←منابع
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = عبادت | عنوان مدخل = عبادت | مداخل مرتبط = عبادت در لغت - عبادت در قرآن - عبادت در حدیث - عبادت در معارف و سیره نبوی - عبادت در معارف و سیره علوی - عبادت در فقه سیاسی - عبادت در معارف دعا و زیارات - عبا...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
===انحصار [[عبادت]] در خداوند متعال=== | ===انحصار [[عبادت]] در خداوند متعال=== | ||
بر اساس این تحلیل میتوان دریافت عبادت نیز منحصر در او خواهد بود زیرا عبادت [[شایسته]] کسی است که [[خالق]] جهان هستی است و خالق جز خداوند متعال کسی نیست؛ و این [[حصر]] عبادت در خداوند متعال، حصر [[حقیقی]] است<ref>امام خمینی، آداب الصلواة، ص۲۷۶.</ref>. بر همین اساس قرآن کریم، غیر از [[انسان]] همه عالم را [[عبد]] خداوند متعال معرفی نموده و میفرماید: {{متن قرآن|إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا}}<ref>«جز این نیست که هر که در آسمانها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده میآید» سوره مریم، آیه ۹۳.</ref>؛ قابل ذکر است که کلمه عبد درباره [[انسانی]] به کار میرود که مملوک و در [[اختیار]] کسی دیگر باشد و لکن [[قرآن]] کلمه عبد را به صورت گسترده درباره کل [[جهان هستی]] به کار برده و غیر از [[انسان]]، همه عالم را [[عبد]] معرفی میکند. بنابراین اگر این کلمه را از ویژگیهای [[انسانی]] تجرید کنیم به معنای موجود با شعوری خواهد بود که [[ملک]] غیر باشد و به این اعتبار به همه موجودات با [[شعور]]، اطلاق عبد میشود<ref>جوادی آملی، تسنیم، ج۱، ص۴۱۵.</ref>؛ زیرا [[حقیقت]] عبد [[وابستگی]] تام به مولایش دارد و ماسوی [[الله]] نیز تمام وجودشان و لحظه لحظه زندگیشان وابسته به [[خداوند متعال]] است.<ref>[[قاسم بابایی|بابایی، قاسم]]، [[نظام عبادی اسلام - بابایی (مقاله)| مقاله «نظام عبادی اسلام»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۴۱۴.</ref> | بر اساس این تحلیل میتوان دریافت عبادت نیز منحصر در او خواهد بود زیرا عبادت [[شایسته]] کسی است که [[خالق]] جهان هستی است و خالق جز خداوند متعال کسی نیست؛ و این [[حصر]] عبادت در خداوند متعال، حصر [[حقیقی]] است<ref>امام خمینی، آداب الصلواة، ص۲۷۶.</ref>. بر همین اساس قرآن کریم، غیر از [[انسان]] همه عالم را [[عبد]] خداوند متعال معرفی نموده و میفرماید: {{متن قرآن|إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا}}<ref>«جز این نیست که هر که در آسمانها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده میآید» سوره مریم، آیه ۹۳.</ref>؛ قابل ذکر است که کلمه عبد درباره [[انسانی]] به کار میرود که مملوک و در [[اختیار]] کسی دیگر باشد و لکن [[قرآن]] کلمه عبد را به صورت گسترده درباره کل [[جهان هستی]] به کار برده و غیر از [[انسان]]، همه عالم را [[عبد]] معرفی میکند. بنابراین اگر این کلمه را از ویژگیهای [[انسانی]] تجرید کنیم به معنای موجود با شعوری خواهد بود که [[ملک]] غیر باشد و به این اعتبار به همه موجودات با [[شعور]]، اطلاق عبد میشود<ref>جوادی آملی، تسنیم، ج۱، ص۴۱۵.</ref>؛ زیرا [[حقیقت]] عبد [[وابستگی]] تام به مولایش دارد و ماسوی [[الله]] نیز تمام وجودشان و لحظه لحظه زندگیشان وابسته به [[خداوند متعال]] است.<ref>[[قاسم بابایی|بابایی، قاسم]]، [[نظام عبادی اسلام - بابایی (مقاله)| مقاله «نظام عبادی اسلام»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۴۱۴.</ref> | ||
