عبدالأعلی بن یزید کلبی در تاریخ اسلامی
شهادت عبد الأعلی بن یزید
عون بن ابی جحیفه نقل کرده است که: وقتی عبیدالله بن زیاد، مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را کشت، عبدالأعلی بن یزید کلبی را - که کثیر بن شهاب، او را در محله قبیله بنی فتیان، دستگیر کرده بود -، خواست و او را آوردند. به وی گفت: جریانت را بگو. عبد الأعلی گفت: خدا، کارهای تو را اصلاح نماید! من بیرون رفتم که ببینم مردم، چه میکنند که کثیر بن شهاب، مرا دستگیر کرد. ابن زیاد به وی گفت: سوگند یاد کن که جز برای آنچه گفتی، بیرون نرفتی. او از سوگند خوردن، امتناع کرد. عبیدالله گفت: او را به قبرستان سبیع ببرید و در آنجا گردنش را بزنید. او را بردند و گردنش را زدند[۱].[۲]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «إنَّ عُبَيدَ اللّهِ بنَ زِيادٍ لَمّا قَتَلَ مُسْلِمَ بنَ عَقيلٍ وَ هَانِئَ بنَ عُروَةَ، دَعَا بِعَبدِ الأَعلَى الكَلِبيِّ الَّذي كَانَ أخَذَهُ كَثِيرُ بنُ شِهَابٍ فِي بَني فِتْيَانَ، فَأَتى بِهِ، فَقالَ لَهُ: أخْبِرنِي بِأَمْرِكَ. فَقالَ: أصْلَحَكَ اللّهُ، خَرَجْتُ لِأَنظُرَ ما يَصْنَعُ النّاسُ، فَأَخَذْنِي كَثِيرُ بنُ شِهَابٍ، فَقَالَ لَهُ: فَعَلَيْكَ وَعَلَيْكَ مِنَ الأَيمَانِ المُغَلَّظَةِ إنْ كَانَ أخْرَجَكَ إلّا مَا زَعَمْتَ، فَأَبى أنْ يَحْلِفَ، فَقَالَ عُبَيدُ اللّهِ: اِنْطَلِقُوا بِهذا إلى جَبّانَةِ [السَّبِيعِ، فَاضْرِبُوا عُنُقَهُ بِهَا. قَالَ: فَانْطُلِقَ بِهِ فَضُرِبَت عُنُقُهُ» (تاریخ الطبری، ج۵، ص۳۷۹).
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۳۵۸.