آیه اهل ذکر

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۲۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آیه اهل ذکر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

قرآن کریم می‌فرماید: اگر نمی‌دانید، از آگاهان و اهل ذکر بپرسید: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ[۱] رجوع به آگاهان و دانایان در هر مسأله‌ای، امری عقلانی و طبیعی است و رجوع جاهل به عالم مبنای ارتباطات بشری است[۲]

مقدمه

  • مرجعیت علمی و دینی بعد از پیامبر اکرم(ص) از مسائلی است که در بین فرق اسلامی همواره مورد اختلاف بوده است. پیروان مکتب اهل بیت معتقدند ایمه(ع) با توجه به دارا بودن مقام عصمت و علم لدنی که در جای خود با براهین عقلی و نقلی اثبات شده است، تنها مرجع علمی بعد از پیامبر اعظم(ص) هستند که برای فهم درست کتاب و سنت باید به ایشان مراجعه کرد و برای اثبات ادعای خود علاوه بر دلایل عقلی به آیات و روایاتی استدلال می‌کنند که یکی از این آیات، آیۀ ۴۳ سورۀ نحل است که در سورۀ انبیاء آیۀ ۷ هم آمده است: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ[۳][۴].
  • علامه طباطبایی می‌گوید: آیه اشاره به یک اصل عمومی عقلایی است که جاهل به اهل خبره مراجعه می‌کند[۵] در امور دین و پیمودن راه سعادت و کسب معارف الهی و یافتن راه خدا و تفسیر کلام اللّه و دست یافتن به عقاید حقّه، باید به اهل بیت(ع) رجوع کرد که آگاه‌ترین و دین‌شناس‌ترین مردمند. در روایات بسیاری توصیه شده در امور دین، به اهل بیت(ع) مراجعه کنید و دین خود را از آنان بیاموزید و از این خاندان با عناوینی همچون: خازنان علم الهی، وارثان علوم پیامبران، داناترین مردم، راسخان در علم، معدن و سرچشمۀ علوم و دانا به هرچه که بوده و خواهد بود و... یاد شده است[۶] این آیه، مرجعیت دینی اهل بیت را تبیین می‌کند و معیاری برای نقد افکار و اندیشه‌هاست، چون آنان آموزگاران دین و آگاهان به شریعت الهی‌اند و از سوی خداوند حجت قرار داده شده‌اند. بنابراین، آیه می‌تواند مورد استناد دربارۀ امامت و رهبری هم باشد، چون اهل بیت، به عنوان آگاه‌ترین انسان‌هایی که وارث علم و حکمت پیامبر(ص) و دانا به قرآن و شریعت‌اند، باید در مصدر حکومت و ولایت قرار گیرند و جلوی بدعت‌ها و انحرافات را بگیرند و کلامشان فصل خصومت کند[۷]

مفهوم‌شناسی

مفهوم‌شناسی اهل

  • أهل به معنای خانواده و خاندان آمده است. اهل الرجل در اصل کسانی اند که با او در یک خانه زندگی می‌کنند، بعد به طور مجاز به کسانی که آن ها را یک نسب جمع می کند اهل بیت آن مرد گفته اند.اهل در صورتی استعمال می شود که میان افراد، پیوند جامعی بوده باشد. به همین جهت در قرآن مجید آمده: "﴿أَهْلَ الْكِتَابِ، ﴿أَهْلُ الإِنجِيلِ، ﴿أَهْلِ الْقُرَى، ﴿أَهْلُ الْمَدِينَةِ ، ﴿أَهْلَ الْبَيْتِ، ﴿أَهْلَ الذِّكْرِ ، ﴿أَهْلَ هَذِهِ الْقَرْيَة، ﴿أَهْلِ النَّارِ ، ﴿َ أَهْلُ التَّقْوى‏ وَ ﴿َ أَهْلُ الْمَغْفِرَة»[۸][۹] قرآن کریم آنان را که با پیغمبری هم عقیده باشند و به او ایمان آورند، اهل و ذریۀ او می‌داند و کسانی را که فرزند نسبی وی باشند در صورت ایمان نیاوردن، از اهل او بیرون می‌داند، مانند پسر حضرت نوح(ع)[۱۰]. بنابراین، اهل ذکر به کسانی که در مسألۀ ذکر با یکدیگر اشتراک دارند اطلاق می‌شود[۱۱]

مفهوم شناسی ذکر

  • ذکر در لغت عبارت است از حفظ و یادآوری چیزی. گاهی مراد از ذکر هیئت نفسانی است که شخص به واسطه آن می‌تواند آنچه را از دانایی به دست آورده حفظ کند... و گاهی به حضور شییء در قلب و هکذا به قول اطلاق می‌شود[۱۲][۱۳].