==جایگاه [[نظام عبادی]]== | |||
===جایگاه [[عبادت]] به معنای خاص=== | |||
نظام عبادی در [[اندیشه]] [[امام خمینی]] از جایگاه والایی برخوردار است و در میان نظام عبادی، [[نماز]] و اهتمام به امور [[باطنی]] و [[روحانی]]، [[ارزش]] شایانی دارد به گونهای که [[امام]] در آثار مختلفشان یادآور شدهاند که صرف اکتفا به صورت نماز و [[محروم]] ماندن از [[برکات]] و [[کمالات]] [[باطنیّه]] آن، از بالاترین مراتب [[خسران]] است که پس از خروجِ از [[عالم دنیا]] و ورود در [[محاسبه]] الهیّه، موجب حسرتهایی است که [[عقل]] از [[ادراک]] آن عاجز است<ref>امام خمینی، آداب الصلواة، ص۵.</ref>. همچنین عبادت [[حقیقی]] آنگاه حاصل میشود که [[انسان]] از نقصان خود مطلع شود و هر اندازه که [[معرفت نفس]] عمیقتر حاصل میشود، [[عبادتها]] [[نورانیت]] بیشتری پیدا کرده و بیشتر مورد توجه [[حق تعالی]] خواهد بود<ref>امام خمینی، آداب الصلواة، ص۲۸۲.</ref>. از نگاه امام عبادت داری مراتبی است و بالاترین مراتب عبادت برای سالکی است که در مسیر [[عبودیت]]، انیت خود را یکسره تقدیم [[ذات مقدس]] کرده و محو در [[جمال الهی]] شود<ref>امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۶.</ref>. امام خمینی توجه خاصی به این نکته دارند که [[روح]] عبادت به حضور است و هیچ عبادتی بدون آن مورد توجه درگاه احدیت قرار نمیگیرد<ref>امام خمینی، سر الصلوة، ص۱۵.</ref>.<ref>[[قاسم بابایی|بابایی، قاسم]]، [[نظام عبادی اسلام - بابایی (مقاله)| مقاله «نظام عبادی اسلام»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۴۱۵.</ref> | |||
===جایگاه عبادت به معنای عام=== | |||
باید توجه داشت که در منظومه [[فکری]] و [[اجتماعی]] امام، عبادت اعم از جایگاه بالایی برخوردار است. بدون تردید، [[مسلمانی]] فعالیتهای روزمره بلکه بالاتر در تمامی [[شئون زندگی]] بر این [[باور]] هر کار شایستهای که به قصد [[تقرب به خداوند]] انجام میگیرد به منزله به حساب میآید؛ در این صورت با [[همت]] والا و با [[پشتکار]] [[استوار]] فعالیت و [[خدمت]] به [[جامعه مسلمین]] خواهد پرداخت. در این نمونههایی از عبادت به معنای اعم که در نزد امام خمینی ارزش دارد اشاره میگردد. | |||
امام خمینی با بیان اهمیت [[کار و تلاش]] [[معتقد]] است، صیانت آسیبها در گرو [[اتحاد]] و [[اشتغال]] است و راه [[رهایی]] از [[وابستگی]] کار است. اینگونه تلاش همراه با [[نیت]] صادقانه که در آن [[خدا]] را در نظر گونهای از [[عبادت]] است<ref>صحیفه امام، ج۱۲، ص۲.</ref>. | |||
[[امام خمینی]] با بیان [[ارزشمندی]] [[شغل]] [[پزشکی]] و [[پرستاری]]، به جا آن میپردازد و بر این [[باور]] است که این شغل یکی از شغلهای بسیار است که چنانچه پرستاران و پزشکان به [[وظایف]] [[انسانی]] و [[شرعی]] خودش بکنند، عبادتی است که در تراز عبادتهای درجه اول است<ref>صحیفه امام، ج۱۲، ص۲۸۶.</ref>. | |||
