الزامآور بودن علم معصوم
مقدمه
«این مبحث به دنبال بررسی این نکته است که آیا عمل مطابق علم، همواره برای ائمه(ع) ضروری است یا آنان ملزماند که گاهی علم خود را نادیده بگیرند؟ مقصود از الزام در این نوشتار، هرگونه الزام فقهی یا اخلاقی است و روشن است که چنین الزامی، با اختیار افراد مخالفت ندارد.
این بحث ممکن است اندکی عجیب به نظر برسد؛ زیرا طبیعتاً انسان علومی را فرا میگیرد تا برابر آن عمل کند و حتی در مباحث اخلاقی، عالمان بیعمل سرزنش شدهاند. بنابراین علم به طور طبیعی الزاماتی (فقهی یا اخلاقی) را به دنبال دارد. ائمه(ع) مطابق علوم خود، سخن میگفتند یا سکوت میکردند؛ گاهی اقدام کرده، گاهی کناره میگرفتند؛ میجنگیدند یا صلح میکردند؛ و.... بنابراین امام برای کار خود همواره دلیلی علمی دارد یا به عبارت دیگر، بر اساس علم خود به انجام یا ترک کاری تصمیم میگیرد. بنابر این علوم ائمه(ع) نیز همانند علوم دیگر مردم، الزامات اخلاقی یا فقهی را به دنبال دارد. تفاوت ائمه(ع) با دیگران، اولاً در ماهیت، ویژگیها، منابع و قلمرو دانش آنان است؛ ثانیاً در این است که آنان معصوماند و برخلاف مردم عادی که ممکن است گاهی مخالف دانش خود عمل کنند، مخالف تکلیف خود عمل نمیکنند.
بنابراین پاسخ به این پرسش که آیا عمل مطابق علم برای ائمه(ع) الزامآور است یا خیر، به معنای یادشده مثبت است؛ اما موضوع این بحث، مطلب دیگری است. آنچه مقصود این بحث را روشنتر میکند و پاسخگوی ابهام آن است، توجه به این نکته است که مقصود از دانش یادشده در اینجا، مباحث فقهی و اخلاقی نیست که انسان باید مطابق آن عمل کند. روشن است که امام در این گونه مباحث، الگو و مقتدای مردم است و بیش از دیگران در عمل به دستورها و رهنمودهای الهی میکوشد. مقصود این بحث، بررسی الزام عمل یا نادیده گرفتن برخی علوم ویژه ائمه(ع) درباره امور جهان است که خارج از محدوده علوم عادی انسانهایند؛ علومی مانند علم به ضمایر افراد؛ علم به ایمان یا کفر آنان؛ علم به سرانجام کارها و فرجامها؛ و علم به اختلافات مردم»[۱]