ذکر در اصطلاح قرآن

  • واژۀ ذکر در قرآن معانی مختلفی دارد مانند:
  1. یاد کردن و یادآوری: «يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اذْكُرُواْ اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا»[۱۴] و یا «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى‏ تَنفَعُ الْمُؤْمِنِين»[۱۵].
  2. معارف الهی: «أَوَعجَِبْتُمْ أَن جَاءَكمُ‏ْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكمُ‏ْ عَلىَ‏ رَجُلٍ مِّنكمُ‏ْ لِيُنذِرَكُمْ وَ لِتَتَّقُواْ وَ لَعَلَّكمُ‏ْ تُرْحَمُون»[۱۶]
  3. قرآن: «إِنَّا نحَْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لحََافِظُون»[۱۷]
  4. وحی: «أَءُلْقِىَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِر»[۱۸]
  5. رسول خدا: قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكمُ‏ْ ذِكْرًا رَّسُولًا يَتْلُواْ عَلَيْكمُ‏ْ ءَايَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلىَ النُّورِ ...»[۱۹]

[۲۰]

اهل الذکر در قرآن

  • این واژۀ در دو آیۀ 43 سورۀ نحل و آیۀ 7 سورۀ انبیاء آمده است و در اینکه مصداق اهل الذکر چه کسانی هستند مورد اختلاف واقع شده است.

مصداق اهل الذکر از نظر مفسران

اهل کتاب مصداق اهل الذکرند

  • برخی از مفسران قائلند اهل کتاب و مخصوصاً یهودیان مصداق اهل الذکر هستند زیرا آیه 43 سورۀ نحل بیانگر کیفیت ارسال رُسُل و انزال کتب آسمانی است. زیرا مشرکان می گفتند بشر نمی تواند پیامبر باشد.[۲۱]. [۲۲] لذا این گروه از مفسران می گویند: با دقت در سخنان مشرکان و سیاق آیات سوره نحل معلوم می شود، رسالت در بشرعادی محقق می شود اگر قبول ندارید از اهل ذکر یعنی اهل کتاب بپرسید.چرا؟ چون مشرکان با علمای اهل کتاب رابطه صمیمی داشتند و مورد احترام آنان بودند و به برتری آنان ایمان داشتند؛ مخصوصاً با در نظر داشتن اینکه یهودی ها دشمن رسول خدا بودند و نبوتش را رد می کردند[۲۳]
  • این دیدگاه بیشتر در میان مفسران اهل سنت رواج دارد. [۲۴]. البته برخی از مفسران شیعه[۲۵] نیز این مطلب را آورده اند. اینان اضافه می کنند: اگر آیه را به تنهایی در نظر بگیریم، با توجه به اینکه مورد مخصِّص نیست، آیه شریفه قاعده کلی بیان می کند که هم سائل و هم مسئول و هم مسئول عنه عام است، یعنی هر جاهلی هرچه را نمی داند باید از عالم به آن بپرسد یعنی آیه بیانگر قاعده عمومی رجوع جاهل به عالم است[۲۶]

اشکالات این ددیگاه

  1. استفاده از سیاق برای تفسیر آیه همیشه صحیح نیست چه اینکه برخی از آیات مختص اهل بیت(علیهم السلام) است اما سیاق چنین چیزی را نشان نمی دهد، مانند آیۀ تطهیر: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكمُ‏ْ تَطْهِيرًا»[۲۷] و یا آیل بلاغ: «يَأَيهَُّا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يهَْدِى الْقَوْمَ الْكَافِرِين»[۲۸] و ... .
  2. خداوند در هیج آیه ایی از اهل کتاب به اهل ذکر تعبیر نفرموده است بلکه در غالب موارد از یهودیان و نصاری با عنوان اهل الکتاب یاد شده است.
  3. خداوند متعال اهل ذکر را به طور مطلق و بدون هیچ قید و شرطی مرجع علمی قرار داده است، یعنی هرچه اهل ذکر بیان کردند آن را بپذیرید. این پذیرش نسبت به اهل کتاب صحیح نیست زیرا مرجع علمی باید دارای دو شاخصه صدق خبری و صدق مخبری باشد. به شهادت آیات متعدد در قرآن، اهل کتاب فاقد هر دو ویژگی بودند.[۲۹] پس از بعثت رسول گرامی اسلام’ اهل کتاب انسان های صالح نبودند، چون طبق شریعت حضرت عمل نمی کردند. بنابراین، مقصود از اهل ذکر نمی تواند اهل کتاب باشد[۳۰]