امام خمینی در تبیین ماهیت مجلس [[عبادی]]، بر این باور است مجلس [[نمایندگان]]، [[معصیت الهی]] نشود آن مجلس یک مجلس [[اسلامی]]، مجلس عبادت خواهد بود<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۷۱.</ref>. | |||
امام خمینی با بیان اهمیت تأثیرگذاری [[رسانه]] ملی بر مخاطبین سفارش میکند که رسانه ملی باید از جهت محتوا اسلامی باشد و باید برنامههای تولیدی در صدا و [[سیما]] به گونهای باشد که به نشر و [[ترویج]] [[اسلام]] بپردازند که در این صورت فعالیتهای مسئولین در رسانه ملی عبادت خواهد بود<ref>صحیفه امام، ج۱۶، ص۴۰۴.</ref>.<ref>[[قاسم بابایی|بابایی، قاسم]]، [[نظام عبادی اسلام - بابایی (مقاله)| مقاله «نظام عبادی اسلام»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۴۱۶.</ref> | |||
==مبانی [[نظام عبادی]]== | |||
نظام عبادی دارای مبانی و اصولی است که در این میان، رابطه عبادت با [[مالکیت]] و انحصار تمام حمدها در [[خداوند متعال]] دارای اهمیت ویژهای است. | |||
===رابطه عبادت با مالکیت=== | |||
چنانچه ملاحظه شد، عبادت در لغت به معنی [[غایت]] [[خضوع]] و در اصطلاح به معنی [[اطاعت]] و [[بندگی]] در مقابل خداوند متعال است<ref>مصطفوی، التحقیق، ج۸، ص۱۲.</ref> و به عبارت دیگر عبادت، خضوع لفظی یا عملی، همراه با [[اعتقاد]] به [[الوهیت]] خداوند متعال است<ref>سبحانی، مفاهیم القرآن، ج۱، ص۴۵۶.</ref>. پیشتر اشاره رفت که از نگاه [[قرآن کریم]] گستره عبادت اختصاص به [[انسان]] ندارد بلکه شامل تمامی موجودات در [[عالم هستی]] است و همه عالم به عبادت خداوند متعال مشغولاند. {{متن قرآن|إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا}}<ref>«آسمانهای هفتگانه و زمین و آنچه در آنهاست او را به پاکی میستایند و هیچ چیز نیست مگر اینکه او را به پاکی میستاید اما شما ستایش آنان را در نمییابید؛ بیگمان او بردباری آمرزنده است» سوره اسراء، آیه ۴۴.</ref> همه چیز [[تسبیح خدا]] میکند ولی ما نمیتوانیم الفاظ و تسبیحات آنها را دریابیم و [[ادراک]] کنیم؛ چراکه هر چیزی برای خود لغت مخصوص برای [[تسبیح]] گفتن دارد<ref>مدرسی، تفسیر هدایت، ج۶، ص۲۳۳.</ref>. | |||
همچنین گذشت که [[قرآن کریم]] همه عالم را [[عبد]] [[خداوند متعال]] معرفی میکند و میفرماید: {{متن قرآن|إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا}}<ref>«جز این نیست که هر که در آسمانها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده میآید» سوره مریم، آیه ۹۳.</ref>. بنابراین با توجه به گستره [[عبادت]] در همه موجودات و اطلاق عبد به همه موجودات میتوان به تلازم میان [[مالکیت]] و عبد پی برد<ref>یاداشتهای استاد مطهری، ج۸، ص۱۷۸.</ref>؛ زیرا همان که عبد، تمام اختیاراتش در دست مولا و اربابش بوده و هر آنچه مالکش بخواهد باید [[اطاعت]] کند، [[عبودیت]] [[انسانها]] در مقابل [[خداوند]] نیز اینگونه و عبادت و [[تواضع]] در مقابل او از آن جهت است که او مالک مطلق است که همه هستی در مرتبه امکان نه وجودی دارند و نه کمالی و تمام وجود [[کمالات]] از طرف خداوند متعال به موجودات اعطا میشود<ref>ابن عربی، تفسیر ابن عربی، ج۲، ص۱۶.</ref> و وجودش همه مراحل وابسته به خداوند است. پس وقتی تمام کمالات و همه موجودات [[فیض الهی]] باشد مالکیت نیز منحصر در او خواهد بود. | |||
