انواع آمادگی برای ظهور کدامند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*))
خط ۵۴: خط ۵۴:


'''۱. [[معرفت به امام|شناخت]]''': یکی از ویژگی‌های [[منتظر]]، [[شناخت]] و [[معرفت]] به [[امام زمان]] است نه فقط یادگیری نام‌ها و [[القاب]] و [[تاریخ]] ولادت و [[غیبت]]؛ بلکه [[معرفت]] داشتن به ویژگی‌ها و ابعاد وجودی [[حضرت]] و اندیشیدن در کلمات و [[اوامر]] [[حضرت]] و تأمل در [[حکمت]] نام‌ها و [[نشانه‌ها]] و [[علائم ظهور]] و شگفتی ولادت و حیات او، همچنین دانستن سبب و [[حکمت]] [[غیبت]] پر رمز و [[راز]] [[حضرت]] که به [[یقین]] وقتی [[انسان]] [[معرفت]] به این موارد پیدا کرد و اهداف و آرمان‌های او را فهمید خود را برای عملی کردن اهداف [[امام زمان]] آماده می‌سازد و [[خشنودی]] او را به [[خشنودی]] خودش ترجیح می‌دهد و سعی می‌کند سرباز خوبی برای آن [[حضرت]] باشد. از [[رسول اکرم]] {{صل}} حکایت شده: {{متن حدیث|"مَنْ مَاتَ وَ هُوَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"}}<ref>محاسن برقی، ج۱، ص۲۵۱ و بحارالانوار مرحوم مجلسی، ج۲۳، ص۷۶ و با تعبیر {{متن حدیث|"مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ فَقَدْ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"}} الصوارم المهرقة، شهید نورالله التستری،ص۲۶۳ این روایت را از، صعمین نقل می‌کند.</ref>؛ "کسی که بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد به [[مرگ جاهلیت]] مرده است." (...) از جمله راه‌های [[شناخت]] [[امام زمان]] عبارت‌اند از:  
'''۱. [[معرفت به امام|شناخت]]''': یکی از ویژگی‌های [[منتظر]]، [[شناخت]] و [[معرفت]] به [[امام زمان]] است نه فقط یادگیری نام‌ها و [[القاب]] و [[تاریخ]] ولادت و [[غیبت]]؛ بلکه [[معرفت]] داشتن به ویژگی‌ها و ابعاد وجودی [[حضرت]] و اندیشیدن در کلمات و [[اوامر]] [[حضرت]] و تأمل در [[حکمت]] نام‌ها و [[نشانه‌ها]] و [[علائم ظهور]] و شگفتی ولادت و حیات او، همچنین دانستن سبب و [[حکمت]] [[غیبت]] پر رمز و [[راز]] [[حضرت]] که به [[یقین]] وقتی [[انسان]] [[معرفت]] به این موارد پیدا کرد و اهداف و آرمان‌های او را فهمید خود را برای عملی کردن اهداف [[امام زمان]] آماده می‌سازد و [[خشنودی]] او را به [[خشنودی]] خودش ترجیح می‌دهد و سعی می‌کند سرباز خوبی برای آن [[حضرت]] باشد. از [[رسول اکرم]] {{صل}} حکایت شده: {{متن حدیث|"مَنْ مَاتَ وَ هُوَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"}}<ref>محاسن برقی، ج۱، ص۲۵۱ و بحارالانوار مرحوم مجلسی، ج۲۳، ص۷۶ و با تعبیر {{متن حدیث|"مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ فَقَدْ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"}} الصوارم المهرقة، شهید نورالله التستری،ص۲۶۳ این روایت را از، صعمین نقل می‌کند.</ref>؛ "کسی که بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد به [[مرگ جاهلیت]] مرده است." (...) از جمله راه‌های [[شناخت]] [[امام زمان]] عبارت‌اند از:  
:::::*'''نخست: راه [[معرفت]] [[علمی]]:''' [[تلاش]] برای [[آگاهی]] بیشتر از [[حضرت]] یا از طریق شنیدن از بزرگان و یا مطالعه‌ کتاب‌هایی که در این زمینه نوشته شده است، مانند کتاب مکیال‌المکارم که مرحوم [[آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی]] تالیف کرده‌اند و طبق گفته نویسنده به [[فرمان]] خود [[امام زمان]] {{ع}}  نوشته شده است این کتاب یکدوره [[امام‌شناسی]] که ترجمه [[فارسی]] هم شده است<ref>مترجم: سید مهدی، حائری قزوینی، ناشر مهر قائم اصفهان می‌باشد.</ref>.  
