عمر بن محمد بن بجیر همدانی سمرقندی: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
(←مقدمه) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[ابوحفص عمر بن محمد بن بجیر بن خازم بجیری همدانی خشوفغنی سغدی سمرقندی]] در سال | [[ابوحفص عمر بن محمد بن بجیر بن خازم بجیری همدانی خشوفغنی سغدی سمرقندی]] در [[سال ۲۲۳ هجری]] در روستای خشوفغن از توابع سُغد در ماوراءالنهر که در سده پنجم، رأس القنطره نامیده میشد، به [[دنیا]] آمد. [[دانش]] [[حدیث]] را در زادگاه خود نزد پدرش آغاز کرد. <ref>الانساب ۱ / ۲۸۶.</ref> پس از آن بارها به همراه [[پدر]] یا به [[تنهایی]] به سرزمینهایی همچون [[شام]] و [[مصر]] [[سفر]] کرد و از استادان بسیاری [[روایت]] آموخت. <ref> تذکره الحفاظ ۲ / ۷۱۹ و ۷۲۰؛ سیر اعلام النبلاء ۱۴ / ۴۰۲ ـ ۴۰۴. </ref> [[احمد بن عبدالواحد بن عبود]]، [[موسی بن عامر مری]]، [[محمد بن هاشم بعلبکی]] و [[محمد بن بشار بندار بصری]] از استادان او بودند. <ref>تاریخ مدینة دمشق ۴۵ / ۳۱۷.</ref> بجیری پس از سفرهای فراوان و بهرهگیری از [[محدثان]] بسیار، به [[مقام]] والایی در حدیث دست یافت. ازاین رو وی را [[حافظ]]، [[موثق]]، [[محدث]] ماوراءالنهر<ref>تاریخ مدینة دمشق ۴۵ / ۳۱۷.</ref> | ||
و از امامان حدیث اهل سنّت در خراسان به شمار آوردهاند. <ref>الاکمال | و از [[امامان]] [[حدیث]] [[اهل]] [[سنّت]] در [[خراسان]] به شمار آوردهاند. <ref>الاکمال ۱ / ۱۹۵.</ref> جایگاه او در این رشته موجب شد محدثان سرزمینهای دیگر برای شنیدن احادیثش در پی او باشند. [[محمد بن حبان بستی]] از کسانی است که در بخارا از [[ابوحفص]] حدیث آموخته است. <ref>میزان الاعتدال ۳ / ۵۰۶. </ref> عموم محدثان ماوراءالنهر و برخی دانشوران مناطق دیگر همچون [[قفال شاشی]]، [[احمد بن محمد بن ابراهیم سمرقندی]]، [[علی بن ابراهیم کشانی]]، [[احمد بن محتاج کشانی]]، [[سهل بن سری بخاری]] و [[علی بن بندار صیرفی]] در شمار [[شاگردان]] او بودهاند. <ref>تاریخ مدینة دمشق ۴۵ / ۳۱۷.</ref> [[ابوحفص همدانی]] به گردآوری [[احادیث]] [[عنایت ویژه]] داشت<ref>طبقات علماءالحدیث ۲ / ۴۴۰.</ref> و کتابهایی نیز نوشت. المسند، الجامع الصحیح، التفسیر، <ref>سیر اعلام النبلاء ۱۴ / ۴۰۳. </ref> تخریج صحیح بخاری<ref>الاکمال ۱ / ۱۹۵. </ref> که شاید همان الجامع الصحیح باشد و السفینه که آن را گردآوری کرده، <ref>الانساب ۲ / ۳۷۰.</ref> از آثار او هستند. بجیری در [[سال ۳۱۱ هجری]]<ref>تذکره الحفاظ ۲ / ۷۲۰.</ref> و به احتمال فراوان در همان زادگاهش از [[دنیا]] رفت.<ref> [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]]، ج۲ ص۳۱۷.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۲ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۱
مقدمه
ابوحفص عمر بن محمد بن بجیر بن خازم بجیری همدانی خشوفغنی سغدی سمرقندی در سال ۲۲۳ هجری در روستای خشوفغن از توابع سُغد در ماوراءالنهر که در سده پنجم، رأس القنطره نامیده میشد، به دنیا آمد. دانش حدیث را در زادگاه خود نزد پدرش آغاز کرد. [۱] پس از آن بارها به همراه پدر یا به تنهایی به سرزمینهایی همچون شام و مصر سفر کرد و از استادان بسیاری روایت آموخت. [۲] احمد بن عبدالواحد بن عبود، موسی بن عامر مری، محمد بن هاشم بعلبکی و محمد بن بشار بندار بصری از استادان او بودند. [۳] بجیری پس از سفرهای فراوان و بهرهگیری از محدثان بسیار، به مقام والایی در حدیث دست یافت. ازاین رو وی را حافظ، موثق، محدث ماوراءالنهر[۴]
و از امامان حدیث اهل سنّت در خراسان به شمار آوردهاند. [۵] جایگاه او در این رشته موجب شد محدثان سرزمینهای دیگر برای شنیدن احادیثش در پی او باشند. محمد بن حبان بستی از کسانی است که در بخارا از ابوحفص حدیث آموخته است. [۶] عموم محدثان ماوراءالنهر و برخی دانشوران مناطق دیگر همچون قفال شاشی، احمد بن محمد بن ابراهیم سمرقندی، علی بن ابراهیم کشانی، احمد بن محتاج کشانی، سهل بن سری بخاری و علی بن بندار صیرفی در شمار شاگردان او بودهاند. [۷] ابوحفص همدانی به گردآوری احادیث عنایت ویژه داشت[۸] و کتابهایی نیز نوشت. المسند، الجامع الصحیح، التفسیر، [۹] تخریج صحیح بخاری[۱۰] که شاید همان الجامع الصحیح باشد و السفینه که آن را گردآوری کرده، [۱۱] از آثار او هستند. بجیری در سال ۳۱۱ هجری[۱۲] و به احتمال فراوان در همان زادگاهش از دنیا رفت.[۱۳]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ الانساب ۱ / ۲۸۶.
- ↑ تذکره الحفاظ ۲ / ۷۱۹ و ۷۲۰؛ سیر اعلام النبلاء ۱۴ / ۴۰۲ ـ ۴۰۴.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق ۴۵ / ۳۱۷.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق ۴۵ / ۳۱۷.
- ↑ الاکمال ۱ / ۱۹۵.
- ↑ میزان الاعتدال ۳ / ۵۰۶.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق ۴۵ / ۳۱۷.
- ↑ طبقات علماءالحدیث ۲ / ۴۴۰.
- ↑ سیر اعلام النبلاء ۱۴ / ۴۰۳.
- ↑ الاکمال ۱ / ۱۹۵.
- ↑ الانساب ۲ / ۳۷۰.
- ↑ تذکره الحفاظ ۲ / ۷۲۰.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۲ ص۳۱۷.