مقام مقربین
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل قرب الهی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
از جمله مقامات امامان معصوم(ع) مقام مقربین که در زیارت جامعه کبیره با عبارت "الْمُقَرَّبُونَ " آمده است؛ یعنی: «امامان معصوم(ع) به ذات مقدّس ربوبی، نزدیک هستند».
قرب و تقرّب
- در مورد "قرب" چند اصطلاح وجود دارد. یک "قرب" به معنی نزدیکی است. خدا با ما قریب، یعنی نزدیک است. قرب در مورد دو موجود جسمانی، چنان است که اگر یکی به دیگری نزدیک باشد، آن یکی هم نزدیک است و موضوع دوطرفه است.
- آن چیزی که ما به دنبالش هستیم "تقرب" است. در مقام تقرب، این رابطه نزدیکیِ دوطرفه نیست. خدا به ما قریب است، ولی ممکن است ما از خدا دور باشیم. ما با تقرب جستن میخواهیم به او نزدیک شویم، ولی جای خدا فرقی نمیکند، چرا که خدا اصلاً مکان ندارد. شدت قرب ما به او میشود اقتراب؛ لذا اگر دقت کرده باشید، در آن آیه عظیمه سوره علق که تلاوتش سجده واجب دارد، میفرماید تو سجده کن و نزدیک شو. سجده عالیترین وسیلهای است که ما را به قرب خدا و اقتراب میرساند. در روایات، فراوان آمده است که هیچ عملی به اندازه سجده، ما را به خدا نزدیک نمیکند[۱].
- پس تقرب، در واقع پذیرش اثر این قرب و اقتراب شدت پذیرش این اثر است، اما تقریب این است که کسی ما را به خودش یا به دیگری نزدیک کند. قربی که در مقربین وجود دارد از جنس تقریب است و قربی نیست که فرد با پای خود این مسیر را رفته باشد. متقرب، قصد قربت دارد و کاری میکند که نزدیک شود و نزدیکی هم بر او حاصل خواهد شد، اما مقرب کسی است که این قرب را به او دادهاند[۲].
- تفاوت میان مقرب و متقرب، مانند قضیه مخلِص و مخلَص است؛ مخلِص، خودش را خالص میکند، ولی مخلَص، خالص شده است. از منظری بالاتر، مانند وصل و اتصال است؛ اگر شما بخواهید دست در دست من بگذارید، شما به من وصل شدهاید، اما اگر شما دستتان را دراز کردید و من هم دستتان را گرفتم و فشردم، این اتصال است؛ یعنی اتصال وقتی است که وصل در شما تحقق پیدا کرد و شما پذیرنده و منفعل اثر شدید. تقرب هم پذیرندگی و اقتراب شدت پذیرندگی و تقرب است.
مقرّبین، اما کسانی هستند که به خدا نزدیکشان کردهاند. آنان نزدیکان به خدا نیستند، بلکه نزدیک شدگان به خدایند[۳].
- یکی از مسائل قرب، القا و درک بیشتر و تأثیر گرفتن از کانون و حوزهای است که در پی قرب به آن هستیم. قرب میتواند آنقدر شدت بگیرد که اصطلاح خداگونگی تحقق یابد. هرقدر که قرب بیشتر باشد، خداگونگی بیشتر و قویتر خواهد بود. هرقدر انسان به خدا نزدیکتر شود، از علم، عدالت و بقیه صفات خدا بیشتر به او میرسد و این میشود قرب[۴].
- ائمه(ع) مقربند؛ یعنی قدرت، علم، ولایت خدا و... به آنان تفویض شده است ﴿﴿كِتَابٌ مَّرْقُومٌ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ ﴾﴾[۵][۶].
- امام، مقرب است؛ یعنی علم ایشان از علم الهی و صفت ایشان از صفت الهی است. در دعای رجبیه که منسوب به ناحیه مقدسه حضرت حجت(ع) است، آمده:"اللَّهُمَ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَعَانِي جَمِيعِ مَا يَدْعُوكَ بِهِ وُلَاةُ أَمْرِكَ ... َ لَا فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا إِلَّا أَنَّهُمْ عِبَادُكَ وَ خَلْقُكَ "[۷][۸].