مطلق اهل علم مصداق اهل الذکرند

اگر آیۀ اهل الذکر را جدای از آیات قبل و بعد در نظر بگیریم و بگوییم آیه از سه حیث سائل و مسئول و مسئول عنه عام است، محذوری که دارد این است که اگر پرسش از اهل ذکر واجب است اعتماد به جواب نیز باید واجب باشد. اما قبول این مطلب مشکل است. تنها در صورتی می توان آیه را به طور مطلق پذیرفت که مسئول معصوم و دارای علم لدنی باشد. برای این امر نیز مصداقی غیر از اهل بیت وجود ندارد و با توجه به روایاتی که درباره جایگاه علمی و دینی اهل بیت داریم، مرجعیت علمی اهل بیت برای پاسخ گویی به پرسش های دینی قطعی خواهد بود[۳۱]

اهل الذکر اهل بیت هستند

عده ایی از مفسران با توجه به روایاتی که در ذیل آیه آمده است مراد از اهل الذکر را اهل بیت(علیهم السلام) می دانند.[۳۲] مجموع این روایات که از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیهم السلام) رسیده اگر به حد تواتر نرسند در حد استفاضه هستند و می توان به آن ها اعتماد کرد[۳۳]

طبقه‌بندی روایات اهل الذکر

  • روایات مربوط به اهل الذکر در سه بخش قابل تقسیم‌بندی است:

۱. روایاتی که پیامبر(ص) را ذکر و اهل بیت(ع) را اهل ذکر معرفی می‌کند: امام باقر(ع) دربارۀ آیۀ: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ[۳۴] فرمودند: " رَسُولُ اللَّهِ (ص) الذِّكْرُ أَنَا وَ الْأَئِمَّةُ أَهْلُ‏ الذِّكْر ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۳۵]

۲. روایاتی که قرآن را ذکر و اهل بیت(علیهم السلام) را اهل ذکر معرفی می نماید.

  • امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: «الکتاب الذکر و اهلُه آل محمد اَمَرَ اللهُ عزّوجلّ بسؤالهم ولم یؤمَرُوا بسؤال الجُهّال و سمَّ اللهُ عزّوجلّ القرآنَ ذکراً، فقالَ تبارک و تعالی: انزلنا اليک الذکر لِتبينَ لِلنّاس ما نزّل اليهم و لعلهم یتفکرونَ[۳۷]»[۳۸]؛ و یا حضرت دربارۀ آیۀ «وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ»[۳۹] می فرمایند: «الذِّکْرُ الْقُرْآنُ وَ نَحْنُ قَوْمُهُ وَ نَحْنُ الْمَسْئُولُونَ»[۴۰]. امام علی(ع) فرمود: نحن أهل الذّكر[۴۱] اهل ذکر ماییم. امام باقر(ع) نیز در ذیل این آیۀ کیمه فرمود: "هم الأئمّة من عترة رسول اللّه"[۴۲]، امامان از عترت پیامبر خدا(ص) اهل ذکرند. [۴۳]
  • اینکه بعضی روایات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و بعضی از روایات قرآن را ذکر دانسته اند با هم منافات ندارد، چون رسول اعظم(صلی الله علیه و آله) و قرآن کریم یادآور خدای متعال هستند و اهل بیت هم اهل رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) و هم اهل قرآن هستند[۴۴]

3ـ روایاتی که می گوید اهل کتاب، اهل ذکر نیستند.

