  5. کشف المراد، ۳۹۰؛ راهبرد اهل سنت به مسألة امامت، ۱۸۵؛ مجموعه آثار، ۴/ ۸۶۴؛ الالهیات، ۱/ ۵۳۷.
  6. فرهنگ شیعه، ص 243.
  7. ﴿أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى؛ سوره یونس، آیه ۳۵.
  8. کشف المراد، ۳۹۲؛ الفوائد البهیه فی شرح عقائد الامامیة، ۲/ ۷۴؛ انیس الموحدین، ۱۱۵.
  9. فرهنگ شیعه، ص 243.
  10. کشف المراد، ۳۹۱؛ مجموعه آثار، ۴/ ۸۷۵؛ الفوائد البهیة، ۲/ ۷۶.
  11. فرهنگ شیعه، ص 244.
  12. «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه۳.
  13. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه۶۷.
  14. کلم الطیب‌، ۴۷۱؛ پیام قرآن، ۹/ ۳۹۳- ۱۷۶.
  15. فرهنگ شیعه، ص 244.
  16. اسرار الامامه، ۲۵۰؛ پیام قرآن‌، ۹/ ۱۰۵- ۶.
  17. فرهنگ شیعه، ص ۲۴۴.
  18. در این باره به کتاب ایضاح المراد فی شرح کشف المراد، ص۳۸۲-۳۸۸ رجوع شود.
  19. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۸۰-۸۳.