سائل: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
جز (جایگزینی متن - 'سئوال' به 'سؤال')
خط ۱۴: خط ۱۴:
{{متن قرآن|وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ}}<ref>«دارایی را با دوست داشتنش  به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد » سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>.
{{متن قرآن|وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ}}<ref>«دارایی را با دوست داشتنش  به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد » سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>.


[[سائل]] به کسی گفته می‌شود که به [[دلیل]] شدت [[حاجت]] از دیگری درخواست کمک [[مالی]] می‌کند. [[ادب]] سئوال اقتضا دارد که اولاً بدون [[اصرار]] شدید باشد و ثانیاً با [[حیا]] و [[عفت]] باشد: {{متن قرآن|يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ}}<ref>«نادان آنان را از بس که خویشتندارند توانگر می‌پندارد» سوره بقره، آیه ۲۷۳.</ref><ref>وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۲، ص۹۸.</ref> و از سوی دیگر [[ادب]] برخورد با [[سائل]] این است که نباید او را [[مأیوس]] کرد، باید [[حسن ظن]] به او داشت. رد کردن و [[تکذیب]] [[سائل]] در صورت [[قدرت]] بر [[تصدّق]] [[شایسته]] نیست.
[[سائل]] به کسی گفته می‌شود که به [[دلیل]] شدت [[حاجت]] از دیگری درخواست کمک [[مالی]] می‌کند. [[ادب]] سؤال اقتضا دارد که اولاً بدون [[اصرار]] شدید باشد و ثانیاً با [[حیا]] و [[عفت]] باشد: {{متن قرآن|يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ}}<ref>«نادان آنان را از بس که خویشتندارند توانگر می‌پندارد» سوره بقره، آیه ۲۷۳.</ref><ref>وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۲، ص۹۸.</ref> و از سوی دیگر [[ادب]] برخورد با [[سائل]] این است که نباید او را [[مأیوس]] کرد، باید [[حسن ظن]] به او داشت. رد کردن و [[تکذیب]] [[سائل]] در صورت [[قدرت]] بر [[تصدّق]] [[شایسته]] نیست.


صدقه ‌دادن به [[غنی]] یا کسی که [[قدرت]] بر [[کسب و کار]] دارد، جایز نیست و باید چنین افرادی به کار [[ترغیب]] و [[تشویق]] شوند و [[دولت]] زمینه اشتغال آنان را فراهم آورد<ref>وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۲، ص۹۸.</ref>.
صدقه ‌دادن به [[غنی]] یا کسی که [[قدرت]] بر [[کسب و کار]] دارد، جایز نیست و باید چنین افرادی به کار [[ترغیب]] و [[تشویق]] شوند و [[دولت]] زمینه اشتغال آنان را فراهم آورد<ref>وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۲، ص۹۸.</ref>.

نسخهٔ ‏۱ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۴۰


اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سائل (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

فقیر[۱]. اصل آن "س أ ل" به معنای طلب چیزی از شخصی است و چیز مطلوب می‌تواند خیر، مال، علم، عطا و... باشد[۲].

﴿وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ[۳].

سائل به کسی گفته می‌شود که به دلیل شدت حاجت از دیگری درخواست کمک مالی می‌کند. ادب سؤال اقتضا دارد که اولاً بدون اصرار شدید باشد و ثانیاً با حیا و عفت باشد: ﴿يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ[۴][۵] و از سوی دیگر ادب برخورد با سائل این است که نباید او را مأیوس کرد، باید حسن ظن به او داشت. رد کردن و تکذیب سائل در صورت قدرت بر تصدّق شایسته نیست.

صدقه ‌دادن به غنی یا کسی که قدرت بر کسب و کار دارد، جایز نیست و باید چنین افرادی به کار ترغیب و تشویق شوند و دولت زمینه اشتغال آنان را فراهم آورد[۶].

از طبقات آسیب‌ دیده اجتماعی "سائلین" هستند که از تأمین معاش خود و خانواده عاجز هستند. چنین افرادی تحت اشراف ولیّ امر از طریق مالیات‌های اسلامی، مانند زکات و فیء و خمس تأمین می‌شوند. همچنین بر مؤمنان است که از اموال خود سهمی برای آنها قرار دهند: ﴿وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ[۷].

امر الهی به صدقه ‌دادن و همچنین اعطای زکات از سوی مؤمنان متمکن که از نعمت مالی برخوردارند، راهی برای تکافل اجتماعی در جامعه اسلامی و ایجاد مودّت و تعادل میان فقیر و غنی است[۸].[۹]

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۷، ص۳۰۱.
  2. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۵، ص۸.
  3. «دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد » سوره بقره، آیه ۱۷۷.
  4. «نادان آنان را از بس که خویشتندارند توانگر می‌پندارد» سوره بقره، آیه ۲۷۳.
  5. وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۲، ص۹۸.
  6. وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۲، ص۹۸.
  7. «و در دارایی‌هایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بی‌بهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.
  8. وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۲، ص‌۱۰۲.
  9. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۲۸-۳۲۹.