سعدالعشیره در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۵ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۵۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

نسب قبیله

قبیله سعد العشیره از بزرگترین قبائل مذحج و در شمار قبایل قحطانی است.[۱] مردم این قبیله نسب از سعد العشیرة بن مالک (مذحج) بن أُدد بن زید بن یشجب بن عریب بن زَید بن کهلان بن سبأ می‌‌برند.[۲] در وجه تسمیه او به سعد العشیره گفته شده که وی عمری طولانی کرد و روزی سوار بر مرکب، همراه با سیصد تن از فرزندان و فرزندزادگان خود در راهی می‌‌رفت. از او پرسیدند: اینان کیانند؟ سعد از ترس چشم زخم گفت: عشیره ام هستند. از این رو، او را از آن پس "سعد العشیره" خواندند.[۳] علمای علم نسب، برای «سعد العشیرة بن مذحج» فرزندان بسیاری بر شمرده‌اند که از جمله آنها می‌‌توان به اسامی: جعفی، جنب، حکم، عائذالله، عبدالله، اللّبوء، خارجه، اسد، عمرو الله، جمل، صعب[۴] حارثه، انس الله، سبأ الله، زید الله، مره، مجمّع، مازن، عبدشمس،[۵]اوس الله، حرّ،[۶] جزء و نمره[۷] اشاره کرد. از این فرزندان، سرشاخه‌ها و فروعات بسیاری متفرع شده‌اند که بنی زُبید،[۸] بنی جُعفی،[۹] بنی أنس الله،[۱۰] بنی الحکم،[۱۱] بنی اود بن صعب،[۱۲]بنی زیدالله، بنی جزء، بنی عائذالله،[۱۳] بنی اسلم،[۱۴] بنی ألوذ بن کعب، بنی صریم، بنی جدیه،[۱۵] بنی رمان بن کعب،[۱۶]بنی مالک بن مشوف[۱۷] و... از آن جمله‌اند. ضمن این که زنانی هم از این قوم ظهور یافتند که به جهت جایگاه بلند اجتماعی شان، برخی از قبایل به جای انتساب به قبیله پدری، نسبت خود را از ایشان گرفته‌اند که از آن جمله می‌‌توان از باهلة بنت صعب العشیره همسر مالک بن اعصر بن سعد بن قیس بن عیلان[۱۸] و بجیله بنت صعب بن سعد العشیره همسر انمار بن اراش[۱۹] یاد کرد که به ترتیب قبایل باهله و بجیله بدانها منسوب گشته‌اند.[۲۰]

مساکن سعد العشیره

از برجسته‌ترین سکونتگاه‌های آنان می‌‌توان به "تِهامة" سکونتگاه بنی حَکَم بن سعد العشیره در اطراف ابوعریش و در مجاورت قبایل حاشد و خولان که مسافت ابتدا تا انتهای این سرزمین پنج روز راه فاصله بود،[۲۱] اشاره کرد. منازل السعید، الشقیفتان، الحصوف، العادیه و الحجر به مرکزیت الحصوف از دیگر مساکن این قوم و از دره‌های معروف آنان هم می‌‌توان از حرض، حیران، جدلان، جحفان، ضامد، جزان، الحد، تعشر، لیه و صبیا یاد کرد.[۲۲] ضمن این که الساعد،[۲۳] مخلاف حکم بن سعد العشیره[۲۴] و وادی جُلب در تهامه[۲۵] هم از دیگر منازل اختصاصی بنی حکم بن سعد العشیره یاد شده است. "مخلاف جُعْفِیّ" و «جُرْدان» دره بزرگی با روستاهای فراوان که تا صنعا چهل و دو فرسخ فاصله داشت و تا نزدیک حضرموت امتداد یافته بود هم، از مساکن بنی جعفی به شمار می‌‌آمد.[۲۶] در "السَّرْو" معروف به سَرْو مَذْحِج نیز، برخی از بطون قبیله مذحج مانند جُعْفِیّ و صُداء با غیر مذحجیان زندگی می‌‌کردند.[۲۷] ضمن این که "جبّ" هم دیار اود بن صعب بن سعد العشیره،[۲۸] و "ذو العیبه" از سکونتگاههای انس الله[۲۹] به شمار آمده‌اند.

