امامت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:


امامت [[عهد]] خداست. امامت یعنی [[انسانی]] در حدی قرار بگیرد که به اصطلاح یک [[انسان کامل]] باشد که این انسان کامل به تمام وجودش می‌تواند پیشوای دیگران باشد<ref>امامت و رهبری، ص۱۶۷.</ref>. مسئله امامت به معنی [[مرجعیت دینی]] در اسلام که [[پیغمبر اکرم]] در این [[حدیث متواتر]] فرموده است، جز این نیست که برای [[تفسیر قرآن]] و [[فهم قرآن]] و هدف‌های آن و توضیح و تشریح اهداف و [[معارف]] آن و مقررات آن و [[اخلاق]] آن، [[فهم]] ساده عرضی که هر که [[زبان عربی]] می‌داند پس کافی است، کافی نیست<ref>امامت و رهبری، ص۳۷.</ref>. امامت از منازل [[انبیاء]] [[وارث]] اوصیاست. یعنی یک امر وراثتی است به این معنی که [[استعداد]] آن از هر [[نسل]] به [[نسل]] بعد منتقل شده است، نه [[وراثت]] قانونی. امامت [[خلافة الله]] است همانی که [[آدم]] اول داشت و خلافة‌الرسول و [[خلافت]] [[پیغمبر]]. امامت [[زمام دین]]، [[نظام]] [[مسلمین]]، [[صلاح دنیا]]، [[عزت]] [[مؤمنین]]، اُسّ و ریشه [[اسلام]] و شاخه بلند اسلام است<ref>امامت و رهبری، ص۲۰۱.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۱۷.</ref>
امامت [[عهد]] خداست. امامت یعنی [[انسانی]] در حدی قرار بگیرد که به اصطلاح یک [[انسان کامل]] باشد که این انسان کامل به تمام وجودش می‌تواند پیشوای دیگران باشد<ref>امامت و رهبری، ص۱۶۷.</ref>. مسئله امامت به معنی [[مرجعیت دینی]] در اسلام که [[پیغمبر اکرم]] در این [[حدیث متواتر]] فرموده است، جز این نیست که برای [[تفسیر قرآن]] و [[فهم قرآن]] و هدف‌های آن و توضیح و تشریح اهداف و [[معارف]] آن و مقررات آن و [[اخلاق]] آن، [[فهم]] ساده عرضی که هر که [[زبان عربی]] می‌داند پس کافی است، کافی نیست<ref>امامت و رهبری، ص۳۷.</ref>. امامت از منازل [[انبیاء]] [[وارث]] اوصیاست. یعنی یک امر وراثتی است به این معنی که [[استعداد]] آن از هر [[نسل]] به [[نسل]] بعد منتقل شده است، نه [[وراثت]] قانونی. امامت [[خلافة الله]] است همانی که [[آدم]] اول داشت و خلافة‌الرسول و [[خلافت]] [[پیغمبر]]. امامت [[زمام دین]]، [[نظام]] [[مسلمین]]، [[صلاح دنیا]]، [[عزت]] [[مؤمنین]]، اُسّ و ریشه [[اسلام]] و شاخه بلند اسلام است<ref>امامت و رهبری، ص۲۰۱.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۱۷.</ref>
==[[امامت]]، [[رهبری]] و [[ریاست عام]] [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} در امور [[دین]] و [[دنیا]]==
امامت از ریشه «امم» به معنای [[پیشوایی]]<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴.</ref> و [[ریاست عامه]] بر همه [[مردم]]<ref>طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۶، ص۱۵.</ref> است و امام کسی است که در امور مقدم می‌شود و به او [[اقتدا]] می‌کنند<ref>ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۲۸.</ref>. در اصطلاح [[علم کلام]]، از آن تعاریف مختلفی به دست داده‌اند. برخی آن را [[ریاست]] و پیشوایی در امور دین و دنیا به [[نیابت]] از [[پیامبر]]{{صل}} معرفی کرده‌اند<ref>مفید، محمد بن محمد، النکت الاعتقادیه، ص۳۹؛ طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۱۷؛ علامه حلی، حسن بن یوسف، الالفین، ص۱۲.</ref>. برخی نیز آن را [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} در [[حفظ دین]] و دنیا می‌دانند<ref>تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۲؛ ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۲۳۸- ۲۳۹؛ جرجانی، سیدشریف، شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۵.</ref>. یکی از [[علمای دین]] در [[تعریف امامت]] به دو محور [[حکومت]] ظاهری و پیشوایی [[معنوی]] توجه کرده و امام را [[منصوب]] [[خداوند]] ـ که دارای [[ولایت باطنی]] و متصدی [[قوه مجریه]] و [[حافظ نظام اسلامی]] است ـ می‌داند<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۲۵ -۲۸؛ همو، کشف اسرار، ص۱۳۴ - ۱۳۵.</ref>.