*'''نخست: راه [[معرفت]] [[علمی]]:''' [[تلاش]] برای [[آگاهی]] بیشتر از [[حضرت]] یا از طریق شنیدن از بزرگان و یا مطالعه‌ کتاب‌هایی که در این زمینه نوشته شده است، مانند کتاب مکیال‌المکارم که مرحوم [[آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی]] تالیف کرده‌اند و طبق گفته نویسنده به [[فرمان]] خود [[امام زمان]] {{ع}}  نوشته شده است این کتاب یکدوره [[امام‌شناسی]] که ترجمه [[فارسی]] هم شده است<ref>مترجم: سید مهدی، حائری قزوینی، ناشر مهر قائم اصفهان می‌باشد.</ref>.  
:::::*'''دوم: راه [[شناخت]] قلبی و روحی:''' راه دوم به‌وسیله [[ارتباط روحی]] و معنوی با [[دعا]] و [[توسل]] است: همانطور که در [[زیارت جامعه]] می‌فرماید: "خدایا از تو می‌خواهم که مرا از آشنایان به [[امامان]] و به [[حق]] و [[حقوق]] آنان قرار دهی!"<ref>{{متن حدیث|"أَسْأَلُكَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي جُمْلَةِ الْعَارِفِينَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ"}}؛ مفاتیح‌الجنان فرازی از زیارت جامعه کبیره.</ref>»
*'''دوم: راه [[شناخت]] قلبی و روحی:''' راه دوم به‌وسیله [[ارتباط روحی]] و معنوی با [[دعا]] و [[توسل]] است: همانطور که در [[زیارت جامعه]] می‌فرماید: "خدایا از تو می‌خواهم که مرا از آشنایان به [[امامان]] و به [[حق]] و [[حقوق]] آنان قرار دهی!"<ref>{{متن حدیث|"أَسْأَلُكَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي جُمْلَةِ الْعَارِفِينَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ"}}؛ مفاتیح‌الجنان فرازی از زیارت جامعه کبیره.</ref>»
::::::'''۲.[[اطاعت]]:''' اگر چه [[امام زمان]] غایب است ولی [[اراده]] و فرمانش در میان همه خلایق جاری است. دستوراتش را باید [[شناخت]] و فرمان‌هایش را باید [[اطاعت]] کرد. از [[امام صادق]] {{ع}} حکایت شده که می‌فرماید: خوشا به حال [[شیعیان]] [[امام مهدی|مهدی]] [[امام مهدی|قائم]] {{ع}} آنان که در دوران [[غیبت]] او چشم [[انتظار]] [[ظهور]] اویند و در دوران ظهورش سرسپردگان [[اوامر]] او."<ref>طوبی الشیعة...، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۰.</ref>. حال سؤال این است چگونه [[اوامر]] و [[دستورات]] [[امام زمان]] {{ع}} را در زمان [[غیبت]] ایشان بدانیم و به آنها عمل کنیم؟ در جواب این سؤال باید گفت که اگر چه در خصوص [[امام زمان]] ارتباط محسوس بین [[امام]] و [[مردم]] وجود ندارد ولی در هیچ یک از دو [[غیبت صغری]] و کبری [[امام زمان]]، پیوند [[امام]] با [[مردم]] به طور کلی قطع و گسسته نشده است زیرا در هر دو [[غیبت]]، امر [[سفارت]] و [[نیابت]] وجود داشته و دارد و از طریق [[نایبان]]، پیوند [[امام]] با [[مردم]] برقرار بوده و هست. در زمان [[غیبت صغری]] [[نیابت]] [[نایبان خاص]] بوده و در زمان [[غیبت کبری]] [[نیابت]] [[نایبان]] [[حضرت]] عام می‌باشد که با توجه به شرایط و ضوابطی که مطرح می‌کنند [[اطاعت]] [[فقهاء]] جامع‌الشرایط لازم و در ردیف [[اطاعت]] از [[امام زمان]] می‌باشد. و [[مخالفت]] با [[فقیه]] جامع‌الشرایط که [[نایب امام]] است، [[مخالفت با امام]] و [[مخالفت با امام]]، [[مخالفت]] با [[خداوند]] می‌باشد. سؤالاتی که برای [[مردم]] حاصل شده بود و برای خودش نیز "[[اسحاق بن یعقوب]]" مشکل بود در ذیل نامه‌ای به وسیله [[نایب دوم]]، یعنی [[محمد بن عثمان عمری]] به محضر [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرستاد و پاسخ آنها را طلبید از جمله آن مسائل این بود که [[مردم]] در عصر [[غیبت]] در [[حوادث واقعه]] به چه کسی مراجعه کنند؟ [[حضرت]] پاسخ فرمودند: {{عربی|"وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ"}}؛ "اما آنچه سؤال کرده‌ای [[خدا]] تو را [[هدایت]] کند و [[ثابت قدم]] نماید... اما حوادثی که پیش می‌آید به [[راویان حدیث]] ما مراجعه کنید زیرا آنها [[حجت]] و [[نمایندگان]] من هستند بر شما و من [[حجت خدا]] بر آنها..."<ref>شیخ صدوق، کمال‌الدین، ص۴۸۴. جهت مطالعه بیشتر به کتاب سیمای آفتاب سیری در زندگانی [[حضرت مهدی]] {{ع}} به قلم حجت‌الاسلام دکتر طاهری درس یازدهم (غیبت کبری و نواب عام، [[حضرت مهدی]] {{ع}} ) مراجعه شود.</ref>. از این [[حدیث]] استفاده می‌شود که [[اطاعت]] از [[ائمه]] قبل، عین [[اطاعت]] از [[امام زمان]] است چون [[فقها]] با توجه به [[قرآن کریم]]  و قول [[ائمه]] [[احکام شرعی]] را بیان می‌کنند.
