مسجد النبی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==)) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[مسجد النبی]]''' است. "'''[[مسجد النبی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[مسجد النبی]]''' است. "'''[[مسجد النبی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> | <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[مسجد النبی در تاریخ اسلامی]] - [[مسجد النبی در معارف مهدویت]] - [[مسجد النبی در معارف و سیره رضوی]]</div> | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[رسول خدا]]{{صل}} [[روز جمعه]] از [[قبا]] حرکت کردند و در وادی "رانوناء" که در محله بنی سالم بن عوف بود، [[نماز جمعه]] خواندند، و این، نخستین [[نماز جمعه]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[مدینه]] بود<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۴؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۷۹.</ref>. | |||
بزرگان [[قبایل]] [[مدینه]]، هر کدام از [[پیامبر]]{{صل}} تقاضا کردند که آن [[حضرت]] در منزل ایشان وارد شوند؛ اما [[پیامبر]]{{صل}} میفرمود: "راه شتر را باز بگذارید. او [[مأمور]] است". سرانجام شتر [[پیامبر]]{{صل}} در محله بنیمالک بن نجار زانو به [[زمین]] زد، و از آنجا که هنگام زانو زدن شتر، [[ابوایوب انصاری]]، زاد و توشه [[حضرت]] را به [[خانه]] خود برده بود، [[رسول خدا]]{{صل}} در منزل وی سکونت گزید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم والملوک، ج۲، ص۳۹۶.</ref> و تا هفت [[ماه]] آنجا ماند<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[اقدامات اولیه پیامبر (مقاله)|اقدامات اولیه پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۴۹.</ref>. | |||
در منابع تاریخی آمده است که [[پیامبر خاتم]]{{صل}} هنگام ورود به شهر [[یثرب]] ([[مدینه منوره]]) [[امر]] فرمود در زمینی که شتر ایشان در آن زانو زده بود، مسجدی ساخته شود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۳۹۴: احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۳.</ref>. درباره مالک [[زمین]] گفته شده است: آن [[زمین]] که محل نگهداری شتران بود، در ملکیت سهل و سهیل، [[فرزندان]] عمرو بود که در آن زمان به علت فوت [[پدر]]، تحت [[سرپرستی]] [[معاذ بن عفراء]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۳۹۶.</ref> و یا [[اسعد بن زراره]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۸.</ref> قرار داشتند. [[پیامبر]]{{صل}}، تقاضای خرید آن [[زمین]] را برای ساختن [[مسجد]] مطرح کرد. | |||
آوردهاند که در پاسخ این تقاضا، سهل و سهیل خواستار هبه [[زمین]] به [[رسول الله]]{{صل}} شدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۸.</ref> یا [[معاذ بن عفراء]] گفت: من سهل و سهیل را [[راضی]] خواهم کرد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۳۹۶.</ref>؛ اما [[پیامبر]]{{صل}} قبول نکرد و [[زمین]] را از آنها خرید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۸.</ref>. این در حالی است که بنا بر [[نقلی]] قابل قبول، نزد [[طبری]]، "[[بنی نجار]]" مالکان [[زمین]] بودند، و در آن چند نخل و قبوری از [[دوران جاهلیت]] وجود داشت. [[پیامبر]]{{صل}} از آنها خواست قیمت [[زمین]] را از [[حضرت]] دریافت کنند؛ اما آنها در پاسخ گفتند: "قیمتی جز [[ثواب]] نزد [[خدا]] نمیخواهیم"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۳۶.</ref>. عموم [[مسلمانان]] در ساخت این [[مسجد]] فعالیت داشتند و خود [[حضرت]]، همپای دیگر [[مسلمانان]] در این کار میکوشید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۶.</ref>. پایههای اصلی را تا سه ذراع با سنگ و بقیه را با خشت چیدند. آن گاه چند ستون از چوب خرما برافراشتند و روی آن را با شاخ و برگ نخلها پوشاندند، و چون از ایشان درباره سقف [[مسجد]] پرسیدند، فرمود: "سایهبانی چون، سایهبان [[موسی]] کافی است"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۲۱۶.</ref>. از این پس این [[مسجد]]، مرکز فعالیتها و تصمیمگیریهای [[مسلمانان]] و مقر [[فرماندهی]] [[اسلام]] شد. | |||
پس از اتمام بنای [[مسجد]]، در اطراف آن منازلی برای [[رسول خدا]]{{صل}} و [[اصحاب]] ساخته شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۵؛ محمد بن جریر طبری، اعلام الوری یا علام الهدی، ج۱، ص۱۵۸.</ref>. از این منازل، درهایی به [[مسجد]] باز بود که بعدها با [[فرمان الهی]] و [[نزول]] [[جبرئیل]] همه آنها جز در منزل [[پیامبر]]{{صل}} و [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} بسته شد<ref>شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص۱۵۹-۱۶۰؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۴، ص۴۶۷.</ref><ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[اقدامات اولیه پیامبر (مقاله)|اقدامات اولیه پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۵۰-۱۵۱.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:42439.jpg|22px]] [[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[اقدامات اولیه پیامبر (مقاله)|اقدامات اولیه پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۱۱ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۴۷
مقدمه
رسول خدا(ص) روز جمعه از قبا حرکت کردند و در وادی "رانوناء" که در محله بنی سالم بن عوف بود، نماز جمعه خواندند، و این، نخستین نماز جمعه پیامبر(ص) در مدینه بود[۱].
بزرگان قبایل مدینه، هر کدام از پیامبر(ص) تقاضا کردند که آن حضرت در منزل ایشان وارد شوند؛ اما پیامبر(ص) میفرمود: "راه شتر را باز بگذارید. او مأمور است". سرانجام شتر پیامبر(ص) در محله بنیمالک بن نجار زانو به زمین زد، و از آنجا که هنگام زانو زدن شتر، ابوایوب انصاری، زاد و توشه حضرت را به خانه خود برده بود، رسول خدا(ص) در منزل وی سکونت گزید[۲] و تا هفت ماه آنجا ماند[۳].
در منابع تاریخی آمده است که پیامبر خاتم(ص) هنگام ورود به شهر یثرب (مدینه منوره) امر فرمود در زمینی که شتر ایشان در آن زانو زده بود، مسجدی ساخته شود[۴]. درباره مالک زمین گفته شده است: آن زمین که محل نگهداری شتران بود، در ملکیت سهل و سهیل، فرزندان عمرو بود که در آن زمان به علت فوت پدر، تحت سرپرستی معاذ بن عفراء[۵] و یا اسعد بن زراره[۶] قرار داشتند. پیامبر(ص)، تقاضای خرید آن زمین را برای ساختن مسجد مطرح کرد.
آوردهاند که در پاسخ این تقاضا، سهل و سهیل خواستار هبه زمین به رسول الله(ص) شدند[۷] یا معاذ بن عفراء گفت: من سهل و سهیل را راضی خواهم کرد[۸]؛ اما پیامبر(ص) قبول نکرد و زمین را از آنها خرید[۹]. این در حالی است که بنا بر نقلی قابل قبول، نزد طبری، "بنی نجار" مالکان زمین بودند، و در آن چند نخل و قبوری از دوران جاهلیت وجود داشت. پیامبر(ص) از آنها خواست قیمت زمین را از حضرت دریافت کنند؛ اما آنها در پاسخ گفتند: "قیمتی جز ثواب نزد خدا نمیخواهیم"[۱۰]. عموم مسلمانان در ساخت این مسجد فعالیت داشتند و خود حضرت، همپای دیگر مسلمانان در این کار میکوشید[۱۱]. پایههای اصلی را تا سه ذراع با سنگ و بقیه را با خشت چیدند. آن گاه چند ستون از چوب خرما برافراشتند و روی آن را با شاخ و برگ نخلها پوشاندند، و چون از ایشان درباره سقف مسجد پرسیدند، فرمود: "سایهبانی چون، سایهبان موسی کافی است"[۱۲]. از این پس این مسجد، مرکز فعالیتها و تصمیمگیریهای مسلمانان و مقر فرماندهی اسلام شد.
پس از اتمام بنای مسجد، در اطراف آن منازلی برای رسول خدا(ص) و اصحاب ساخته شد[۱۳]. از این منازل، درهایی به مسجد باز بود که بعدها با فرمان الهی و نزول جبرئیل همه آنها جز در منزل پیامبر(ص) و علی بن ابی طالب(ع) بسته شد[۱۴][۱۵].
منابع
پانویس
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۴؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۷۹.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم والملوک، ج۲، ص۳۹۶.
- ↑ قاضی خانی، حسین، اقدامات اولیه پیامبر، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۴۹.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۳۹۴: احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۳.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۳۹۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۸.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۸.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۳۹۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۸.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۳۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۲۱۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۵؛ محمد بن جریر طبری، اعلام الوری یا علام الهدی، ج۱، ص۱۵۸.
- ↑ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص۱۵۹-۱۶۰؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۴، ص۴۶۷.
- ↑ قاضی خانی، حسین، اقدامات اولیه پیامبر، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۵۰-۱۵۱.