امامت با مفاهیمی، چون [[خلافت]]، [[ولایت]] و [[وصایت]] مرتبط است. خلافت به معنای [[امارت]] و [[سلطنت]] و [[خلیفه]] به معنای [[جانشینی]] به کار رفته است<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۹، ص۸۳-۸۴.</ref> و از آنجا که [[حاکم]] و [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] به دنبال پیامبر{{صل}} و در [[منصب]] آن حضرت قرار می‌گیرد، او را خلیفه می‌گویند<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۱۷۵.</ref>. چنان که برخی خاطرنشان کرده‌اند دو مفهوم خلافت و امامت از یک مصداق خبر می‌دهند؛ ولی کاربرد امام از جهت رهبری و پیشوایی و کاربرد خلافت از جهت جانشینی پیامبر [[اسلام]]{{صل}} است<ref>ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۲۳۸- ۲۳۹؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۳۸۰- ۳۸۱.</ref>.
برخی از [[اهل معرفت]]<ref>قیصری، داوود بن محمود، شرح فصوص الحکم، ص۳۵۸؛ آملی، سیدحیدر، تفسیر المحیط، ج۳، ص۲۵۰.</ref>، معتقدند در [[خلافت]]، جهت خلافت از [[خداوند]] مطرح است و آن بر دو قسم است: خلافت [[تکوینی]] که شخص دارای [[ولایت تکوینی]] است و خلافت اعتباری که در آن جهت [[ریاست ظاهری]] مطرح است<ref>امام خمینی، کتاب البیع، ج۲، ص۶۲۵.</ref> ([[ولایت]] به کسر واو) به معنای [[سلطنت]] و [[امارت]] و (به [[فتح]] واو) به معنای [[دوستی]] و [[نصرت]] آمده است<ref>جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۶، ص۲۵۳۰؛ ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایة، ج۵، ص۲۲۸.</ref>. برخی از [[اندیشمندان]] معانی ولایت (به کسر واو) را [[قرب]]، [[محبوب]]، [[تصرف]]، [[ربوبیت]] و [[نیابت]] می‌دانند<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ص۳۶.</ref> و ولایت (به فتح واو) به معنای [[محبت]] و [[وِلایت]] (به کسر واو) را از ارکان و [[اصول دین]] معرفی می‌کند<ref>امام خمینی، شرح دعاء السحر، ص۶۵.</ref>؛ اما [[وصایت]] به معنای ولایت در [[تصرف در امور]] [[وصیت]] کننده است که اگر وصیت کننده [[پیامبر]] باشد، [[وصی]] او [[خلیفه]] او خواهد بود و ممکن است وصیت در امور مرده باشد که غیر از خلیفه است<ref>مرعشی شوشتری، سید قاضی نورالله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۳، ص۳۴۱.</ref>.<ref>[[علی رضا اژدر|اژدر]] و [[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری]]، [[امامت - اژدر و احمدی امیری (مقاله)| مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص۲۳۸.</ref>
==پیشینه بحث از [[امامت]]==
بحث از امامت و [[پیشوایی]] موضوعی است که در [[ادیان الهی]] وجود داشته و از [[انبیا]]{{عم}} به عنوان [[پیشوایان]] و [[رهبران الهی]] [[مردم]] یاد شده است<ref>بطرس، عبدالملک، قاموس الکتاب المقدس، ص۹۴۹-۹۵۰.