نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط HeydariBot(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
در کتابهای تاریخ شرحی از بکر نیامده، تنها از او حدیثی از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است که استفاده میشود او از اصحاب و نزدیکانحضرت بوده است. حدیث چنین است: او میگوید: در رحبة (میدان شهر) کوفه[۱] کنار حضرت علی(ع) نشسته بودیم که جمعی وارد شدند و سلام کردند و جواب شنیدند، اما حضرت آنها را نشناخت، لذا سؤال کرد: شما از اهل شام هستید یا جزیره؟ گفتند: ما از اهل شام هستیم. بعد آنان از حضرت پرسیدند: پدر ما از دنیا رفته و اموال زیادی بر جای گذاشته و چند برادر و خواهریم و یکی از ما خنثی است که هم آلت مردانه دارد و هم آلت زنانه، و او از ما حقارث پسری طلب میکند، اینک وظیفه ما چیست؟
حضرت پرسید: "چرا از معاویه سؤال نکردید؟" گفتند: نزد او رفتهایم ولی از پاسخ این سؤال عاجز ماند!حضرت نگاهی به این طرف و آن طرف کرد و فرمود: "خدالعنت کند مردمی را که به قضاوت ما راضی نمیباشند و در دین هم به ما طعن میزنند"[۲]؛ سپس خطاب به آن گروه شامی کرد و فرمود: "بروید نزد آن وارث خنثی نگاه کنید، اگر از مجرای مردانه بول میکند، برای او میراث مرد است و اگر از غیر آن بول میکند، او ارث زنانه میبرد". آنان بازگشتند و دیدند که او از مجرای مردانه بول میکند و لذا به او ارث پسری دادند[۳][۴]