نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Hosein(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۹ توسط Hosein(بحث | مشارکتها)
در کتابهای تاریخ شرحی از بکر نیامده، تنها از او حدیثی از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است که استفاده میشود او از اصحاب و نزدیکانحضرت بوده است. حدیث چنین است: او میگوید: در رحبة (میدان شهر) کوفه[۱] کنار حضرت علی(ع) نشسته بودیم که جمعی وارد شدند و سلام کردند و جواب شنیدند، اما حضرت آنها را نشناخت، لذا سؤال کرد: شما از اهل شام هستید یا جزیره؟ گفتند: ما از اهل شام هستیم. بعد آنان از حضرت پرسیدند: پدر ما از دنیا رفته و اموال زیادی بر جای گذاشته و چند برادر و خواهریم و یکی از ما خنثی است که هم آلت مردانه دارد و هم آلت زنانه، و او از ما حقارث پسری طلب میکند، اینک وظیفه ما چیست؟
حضرت پرسید: "چرا از معاویه سؤال نکردید؟" گفتند: نزد او رفتهایم ولی از پاسخ این سؤال عاجز ماند!حضرت نگاهی به این طرف و آن طرف کرد و فرمود: "خدالعنت کند مردمی را که به قضاوت ما راضی نمیباشند و در دین هم به ما طعن میزنند"[۲]؛ سپس خطاب به آن گروه شامی کرد و فرمود: "بروید نزد آن وارث خنثی نگاه کنید، اگر از مجرای مردانه بول میکند، برای او میراث مرد است و اگر از غیر آن بول میکند، او ارث زنانه میبرد". آنان بازگشتند و دیدند که او از مجرای مردانه بول میکند و لذا به او ارث پسری دادند[۳][۴]