::::::'''۲.[[اطاعت]]:''' اگر چه [[امام زمان]] غایب است ولی [[اراده]] و فرمانش در میان همه خلایق جاری است. دستوراتش را باید [[شناخت]] و فرمان‌هایش را باید [[اطاعت]] کرد. از [[امام صادق]] {{ع}} حکایت شده که می‌فرماید: خوشا به حال [[شیعیان]] [[امام مهدی|مهدی]] [[امام مهدی|قائم]] {{ع}} آنان که در دوران [[غیبت]] او چشم [[انتظار]] [[ظهور]] اویند و در دوران ظهورش سرسپردگان [[اوامر]] او."<ref>طوبی الشیعة...، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۰.</ref>. حال سؤال این است چگونه [[اوامر]] و [[دستورات]] [[امام زمان]] {{ع}} را در زمان [[غیبت]] ایشان بدانیم و به آنها عمل کنیم؟ در جواب این سؤال باید گفت که اگر چه در خصوص [[امام زمان]] ارتباط محسوس بین [[امام]] و [[مردم]] وجود ندارد ولی در هیچ یک از دو [[غیبت صغری]] و کبری [[امام زمان]]، پیوند [[امام]] با [[مردم]] به طور کلی قطع و گسسته نشده است زیرا در هر دو [[غیبت]]، امر [[سفارت]] و [[نیابت]] وجود داشته و دارد و از طریق [[نایبان]]، پیوند [[امام]] با [[مردم]] برقرار بوده و هست. در زمان [[غیبت صغری]] [[نیابت]] [[نایبان خاص]] بوده و در زمان [[غیبت کبری]] [[نیابت]] [[نایبان]] [[حضرت]] عام می‌باشد که با توجه به شرایط و ضوابطی که مطرح می‌کنند [[اطاعت]] [[فقهاء]] جامع‌الشرایط لازم و در ردیف [[اطاعت]] از [[امام زمان]] می‌باشد. و [[مخالفت]] با [[فقیه]] جامع‌الشرایط که [[نایب امام]] است، [[مخالفت با امام]] و [[مخالفت با امام]]، [[مخالفت]] با [[خداوند]] می‌باشد. سؤالاتی که برای [[مردم]] حاصل شده بود و برای خودش نیز "[[اسحاق بن یعقوب]]" مشکل بود در ذیل نامه‌ای به وسیله [[نایب دوم]]، یعنی [[محمد بن عثمان عمری]] به محضر [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرستاد و پاسخ آنها را طلبید از جمله آن مسائل این بود که [[مردم]] در عصر [[غیبت]] در [[حوادث واقعه]] به چه کسی مراجعه کنند؟ [[حضرت]] پاسخ فرمودند: {{عربی|"وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ"}}؛ "اما آنچه سؤال کرده‌ای [[خدا]] تو را [[هدایت]] کند و [[ثابت قدم]] نماید... اما حوادثی که پیش می‌آید به [[راویان حدیث]] ما مراجعه کنید زیرا آنها [[حجت]] و [[نمایندگان]] من هستند بر شما و من [[حجت خدا]] بر آنها..."<ref>شیخ صدوق، کمال‌الدین، ص۴۸۴. جهت مطالعه بیشتر به کتاب سیمای آفتاب سیری در زندگانی [[حضرت مهدی]] {{ع}} به قلم حجت‌الاسلام دکتر طاهری درس یازدهم (غیبت کبری و نواب عام، [[حضرت مهدی]] {{ع}} ) مراجعه شود.</ref>. از این [[حدیث]] استفاده می‌شود که [[اطاعت]] از [[ائمه]] قبل، عین [[اطاعت]] از [[امام زمان]] است چون [[فقها]] با توجه به [[قرآن کریم]]  و قول [[ائمه]] [[احکام شرعی]] را بیان می‌کنند.


خط ۱۶۰: خط ۱۶۰:
| پاسخ‌دهنده = خدامراد سلیمیان
| پاسخ‌دهنده = خدامراد سلیمیان
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«'''در عرصه [[اعتقادی]]''': بی‌گمان [[حضرت مهدی]]{{ع}} به‌پا می‌خیزد تا بیش از آنکه چگونگی [[زندگی مادی]] [[مردم]] را بر پایه [[عدالت]] سامان دهد، باورهای آنان را رشد داده، کمال بخشد. اگرچه [[قسط]] و [[عدل]] [[اقتصادی]] در جای خود بسیار بایسته و نقش‌آفرین است، اما آنچه [[قیام]] و [[انقلاب جهانی]] آن [[حضرت]] را از دیگر [[انقلاب‌ها]] متمایز و ممتاز می‌سازد، دگرگونی‌های [[اعتقادی]] و [[باور]] [[انسان‌ها]] است، که در پرتو تلاش‌های او و همه یارانش پدید خواهد آمد. دگرگونی‌هایی که سبب می‌شود تا نگاه [[مردم]] در فصل پایانی [[زندگی]] به‌طور فراگیر و گسترده به اهداف [[آفرینش انسان]] دوخته شده، راه‌های کمال و [[نیک‌بختی]] را یکی پس از دیگری سپری کنند. و این شکل نخواهد گرفت مگر به دگرگونی اساسی در [[فرهنگ]] [[جامعه انسانی]]؛ که آن نیز شکل نخواهد گرفت مگر با فراهم‌شدن زمینه‌های بایسته.
*«'''در عرصه [[اعتقادی]]''': بی‌گمان [[حضرت مهدی]]{{ع}} به‌پا می‌خیزد تا بیش از آنکه چگونگی [[زندگی مادی]] [[مردم]] را بر پایه [[عدالت]] سامان دهد، باورهای آنان را رشد داده، کمال بخشد. اگرچه [[قسط]] و [[عدل]] [[اقتصادی]] در جای خود بسیار بایسته و نقش‌آفرین است، اما آنچه [[قیام]] و [[انقلاب جهانی]] آن [[حضرت]] را از دیگر [[انقلاب‌ها]] متمایز و ممتاز می‌سازد، دگرگونی‌های [[اعتقادی]] و [[باور]] [[انسان‌ها]] است، که در پرتو تلاش‌های او و همه یارانش پدید خواهد آمد. دگرگونی‌هایی که سبب می‌شود تا نگاه [[مردم]] در فصل پایانی [[زندگی]] به‌طور فراگیر و گسترده به اهداف [[آفرینش انسان]] دوخته شده، راه‌های کمال و [[نیک‌بختی]] را یکی پس از دیگری سپری کنند. و این شکل نخواهد گرفت مگر به دگرگونی اساسی در [[فرهنگ]] [[جامعه انسانی]]؛ که آن نیز شکل نخواهد گرفت مگر با فراهم‌شدن زمینه‌های بایسته.


البته مقصود از [[آمادگی]] در عرصه باورها در اینجا، بیشتر [[آمادگی]] در عرصه [[فرهنگ دینی]] است. آنچه در عرصه [[فرهنگ دینی]] به آن توجه می‌شود، به‌طور عمده، زیر عنوان "[[پیروی]] [[خالص]] از [[خداوند]] و ولی او" گرد می‌آیند؛ زیرا [[شناخت خداوند]] و [[امام زمان]]{{ع}} و [[باور]] به آنان، باید در [[رفتار]] دیده شود و تبلور [[حقیقی]] آن در فرمان‌برداری [[خالص]] و فراگیر از آن نورهای [[پاک]] آشکار گردد. همسوکردن رفتارها، نیت‌ها و جهت‌گیری‌ها، بر پایه خواست [[رهبر]] [[الهی]]، از مهم‌ترین ویژگی‌های رهروان [[راستین]] است و این به خوبی در [[زمینه‌سازان ظهور]] و [[یاران امام مهدی]]{{ع}} -وجود دارد. [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}}‌ در این باره فرمود:‌ {{متن حدیث|طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ يَتَوَلَّى وَلِيَّهُ وَ يَتَبَرَّأُ مِنْ عَدُوِّهِ وَ يَتَوَلَّى الْأَئِمَّةَ الْهَادِيَةَ مِنْ قَبْلِهِ أُولَئِكَ رُفَقَائِي وَ ذَوُو وُدِّي وَ مَوَدَّتِي وَ أَكْرَمُ أُمَّتِي عَلَيَّ}}<ref>«خوشا به حال کسی که، [[قائم اهل بیت]] مرا [[درک]] کند؛ حال آنکه پیش از [[قیام]] او نیز پیرو او باشد. با [[دوست]] او [[دوست]] و با [[دشمن]] او [[دشمن]] و با [[رهبران]] و [[پیشوایان]] [[هدایت‌گر]] پیش از او نیز [[دوست]] باشد. اینان همنشین و [[دوستان]] من و گرامی‌ترینِ [[امت]] من، در نزد من هستند» محمدبن علی بن حسین بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص ۲۸۶، ح ۲و ۳؛ محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبه، ص ۴۵۶.</ref>.