[[مالکیت خداوند]] نسبت به هستی، مثل مالکیت میان انسانها نیست؛ مالکیت میان انسانها امری اعتباری و موقتی است که بر اثر زیان [[مالی]] یا فوت مالک، مالکیتش ساقط میشود. اما مالکیت خداوند در تمام زمانها و در اشیاء است و هیچکس جز خداند [[متعال]] مالک [[حقیقی]] نیست<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۴، ص۹۰.</ref>. همچنین مالکیت [[حق تعالی]] به اضافه اشراقیّه<ref>هرگاه شیئی هویتش عین نسبت به چیزی باشد آن را در اصطلاح «اضافه اشراقیه» گویی معلول به تمام هویتش منتسب به علت است؛ نه اینکه معلول، چیزی است و یک نسبت با علت دارد؛ یعنی نسبتش به علت غیر از وجودش و حقیقتش نیست، تمام حقیقتش نسبت به علت است؛ لذا حقیقت علیت، اضافه اشراقیه است، برخلاف اضافه مقولیه مضاف یک چیز است و اضافه چیز دیگر. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۸، ص۳۸.</ref> و احاطه قیّومیّه است که به هیچ وجه شائبه تباین در ذات و صفاتش با موجودی از موجودات نیست<ref>امام خمینی، آداب الصلوة، ص۲۷۰.</ref>. بنابراین [[مالکیت]] [[حقیقی]] انحصار در [[خداوند متعال]] دارد.<ref>[[قاسم بابایی|بابایی، قاسم]]، [[نظام عبادی اسلام - بابایی (مقاله)| مقاله «نظام عبادی اسلام»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۴۱۷.</ref> | |||
===انحصار تمام حمدها در خداوند متعال=== | |||
دانستیم که مالکیت منحصر در [[خداوند]] است و لازمه انحصار [[مالکیت خداوند]] [[متعال]] این است که [[عبادت]] نیز منحصر در او خواهد بود؛ بلکه با تمام حمدها و ستایشها برای اوست؛ زیرا هیچ موجودی به جز خداوند از خود [[وصف]] کمالی به صورت استقلالی ندارد تا مورد [[حمد]] واقع شود و اگر [[انسان]] کسی را [[ستایش]] میکند؛ ستایش دیگران یا به سبب [[انسانیت]] و تحرک ارادی اوست و یا به سبب صفاتی همانند [[علم]]، [[قدرت]]، [[شجاعت]] و... است. چنانچه ستایش به سبب انسانیت و تحرک ارادی باشد، باید گفت انسانیت و تحرک ارادی شخص اعتباری است و اگر ستایش به سبب صفاتی همانند علم، قدرت، شجاعت و... است باید گفت صفاتی مانند علم و... محدود است و آیا انسان شخصی را به خاطر [[محدودیت علم]] و دیگر صفاتش، [[مدح]] میکند؟! محدودیت، نقصان است و نمیتوان نقصان را [[تمجید]] کرد؛ بلکه اگر انسان، عالمی را تمجید میکند از آن جهت است که صرف علم او را در نظر گرفته و صرفالعلم را تمجید و مدح میکند. از طرفی صرفالعلم در عالم [[طبیعت]] امکان ندارد؛ چراکه صرفالعلم جز در [[حق]] پیدا نمیشود، پس ستایش از آنِ اوست و انسان [[خیال]] میکند که شخص را ستایش کرده است. همچنین به [[ضرورت عقل]]، محال است کسی را ستایش نمود؛ چراکه از خود، کمالی ندارد تا به واسطه آن کمال ستایش شود<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۳۳۴.</ref>. بنابراین وقتی [[خداوند متعال]]، صفات کمالی را حقیقتاً داراست پس [[ستایش]] و [[حمد]] نیز منحصر در او خواهد بود.<ref>[[قاسم بابایی|بابایی، قاسم]]، [[نظام عبادی اسلام - بابایی (مقاله)| مقاله «نظام عبادی اسلام»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۴۱۸.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |