فقر اقتصادی در معارف و سیره نبوی
مسکیننوازی
پیامبر رحمت و هدایت، وسیله نزدیک شدن به خداوند را دوست داشتن مسکینان و نزدیک شدن به آنان اعلام کرد. رسول گرامی اسلام، بینوایان را بسیار دوست میداشت و میفرمود: «أَمَرَنِي رَبِّي بِحُبِّ الْمَسَاكِينِ الْمُسْلِمِينَ»[۱].
از امیرالمؤمنین علی(ع) روایت شده که پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است خداوند در شب معراج به او فرمود: ای احمد! دوست داشتن خدا، در دوست داشتن فقیران و نزدیک شدن به ایشان است... به فقیران و مجلسشان نزدیک شو تا تو را به خود نزدیک کنم و از ثروتمندان و مجلسشان دور شو که فقیران، دوستان من هستند[۲].
پیامبر خدا، یاران خود را به نزدیک شدن به مستضعفان و دوستی ایشان سفارش میکرد. سلمان فارسی میگوید: حبیبم، رسول خدا(ص) مرا به هفت خصلت سفارش فرمود که در هیچ حالی آنها را ترک نکنم: اینکه به پایینتر از خود بنگرم و به آنکه برتر از من است، ننگرم و اینکه مستمندان را دوست بدارم و به آنان نزدیک شوم[۳]. آن حضرت فرموده است: «إِنَّما يَنْصُرُ اللَّهُ هَذِهِ الْأُمَّةَ بِضَعِيفِهَا بِدَعْوَتِهِم وَ صَلاتِهِم وَ إِخْلَاصِهِم»[۴].
همچنین رسول گرامی اسلام میفرمود: «اللَّهُمَّ أَحْيِنِي مِسْكِيناً وَ أَمِتْنِي مِسْكِيناً وَ احْشُرْنِي فِي زُمْرَةِ الْمَسَاكِينِ»[۵].
خاتم پیامبران الهی، خود را از مسکینان میدانست و هرگز از این شأن و روحیه دور نگشت. قاضی عیاض مینویسد: «كَانَ أَحَبُّ الْأَسَامِي إِلَيْهِ أَنْ يُقَالَ لَهُ مِسْكِينٌ»[۶].
پیامبر خدا هرگز اجازه کوچک شمردن فقیران را نمیداد و میفرمود: بدانید که هرکس فقیر مسلمانی را تحقیر کند، همچون کسی است که حق خدا را تحقیر کرده باشد و خداوند در روز قیامت او را تحقیر کند، مگر اینکه توبه کند. کسی که فقیر مسلمانی را گرامی بدارد، در روز قیامت، خدا را در حالی دیدار کند که از وی راضی است[۷].[۸]
منابع
پانویس
- ↑ «پروردگارم به من فرمان داده است که مسلمانان بیچیز را دوست بدارم». کافی، ج۸، ص۴۹.
- ↑ بحارالانوار، ج۷۷، ص۲۳.
- ↑ الخصال، ج۲، ص۳۴۵.
- ↑ «خداوند این امت را به واسطه ناتوانانش و دعای ایشان و نماز و اخلاصشان یاری میکند». الدر المنثور، ج۱، ص۲۳۷.
- ↑ «خدایا! مرا مسکین زنده بدار و مسکین بمیران و با مسکینان محشور کن». سفینة البحار، ج۲، ص۳۷۸.
- ↑ «محبوبترین نامها برای آن حضرت، آن بود که وی را مسکین بنامند». الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ج۱، ص۱۹۶.
- ↑ مکارم الاخلاق، ص۴۲۹.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، کانون محبت ص ۵۷.