  • محمد بن مسلم از امام باقر(علیه السلام) نقل می کند از حضرت پرسیدم: «اِنَّ مَن عَندنا یزعمونَ اَنَّ قول الله «فاسئلُوا اهل الذکر اِن کنتم لا تعلمونَ» اِنَّهم الیهود و النصاری؟ فقال اذاً یدعونکم الی دینهم ثم قال بیده اِلی صدره، نَحنُ اهل الذکر و نَحنُ المسئولونَ»[۴۵]. در روایتی دیگر آمده است: در مجلسی که عده ای از علما در حضور مأمون عباسی بودند امام رضا(علیه السلام) فرمودند: «فَنحن اهلُ الذکر قال اللهُ تعالی «فاسئلُوا اهل الذکر اِن کنتم لا تعلمونَ» فَنحن اهل الذکر فَسالُونا اِن کنتم لا تعلمونَ» فقالت العلماء: اِنّما عنی بذلك اليهودُ و النصاری. فقال ابوالحسن «سبحان الله و هل یجوز ذلك اذاً یدعونا اِلی دینهم و یقولونَ اِنَّه افضلُ مِن دین الاسلام؟ فقال مأمون: فَهَل عندك شرحٌ بخلاف ما قالوا یا ابا الحسن؟ فقال نعم الذکر رسول الله’ و نحن اهلُه، و ذلك بَين فی کتاب الله عزّوجلّ حيث یقولُ فی سورة الطلاق «فَاتَّقُواْ اللَّهَ یأُوْلىِ الْأَلْبَابِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ قَدْ أنزَلَ اللَّهُ إِلَيک م ذِکْرًا رَّسُولًا یتْلُواْ عَلَيک م ءَایاتِ اللَّهِ مُبَينَات» فالذکر رسول الله و نحْنُ اَهلُه»[۴۶]. این روایات نشان می دهد اهل بیت(علیهم السلام) با طرز تفکری که اهل کتاب را اهل الذکر می دانست مخالفت می کرد[۴۷]

جمع بندی

  • با دقت در آیه ۴۳ سوره نحل مشخص می‌شود آیه در صدد ارجاع مردم به پیامبر(ص) و جانشینان معصوم ایشان است و به نحوی مرجعیت علمی اهل بیت(ع) را تأیید می‌کند[۴۸].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید؛ سوره نحل، آیه: ۴۳.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۳۲.
  3. و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم، اگر نمی‌دانید از اهل کتاب بپرسید؛ سوره انبیاء، آیه: ۷.
  4. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  5. المیزان، ج ۱۲ ص:۲۷۵.
  6. اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص:۱۷۵.
  7. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۳۲.
  8. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ص ۹۶.
  9. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص ۱۳۵.
  10. سوره هود، آیۀ:۴۵.
  11. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  12. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ص ۳۲۸.
  13. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  14. سورۀ احزاب، آیۀ 41
  15. سورۀ ذاریات، آیۀ 55
  16. سورۀ اعراف، آیۀ 63
  17. سورۀ حجر، آیۀ 9
  18. سورۀ قمر، آیۀ 25
  19. سورۀ طلاق، آیۀ 10 و 11
  20. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  21. سورۀ تغابن، آیۀ 6
  22. سورۀ فرقان، آیۀ 7
  23. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  24. نک. بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ج 3، ص 227؛ سمرقندی، بحر العلوم، ج 2، ص 275؛ سیوطی، تفسیر جلالین، ج 1، ص 275؛ حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، ج 5، ص 38 و ...
  25. نک. )طباطبایی، تفسیر المیزان، ج 12، ص 428؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 11، ص 144 و ...
  26. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  27. سورۀ احزاب، آیۀ 33
  28. سورۀ مائده، آیۀ 67
  29. سورۀ آل عمران، آیات 69، 71 و 72 و سورۀ بقره، آیات 89، 146 و 159
  30. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  31. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  32. البرهان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 424؛ تفسیر الصافی، ج 3، ص 136؛ تأویل الآیات الظاهرة، ص 259 و تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص 57
  33. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  34. و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید؛ سوره نحل، آیه: ۴۳.
  35. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۱۰
  36. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  37. سورۀ نحل، آیۀ 44
  38. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 26
  39. سورۀ زخرف، آیۀ 44
  40. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 286
  41. مناقب، ج ۳ ص ۹۸
  42. اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۱۵۴
  43. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۳۲.
  44. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  45. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 211
  46. ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص 532
  47. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  48. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.