البته مقصود از [[آمادگی]] در عرصه باورها در اینجا، بیشتر [[آمادگی]] در عرصه [[فرهنگ دینی]] است. آنچه در عرصه [[فرهنگ دینی]] به آن توجه می‌شود، به‌طور عمده، زیر عنوان "[[پیروی]] [[خالص]] از [[خداوند]] و ولی او" گرد می‌آیند؛ زیرا [[شناخت خداوند]] و [[امام زمان]]{{ع}} و [[باور]] به آنان، باید در [[رفتار]] دیده شود و تبلور [[حقیقی]] آن در فرمان‌برداری [[خالص]] و فراگیر از آن نورهای [[پاک]] آشکار گردد. همسوکردن رفتارها، نیت‌ها و جهت‌گیری‌ها، بر پایه خواست [[رهبر]] [[الهی]]، از مهم‌ترین ویژگی‌های رهروان [[راستین]] است و این به خوبی در [[زمینه‌سازان ظهور]] و [[یاران امام مهدی]]{{ع}} -وجود دارد. [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}}‌ در این باره فرمود:‌ {{متن حدیث|طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ يَتَوَلَّى وَلِيَّهُ وَ يَتَبَرَّأُ مِنْ عَدُوِّهِ وَ يَتَوَلَّى الْأَئِمَّةَ الْهَادِيَةَ مِنْ قَبْلِهِ أُولَئِكَ رُفَقَائِي وَ ذَوُو وُدِّي وَ مَوَدَّتِي وَ أَكْرَمُ أُمَّتِي عَلَيَّ}}<ref>«خوشا به حال کسی که، [[قائم اهل بیت]] مرا [[درک]] کند؛ حال آنکه پیش از [[قیام]] او نیز پیرو او باشد. با [[دوست]] او [[دوست]] و با [[دشمن]] او [[دشمن]] و با [[رهبران]] و [[پیشوایان]] [[هدایت‌گر]] پیش از او نیز [[دوست]] باشد. اینان همنشین و [[دوستان]] من و گرامی‌ترینِ [[امت]] من، در نزد من هستند» محمدبن علی بن حسین بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص ۲۸۶، ح ۲و ۳؛ محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبه، ص ۴۵۶.</ref>.


کسانی که [[آمادگی]] روحی و روانی بالایی به دست نیاورند، هرگز نمی‌توانند [[یار]] و [[یاور]] خوبی برای آن [[حضرت]] باشند؛ چرا که با کمترین فشاری که بر آنان وارد می‌شود، عرصه را رها می‌کنند. بی‌گمان برای [[حضرت مهدی]]{{ع}} یارانی هست که [[توان]] بالای روحی و روانی دارند تا بتوانند بر [[دشمنان]] چیره و پیروز شوند(...)
کسانی که [[آمادگی]] روحی و روانی بالایی به دست نیاورند، هرگز نمی‌توانند [[یار]] و [[یاور]] خوبی برای آن [[حضرت]] باشند؛ چرا که با کمترین فشاری که بر آنان وارد می‌شود، عرصه را رها می‌کنند. بی‌گمان برای [[حضرت مهدی]]{{ع}} یارانی هست که [[توان]] بالای روحی و روانی دارند تا بتوانند بر [[دشمنان]] چیره و پیروز شوند(...)
:::::*'''در عرصه [[سیاسی]]''': اگر چه به‌دست‌آوردن [[آمادگی]] در عرصه [[اعتقادی]]، عرصه‌های دیگر را نیز در بر داشته و آنها را نیز به دست می‌دهد، اما به جهت [[زمینه‌سازی]] در این عرصه باید گفت: [[مشتاقان]] برپایی [[حکومت عدل جهانی]] می‌بایست زمینه‌های [[سیاسی]] این اتفاق بزرگ را نیز فراهم نمایند؛ که به نظر می‌رسد این [[زمینه‌سازی]] در دو محور تلاش‌های [[علمی]] و عملی صورت پذیرد: نخست آشناشدن علاقه‌مندان آن [[حضرت]] با روش‌های [[سیاسی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} در برپایی [[حکومت جهانی]] و به بیان دیگر، [[روش سیاسی]] [[حضرت]] در [[عصر ظهور]]. و دیگر، آشناکردن دیگران با این [[اندیشه]] بلند [[سیاسی]] که البته بیرون‌آوردن این [[اندیشه سیاسی]] از بین [[روایات]] در دست، کاری شدنی، اما سخت است که تا کنون آن‌گونه که [[شایسته]] است، صورت نپذیرفته است<ref>نک: ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی حضرت مهدی{{ع}}، ص۸۴ - ۷۹.</ref>. بدون [[شک]] با توجه به جهانی‌بودن [[حکومت حضرت مهدی]]{{ع}}، و زمینه‌های فراهم‌شده در عرصه بین الملل، امروزه بیش از هر زمان دیگر [[نیازمند]] بازشناسی و بازنمایی ابعاد [[سیاسی]] [[حکومت جهانی]] آن [[حضرت]] به جهانیان هستیم و این، خود، مسئولیتی اساسی بر دوش [[دانشمندان]] [[علوم دینی]] است.