- پس قرب به مرحلهای میرسد که هیچ تفاوتی میان خدا و ایشان نیست، جز آنکه آنها عباد خدا هستند. در حدیث مشهور به قرب نوافل هم آمده که اگر من کسی را از محبت خود پر کنم، گوشش میشوم که با آن میشنود، چشمش میشوم که با آن میبیند و دستش میشوم که با آن کار میکند؛ یعنی در مقام قرب میشود به جایی رسید که خدا به جای انسان بیند، به جای انسان بشنود، به جای انسان با دست او کار کند و به جای انسان با پای او حرکت کند. از این رو فرمودند:"از فراست مؤمن بپرهیزید، چرا که او با نور خدا میبیند"[۹][۱۰].
- مؤمن به نور خدا میبیند و خیلی از مسائل را میفهمد، ولی بروز نمیدهد. شاید هم اگر بخواهد بروز دهد، نتواند، چون قرار است خدا به جای او کار کند[۱۱].
- این مقام مقربین است. مقام تقریب مقربین، مقامی است که باید خدا، انسان را به آن سمت ببرد؛ فقط انسان باید مقدماتش را که بیشتر قلبی است، نیت کند. اعمال، حافظ قلب ما هستند. اینگونه نیست که تنها آرزویِ قلبِ پاک کافی باشد؛ اگر عملی به قلب سرایت نکند، چیز زیادی به دست نیاوردهایم[۱۲].
- پس خاصیت اول اعمالی که انجام میدهیم، این است که بتواند قلب را حفظ و تطهیر کند و آن را کانون محبت و معرفت الهی قرار دهد تا جزء مقربین میشویم[۱۳].
- ما اگر کسی را ببینیم که دم و دستگاهی دارد و ظاهرش با دیگران کمی متفاوت است، یقین میکنیم که خبری است؛ مقربین مثل دیگران، ظاهری معمولی دارند[۱۴].
- وقتی غریبهای امیرالمؤمنین(ع) و پیامبر(ص) را میدید، ایشان را نمیشناخت. آنقدر عادی بودند که از ظاهرشان قابل تشخیص نبودند، اما دریایی در درون داشتند![۱۵].
نزدیکان به خداوند
- "قرب" گاهی "مکانی" است:﴿﴿فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ﴾﴾[۱۶][۱۷].
- گاهی "زمانی" است: ﴿﴿أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ﴾﴾[۱۸][۱۹].
- گاه "نَسبی" است:﴿﴿وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الأَقْرَبِينَ﴾﴾[۲۰][۲۱].
- گاه در "صفات" است:﴿﴿هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلإِيمَانِ﴾﴾[۲۲][۲۳].
- "قربی" که در مورد ذات مقدّس ربوبی معنا دارد فقط "قرب معنوی و روحانی" است؛ این قرب از رهگذر ابراز عشق ویژه به ذات مقدّس ربوبی به دست میآید[۲۴].
- امام رضا(ع) فرمود:"نزدیکترین حال بنده به خداوند سجده است و معنای آیه:﴿﴿وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِب﴾﴾ همین است"[۲۵][۲۶].
- در روایتی از مولا علی(ع) آمده است:"نماز، مایه تقرّب بنده به خداوند است"[۲۷][۲۸].
- به ویژه نماز مستحب که زمینهساز کمال تقرّب است[۲۹].
- در روایتی نقل شده است:"شبی که پیامبر(ص) را به معراج بردند، حضرت از خداوند پرسید: حال مؤمن نزد حضرتت چگونه است؟ حضرت فرمود: بنده من با چیزی به اندازه انجام کارهای واجب، به من نزدیک نمیشود لکن با انجام مستحبّات چنان به من نزدیک میشود که محبوب من میشود، وقتی چنین شد، من گوش او میشوم که با آن میشنود و چشم او میشوم که با آن میبیند، زبان او میشوم که با آن سخن میگوید و دست او میشوم که با آن اشیاء را میگیرد، اگر مرا بخواند، جوابش را میدهم و اگر از من سؤال کند، عطایش میدهم"[۳۰][۳۱].