</ref>. [[قرآن کریم]] از [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} به عنوان [[امام]] یاد می‌کند که پس از طی مراحل و آزمون‌هایی، از ناحیه خداوند به این [[مقام]] رسید<ref>{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. مسئله [[امامت]] و [[وصایت]] از مسائلی است که از آغاز [[ظهور]] [[دین اسلام]] مورد توجه بوده است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز در طول [[رسالت]] خود بر این معنا همواره تأکید می‌کرد و در زمان‌ها و مکان‌های متعدد از آن سخن می‌‌گفت<ref>صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۹۵ - ۹۶؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۲، ص۴۶۳؛ ج۲۹، ص۳۶.</ref>. در [[روایات]] و [[ادعیه]] نیز به ابعاد مختلف [[وجود امام]] توجه شده است؛ چنانکه [[امام]] نه تنها [[خلیفه]]، [[حافظ]] [[دین الهی]]، [[سیاستمدار]] و [[مدبر]] امور [[مردم]] دانسته شده<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۹۳؛ صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۳۰۶- ۳۱۰.</ref>، بلکه امامت به عنوان عهدی از عهدهای [[الهی]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۷۷.</ref> و [[اساس دین]] و [[نظام مسلمین]] و [[صلاح]] [[دنیا]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۰۰.</ref> شمرده شده است. در [[مذهب تشیع]]، [[امامت]] از اساسی‌ترین مبانی [[عقیدتی]] است، برخلاف باور [[اهل سنت]] که این مسئله را از [[فروع دین]] می‌دانند<ref>تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۲.</ref>. [[علمای شیعه]] اصل امامت را در کنار [[توحید]] و [[نبوت]]، از [[اصول مذهب]] به شمار آورده‌اند<ref>سید مرتضی، رسائل، ج۱، ص۱۶۶؛ اردبیلی، احمد بن محمد، الحاشیة علی الهیات، ص۱۷۸.</ref>.
مسئله امامت در میان [[علمای اسلامی]] اهمیت بسیاری دارد و وجه اصلی تمایز [[شیعه]] با سایر [[مذاهب اسلامی]] است. از جمله نخستین آثار [[شیعی]] که به این موضوع پرداخته، کتاب‌هایی همچون «[[الامامة و التبصرة من الحیره]]» [[شیخ صدوق]] و «[[الشافی فی الامامه]]» [[سید مرتضی]] است. اکثر [[متکلمان]] اهل سنت و شیعه به این مسئله پرداخته‌اند و در آثاری، همچون «الیاقوت فی [[علم]] الکلام» [[ابواسحاق نوبختی]] (م ۳۱۱ق) و «مقالات الاسلامیین» [[ابوالحسن اشعری]] (م ۳۲۴ق) و «تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل» [[ابوبکر باقلانی]] (م ۴۰۳ق) و «[[النکت الاعتقادیه]]» [[شیخ مفید]] (م۴۱۳ق) و «[[الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد]]» [[شیخ طوسی]] (م. ۴۶ق) از آن بحث کرده‌اند.
برخی [[جایگاه امامت]] را در [[اسلام]]، رفیع و همتراز با [[قرآن]] دانسته که بدون آن، قرآن به طور کامل [[اجرا]] نمی‌شود و [[لغو]] و [[بیهودگی]] [[شریعت]] لازم می‌آید<ref>امام خمینی، کشف اسرار، ص۱۳۵.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} علاوه بر [[نبوت]]، [[امامت]] هم داشته و از آغاز [[ظهور اسلام]] و [[دعوت پیامبر]]{{صل}} تا آخرین روزهای [[حیات]] ایشان، امامتشان با نبوت همراه بوده<ref>امام خمینی، کشف اسرار، ص۱۵۰.</ref> و به هیچ موضوعی در اسلام، همچون [[امامت]] اهمیت داده نشده است<ref>امام خمینی، کشف اسرار، ص۱۵۲.</ref>. امامت در اسلام به عنوان اتمام و [[اکمال دین]] مطرح شده که [[دین]] بدون آن ناقص است<ref>امام خمینی، شرح دعاء السحر، ص۶۵.</ref>.
نگرش علمای دین به جایگاه امامت، افزون بر [[گرایش]] [[عرفانی]] که از [[روایات]] اقتباس شده، [[کلامی]] و [[اجتماعی]] است و مباحث [[حکومت]]، [[سیاست]] و [[نظام اسلامی]] را نیز در برمی‌گیرد<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۲۰ -۲۳.</ref>؛ از این رو آنان ضمن [[اعتقاد]] به مقام‌های [[معنوی]] [[ائمه]]{{عم}} و [[اثبات]] ولایت کلیه الهیه و مظهریت تام از [[حق تعالی]] برای آنان، از [[شئون]] اجتماعی و [[سیاسی]]، [[سرپرستی]] و حکومت آنان توجه کرده‌اند.<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۲۰ - ۲۳ و ۲۶ -۲۸.</ref>. همچنین [[ولایت ظاهری]] در امامت را برای [[فقها]] در [[عصر غیبت]] نیز ثابت می‌دانند و معتقدند [[ولایت فقیه]] در عصر غیبت در راستای [[ولایت]] [[رسول خدا]]{{صل}} و ائمه{{عم}} است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۰، ص۳۰۸؛ همو، ولایت فقیه، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref>.
برخی از [[دانشمندان]] درباره آثاری که در زمینه امامت نوشته شده و بعضی آن را به سیاست [[صفویه]] نسبت داده‌اند، تأکید کرده‌اند این سخن نادرستی است؛ زیرا بسیاری از این آثار پیش از دوران صفویه نگاشته شده و در دوران صفویه [[نگارش]] آن رو به کاهش بوده است. ایشان نام چهل کتاب در زمینه امامت را که پیش از دوران صفویه نگاشته شده است را ذکر می‌کند. ایشان معتقدند کتاب‌هایی هم که در این دوران و پس از آن نوشته شده یا اصلاً مربوط به قلمرو [[حکومتی]] [[صفویه]] نبوده و یا مشتمل بر احادیثی است که دارای مدرک بوده و پیش از صفویه در کتاب‌های [[روایی]] موجود بوده است<ref>امام خمینی، کشف اسرار، ص۱۵۷-۱۶۲.</ref>. برخی از اندیشمندان در آثار مختلف خود، از [[حقیقت]] و جایگاه رفیع [[امامت]]<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۵۲؛ همو، کتاب الطهاره، ج۳، ص۴۴۱.</ref> و جهات [[باطنی]] و ظاهری [[ولایت]]<ref>امام خمینی، التعلیقة علی الفوائد الرضویه، ص۵۸؛ همو، آداب الصلاة، ص۱۴۱.</ref>، و ویژگی‌ها<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۵۵۲.</ref> و [[وظایف امام]]<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۷۰-۷۴.</ref> بحث کرده و در کتاب خود در رد شبهاتی که بعضی [[منحرفان]] مطرح کرده‌اند، به تفصیل به موضوع امامت پرداخته‌اند<ref>امام خمینی، کشف اسرار، ص۱۰۵-۱۶۵.</ref>.<ref>[[علی رضا اژدر|اژدر]] و [[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری]]، [[امامت - اژدر و احمدی امیری (مقاله)| مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص۲۳۸.</ref>
==[[حقیقت امامت]]==
==[[اثبات امامت]]==
==[[شناخت امام]]==
==[[ویژگی‌های امام]]==
==[[وظایف امام]]==
==رابطه امامت با نبوت و [[خلافت]]==
از دیدگاه [[عارفان]]، ولایت باطن نبوت است و [[نبی]] خود حایز [[مقام ولایت]] است<ref>جندی، مؤیدالدین، شرح فصوص الحکم، ص۶۸۸؛ قاضی سعید قمی، محمد بن محمد، شرح الاربعین، ص۲۵۵.</ref>؛ چنانکه [[امام]] پس از نبی، [[وارث]] نبی و پیرو [[احکام شریعت]] اوست<ref>آملی، سید حیدر، جامع الاسرار، ص۲۴۰.</ref>.
برخی رابطه نبوت و ولایت را رابطه ظاهر و [[باطن]] می‌دانند<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ص۳۸.</ref> و معتقدند نبوتِ ظاهری، ظل و سایه نبوت [[حقیقی]] در مراتب بالاتری، چون نبوت در حضرت واحدیت و [[اسم اعظم]] «[[الله]]» است که از حضرت احدیت خبر می‌دهد. در واقع نبوت ظاهری [[مظهر]] آن نبوت [[باطنی]] است<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ص۴۲.</ref>. به [[اعتقاد]] انان، این نبوت خود [[مقام]] [[ظهور]] خلافت و ولایت حقیقی است و خلافت و ولایت، باطن نبوت حقیقی است<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ص۳۸.</ref>؛ همچنین نخستین [[مرتبه ولایت]] در [[اولیای الهی]]{{ع}}، پس از [[مقام فنا]] و وصول به [[مقام قرب]] [[فرایض]] حاصل می‌شود و ولی مطلق، [[مظهر ولایت]] در [[مقام]] جمعی و اسم جامع [[الهی]] است؛ چنان که [[ولایت]] [[نبی]] ختمی{{صل}}، مظهر ولایت در اسم جامع «[[الله]]» است و باقی [[اولیا]]{{عم}} مظهر ولایت او هستند<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ص۸۹؛ همو، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم، ص۴۰ -۴۱.</ref>. ایشان با استناد به روایتی<ref>صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۶۲.</ref>، ولایت را [[باطن]] و [[روح]] [[قرآن]] و قرآن را ظاهر آن ولایت می‌داند<ref>امام خمینی، التعلیقة علی الفوائد الرضویه، ص۵۸.</ref>.
[[خلافت]] [[معنوی]] عبارت است از [[مکاشفه]] معنوی نسبت به [[حقایق]] که با اطلاع بر [[اسما]] و اعیان ثابته صورت می‌گیرد؛ از این رو تعیین آن لازم نیست، اما [[خلافت ظاهری]]، همانند [[نبوت]] از [[شئون]] [[رسالت]] است و تحت اسمای کونی واقع است. از این رو اظهار و تعیین آن برای [[مردم]] لازم و [[واجب]] است و همان‌گونه که اظهار نبوت برای [[خداوند]] لازم است، [[تعیین امام]] نیز واجب است و [[پیامبر]]{{صل}} به آن تصریح کرده است<ref>امام خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم، ص۱۹۶-۱۹۷.</ref>. برخی خلیفه الهی را روح و جان عالم هستی می‌شمارند و معتقدند همانگونه که قوای بدن تحت تصرف نفس هستند، تمامی مخلوقات به منزله اعضا و جوارح آن خلیفه (امام) هستند<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ص۷۲.</ref>. ایشان در بیان نسبت ولایت با سایر [[عبادات]] و [[عقاید]] قائل است سایر عبادات و عقاید و [[ملکات]] به منزله هیولی (ماده اولی) و ولایت صورت آنهاست و آنها ظاهر و ولایت، باطن آنهاست؛ بنابراین اگر کسی [[امام]] خود را نشناسد و بمیرد، به [[مرگ جاهلی]] و [[کفر]] مرده است<ref>امام خمینی، شرح دعاء السحر، ص۶۶.</ref>. ایشان با استناد به بعضی [[آیات الهی]]<ref>{{متن قرآن|...الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا...}} «امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> و [[روایات]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۹۰.</ref> [[کمال دین]] را به [[ولایت]] و [[امامت امام علی]]{{ع}} می‌داند<ref>امام خمینی، شرح دعاء السحر، ص۶۵.</ref>.<ref>[[علی رضا اژدر|اژدر]] و [[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری]]، [[امامت - اژدر و احمدی امیری (مقاله)| مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص۲۴۷.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۵۵: خط ۲۰:
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']]
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']]
#[[پرونده:IM009734.jpg|22px]] [[علی رضا اژدر|اژدر]] و [[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری]]، [[امامت - اژدر و احمدی امیری (مقاله)| مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۱۱۳٬۲۵۵

ویرایش