*'''در عرصه [[سیاسی]]''': اگر چه به‌دست‌آوردن [[آمادگی]] در عرصه [[اعتقادی]]، عرصه‌های دیگر را نیز در بر داشته و آنها را نیز به دست می‌دهد، اما به جهت [[زمینه‌سازی]] در این عرصه باید گفت: [[مشتاقان]] برپایی [[حکومت عدل جهانی]] می‌بایست زمینه‌های [[سیاسی]] این اتفاق بزرگ را نیز فراهم نمایند؛ که به نظر می‌رسد این [[زمینه‌سازی]] در دو محور تلاش‌های [[علمی]] و عملی صورت پذیرد: نخست آشناشدن علاقه‌مندان آن [[حضرت]] با روش‌های [[سیاسی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} در برپایی [[حکومت جهانی]] و به بیان دیگر، [[روش سیاسی]] [[حضرت]] در [[عصر ظهور]]. و دیگر، آشناکردن دیگران با این [[اندیشه]] بلند [[سیاسی]] که البته بیرون‌آوردن این [[اندیشه سیاسی]] از بین [[روایات]] در دست، کاری شدنی، اما سخت است که تا کنون آن‌گونه که [[شایسته]] است، صورت نپذیرفته است<ref>نک: ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی حضرت مهدی{{ع}}، ص۸۴ - ۷۹.</ref>. بدون [[شک]] با توجه به جهانی‌بودن [[حکومت حضرت مهدی]]{{ع}}، و زمینه‌های فراهم‌شده در عرصه بین الملل، امروزه بیش از هر زمان دیگر [[نیازمند]] بازشناسی و بازنمایی ابعاد [[سیاسی]] [[حکومت جهانی]] آن [[حضرت]] به جهانیان هستیم و این، خود، مسئولیتی اساسی بر دوش [[دانشمندان]] [[علوم دینی]] است.


'''پیوند مستمر با [[ولایت]]''': حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام عصر]]{{ع}} و تجدید دائمی [[عهد]] و [[پیمان]]، یکی از نشانه‌های [[آمادگی]] [[سیاسی]] در [[ولایت‌پذیری]] آن [[حضرت]] [[هنگام ظهور]] به شمار می‌آید. [[امام باقر]]{{ع}} درباره ثابت‌قدمان بر امر [[ولایت]] فرموده است: زمانی بر [[مردم]] آید که امامشان [[غیبت]] کند. خوشا بر افرادی که در آن زمان، بر امر ما ثابت بمانند! کمترین ثوابی که برای آنها خواهد بود، این است که باری تعالی به آنها ندا کرده و فرماید:‌ای [[بندگان]] و‌ای کنیزان من! به [[نهان]] من [[ایمان]] آوردید و [[غیب]] مرا [[تصدیق]] کردید؛ پس به [[ثواب]] نیکوی خود، شما را مژده می‌دهم: شما [[بندگان]] و کنیزان [[حقیقی]] من هستید. از شما می‌پذیرم و از شما در می‌گذرم و برای شما می‌بخشم و به واسطه شما [[باران]] بر بندگانم می‌بارم و [[بلا]] را از آنها بگردانم. و اگر شما نبودید؛ بر آنها [[عذاب]] می‌فرستادم...<ref>محمد بن علی بن حسین بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۳۰، باب ۳۱، ح۱۵.</ref>.  
'''پیوند مستمر با [[ولایت]]''': حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام عصر]]{{ع}} و تجدید دائمی [[عهد]] و [[پیمان]]، یکی از نشانه‌های [[آمادگی]] [[سیاسی]] در [[ولایت‌پذیری]] آن [[حضرت]] [[هنگام ظهور]] به شمار می‌آید. [[امام باقر]]{{ع}} درباره ثابت‌قدمان بر امر [[ولایت]] فرموده است: زمانی بر [[مردم]] آید که امامشان [[غیبت]] کند. خوشا بر افرادی که در آن زمان، بر امر ما ثابت بمانند! کمترین ثوابی که برای آنها خواهد بود، این است که باری تعالی به آنها ندا کرده و فرماید:‌ای [[بندگان]] و‌ای کنیزان من! به [[نهان]] من [[ایمان]] آوردید و [[غیب]] مرا [[تصدیق]] کردید؛ پس به [[ثواب]] نیکوی خود، شما را مژده می‌دهم: شما [[بندگان]] و کنیزان [[حقیقی]] من هستید. از شما می‌پذیرم و از شما در می‌گذرم و برای شما می‌بخشم و به واسطه شما [[باران]] بر بندگانم می‌بارم و [[بلا]] را از آنها بگردانم. و اگر شما نبودید؛ بر آنها [[عذاب]] می‌فرستادم...<ref>محمد بن علی بن حسین بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۳۰، باب ۳۱، ح۱۵.</ref>.  
:::::*'''در عرصه [[اجتماعی]]''': پیش از این یاد شد، [[انسان‌ها]]، معمار [[سرنوشت]] [[جامعه]] و تاریخ‌اند. ایشان، محور دگرگونی اوضاع [[اجتماعی]] هستند. با خود آنان است که بتوانند [[جامعه]] خویش را از وضع بد و نامناسب به خوب و مناسب برسانند و یا بر عکس. با دقت در [[آیات قرآن کریم]] و بررسی سرگذشت [[ملت‌ها]] و امت‌های پیشین، به روشنی درمی‌یابیم که [[سنت الهی]] چنین بوده که پدید‌آمدن هر گونه دگرگونی و تحولی برای جامعه‌های انسانی، به دست و [[اراده]] خود آنان شدنی است. همان‌گونه که [[سرنوشت]] یک [[انسان]]، در گرو چگونگی [[رفتار]] و کارهای او است، [[سرنوشت]] یک [[جامعه]] نیز بستگی فراوانی به کارکرد گروهی افراد دارد. [[خداوند]] بزرگ در آیه‌ا‌ی تأکید کرده [[سرنوشت]] هیچ [[قوم]] و ملتی را دچار دگرگونی نمی‌کند مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است، تغییر دهند<ref>رعد (۱۳)، آیه ۱۱.</ref>. و در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: نعمتی را که به گروه و امتی داده، تغییر نمی‌دهد؛ جز آنکه آنان، خودشان را تغییر دهند<ref>انفال (۸)، آیه ۵۳.</ref>.  
*'''در عرصه [[اجتماعی]]''': پیش از این یاد شد، [[انسان‌ها]]، معمار [[سرنوشت]] [[جامعه]] و تاریخ‌اند. ایشان، محور دگرگونی اوضاع [[اجتماعی]] هستند. با خود آنان است که بتوانند [[جامعه]] خویش را از وضع بد و نامناسب به خوب و مناسب برسانند و یا بر عکس. با دقت در [[آیات قرآن کریم]] و بررسی سرگذشت [[ملت‌ها]] و امت‌های پیشین، به روشنی درمی‌یابیم که [[سنت الهی]] چنین بوده که پدید‌آمدن هر گونه دگرگونی و تحولی برای جامعه‌های انسانی، به دست و [[اراده]] خود آنان شدنی است. همان‌گونه که [[سرنوشت]] یک [[انسان]]، در گرو چگونگی [[رفتار]] و کارهای او است، [[سرنوشت]] یک [[جامعه]] نیز بستگی فراوانی به کارکرد گروهی افراد دارد. [[خداوند]] بزرگ در آیه‌ا‌ی تأکید کرده [[سرنوشت]] هیچ [[قوم]] و ملتی را دچار دگرگونی نمی‌کند مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است، تغییر دهند<ref>رعد (۱۳)، آیه ۱۱.</ref>. و در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: نعمتی را که به گروه و امتی داده، تغییر نمی‌دهد؛ جز آنکه آنان، خودشان را تغییر دهند<ref>انفال (۸)، آیه ۵۳.</ref>.  
::::::از واژه‌های "[[قوم]]" و "انفسهم" در این دو [[آیه]]، به روشنی به دست می‌آید که خواست گروهیِ [[جامعه]]، بسترهای گوناگونی را فراهم می‌سازد که در دگرگونی [[سرنوشت]] آن اجتماع، نقش به‌سزایی دارد. در واقع، دگرگونی زیرساخت‌های ارزشی [[جامعه]]، بستر و زمینه مهمی در دگرگونی اوضاع [[اجتماعی]] است. این تغییر از درون [[اندیشه]] و [[جان]] [[انسان‌ها]] سر برآورده و آن‌گاه [[اراده]] [[اجتماعی]] نوین هماهنگ با آن [[اندیشه]] و [[آرمان]] را پدید می‌آورد. و [[حکومت‌ها]] به مثابه بزرگ‌ترین فرآورده [[اراده]] [[اجتماعی]]، پیرو این اصل اساسی است.
::::::از واژه‌های "[[قوم]]" و "انفسهم" در این دو [[آیه]]، به روشنی به دست می‌آید که خواست گروهیِ [[جامعه]]، بسترهای گوناگونی را فراهم می‌سازد که در دگرگونی [[سرنوشت]] آن اجتماع، نقش به‌سزایی دارد. در واقع، دگرگونی زیرساخت‌های ارزشی [[جامعه]]، بستر و زمینه مهمی در دگرگونی اوضاع [[اجتماعی]] است. این تغییر از درون [[اندیشه]] و [[جان]] [[انسان‌ها]] سر برآورده و آن‌گاه [[اراده]] [[اجتماعی]] نوین هماهنگ با آن [[اندیشه]] و [[آرمان]] را پدید می‌آورد. و [[حکومت‌ها]] به مثابه بزرگ‌ترین فرآورده [[اراده]] [[اجتماعی]]، پیرو این اصل اساسی است.