- امامان معصوم(ع) از مقرّبان بودند، آنان در این خصال و فضایل رفتار، در نهایت برجستگی بودند[۳۲].
منابع
پانویس
- ↑ مقامات اولیاء؛ ج۱، ص:۳۰۰.
- ↑ مقامات اولیاء؛ ج۱، ص:۳۰۰.
- ↑ مقامات اولیاء؛ ج۱، ص:۳۰۰.
- ↑ مقامات اولیاء؛ ج۱، ص:۳۰۰.
- ↑ کارنامهای است نگاشته،که مقرّبان (درگاه خداوند) در آن مینگرند؛ سوره مطففین، آیه: ۲۰ - ۲۱.
- ↑ مقامات اولیاء؛ ج۱، ص:۳۰۰.
- ↑ من از تو چیزی را میخواهم که والیان امرت به آن، تو را میخوانند و درخواست میکنند... هیچ تفاوتی بین تو و آنان نیست، مگر آنکه آنان عباد تو و خلق تو هستند.
- ↑ مقامات اولیاء؛ ج۱، ص:۳۰۰.
- ↑ "اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ "؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۲۱۸.
- ↑ مقامات اولیاء؛ ج۱، ص:۳۰۰.
- ↑ مقامات اولیاء؛ ج۱، ص:۳۰۰.
- ↑ مقامات اولیاء؛ ج۱، ص:۳۰۰.
- ↑ مقامات اولیاء؛ ج۱، ص:۳۰۰.
- ↑ مقامات اولیاء؛ ج۱، ص:۳۰۰.
- ↑ مقامات اولیاء؛ ج۱، ص:۳۰۰.
- ↑ نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند؛ سوره توبه، آیه: ۲۸.
- ↑ در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۵۰.
- ↑ آیا صبح نزدیک نیست؟؛ سوره هود، آیه: ۸۱.
- ↑ در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۵۰.
- ↑ هشدار ده اقوام نزدیکت را؛ سوره شعراء، آیه: ۲۱۴.
- ↑ در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۵۰.
- ↑ آن روز، آنان به کفر نزدیکتر بودند تا ایمان؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۶۷.
- ↑ در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۵۰.
- ↑ در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۵۰.
- ↑ " أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ سَاجِدٌ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ﴿﴿وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِب﴾﴾ "؛ فروع کافی، ج۳، ص:۲۶۵، ح۳.
- ↑ در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۵۰.
- ↑ "الصلوة قربان كل تقى"؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۶.
- ↑ در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۵۱.
- ↑ در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۵۱.
- ↑ "لَمَّا أُسْرِيَ بِالنَّبِيِ(ص)، قَالَ: يَا رَبِّ، مَا حَالُ الْمُؤْمِنِ عِنْدَكَ؟ قَالَ: يَا مُحَمَّدُ، مَنْ أَهَانَ لِي وَلِيّاً فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَةِ، وَ أَنَا أَسْرَعُ شَيْءٍ إِلى نُصْرَةِ أَوْلِيَائِي، وَ مَا تَرَدَّدْتُ عَنْ شَيْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ كَتَرَدُّدِي عَنْ وَفَاةِ الْمُؤْمِنِ، يَكْرَهُ الْمَوْتَ، وَ أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ؛ وَ إِنَ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ لَايُصْلِحُهُ إِلَّا الْغِنى، وَ لَوْ صَرَفْتُهُ إِلى غَيْرِ ذلِكَ لَهَلَكَ، وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ لَايُصْلِحُهُ إِلَّا الْفَقْرُ، وَ لَوْ صَرَفْتُهُ إِلى غَيْرِ ذلِكَ لَهَلَكَ، وَ مَا يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِي بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ، وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتّى أُحِبَّهُ، فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ إِذاً سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ، وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ، وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ، وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا؛ إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ، وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ"؛ اصول کافی، ج۲، ص:۳۵۲، ح ۸.
- ↑ در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۵۱.
- ↑ در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۵۱.