همچنین"صَعْدة"، سکونت گاه برخی از مردمان بنی زُبید بود[۳۰] و در "أراکه[۳۱] "بلاع" هم، قبایل الأغلوق، بنو مازن و بنو عصم ساکن بودند.[۳۲] "الخصاصه" -واقع در بین حجاز و تهامه- از سرزمین‌های مشترک بنی زبید و بنی حارث بن کعب،[۳۳] و "الحُصَیب" از روستاهای زبید و اشعری‌ها بود که با گروهی از بنو وافد از قبیله ثقیف مشترکاَ زندگی می‌‌کردند.[۳۴] "دیمات"،[۳۵] "ذو کزَّان" و "هلیل" و "صید" را هم از سرزمین‌های بنی حبیش بن زبید،[۳۶] یاد کرده‌اند. ضمن این که "أنسب" – از قلعه‌های بنی زبید در یمن - [۳۷] "حماک" – از قلعه‌های بنی زبید در یمن-[۳۸] "هیوه"،[۳۹] "العصم"[۴۰] و "مشوه" – از قلاع بنی زبید در یمن -[۴۱] را هم در شمار منازل معروف زبید در یمن ذکر کرده‌اند.[۴۲].[۴۳]

منابع

پانویس

  1. ابوعبید قاسم بن سلّام، کتاب النسب، ص۳۱۴- ۳۲۵؛ یعقوبی، تاریخ، ج۱ ص۲۴۸؛ ابن کلبی، جمهرة النسب، ص۲۶۲.
  2. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۰۷.
  3. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۶۷؛ عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۳۳۸. برخی از منابع هم با اندکی اختلاف گفته‌اند: «او را سعد العشیره گفتند چون با ده تن از فرزندانش در موسم حج حاضر بود. بدو گفتند: اینان کیانند؟ گفت عشیره ام». (فسوی، البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۱۹-۱۲۰).
  4. ابن قتیبه، المعارف، ص۱۰۶؛ عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۳۳۸.
  5. عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۳۳۸.
  6. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۰۷.
  7. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۰۰-۳۰۱.
  8. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۰۹ و ۴۱۰.
  9. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۰۰؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۰۹ و ۴۱۰.
  10. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۱۸؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۰۷.
  11. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۰۰؛ عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۳۳۹.
  12. سمعانی، الانساب، ج۱، ص۳۸۵؛ عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۳۳۹.
  13. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۰۱.
  14. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۱۸.
  15. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۳.
  16. سمعانی، الانساب، ج۶، ص۱۶۵.
  17. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۰۸.
  18. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۲۴۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۷۱؛ زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۴۲.
  19. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۴۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۸۴.
  20. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  21. عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۸۶.
  22. عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۸۶.
  23. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۱۷۱.
  24. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۸۰.
  25. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۵۰.
  26. حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۵۱ و ۱۸۸؛ محمد بن علی الاکوع، الیمن الخضراء مهد الحضاره، ص۳۹۰.
  27. الموسوعة العربیه، مقاله "مذحج"، عامر الاحمدی.
  28. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۹۷
  29. حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۵.
  30. الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.
  31. حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۰.
  32. حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۰.
  33. حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۳۷۵.
  34. حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۶۶؛ یعقوبی، البلدان، ص۱۰۶.
  35. البکری، معجم ما استعجم، ج۴، ص۱۴۱۱.
  36. حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۶۶.
  37. حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۲۶۵.
  38. حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۹۸.
  39. حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۴۲۲.
  40. حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۸.
  41. حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۵۵.
  42. علی کورانی عاملی، سلسلة القبائل العربیة فی العراق، ص۱۳-۱۶.
  43. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.