بنابراین، ضروری‌ترین کار، پیش از سامان‌یافتن هر نوع [[حکومتی]] در [[جامعه]]، فراهم‌کردن زمینه‌ها و بسترهای هماهنگ با آن [[حکومت]]، جهت [[پذیرش مردمی]] است؛ چرا که ساختار [[حکومت]] مطلوب [[مردم]]، در [[جامعه]] به گونه‌ای شکل می‌گیرد که [[خرد]] گروهیِ اجتماع، [[تحمل]] پذیرش آن را داشته باشند.
بنابراین، ضروری‌ترین کار، پیش از سامان‌یافتن هر نوع [[حکومتی]] در [[جامعه]]، فراهم‌کردن زمینه‌ها و بسترهای هماهنگ با آن [[حکومت]]، جهت [[پذیرش مردمی]] است؛ چرا که ساختار [[حکومت]] مطلوب [[مردم]]، در [[جامعه]] به گونه‌ای شکل می‌گیرد که [[خرد]] گروهیِ اجتماع، [[تحمل]] پذیرش آن را داشته باشند.
:::::*'''در عرصه [[نظامی]] و انتظامی''': از مهم‌ترین [[وظایف]] [[دوران غیبت]] به عنوان [[زمینه‌سازی]]، [[آمادگی]] پیوسته و [[راستین]] از جهت [[توانمندی]] جسمانی است. در این‌باره در کتاب‌های [[روایی]] [[روایات]] فراوانی وجود دارد. [[امام باقر]]{{ع}} در پی [[آیه]] [[شریف]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا}}<ref>«ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref> فرمود:‌ {{متن حدیث|اصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ الْمُنْتَظَرَ}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۱۹۹.</ref>؛ بر انجام [[واجبات]] [[شکیبایی]] کنید و برابر [[دشمنان]]، یک دیگر را [[یاری]] نمایید و برای [[یاری]] پیشوای [[منتظَر]]، همواره [[آمادگی]] خود را حفظ کنید. بر خلاف [[پندار]] برخی که "رابطوا" را ممکن است بر ایجاد ارتباط و [[ملاقات]] با [[حضرت]] معنا کنند، این واژه به معنای [[آمادگی]] برای [[مبارزه]] است<ref>نک: ابن منظور، لسان العرب، ج۷، ص۳۰۳؛ فخر الدین طریحی (د/۱۰۸۵ق)، مجمع البحرین، ج۴، ص۲۴۸.</ref>. و از سخنان [[پیشوایان]] [[معصومان]]{{عم}} به دست می‌آید، [[مرابطه]] بر دو گونه است:
*'''در عرصه [[نظامی]] و انتظامی''': از مهم‌ترین [[وظایف]] [[دوران غیبت]] به عنوان [[زمینه‌سازی]]، [[آمادگی]] پیوسته و [[راستین]] از جهت [[توانمندی]] جسمانی است. در این‌باره در کتاب‌های [[روایی]] [[روایات]] فراوانی وجود دارد. [[امام باقر]]{{ع}} در پی [[آیه]] [[شریف]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا}}<ref>«ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref> فرمود:‌ {{متن حدیث|اصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ الْمُنْتَظَرَ}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۱۹۹.</ref>؛ بر انجام [[واجبات]] [[شکیبایی]] کنید و برابر [[دشمنان]]، یک دیگر را [[یاری]] نمایید و برای [[یاری]] پیشوای [[منتظَر]]، همواره [[آمادگی]] خود را حفظ کنید. بر خلاف [[پندار]] برخی که "رابطوا" را ممکن است بر ایجاد ارتباط و [[ملاقات]] با [[حضرت]] معنا کنند، این واژه به معنای [[آمادگی]] برای [[مبارزه]] است<ref>نک: ابن منظور، لسان العرب، ج۷، ص۳۰۳؛ فخر الدین طریحی (د/۱۰۸۵ق)، مجمع البحرین، ج۴، ص۲۴۸.</ref>. و از سخنان [[پیشوایان]] [[معصومان]]{{عم}} به دست می‌آید، [[مرابطه]] بر دو گونه است:


گونه اول: آن است که گروهی از [[مسلمانان]] در مرزهای [[کشورهای اسلامی]] برای دورکردن [[دشمنان]] آماده باشند.
گونه اول: آن است که گروهی از [[مسلمانان]] در مرزهای [[کشورهای اسلامی]] برای دورکردن [[دشمنان]] آماده باشند.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش